کتاب «خبرچینها» برآن است که سیا از پس چندین لایه مؤسسه، کنگره، سازمان و بنیاد، آنهم در پوشش نامهای چندملیتی یا حتی ملی به سازماندهی جریانهای فرهنگی و هنری میپردازد.
سازمان سیا چگونه در سیستم فرهنگی نفوذ کرد
26 شهريور 1398 ساعت 18:08
کتاب «خبرچینها» برآن است که سیا از پس چندین لایه مؤسسه، کنگره، سازمان و بنیاد، آنهم در پوشش نامهای چندملیتی یا حتی ملی به سازماندهی جریانهای فرهنگی و هنری میپردازد.
به گزارش جهان نیوز، حتما خیلی جا میخورید اگر کتابی افشا کند نامهای بزرگی که در جهان ادبیات معاصر میشناسید و رمانها و داستانهایشان را با طیبخاطر خوانده و از آنها لذت بردهاید، دانسته یا نادانسته در خدمت اهداف سازمان سیا بودهاند. جوئل ویتنی در کتابش که با عنوان «خبرچینها» و با ترجمه «پرناز طالبی» راهی بازار نشر شده، دقیقا همین قدر غافلگیر و البته کمی سرخورده و ناامیدتان میکند.
نویسنده در مقدمه اختصاصیاش برای ترجمه فارسی کتاب در ایران از شخصیتی شروع میکند که برای تاریخ معاصر ایران اهمیت ویژهای دارد. او با توضیح نقش مجله انکانتر و نویسندهاش بهنام آلمن در ایجاد تصویر مطلوب سیا از محمد مصدق در کودتای سال 1332، تلاش میکند به خواننده ایرانی نزدیک شود و او را درباره نقش نامحسوس، غیرمستقیم و مرموز سرویس اطلاعاتی آمریکا در هدایت نویسندگان کنجکاوتر کند. «در چنین فضایی کتاب «خبرچینها» بهدنبال رد نویسندگان ناشناس و تحسینشده در صفحات آرشیوشده جنگ سرد فرهنگی و ادبی است. این دوره مطمئنا دورانی سردرگمکننده برای نویسندگان بوده است؛ دورانی که طی آن مجلهها بهشیوهای بسیار ظریف و نامحسوس، اغلب با تغییر سوژه به نتایج فرهنگی غربی و آمریکایی، با ظالمانهترین عملیات سازمان سیا همکاری میکردند و البته گاهی نیز یا عذرخواهی میکردند یا دفاعیهای آشکار و کامل از این عملیات ارائه میدادند».
ویتنی با قلمی که آشکارا میل به پرداخت داستانی به سوژهای ملتهب با خواص افشاگرانه دارد، در 18 فصل ماجراهایی از دخالت سیا در تولید یا توزیع نوشتهها و کتابهای نویسندگان از آمریکایجنوبی گرفته تا شوروی و آسیا را نقل میکند و از ماجرای فریبخوردن یا همکاری خودخواسته نویسندگانی چون جیمز بالدوین، ارنست همینگوی، گابریل گارسیا مارکز، بوریس پاسترناک و برخی دیگر پرده برمیدارد. حساسترین و جالبترین بخش مرکزی بهنام «کنگره آزادی فرهنگی» است که ویتنی آن را بهعنوان پایگاه جهتدهی و هدایت نویسندگان معرفی میکند. او خود در مصاحبه با پایگاه الکتریک لیترچر تصریح میکند: «این کنگره که جبهه تبلیغاتی سیا بود، همکاری اتحادیهای با پاریس ریویو را از دهه 1950 آغاز کرد و از مسیر این همکاری، «کنگره» توانست این موضوع را در سطح جهانی رواج دهد که آمریکا چیزهایی فراتر از کادیلاک، همبرگر و تانک برای عرضه به دنیا دارد. همچنین، توانست این نکته را اثبات کند که آمریکا پر است از تولیدکنندگان خلاق فرهنگ، ادبیات و نوابغ موسیقی. این شیوه عمل هنوز هم مورداستفاده ماست». نویسنده کتاب «خبرچینها» سپس اضافه میکند: «پاریس ریویو گفتوگوهای خود را به مجلات مختلفی در آمریکایلاتین، آلمان، ژاپن و فرانسه میفروخت و این معامله بیش از آنکه معاملهای بزرگ بهنظر بیاید، فرصتی بزرگ بهنظر میرسید. بااینحال، وقتی از نزدیک به موضوع نگاه کنید، میبینید افرادی که گفتوگو با آنها صورت میگرفت، چندان در جریان ماجرا نبودهاند».
یکی از موارد جالب همکاری نویسندهها با سیا، مورد بوریس پاسترناک در قضیه همین رمان مشهور «دکترژیواگو» است. اواخر دهه ۱۹۵۰ وقتی سروصدای توقیف رمان نویسنده برجسته روسیه آنهم در هیاهوی بعد از اتمام جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد از شوروی بلند شد، سیا فرصت را برای بهچنگآوردن این رمان غنیمت شمرد. «این سازمان با تمهیداتی توانست در زمانی کوتاه و بهطورمحرمانه کتاب را به زبان روسی چاپ کند تا پاییز همان سال در نمایشگاه جهانی 1958 در بلژیک بهدست روسها برسد». کتاب از کمونیستی ایتالیایی بهنام دانجلو نام میبرد که مقیم مسکو و مأمور پارهوقت ناشر چپگرای ایتالیایی، جیانجاکومو فلترینلی است. دانجلو با پاسترناک ارتباط میگیرد و بعد از دیدار، در عین ناباوری نسخهای تایپشده همراه با اصلاحات را از او دریافت میکند؛ درحالیکه پاسترناک به او یادآور میشود: «همینجا از شما دعوت میکنم برای مشاهده من درمقابل جوخه اعدام حضور بههم رسانید». اوایل ژانویه1958، نسخه روسی کتاب درحالیکه منبع انتقالش از اطلاعات بریتانیا ناشناس مانده، در دفتر موقت سازمان سیا در واشنگتن فراهم میشود و جان موری، رئیس بخش شوروی سیا، آن را «دگراندیشانهترین اثر ادبی نویسندهای روس از زمان مرگ استالین» مینامد.
کد مطلب: 701180
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/news/701180/سازمان-سیا-چگونه-سیستم-فرهنگی-نفوذ