جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
 
۱
۱۴

ماجرای نیمروز ۲ «رد خون»/ سکوتی که پس از ۳۰ سال در سینما شکست

دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۵۱
کد مطلب: 703384
«ماجرای نیمروز: رد خون» اگرچه نسبت به فیلم اول، عظیم تر، پیچیده‌تر و از پروداکشن بزرگ‌تری برخوردار است، صحنه‌های غافلگیرکننده بیشتری دارد.
به گزارش جهان نيوز، سعید مستغاثی در کیهان نوشت: دومین قسمت از «ماجرای نیمروز»، به سبک و سیاق فیلم‌های دنباله‌دار باچند کاراکتر ازفیلم قبلی و در همان موقعیت‌ها با یک فاصله زمانی 6-7 ساله به یکی دیگر از مهم‌ترین وقایع تاریخ معاصر کشور ما می‌پردازد که هنوز در برخی ابعاد و حوادث پیرامونی مورد مناقشه و البته دستمایه تبلیغات عریض و طویل رسانه‌های بیگانه علیه انقلاب و نظام اسلامی است. واقعه‌ای که هنوز پس از گذشت 30 سال، بسیاری از زوایای آن پنهان مانده و متأسفانه سینما و حتی تلویزیون ما، به‌عنوان رسانه‌هایی که حداقل وظیفه‌شان، بازخوانی و واکاوی تاریخ معاصر این سرزمین و نمایاندن گوشه‌های ناگفته و نانموده آن است، از این وظیفه مهم سرباز زده‌اند.

اما به هرحال پس از گذشت 30 سال بخشی از سینمای ایران که پیش از این نیز برخلاف جریان اصلی، سعی نموده به ناگفته‌های تاریخی و اجتماعی این مملکت بپردازد و در فیلم‌هایی همچون «ماجرای نیمروز» و «لاتاری» نیز آن را نشان داده، بالاخره به عرصه آمده و با تلاشی شایسته و در خور سعی کرده، ولو به صورت‌ اشاره به آن مقطع خطیر از تاریخ این مملکت بپردازد.

ماجرای نیمروز: رد خون «‌از روزهای اواخر دوران جنگ تحمیلی آغاز می‌کند که همان گروه اطلاعاتی/امنیتی فیلم اول، در پی ردپای سرکردگان گروهک تروریستی مجاهدین خلق هستند و تحرکات اخیر آنها را که در کنار ارتش صدام اقدام به عملیاتی هم علیه ایران کرده‌اند، رصد می‌کنند و حتی تیمی را برای دستیابی به سران گروهک یاد شده به عراق می‌فرستند.

حالا در این میان یک مشکل خانوادگی نیز برای کمال (هادی حجازی‌فر) که از اصلی‌ترین فرماندهان تیم اطلاعاتی/عملیاتی در «ماجرای نیمروز» بود پیش می‌آید که ردپای خواهرش (که در سال اول جنگ اسیر شده بود) را در اردوهای گروهک منافقین می‌یابد. پذیرفتن قطعنامه 598 و همزمان با آن هجوم و پیشروی ارتش صدام با جلوداری نیروهای گروهک تروریستی مجاهدین خلق به داخل خاک ایران، محاسبات جدیدی را هم وارد دفاع مقدس می‌کند و هم در برابر گروه اطلاعاتی صادق و کمال و مسعود (بازمانده‌های «ماجرای نیمروز») قرار می‌دهد.

«ماجرای نیمروز: رد خون» اگرچه نسبت به فیلم اول، عظیم تر، پیچیده‌تر و از پروداکشن بزرگ‌تری برخوردار است، صحنه‌های غافلگیرکننده بیشتری دارد، حجم وسیع‌تری از حادثه و هیجان و درام را با خود حمل می‌کند، ارتباطی ملودراماتیک را درون حوادث خود گنجانده که چندان گل درشت و منفک از قصه اصلی (مثل بخش اول فیلم «لاتاری») به نظر نمی‌رسد و بالاخره روی جزییات ماجرا دقت و وسواس بیشتری به خرج داده، اما داستانک‌ها و قصه‌های فرعی متعددی را نیز با خود حمل می‌کند که الزاما به قصه اصلی ارتباط چندانی پیدا نکرده و اگر از فیلم حذف شوند، لطمه چندانی به اثر نمی‌خورد.

این در حالی است که مشخصا فیلم «ماجرای نیمروز: رد خون» بر بستر یک واقعه تاریخی، به چالش خانواده در دو سوی این ماجرا نظر دارد. در یک سوی یعنی سمت گروهک تروریستی مجاهدین خلق، هرچه بیشتر سعی در سرکوب خانواده و احساسات خانوادگی مشاهده می‌شود و در جلسات مختلف و روابط گوناگون همسرانشان (مثل رابطه عباس زریباف با همسرش) شاهدیم که چگونه خانواده را مغایر اهداف مبارزه و سازمان دانسته و گذر از آن را لازم برمی شمارند اما در سمت نیروهای انقلاب، اگرچه دو شخصیت اصلی گروه (کمال و محسن) همه تلاش خود را برای مجازات عضو خاطی خانواده شان یعنی ناهید صرف می‌کنند اما در واقع حتی این رویکرد نیز در جهت حفظ اساس خانواده است که ناهید، در واقع با شکستن حریم اعتقادی و ارزشی آن، به سمت فروپاشی‌اش پیش رفته است.


نمایش بخشی از عملیات مرصاد و جنایات گروهک مجاهدین خلق در شهرهای‌اشغالی همچون اسلام آباد غرب و روایت ارتباط تشکیلات درون زندان با این گروهک برای پشتیبانی از ورود ارتش به اصطلاح آزادیبخش آن به خاک ایران و کشتار مردم، از جمله همان نکات ناگفته‌ای است که «ماجرای نیمروز: ردّ خون» سعی در به تصویر کشیدن آنها داشته است. ماجرایی که هنوز در بلندگوهای بیگانه به اعدام‌های تابستان 67 معروف است و درباره آن تبلیغات وسیعی انجام می‌دهند.

فیلمبرداری، صحنه پردازی (خصوصا در فصل‌های تهران و بغداد سال شصت و هفت و نبردهای خونین اسلام آباد و تنگه چارزبر) و چهره‌پردازی و جلوه‌های تصویری و میدانی و صدای فیلم، بسیار بالاتر از اندازه‌های سینمای ایران به نظر می‌رسد و این امید و آرزو باقی می‌ماند که‌ای کاش آن همت و غیرت و حمایت و سرمایه و استعداد و هوش و کارآیی تداوم یابد تا «ماجراهای نیمروز» بعدی ساخته شود و با توجه به ابعاد فاجعه تروریسم علیه ملت ایران و تلاشی که رسانه‌های بیگانه و اربابانشان برای سوءاستفاده از این قضیه و همچنین حمایت بی‌چون و چرا از همان تروریست‌های «ماجرای نیمروز» به کار می‌بندند، این پیشنهاد برای تهیه‌کننده و کارگردان این اثر جدی است که با وجود خیل انبوه خاطرات و نوشته‌های مامورین اطلاعاتی/امنیتی که در دورانی با تروریست‌های گروهک منافقین به‌طور جدی درگیر بودند و توانستند تقریبا با تجربه ناکافی و دست‌های خالی؛ موج مهیب آنها را به عقب برانند، می‌توان حتی در قالب یک سریال چندین فصلی و با همین کاراکترها یا شخصیت‌های دیگر‌، «ماجرای نیمروز» را ادامه دارد. آنچه مثلا در غرب تحت عنوان سریال «بیست و چهار» درباره مقابله یک نیروی امنیتی/ اطلاعاتی با تروریست‌ها، حدود ده سال برای شبکه فاکس در فصل‌های مختلف ساخته شد و مخاطبان بسیاری داشته و دارد که هنوز از بسیاری از شبکه‌ها درحال پخش است.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
فیلم عالی بود . نشون داد که چقدر این مافقین پست و حقیر بودند و هستند و خواهند بود ...
Iran, Islamic Republic of
دست مریزاد
نیروهای ارزشمند سینمای ایران که جور همه سینماگران و مسولین سینمایی را میکشند
Iran, Islamic Republic of
ان شاء الله نیروهای انقلابی قدر عوامل این فیلم را بدانند و آنها را حفظ کنند و اجازه ندهند در بازی های سیاسیون اینها هم از بین بروند
Iran, Islamic Republic of
فیلم های ماجرای نیمروز و لاتاری با وجود داستان غم انگیزش خیلی مفید بود و دوست داشتم
Iran, Islamic Republic of
متاسفانه منتقدین پر هیاهوی انقلابی از فیلم های ارزشمند حمایت نمیکنند ...
Iran, Islamic Republic of
مثلا انقلابی مینوشتی بهتر بود.
Bulgaria
نسل جوان ما واقعا از جریانات پیش آمده و گروهک های که خون این ملت را ریختند اطلاعات دقیقی ندارد. رسالت صدا وسیما و سینما این است که با ساخت سریال و فیلم ماهیت این گروهک ها را به مردم نشان بدهند.
Bulgaria
غرب سال هاست به این موضوع پی برده که برای استعمار هر ملتی باید با ابزار هنر خصوصا رسانه و ساخت فیلم فکر مردم را تغییر و سیطره خود را برآن ملت کامل کند...
Bulgaria
حضرت آقا فرمود: نگذارید جای شهید و جلاد عوض شود آقا دقیقا به همین موضوع اشاره کرد که اگر رسانه های جمعی و صدا وسیما و... در خصوص گروهک هایی که خون مردم را در کوچه بازار بدون هیچ گناهی ریختند به نسل جوان معرفی نشوند امکان دارد که در سالهای آتی همین منافقین با مظلوم نمایی و.. خود را دلسوز مردم جا بزنند.
Iran, Islamic Republic of
رسالت هنرارزشی این است که پیام مظلومیت و حقانیت شهداء و ارزش های انقلاب را در جامعه بس و گسترش و به نسل های آینده منتقل کند. همان کاری که حضرت زینب انجام داد . اگر حضرت زینب نبود پیام کربلا به گوش مردم بلکه تاریخ نمی رسید. امروز هم وظیفه همه دلسوزان و مقلدین واقعی خمینی و خامنه ای ورود به عرصه هنر ورساندن پیام انقلاب به نسل جوان میباشد.
Iran, Islamic Republic of
سوریه توسط عزیزان مدافع حرم آل الله آزاد شد میترسیم دشمن (امریکا و ... )با قدرت رسانه ای و تولید فیلم وسریال در اینده این حماسه را به نام خود ثبت و خود را فاتح مبارز واقعی با داعش معرفی وبا آدرس غلط به مخاطبین
زحمات مجاهدین وشهدای عزیز مدافع حرم را کم اهمیت جلو دهند.جا دارد
صدا وسیما وسینما با ساخت سریالهای و فیلم های فاخر مظلومیت وزحمات طاقت فرسای این قشر گمنام را به مردم نشان دهند.
Iran, Islamic Republic of
تداوم ساخت و پيشرفت روزافزون كيفيت ساخت چنين فيلمهايي به دوعامل اصلي و مهم نياز است.
1- وجود عوامل سازنده غيرتي و انقلابي و كاربلد و متعهد از نويسنده و كارگردان گرفته تا تهيه كننده و بازيگر و فيلمبردار و ساير عوامل فني .
2- قرار گرفتن دستگاه متولي امر فرهنگ و هنر كشور يعني وزارت فرهنگ و ارشاد كشور در دست مديران و تصميم گيرندگان و تصميم سازاني كه مثل عوامل سازنده فيلمهاي انقلابي و افشاگر ...
Iran, Islamic Republic of
...