سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - 16 Apr 2024
 
۴
۶

حواستان به «برادرانه‌»های ما هست؟/ تبانی علیه پدر شهید افغانستانی

دوشنبه ۳ تير ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۰۴
کد مطلب: 691730
دوباره سراغ پرونده ضارب پدر «شهید مهدی سادات» رفته‌ایم. ماجرای تلخی که سکوت و ساده گذشتن از آن، می‌تواند مهمان نوازی و فداکاری هموطنان یزدی را زیر سوال ببرد.
تبانی علیه پدر مضروب شهید افغانستانی
به گزارش جهان نيوز، سه ماه بعد از خبر یک درگیری ناجوانمردانه در یزد، مجروحیت شدید پدر شهید مدافع حرم «سیدمهدیسادات» و حواشی مربوط به ضارب او، حالا فعالان مجازی یزد نوشته‌اند که ضارب به قید وثیقه آزاد شده است و همسایه‌ها هم به دلایل نامعلومی به این جرم او شهادت نمی‌دهند.

برای اطلاع از صحت ماجرا با برادر «شهید مهدی سادات» تماس می‌گیریم. او برخلاف تصور ما، با لهجه شیرین یزدی صحبت می‌کند: «ما تازه دو ماه است به این محل آمده‌ایم؛ و قبل از این نزدیک بیست و هشت سال ساکن محله دیگری از یزد بودیم.»
 
شهریور ۹۵ - تشییع پیکر شهید مهدی ۲۵ ساله روی دست‌های مردم ایرانی و افغانستانی یزد
 
کار برادر شهید، مثل پدرش جابجایی ضایعات است. مدتی قبل که این موضوع در خبرگزاری مهر پیگیری شد، روایتی عنوان شد که اعتراض ضارب به مزاحمت در محله و انباشت ضایعات در حیاط خانه حاج قلندر مربوط بوده‌است: «اصلا این‌طور نیست. پدرم کارگاهی برای ضایعات دارد اما نه اینجا. خانه که جای جمع آوری ضایعات نیست!»

حالا نزدیک یک ماه است که پدر شهید را از بیمارستان به خانه آورده‌اند. پسرش می‌گوید جمجمه او در اثر ضربه آنچنان آسیب دیده که آن را برداشته‌اند. هیچکس نمی‌داند حال پدر بهتر خواهد شد یا نه: «بابا فقط چشم باز کرده و هوشیاری او هم در حد ۸ و ۹ است. توصیه پزشک این بود که خانه ماندن برایش بهتر است. توکل بر خدا، حداقل باید یکسال در خانه بخوابد.»

اما داستان حمایت‌های ناجوانمردانه قانونی و غیرقانونی از ضارب پیرمرد، عجیب‌تر از آن است که بین خبرهای ریز و درشت روز گم شود و راحت از کنار آن رد شویم. او که با همراهی خواهرش در نیروی انتظامی و افسر نگهبان شیفت آن شب، همان ابتدا به صورت غیرقانونی آزاد شده بود، طبق گفته‌های پلیس چون اقوام و آشنایانی در قوای نظامی داشت می‌دانست چه راه‌هایی را برود تا دستگیر نشود.

خواهر ضارب و کارمند دیگر طبق شنیده‌ها تعلیق یا برکنار نشده‌اند؛ بلکه به «بافق» منتقل شده و همچنان مشغول به کار هستند.
 

پسر حاج قلندر می‌گوید ضارب بعد از این مدت خودش را معرفی کرده‌است اما با انکار داستان از سمت او ماجرا پیچیده‌تر می‌شود: «آقای (ص. ع) می‌گوید من نزده‌ام! گفت اصلاً پیرمردی آنجا نبوده که من بزنم. تازه آن اوایل خانواده اشمی‌گفتند خود پیرمرد زمین خورده و آسیب دیده است. بعد هم می‌گفتند پسرش، یعنی من این کار را کرده‌ام!»

برادر شهید می‌گوید جرم ضارب یعنی ضربه به سر پدرش هنوز ثابت نشده‌است، چون همسایه‌ها با اینکه در لحظه اتفاق آنجا بودند، حالا حاضر نیستند شهادت بدهند و واقعیت را بگویند: «همسایه ها می آیند به ما می‌گویند ضارب فرزند کوچک دارد؛ دختر جوان دارد؛ شما بروید رضایت بدهید. ولی ما می‌گوئیم او که هنوز این جرم را گردن نگرفته! اول گردن بگیرد تا بعد رضایت بدهیم. الان برای چه کسی رضایت بدهیم؟»
 
دلجویی جمعی از مسئولان و نماینده ولی‌فقیه در سپاه الغدیر یزد از خانواده سادات

هرچند در سال‌های گذشته هم موارد انگشت شمار مشابهی بین مردم این استان دیده شده بود، ولی هنوز کسی دقیق نمی‌داند مشکل این افراد با مهاجرین افغانستانی از کجا می‌آید: «همان روز اول که آمدیم اینجا این آقا که به سر بابای من ضربه زده، آمد و گفت کوچه ما جای افغانی‌ها نیست و باید از اینجا بروید؛ بعد از دو ماه هم که این اتفاق افتاد. کلاً نمی‌خواهند ما اینجا باشیم. قبل‌تر در محله چاه ملکی یزد هم این اتفاق افتاده بود که خانه افغان‌ها را آتش زده بودند و می‌خواستند افغان‌ها را بیرون کنند؛ که ایشان هم آنجا همراه آن آدم‌ها بود. هرچند ما با آن موضوع کاری نداریم؛ مساله، ضربه به سر پدر ماست که همان را هم گردن نمی‌گیرد.»

بنا بر جدیدترین خبر رسیده، ضارب با وثیقه آزاد شده است. جز بحث به کارگیری مجدد خواهر او و افسر متخلف، سوال اینجاست که چرا موضوع شهادت همسایه‌ها تا این اندازه تأخیر افتاده است؟ بازپرس پرونده به استناد ماده ۲۰۴ قانون آئین دادرسی کیفری می‌تواند حکم جلب شاهدان را صادر کند. در این صورت شاهدان ملزم به ورود به پرونده و ارائه شهادت خواهند شد. برای شهادت دروغ هم طبق ماده ۶۵۰ قانون مجازات اسلامی مجازات حبس یا جریمه درنظر گرفته می‌شود.

حالا سوال ما به عنوان یک رسانه از قوه قضائیه این است که آیا حواسمان هست این همه تأخیر در دستگیری ضارب و بعد تعلل در رسیدگی به این پرونده هزینه زیادی برای عزت و آبروی این سرزمین دارد؟ مگر غیر از این است که این اتفاق، می‌تواند سال‌ها همزیستی فداکارانه و صادقانه ما و خواهران و برادران افغانستانی را زیر سوال ببرد؟
 
مزار شهید مهدی سادات- حضور جوان‌های یزدی درمراسم دعا و توسل برای شفای پدر شهید
 
قسمت دردناک این ماجرا اما این است که حاج قلندر یک پدر شهید است و یادمان نرود رهبر انقلاب خرداد ماه سال ۹۶ در دیدار با خانواده‌های شهدای مرزبان و مدافع حرم درباره شأن و منزلت این خانواده‌ها چه‌طور صحبت کردند: «قدر شهدا را باید بدانیم، قدر خانواده‌های شهدا را باید بدانیم… هرکسی که سعی کند که به خانواده‌های شهدا اهانت بشود یا بی اعتنایی بشود یا مورد تعرّض زبانی قرار بگیرند، به این کشور خیانت کرده… به خانواده‌ی شهدا باید احترام بگذارند و قدر آنها را بدانند؛ خود را زیر بار منّت شهیدان بدانند. زیر بار منّت آن پدر یا آن مادری که رضایت می‌دهد فرزندش برود [هم هستند]؛ زیر بار منّت اینها قرار بگیرند و همه بدانند، اینها است که ارزش‌ها را در کشورمان زنده می‌دارد»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
آقای رئیسی لطفا دستور رسیدگی صادر نمایید. ممنون
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
يادش به خير! يه زماني بود كه شهر يزد به دارالعباده معروف بود.
Iran, Islamic Republic of
چهار نفر جوان با غیرت در آن محل و شهر نیست؟....!!!1
علی
Iran, Islamic Republic of
دلجویی وعیادت خوب است اما کمک مظلوم وعدالت از آن شیرین تر است!
Iran, Islamic Republic of
درود خدا بر شهدای مظلوم و بی پناه فاطمیون و خانواده های عزیز انان و لعنت ابدی بر نژاد پرستان...