جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۰

«حکایت‌های کمال» خواندنی شد +عکس

شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۵
کد مطلب: 711070
مجموعه پنج جلدی «حکایت های کمال»؛ داستان های کوتاه فارسی نوشته محمد میرکیانی توسط انتشارات به‌نشر به دست کودکان و نوجوانان ایران زمین رسید.
«حکایت‌های کمال» خواندنی شد +عکس
به گزارش جهان نيوز، مجموعه «حکایت های کمال» با تصویرگری محمد حسین صلواتیان تولید گروه کودک و نوجوان انتشارات به‌نشر با عنوان «کتاب های پروانه» روایتگر ۱۵۰ قصه کوتاه در دهه ۴۰ می باشد که در پنج جلد جمع‌آوری شده است. این حکایت ها که یادآور دوران نوجوانی و خاطرات زندگی محمد میرکیانی در تهران قدیم است با لحنی شیرین نوجوانان را با سبک زندگی دهه های گذشته آشنا می کند و یادآور خاطرات روزهای کودکی و نوجوانی والدین آنهاست.


«حکایت های کمال» با تکمیل مجموعه قبلی در پنج جلد و با عناوین «سماور زغالی»، «حوض کاشی»، «چراغ عروسی»، «شهر فرنگی» و «عکس فوری» با شمارگان هر جلد سه هزار نسخه توسط به‌نشر منتشر شده است.

به گفته محمد میرکیانی که در مقدمه این کتاب آمده است: «کمال که حکایت هایش را می خوانید یک آدم معمولی است. قهرمان نیست. هیچ کار باور نکردنی ای نکرده. کودکی اش را مثل بیشتر شما گذرانده است. حالا کارها و زندگی کودکی او پیش روی شماست. حرف‌هایی که از زبان کمال می‌شنوید، یک کتابچه تاریخ است. تاریخچه زندگی چندین سال گذشته بچه ها و مردمان کشورمان. کمال برای شما از چیزهایی می گوید که یا امروزه دیگر وجود ندارد، یا خیلی کم وجود دارد. حکایت های او قصه قصه نیست؛ همانطور که خاطره خاطره هم نیست؛ بلکه چیزی بین این هاست. حکایت های کمال، اتفاق های ساده زندگی است...»

مجموعه «حکایت های کمال» حدود یک هزار صفحه داستان را از فرهنگ ایران زمین روایت می کند؛ اثری که در قطع وزیری و با قیمت هر جلد ۲۹۰ هزار ریال میهمان کتابخانه کودکان و نوجوانان امروز و دیروز خواهد بود.

در یکی از این قصه ها با عنوان «سیب زمینی و پیاز خسته» می خوانیم: «صدای سیب زمینی فروشِ دوره‌گرد از توی خیابان آمد. مادرم گفت: کمال زود باش! زنبیل را بردار و دو کیلو سیب زمینی پیاز بخر. دویدم و از جلوی در آشپزخانه کوچک خانه زنبیل را برداشتم و دویدم. در حیاط را که باز کردم، دوباره صدای مرد را شنیدم: آقا پیازه، گلِ نازه! سیب زمینی و پیازهِ، گل نازه! سیب زمینی و پیاز فروش محله چرخ طوافی اش را به زور توی خیابان خاکی هل می‌داد و می‌رفت. چرخ سنگین‌ توی خیابان خاکی پر از چاله چوله خودش را تکان می داد و به زور جلو می‌رفت. یکدفعه یادم آمد که از مادرم پول نگرفتم. دویدم به طرف خانه و یک تومان از مادرم گرفتم و برگشتم. وقتی دوباره آمدم توی خیابان، دیگر او را ندیدم. یعنی کجا رفته بود؟ او که به زور چرخ را هل می‌داد! و ...»

از محمد میرکیانی نویسنده پرکار کودک و نوجوان تاکنون آثار ادبی و هنری متعددی همچون مجموعه های «قصه ما مثل شد»، «قصه های شب چله»، «روزی بود و روزی نبود»، «قصه ما همین بود» و نمایشنامه های بسیاری برای کودکان ایران زمین منتشر شده است که برخی از این آثار به تولیدات تصویری تبدیل شده اند، سریال پرمخاطب «حکایت های کمال» که این شب ها از تلویزیون در حال پخش است نیز برگرفته از مجموعه «حکایت های کمال» نوشته محمد میرکیانی قصه هایی جذاب و شیرین را برای خانواده ها روایت می کند.

منبع:مشرق
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *