به گزارش
جهان نيوز، سرطان خون یا چنگارخون یا لوسمی یا لوکمیا به انگلیسی Leukemia گروهی از انواع سرطان است که معمولا از مغز استخوان شروع میشود و باعث شکلگیری تعداد زیادی گلبول سفید غیرطبیعی میگردد.
این گلبولهای سفید خونی به صورت کامل تشکیل نشدهاند و به آنها پلاست یا سلولهای لوکمی یا سرطان خون گفته میشود. نشانههای این بیماری شامل مشکلات خونریزی و کبودشدگی، احساس خستگی شدید، تب و خطر افزایش عفونت میشود. این نشانهها به دلیل نبود سلولهای خونی طبیعی ایجاد میشوند. تشخیص این بیماری با استفاده از آزمایش خون و bupc مغز استخوان صورت میگیرد.
2 ورزشگاه جفری گیشارد در شهر سنت اتین، 21 سال قبل. یوگوسلاوها فکرش را هم نمیکردند با وجود ستارههایی چون کیرالی، ساویسوویچ، میلوسوویچ، میاتوویچ و... نتوانند به ایران ناشناخته جلال طالبی گل بزنند، تا دقیقه 73.
خطا به سود تیم پرستاره و مغرور میدان. سینیشا میهایلوویچ پشت توپ. یک ضربه کاتدار و اشتباه نکیسای جوان در جایگیری. گل برای تیم تیرهپوش میدان. شاگردان جلال طالبی نمایش شایستهای داشتند اما حریف شماره 11 حریف نشدند. بازیکنی که همان سال از سامپدوریا راهی لاتزیو شد و چند سال بعد به عضویت اینترمیلان درآمد. بازیکنی که سابقه گل کردن سه ضربه آزاد در یک مسابقه را هم داشت. او یک «دیوار شکن» تمام عیار بود.
3 سرمربی بولونیا در نشست خبری حاضر شد و با چشمانی اشکبار اعلام کرد مبتلا به سرطان خون شده است و میخواهد از سمت خود استعفا بدهد. «در این جنگ به خاطر خانوادهام، فرزندانم و همه آنهایی که من را دوست دارند پیروز خواهم شد. اینها اشکهای ترس نیستند.
خیلی زود مراحل درمانم را آغاز میکنم. این یک چالش بزرگ برای من است اما اطمینان دارم که در آن پیروز میشوم.» با این حال رئیس باشگاه با تصمیم سرمربی صرب خود مخالفت کرد و حمایت خود را از میهایلوویچ به گوش همگان رساند. جوئی ساپوتو گفت: «من سینیشا میهایلوویچ را خوب میشناسم و میدانم او مردی است که هرگز به راحتی مغلوب نمیشود.
البته خبر بیماری او ما را شوکه کرده است اما او باید بداند همه افکار و ذهن ما از این پس سینیشا خواهد بود. اما همانطور که والتر ساباتینی در کنفرانس مطبوعاتی گفت، میهایلوویچ مربی بولونیا بوده و در این سمت باقی خواهد ماند. مسائل حرفهای در این مورد در اولویت دوم هستند، سینیشا نبردی مهم پیش رو دارد و باید برنده شود اما من، باشگاه بولونیا و کل شهر(شهری که سینیشا را دوست دارد) آماده مبارزه در کنار او هستیم. در این مقطع لازم نیست حرف دیگری بزنم، زندهباد سینیشا.»
4 میهایلوویچ اولین فوتبالیست یا مربیای نیست که به این بیماری مهلک مبتلا شده است. پیش از او خیلی از ستارگان مستطیل سبز به جنگ سرطان رفته بودند که در این بین برخی از آنها به سلامت خارج شدند و عدهای نیز چون تیتو ویلانووا نتوانستند به زندگی برگردند. اریک آبیدال، مدافع اسبق بارسلونا یکی از نجات یافتهها بود.
سال 2011 این بازیکن سیهچرده به سرطان مبتلا شد. در همان سال بود که بارسا فاتح یوسیال شد و پویول از اریک خواست تا جام را بالای سر ببرد. او دو سال درگیر درمان خود بود و در سال 2013 با جدا شدن از بارسا به موناکو پیوست و حتی توانست نظر دیدیه دشام را هم جلب کند. دیگر بازیکنی که با این بیماری وارد جنگ شد استیلین پتروف بود.
بازیکن بلغارستانی که دست بر قضا مانند میهایلوویچ به سرطان خون مبتلا شده بود. او در آن هنگام کاپیتان استون ویلا بود ولی مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد. سه سال سخت و طاقتفرسا را گذراند.
او سرطان را شکست داد و با پیراهن ویلا به مسابقات برگشت. مدت کوتاهی بازی کرد و ترجیح داد در قامت یک مربی به کارش ادامه دهد. او همچنین یک مرکز ویژه برای مبارزه با سرطان خون تاسیس کرد. جوناس گوتیرز آرژانتینی هم دیگر بازیکن شناخته شدهای بود که با سرطان دست و پنجه نرم کرد. بازیکن اسبق تیم ملی آرژانتین و باشگاه نیوکسل که با موهای سامورایی گونهاش مشهور بود در تابستان 2013 مبتلا به سرطان شد. او هم با شکست دادن غول بزرگ به میادین بازگشت و در کناره زمین استارتهای فوقالعادهاش را برای علاقهمندانش تکرار کرد.
5 و حالا نوبت میهایلوویچ است. مرد 50 سالهای که بارها دیوارهای دفاعی حریفان را با شوتهای فوقالعادهاش در هم شکست، پس چرا نتواند دیوار سرطان را با اراده پولادین خود از پیش رو بردارد. زنده باد سینیشا!
منبع: فرهیختگان