به گزارش جهان نیوز، خب طبیعی است شهری که جمعیت آن کم باشد، مردم آن هوای مناسب و زندگی شهری خوبی را تجربه خواهند کرد، اما در مقابل اگر شهری جمعیتش بیشتر از حد تصور باشد به گونهای که مردم برای زندگی کردن باید خانههایشان را روی سر یکدیگر یعنی همان آپارتمان بنا کنند، یا برای پارک ماشینهایشان بر زیرزمینها دست درازی کنند، آن وقت است که زندگیها دشوار میشود و سبک زندگی مردم روبه زندگی ناایمن تغییر میکند. حالا در این میان تصور کنید مجتمع ۶۴ واحدی صدها نفر را در خود جای بدهد... بخوانید رفتارهای عجیب و غریب همسایگانی که رعایت حال یکدیگر را نمیکنند.
۱) یک عده هستند که با اتکا بر شعار چهار دیواری اختیاری، در خانهشان هر کاری دلشان بخواهد میکنند. صدای ضبط را به اندازه دیسکو زیاد میکنند، صدای دعوایشان تا ۱۰ خانه آن طرفتر میرود، خانه را تبدیل به کارگاه کفاشی میکنند و... انگار نه انگار خانهای را که در آن زندگی میکنند با آجری سفالی و نازک که درون آن هم پوک و خالی است، ساختهاند به گونهای که اگر عطسه کنی صدایت تا طبقه پایین میرود.
۲) یک عده فکر میکنند با کارهایی که انجام میدهند به زیبایی و رفاه حال همسایگان میافزایند، در صورتی که اینطور نیست. پلهها را پر میکنند از گلدانهای مختلف که اگر هر کدام را یک استکان آب هم بدهی جوی آبی از زیر گلدانها راه میافتد که بیا و ببین. یا به دیوارهای راه پله قاب عکس میزنند: طبقه اول تابلوهای اماکن تاریخی، طبقه دوم عکس مناظر و طبیعت، طبقه آخر هم عکس پرندگان را به دیوار میآویزند و اصلاً هم به این فکر نمیکنند گلدانهای شما در تردد همسایگان اشکال ایجاد میکند یا عکسها و مناظری که به دیوار زدهاید یک نوع تحمیل در نگاه دیگران محسوب میشود.
۳) یک عده هستند به نام اینکه یک شب است دیگر و هیچ شبی مثل امشب نمیشود، در خانهشان مراسم میگیرند، اما چه مراسمی؟! طبقه دوم مراسم عروسی دخترشان است، از طبقه اول کفش به صورت نامنظم وجود دارد تا طبقه دوم، از ساعت ۷ بعدازظهر جشن و پایکوبی برپا میکنند تا نیمههای شب، آنقدر این کار را ادامه میدهند تا یک نفر پیدا شود با ۱۱۰ تماس بگیرد و دیگر همسایگان را نجات دهد.
۴) بعضیها فکر میکنند هنوز در دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ زندگی میکنند. از همین جا از شما سؤال میکنیم آیا راهپله جایی مناسب برای خشک کردن شوید و نعناست؟ آیا بالای پشت بام مجتمع که جزء مشاعات ساختمان محسوب میشود، جایی برای درست کردن رب انار است؟ قانون گفته است مشاعات حق همه همسایگان است، حتی گذاشتن جاکفشی در آن اشکال دارد، بعد شما با چه رویی به همسایگانت سلام میدهی بعد سیبزمینی، سیر و پیازهایت را کنار خانه آنها دپو میکنی؟
۵) عدهای هستند از خانههایشان چند منظوره استفاده میکنند! وقتی وارد آپارتمان میشوی مشاغل جالبی را میبینی، انگار وارد جمعه بازاری شدهای و اصلاً هم فکر نمیکنند تغییر کاربری جرم است و اشکال دارد. طرف یک خانه خریده است ۴۰ متر بعد قسمتی از اتاق آن را آرایشگاه زنانه میکند، قسمت دیگرش را فال قهوه میگیرد، گوشهای از آن را پسر خانه پاشنهکش کفش پرس میکند و خدا نکند کسی از آنها انتقاد و اعتراضی کند، باز هم آن جمله معروف «چهار دیواری اختیاری است» را میشنویم.
۶) کافی است برای آنکه خانهای را انتخاب کنید به بالکنها و تراسهای آن خانه یا مجتمع دقت کنید. حتی با نگاه سطحیتان هم میتوانید متوجه فرهنگ و تمدن آن آپارتمان یا مجتمع شوید. طبقه سوم فرش شستند، آن را در بالکن آویزان کردند و تا پایین آپارتمان چکه چکه آب بر خانههای همسایگان مانند باران بهار نمنم میبارد. آن یکی بالکن خانهاش را مرکز دریافت تمام سیگنالهای جهان کرده و تا دلت بخواهد بشقاب و در قابلمه است که در طبقه سوم به چشم میآید. دیگری نصف بالکنش را کولر اشغال کرده است و نصف دیگرش را هر چه وسایل اضافی دارد! جا برای ایستادن نیست، اما به زور با پوششی نامناسب، هر وقت که بیکار باشد سیگاری دود میکند و فیلتر آن را داخل حیاط مجتمع میاندازد.
۷) دوره زمانهای شده است که دیگر همسایگی معنا ندارد. اصلاً فکر این را نمیکنند که در خانه اگر مراسمی گرفتهاند نباید همسایهها دلگیر و خدای نکرده ناراضی باشند، یا اگر قصد گوش دادن موسیقی دارند چرا با صدای بلند؟ شاید همسایه شما از صدای آن راضی و خشنود نباشد... چرا با صدای بلند آن را به دیگران تحمیل کنیم؟ یا اگر شما بیخوابی به سرت زده است دلیل نمیشود که دیگران هم با تو در این بیداری و خوابی که از سرت پریده است شریک باشند.
۸) شاید رعایت حال یکدیگر آنقدر سخت است که هیچ کس در یک آپارتمان از عهدهاش بر نمیآید! بالای پشت بام بال کباب میزند، در میان راهپلهها بوی سیگار میآید، از خانه همسایه به شدت بوی غلیظ و تند اسفند میآید، آنقدر غلیظ است که آدم فکر میکند کل کشور او را چشم زدهاند... ماشین حسین آقا هم که به روغنسوزی افتاده است و فکر این را نمیکند کمکم دود ماشین در پارکینگ، همسایگان را خفه میکند. آسمان آبی و زمین پاک که جای خود دارد.
۹) همسایگی یعنی در سایه یکدیگر بودن و در آسایش با یکدیگر زندگی کردن، اما به هر طریق شاهد آن هستیم که سبک غلط زندگیها باعث میشود تا یک عده قربانی آن شوند و آسایش خود را از دست بدهند. کودک شما زیباست، میخندد، بامزه است و همه او را دوست دارند، اما دلیل نمیشود در خانه فوتبال بازی کند. شما اگر علاقه به فلان برنامه تلویزیونی دارید دلیل نمیشود آن برنامه را با صدای بلند ببینید که دیگران از آن ناراضی باشند... شما به حیوانی علاقه دارید، اما خانه و آپارتمان جایی برای نگه داشتن حیوانات نیست.
۱۰) رعایت احترام و حقوق شهروندی از بایدهای یک اجتماع محسوب میشود. اگر آن را رعایت کنیم فضایی امن و مملو از آسایش فراهم کردهایم.
*مددکار اجتماعی و خانواده
منبع: روزنامه جوان