سردمداران رژیم پهلوی و قبل از او، مکرر ملت ایران را تحقیر و وانمود میکردند که اگر پیشرفتی متصور است، اگر کار بزرگی باید بشود، باید به وسیله غربیها صورت گیرد؛ ملت ایران توانائی ندارد. امام بزرگوار به یک چنین ملتی روح اعتماد به نفس تزریق کرد.
۱۱ شاخص مکتب امام خمینی(ره) از نگاه رهبرانقلاب
14 خرداد 1399 ساعت 11:09
سردمداران رژیم پهلوی و قبل از او، مکرر ملت ایران را تحقیر و وانمود میکردند که اگر پیشرفتی متصور است، اگر کار بزرگی باید بشود، باید به وسیله غربیها صورت گیرد؛ ملت ایران توانائی ندارد. امام بزرگوار به یک چنین ملتی روح اعتماد به نفس تزریق کرد.
به گزارش جهان نیوز، مکتب مجموعهای است که به تفسیر انسان و جهان میپردازد و سپس بایدها و نبایدهای انسانی را مشخص و معین میکند، در واقع مکتب مجموعه جهان بینی و ایدئولوژی یک انسان است. مکتب امام خمینی شامل یک بسته کامل، مجموعه و دارای ابعادی است؛ این ابعاد را باید با هم دید و باهم ملاحظه کرد، لذا رهبر انقلاب شریعت اسلامی را مبنای [چهارچوب] مکتب امام خمینی ره معرفی میکنند.
شریعت نظام فراگیری است که تمامی جوانب و زوایای زندگی بشر را در میگیرد و شریعت اسلامی نیز مجموعهای از احکام، مقررات و قواعد شرعی است که خداوند عزوجل آن را برای بندگان تشریح کرده است. رهبر انقلاب آزادی مدنی و عمومی، استقلال، مردم سالاری دینی، معنویت، عدالت، عقلانیت، قدرت و اقتدار برخاسته از اختیار و انتخاب مردم، نفی ظلم، کمک به مظلوم، احیای آرمان فلسطین، انکار صریح هیبت و ابهت ظالم و شکستن این ابهت را از شاخصهای مکتب امام خمینی بر میشمارند.
مشروح مقاله سامان نظامالاسلامی پژوهشگر انقلاب اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری را در ادامه با عنوان «تعابیر و تفاسیر رهبر انقلاب اسلامی از مکتب امام خمینی(ره)» میخوانید.
مـقدمــه:
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر ارادهی ملّی را که جانمایهی پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصهی مدیریّت کرد؛ روحیه و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان، اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد.(1)
مفهوم مکتب
مجموعهای است که در ابتدا به تفسیر انسان و جهان می پردازد و سپس بایدها و نبایدهای انسانی را مشخص و معین میسازد. هم نیاز انسان را به جهان بینی مرتفع میکند و هم یک نظام ارزشی برای زیستن و چگونه زیستن ارائه میدهد. در واقع مکتب مجموعه جهان بینی و ایدئولوژی یک انسان است.
مکتب امام یک بسته کامل، مجموعه و دارای ابعادی است؛ این ابعاد را باید با هم دید، با هم ملاحظه کرد.(2)
مبنای مکتب امام خمینی ره شریعت اسلامی است
فردا گمان نکنند که امام بزرگوار ما، انتخابات را از فرهنگ غربى گرفت و آن را قاطى کرد با تفکر اسلامى و شریعت اسلامى؛ نه، اگر انتخابات و مردمسالارى و تکیهى به آراء مردم، جزو دین نمیبود و از شریعت اسلامى استفاده نمیشد، امام هیچ تقیدى نداشت؛ آن آدم صریح و قاطع، مطلب را بیان میکرد. این جزو دین است، لذا شریعت اسلامى چهارچوب است؛ در همهى قانونگذارىها و اجراها و عزلونصبها و رفتارهاى عمومى که تابع این نظم سیاسى و مدنى است، باید شریعت اسلامى رعایت بشود. و گردش کار در این نظام بهوسیلهى مردمسالارى است؛ یعنى آحاد مردم نماینده مجلس را انتخاب میکنند، رئیسجمهور را انتخاب میکنند، وزرا را با واسطه انتخاب میکنند، خبرگان را انتخاب میکنند، رهبرى را با واسطه انتخاب میکنند؛ کار، دست مردم است؛ این، پایهى اصلى حرکت امام بزرگوار است. این بناى عظیمى که این بزرگوار گذاشت، متکى به این دو پایه است. التزام به شریعت اسلامى، روح و حقیقت نظام اسلامى است.(3)
مفهوم شریعت
مراد از شریعت، مجموعۀ احکام شرعى است که خداوند آن را براى بندگان خود سنّت قرار داده است و از طریق پیامبران ابلاغ گردیده و در بردارندۀ احکامى است که اوّلًا، رابطۀ انسان را با خودش و ثانیاً، رابطۀ او را با پروردگارش و ثالثاً، رابطۀ او را با همنوعانش تنظیم مىکند.پس شریعت، نظام فراگیرى است که تمامى جوانب و زوایاى زندگى آدمى را در برمىگیرد و شریعت اسلامى نیز یعنى مجموعهاى از احکام، مقرّرات و قواعد شرعى که خداى عزّ وجلّ آن را براى بندگان خود تشریع کرده و برگزیده است و توسط خاتم پیامبران حضرت محمّد بن عبداللّٰه صلی الله علیه و آله ابلاغ گردیده است.(4)
شاخصهای شریعت اسلامی (مکتب امام خمینی ره)
1) آزادی عمومی و مدنی
2) آزادی ملت {استقلال}
3) مردم سالاری دینی[انتخابات]
شریعت اسلامى اگر در جامعه بهطور کامل اجرا بشود، هم آزادىهاى عمومى و مدنى را - آزادى افراد را، آزادى فردى را - تأمین میکند، هم آزادى ملت را که اسم آن استقلال است - استقلال یعنى آزادى در ابعاد یک ملت، که وابستهى به کسى و به جایى نباشد؛ یک ملت آزاد یعنى ملتى که بههرصورت تحت نفوذ و سیطرهى مخالفین خود یا دشمنان خود یا بیگانگان قرار ندارد - تضمین میکند، [هم] عدالت را در جامعه تضمین میکند، هم معنویت را تضمین میکند؛ این چهار عنصر اصلى است: آزادى، استقلال، عدالت، معنویت. اگر شریعت اسلامى بر جامعه حاکم شد، این پدیدههاى اساسى در نظم جامعهى اسلامى، خود را نشان میدهند. بنابراین امام بزرگوار ما شریعت اسلامى را که روح جمهورى اسلامى است، مورد تکیه قرار داده است؛ مردمسالارى دینى را هم که یک وسیله و ابزار است که آن هم متخَذ از شریعت است، مورد تکیه قرار داده.(5)
4) معنویت
5) عقلانیت
6) عدالت
مکتب امام یک بسته کامل است، یک مجموعه است، دارای ابعادی است؛ این ابعاد را باید با هم دید، با هم ملاحظه کرد. دو بُعد اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، بُعد معنویت و بُعد عقلانیت است. بُعد معنویت است؛ یعنی امام بزرگوار ما صرفاً با تکیهی بر عوامل مادی و ظواهر مادی، راه خود را پی نمیگرفت؛ اهل ارتباط با خدا، اهل سلوک معنوی، اهل توجه و تذکر و خشوع و ذکر بود؛ به کمک الهی باور داشت؛ امید او به خدای متعال، امید پایانناپذیری بود. و در بُعد عقلانیت، به کار گرفتن خرد و تدبیر و فکر و محاسبات، در مکتب امام مورد ملاحظه بوده است. من نسبت به هر کدام، چند جملهای عرض خواهم کرد. بُعد سومی هم وجود دارد، که آن هم مانند معنویت و عقلانیت، از اسلام گرفته شده است. عقلانیت امام هم از اسلام است، معنویت هم معنویت اسلامی و قرآنی است، این بُعد هم از متن قرآن و متن دین گرفته شده است؛ و آن، بُعد عدالت است. اینها را باید با هم دید. تکیهی بر روی یکی از این ابعاد، بیتوجه به ابعاد دیگر، جامعه را به راه خطا میکشاند، به انحراف میبرد. این مجموعه، این بستهی کامل، میراث فکری و معنوی امام است. خود امام بزرگوار هم در رفتارش، هم مراقب عقلانیت بود، هم مراقب معنویت بود، هم با همهی وجود متوجه به بُعد عدالت بود.
شاخصهای مظهر عقلانیت امام خمینی(ره)
الف- مردم سالاری دینی(انتخابات)
چند نمونه از مظهر عقلانیت امام عرض میکنم. اولین نمونه، همین گزینش مردمسالاری برای نظام سیاسی کشور بود؛ یعنی تکیهی به آراء مردم. انتخاب مردمسالاری، یکی از مظاهر روشن عقلانیت امام در مکتب حیاتبخش و نجاتبخش او بود. قرنهای متمادی حکومتهای فردی بر کشور ما حکومت کرده بودند و حتّی در دورانی که در ایران جریان مشروطه به وجود آمد و بظاهر جریان قانون در کشور رسمی شد، عملاً استبداد و دیکتاتوری دوران پهلوی از استبداد گذشتگانشان گزندهتر و سختتر و مصیبتبارتر بود. در کشوری با این سابقه، امام بزرگوار ما این امکان را پیدا کرد، این توفیق را یافت که مسئلهی حضور مردم و انتخابات مردمی را به یک حقیقت نهادینه شده تبدیل کند. مردم ما هرگز مزهی انتخابات آزاد را، جز در برهههای بسیار کوتاه در صدر مشروطه، تجربه نکرده بودند. در یک چنین کشوری، در یک چنین فضائی، امام بزرگوار ما از اولین قدم، انتخابات را در کشور نهادینه کرد. بارها شنیدید که در طول این سی و دو سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، در حدود سی و دو یا سی و سه انتخابات در کشور اتفاق افتاده است، که مردم آزادانه پای صندوقهای رأی آمدند و رأی خودشان را به صندوق انداختند و منشأ تشکیل مجلس و دولت و خبرگان و شوراهای شهر و امثال اینها شدند. این، بارزترین نمونهی عقلانیت امام بزرگوار ما بود.
ب- تکیه بر خرد و هوشمندی
پ- عدم اعتماد به دشمن
یک نمونه دیگر از عقلانیت امام و تکیه او به خرد و هوشمندی، عبارت است از سرسختی و عدم انعطاف او در مقابله با دشمن مهاجم. امام به دشمن اعتماد نکرد. بعد از آنکه دشمن ملت ایران و دشمن این انقلاب را درست شناخت، در مقابل او مثل کوه ایستاد. آن کسانی که خیال کردند و خیال میکنند عقل اقتضاء میکند که انسان گاهی در مقابل دشمن کوتاه بیاید، امام درست نقطهی مقابل این تصور حرکت کرد. عقلانیت امام و آن خرد پختهی قوامیافتهی این مرد الهی، او را به این نتیجه رساند که در مقابل دشمن، کمترین انعطاف و کمترین عقبنشینی و کمترین نرمش، به پیشروی دشمن میانجامد. در میدان رویاروئی، دشمن از عقبنشینی طرف مقابل، دلش به رحم نمیآید. هر یک قدم عقبنشینی ملت مبارز در مقابل دشمنان، به معنای یک قدم جلو آمدن دشمن و مسلط شدن اوست. این، یکی از مظاهر عقلانیت امام بزرگوار بود.
ت-اعتماد به نفس و خوداتکایی در ملت
یک مظهر دیگر عقلانیت امام، تزریق روح اعتماد به نفس و خوداتکائی در ملت بود. در طول سالهای متمادی، از آغاز تسلط و ورود غربیها در این کشور - یعنی از اول قرن 19 میلادی که پای غربیها به ایران باز شد - دائماً به وسیلهی عوامل و دستیارانِ خودشان، با تحلیلهای گوناگون، توی سر ملت ایران میزدند؛ ملت ایران را تحقیر میکردند، به ملت ایران میباوراندند که نمیتواند، عُرضهی اقدام علمی و پیشرفت علمی ندارد، توانائی کار کردن و روی پای خود ایستادن را ندارد. سردمداران رژیم پهلوی و قبل از او، مکرر ملت ایران را تحقیر میکردند. اینجور وانمود میکردند که اگر پیشرفتی متصور است، اگر کار بزرگی باید بشود، باید به وسیلهی غربیها صورت گیرد. ملت ایران توانائی ندارد. امام بزرگوار به یک چنین ملتی روح اعتماد به نفس را تزریق کرد، و این نقطهی تحول ملت ایران شد. پیشرفتهای ما در زمینهی علمی، در زمینهی صنعتی، در انواع و اقسام عرصههای زندگی، معلول همین اعتماد به نفس است. امروز جوان ایرانی ما، صنعتگر ایرانی ما، دانشمند ایرانی ما، سیاستمدار ایرانی ما، مبلّغ ایرانی ما احساس توانائی میکند. این شعار «ما میتوانیم» را امام بزرگوار در اعماق جان این ملت قرار داد. این، یکی از مظاهر مهم عقلانیت امام بزرگوار بود.
ث- تدوین قانون اساسی
یک مظهر دیگر، تدوین قانون اساسی بود. امام خبرگان ملت را از طریق انتخابات مأمور کرد که قانون اساسی را تدوین کنند. آن تدوینکنندگان قانون اساسی، با انتخاب ملت این کار را انجام دادند. اینجور نبود که امام یک جمع خاصی را بگذارد که قانون اساسی بنویسند؛ به عهدهی ملت گذاشته شد. ملت خبرگانی را با شناسائی خود، با معرفت خود انتخاب کردند و آنها قانون اساسی را تدوین کردند. بعد امام همین قانون اساسی را مجدداً در معرض آراء مردم قرار داد و رفراندوم قانون اساسی در کشور تشکیل شد. این، یکی از مظاهر عقلانیت امام است. ببینید، پایههای نظام را امام اینجور مستحکم کرد. هم از لحاظ حقوقی، هم از لحاظ سیاسی، هم از لحاظ فعالیت اجتماعی، هم از لحاظ پیشرفتهای علمی، امام یک قاعدهی محکم و مستحکمی را به وجود آورد که بر اساس این قاعده میشود تمدن عظیم اسلامی را بنا نهاد.
ج- تفهیم اینکه مردم خود صاحب و مالک کشورند.
از جملهی مسائلی که مظهر عقلانیت امام بزرگوار بود، این بود که ایشان به مردم تفهیم کرد که آنها صاحب و مالک این کشورند. مملکت صاحب دارد. این حرف را در دوران حکومتهای استبدادی بر زبان جاری میکردند که آقا مملکت صاحب دارد. مرادشان از صاحب مملکت، دیکتاتورها و مستبدینی بودند که بر کشور حکمرانی میکردند. امام به مردم تفهیم کرد که مملکت صاحب دارد و صاحب مملکت، خود مردم هستند.
شاخصهای مظهر معنویت امام خمینی(ره)
کد مطلب: 729579
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/news/729579/۱۱-شاخص-مکتب-امام-خمینی-ره-نگاه-رهبرانقلاب