به گزارش جهان نیوز، محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای اصلاحطلب که قبلا نظام اسلامی را به کشتی تایتانیک اسیر گرداب تشبیه کرده بود، به تازگی در یادداشتی با عنوان «از کوره دررفتگیِ وضعیت» که در یک وبگاه اصلاحطلب منتشر شد، ادعای خارج شدن وضعیت کشور از قاعده را مطرح کرد و نوشت:
«بعضی وقتها وضعیت از کوره درمیرود و نافی و عدوی خود میشود. وضعیت کنونی ما نیز، بر وضعیتبودگی خود شوریده، و ناوضعیت خود را بدان تحمیل کرده است. این «ناوضعیت» با نوعی درهمآمیختگی گنگ و گیج چند وضعیت عجین است، که در ساحتِ شیزوفرن آن، فقدان یک «اَبَرمؤلفه» یا «نقطهی آجیدن» که از این امکان و استعداد برخوردار باشد با مغناطیساش تمام عناصر را فعال و در یک نظم نمادین سامان دهد، و امر کثیر را به امر احد و یا ناوضعیت (وضعیت ژنریک) را به وضعیت تبدیل کند، کاملا محسوس است.»
او سپس با توضیح بیشتر درباره معنای ذهنی خود از "ناوضعیت" به مسئولان نظام کنایه میزند و با طرح مثالی از لنین که در برخی باورهای انقلاب کمونیستی خود تجدید نظر کرد، مینویسد: ما باید بدون هیچ حب و بغضی مسئولیت کردهها و ناکردههایمان را هرچه شفافتر و هرچه ملموستر بر عهده بگیریم. تدبیرگران این ناوضعیت (اگرچه تردید دارم آنان چنین فهم و تصویری از شرایط کنونی داشته باشند)، نباید از «دوباره سعیکردن، شکستخوردن، و بهتر شکستخوردن» و آغازی از نو داشتن بهراسند. آنان باید در این گفتهی کیرکگوری تاملی داشته باشند که، روند انقلاب، روندی تدریجی نیست، بلکه جنبشی است مبتنی بر تکرار، جنبش تکرار سرآغاز، دوباره و دوباره. جورج لوکاچ شاهکار پیش از دوران مارکسیستیاش «نظریهی رمان» را با این جمله مشهور به پایان میرساند: «سیاحت به پایان رسیده، اما سفر آغاز شده.» این آن چیزی است که در لحظهی شکست رخ میدهد: سیاحت تجربهی منحصربهفرد انقلابی به سررسیده، اما سفر حقیقی، کار آغاز از دوباره، تازه شروع شده است.
*ما امیدواریم که مردم، خواص و دانشجویان ایران متوجه این دستافشانی و خشنودی اصلاحطلبان از مشکلات روز کشور و بلایایی که تماماً حاصل خواست انتخاباتی همین افراد است، بوده باشند و به این سؤال بیاندیشند که در این آب گلآلوده کدامین ماهی در حال شناست که تئوریسینهای چپ از امید به صید او اینچنین از خود بیخود گشتهاند؟!
جدای از این امید و پرسش بایستی اشاره کرد وضعیتی که تاجیک تصویر کرده است همان اندازه درست است که تصویرسازی چند سال قبل او و دوستانش از رأی به آقای روحانی!
جالب است که در دنیا، هنگامی که تحلیلگری در عرصه سیاست و اجرا مرتکب اشتباه تحلیلی میشود؛ در پیشگاه مردم خاضعانه عذرخواهی میکند، دلایل اشتباه خویش را برمیشمرد و در آخر نیز از راهکار خود پس از فهم اشتباه (که نوعا اشاره به مثبتات رقیب سیاسی است) سخن میگوید.
اما گویا در کنار خودمان فعلا شاهد عکس این اوضاع هستیم و کسانی که دستشان تا مرفق به عاملیّت در مشکلات مردم آلوده است و سند وضع موجود به نام آنها مهر خورده؛ قصد دارند خود را ناجی مردم جلوه داده و با تکمیل سهگانه "روحانی، گرانی و عملیات روانی"؛ فتنه اقتصادی را بر محمل مشکلات دستکند خودشان شکل دهند.
و از همین روست که یکی مسئولیت ناوضعیت جلوه دادن اوضاع را بر عهده میگیرد، دیگری از حق اغتشاش و براندازی حرف میزند، سومی به رهبری نامه سرگشاده مینویسد و ایشان را مقصّر اوضاع معرفی میکند و چهارمی هم خشنود از تَکرارش که منجر به اوضاع فعلی شده؛ با ماسک هشدار اما آدرس خشونت را میدهد...
در باب اظهارات تاجیک باید خاطرنشان کرد که وضعیت موجود، ناوضعیت نیست بلکه اثر وضعی گزینهای است که اصلاحطلبان در دامن رأی مردم گذاشتند. راه درمان و استشفای مشکلاتی که به این دلیل بوجود آمده است نیز از همان مسیر انتخاب یعنی "صندوق رأی" و رأی خوب عبور میکند.
ضمن اینکه باید دانست مشکلات موجود کاملا قابل حل هستند...
مزید معنا اینکه مشکلاتی مثل گرانی، سیاستهای غلط دولت، نگاه آسیبزای حامیان دولت و... مبتلیبه تمام کشورهای جهان است و هیچ تحلیلگری در هیچ حکومتی حاضر نیست به محض مشاهده این مشکلات از غلط بودن مسیر و لاینحل بودن مسائل صحبت کند.
از طرفی بیان این نکته هم ضروریست که امروز و در کنار مشکلات اما کارنامهای سرشار از مثبتات نیز برای نظام جمهوری اسلامی قابل بیان است. از کاهش فقر مطلق طی 41 سال گرفته تا افزایش امنیت، تصمیم برای اخذ مالیات کم از مردم، توسعه هژمونی ایران از دریای فارس تا سواحل مدیترانه و... از این جمله است.
مقولهای که تاجیک و دوستانش در ستاد هسته سخت اصلاحات از بیان آنها استنکاف میورزند.
در بحث اصلاح رویههای غلط نیز به اثبات تاریخ و عقلانیت میدانیم که در هر کجا در مسیر انقلاب، نیازی به اصلاح بوده شاهد اصلاح از سوی ولی فقیه زمانه بودهایم و اتفاقا این نظامات دیگر جهان هستند که بایستی در زمینه اصلاح مسیر در عین پیشرفت، از انقلاب اسلامی الگو بگیرند.
لازم به اشاره است که تأکید تاجیک بر لزوم بازگشت و تجدید نظر! ما را به یاد تهدید خوارج در جنگ صفین میاندازد که "فرمان عقبگرد" را به گوش مالک اشتر رسانیدند و در سایه عملکرد بد خواص و سکوت آنها، جلوی یک پیروزی تاریخی برای اسلام و شیعیان را گرفتند.