جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۱
۲
گمان مدعیان از مصلحت در نگاه سعدی

گرد روشنفکری مدرن بر دامان شیخ اجل/ محمد قوچانی از سعدی چه می‌خواهد؟

دوشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۱۸
کد مطلب: 725178
یکی از روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب، در مدح این اثر سعدی نوشته و به تصریح، این شیخ حکیم را محافظه‌کار سیاست‌ورز و رندی ماکیاول صفت خوانده بود که از انقلابی‌گری و چریک‌بازی پرهیز می‌کند. این در حالی است که استاد سخن، قبل از آغاز رساله خویش در مقدمه می‌فرماید: «ان الله یأمُرُ بالعدل و الاحسان. مجملی فرمود که مفصل آن در دفترها نشاید گفتن. اما به قدر طاقت کلمه‌ای چند بیان کنیم در معنی عدل و احسان و بالله التوفیق.
محمد قوچانی از سعدی چه می‌خواهد؟
به گزارش جهان نيوز، از آثار کوتاه و خواندنی استاد سخن سعدی شیرازی (علیه الرحمه)، جزوه‌ای است در باب نصیحت ارباب مملکت؛ به نام «نصیحه الملوک» که به درخواست یکی از دوستان او نوشته شده است. آنچه نگارنده را بر آن داشت تا به استقبال این اثر نفیس برود یادداشتی بود که یکی از روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب، در مدح این اثر سعدی نوشته و به تصریح، این شیخ حکیم را محافظه‌کار سیاست‌ورز و رندی ماکیاول صفت خوانده بود که از انقلابی‌گری و چریک‌بازی پرهیز می‌کند. این در حالی است که استاد سخن، قبل از آغاز رساله خویش در مقدمه می‌فرماید: «ان الله یأمُرُ بالعدل و الاحسان. مجملی فرمود که مفصل آن در دفترها نشاید گفتن. اما به قدر طاقت کلمه‌ای چند بیان کنیم در معنی عدل و احسان و بالله التوفیق.» البته از نوشتن یادداشت کذایی آقای روزنامه‌نگار یک سال می‌گذرد اما برای اهل درنگ، افکار و نقدها همواره تازه‌اند و خواندنی.

نویسنده مذکور با بیان اینکه رساله شیخ ما همسنگ «شهریار» ماکیاولی است و حتی بر آن فضل تقدم دارد مصلحت مدنظر سعدی را مصلحت ماکیاولی می‌داند و معتقد است حکیم شیرازی همچون ماکیاولی جوهر سیاست را مصلحت می‌داند. بارزترین شاهد مثال جناب ژورنالیست در تأیید این معنا آنجاست که به این فراز نصیحه‌الملوک می‌رسد: «از جمله حسن تدبیر پادشاه یکی آن است که با خصم قوی در نپیچد و بر ضعیف جور نکند که پنجه با غالب افکندن نه مصلحت است و دست ضعیفان بر پیچیدن نه مروت.» سوال اینجاست که این گزاره کلی مجمل کجا می‌تواند نگاه انقلابی به سیاست را به چالش بکشد؟ آیا با خصمی که می‌خواهد تو نباشی و بینش و ارزش‌های تو محو شود می‌توان درنپیچید؟ آیا براستی موضع انقلابی می‌گوید با مخالف که به تو کاری ندارد به جنگ و ستیز درآیی؟ حکم رفتار با خصمی که دست بر ظلم به ضعیفان عالم یازیده چگونه است؟

در جایی دیگر برای نفی انقلابی‌گری و به قول خودش چریک‌بازی به این سخن از جزوه سعدی استناد می‌کند: «تا دفع مضرّت دشمن به نعمت می‌توان کرد، خصومت روا نباشد که خون از مال شریف‌تر است و عرب گوید: السّیف آخرالحیل یعنی مصاف وقتی روا باشد که تدبیر دیگر نماند. به هزیمت پشت دادن به که با شمشیر مشت زدن.» در اینجا هم هر مخاطب باهوشی می‌یابد که غرض از «دشمن»، موجودی است وحشی و ابتدایی که با اندک نعمتی به کناری می‌رود و از خون مسلمین چشم می‌پوشد نه شیطانی بزرگ با دهانی جهنمی که بعد از چاپیدن ده‌ها سال از منابع و ذخایر این مملکت در دوران پهلوی، همچنان هَل من مزید می‌گوید و تا مکیدن آخرین قطره خون قربانیش آرام نمی‌نشیند!

سعدی در اثر آشنایی با آیات و روایات به خوبی می‌داند که ارزش مال و دارایی برای یک امت کجاست. آنگاه که فرمود: «لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي‏ جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً» خداوندی که اموال را ستون فقرات مردم قرار داده و از ندار و گدا به فقیر یاد می‌کند یعنی کسی که فقراتش شکسته و توان ایستادن ندارد. از طرفی کشته‌ی در راه دفاع از مال را شهید می‌داند. کجا می‌پذیرد امتی با مثل آمریکای جهانخوار معامله‌ کند و به دریوزگی بیفتد؟! اما به قول سعدی جناب مدعی که در طلب خویش از بی‌خبران است در خوانش خود از مصلحت‌اندیشی سعدی، این نصایح او را هم توصیه‌هایی ماکیاولی می‌داند: «دشمنان متّفق را متفرّق نتوانی گردانیدن مگر بدان که با بعضی از ایشان دوستی به دست آری» و«دشمن به دشمن برانگیز تا هر طرف غالب شوند فتح از آن تو باشد.» اما در این موارد هم نویسنده لیبرال ما به خوبی از روایات مأثوری که از بزرگان دین در باب دعا برای اختلاف و قطع ریشه مشرکان و ظالمان آمده آگاه است وقتی امام سجاد می‌فرماید: «أللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالمُشْرِكِينَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِينَ، وَخُذْهُمْ بِـالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِمْ، وَثَبِّطْهُمْ بِـالْفُـرْقَـةِ عَنِ الاحْتِشَادِ عَلَيْهِمْ» «بار خدايا مشرکان را از دست درازي به مرزهاي مسلمانان ( يا به طوايف مسلمانان ) به خودشان وادار و به كاستنشان از كاستن مسلمانان جلوگير ( هلاك و تباهشان گردان ) و به تفرقشان از اجتماع و گرد آمدن بر مسلمانان بازدار.» این گونه از دعاها که بر اصل مطلوبیت تفرقه و دشمنی دشمنان با یکدیگر صحه می‌گذارد؛ به علاوه تعریف اسلام از دشمن، یعنی آنکه خداوند را دشمن است و به افساد و ظلم در زمین برخاسته و به اضافه لزوم کوتاه نیامدن از ارزش‌ها در سیاست اسلامی، ما را بر آن می‌دارد که این سخن از سعدی را تنها با این قیود تأیید کنیم.

الغرض ادعاهایی چنین شاذ و نادر از اندیشه و حکمت سعدی آنگاه که با مقام و منزلت عرفانی و تقیدات شرعی او بیگانه است و مویدی در دیگر آثار شیخ ندارد؛ گردی است که بر دامن پاک شیخ اجل نمی‌نشیند و بی‌شک سوء استفاده از ایجاز این رساله وزین برای حمل معانی وهمی و ناسره از نامردمی است.  
 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


United States
..........
Iran, Islamic Republic of
موندم چرا اینها به منتقدین داخلی هموطن خودشون که میرسه ،تا طرف رو پودر نکنند،ارام نمیشوند .ولی به دشمنان این مرز وبوم میرسند ،میشوند هلو برو تو گلو؟!!!!!