زاکانی نوشته است: قاطبه جریان دوم خردادی، انحرافی و اعتدالی و بخش هایی از اصولگرایان از جمله رقبای مکتب امام می‌باشند.

گروه سیاسی جهان نیوز:  علیرضا زاکانی با انتشار یادداشت اول پیرامون چرایی اشکال «چرا جمهوری اسلامی الگوی کاملی برای انقلاب اسلامی نیست؟» و راه های برون رفت از این موضوع پرداخته است که در ادامه خواهید خواند:

فقدان جبهه سازی منطقی و مبنایی در رقابت های بین مسئولین و موثرین سیاسی اجتماعی بر اساس مبانی انقلاب اسلامی چهل سال تجربه پس ازپیروزی انقلاب اسلامی و دسته بندی های شکل گرفته سیاسی اجتماعی و جریان های تاثیرگذار مسیر طی شده حکایت‌گر نادرستی این تقسیم بندی‌ها در اداره کشور بوده است.

جامعه روحانیت و مجمع روحانیون، چپ و راست، اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالی و... الفاظ کشداری است که مرزبندی دقیقی را معلوم نکرده و بیشتر شبیه نوعی پیوستگی عاطفی، قبیلگی سیاسی و منافع مشترک افراد و عناصر تشکیل دهنده هر یک از آنها می باشد.

قطعاً مبنای انقلاب اسلامی ملت رشید ایران، اسلام ناب محمدی(ص) و به تعبیر دیگر مکتب امام(ره) است که در چیستی آن باید به نگاه اجتهادی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی و خلف صالح او رهبری معظم انقلاب و بسط یافته این رویکرد اجتهادی توسط اندیشمندان و محققان اسلامی تاکید نمود.

با مبنا قرار دادن مکتب امام(ره)، چهار گروه کلی را بین مدعیان و فعالان عرصه اجتماعی می توان مشاهده کرد.

الف) دشمنان مکتب امام(ره) عناصری هستند که با اساس اسلام ضدیت داشته و بدنبال ریشه کنی آن و مسلمانان می باشند.

سرخط این جریان استکبار جهانی، صهیونیسم بین الملل و وهابیت و دنباله های داخلی آنها مثل بهائیت، سلطنت طلب ها و برخی به اصطلاح ملی گراها هستند.

ب) مخالفان مکتب امام(ره) کسانی هستند که رسالت دین را به حوزه فردی زندگی محدود کرده و دین را از سیاست جدا می دانند.

لیبرال هایی مثل نهضت آزادی و افراد موسوم به ملی مذهبی، طیف های مسلمان متحجر و بعضا افراطی متمایل به بیگانگان از جمله جریان شیعه انگلیسی و یا طرفداران تفکر انجمن حجتیه و بخش هایی از جبهه دوم خرداد و به اصطلاح اصلاح طلبان از این دست می باشند.

ج) رقبای مکتب امام(ره) اشخاص و مجموعه هایی هستند که با داعیه پیروی از اسلاب ناب محمدی (ص) و تبعیت از امام ره و رهبری معظم انقلاب فعالیت می کنند ولی به لوازم مکتب امام پایبند نبوده و اساسا حداکثر در مقام شعار و حرف خود را به اسلام و انقلاب چسبانده ولی ارزش های برآمده از آن را فراموش کرده اند.

قاطبه جریان دوم خردادی، انحرافی و اعتدالی و بخش هایی از اصولگرایان از جمله رقبای مکتب امام می‌باشند.

د) پیروان مکتب امام(ره) افراد و گروه‌هایی هستند که به اسلام ناب محمدی(ص) اعتقاد داشته و به ارزش های فردی و اجتماعی آن ملتزم می‌باشند، آحاد حزب الله و عمده اصولگرایان متعلق به این دسته هستند.

تکلیف گروه های ضد مکتب امام و مخالف مکتب امام روشن است اما شناخت رقبای مکتب امام از پیروان آن بسیار سخت و مشکل آفرین بوده و نیازمند میزان و ملاک‌های دقیق است، به نظر این هفت ویژگی زیر بسیار راهگشاست.

پیروی از مکتب امام یعنی:

اول داشتن اعتقاد به غیب و سنت های الهی و اعتماد به خدا، نه کدخدا

دوم باور به جامعیت دین اسلام برای بهروزی و پیشرفت فردی و اجتماعی در دنیا و زمینه سازی سعادت اخروی

سوم درک اهمیت تشکیل جمهوری اسلامی و اعتقاد عمیق به اصل اوجب واجبات بودن حفظ نظام اسلامی

چهارم تبعیت از ولایت مطلقه فقیه بعنوان استمرار دهنده اصل امامت و رهبری در جامعه اسلامی

پنجم تمکین از مردم سالاری دینی و باور به آقایی و سالاری آحاد ملت و صاحب انقلاب و کشور دانستن آنها

ششم فهم عمیق و عمل به ارزش های منبعث از مکتب امام مثل صداقت داشتن، مردمی بودن، شایسته سالاری، قانون مداری، پاک دستی، ضدیت با فساد، ظلم ستیزی و مبارزه با استبداد و استکبار و ... و یا عدم دنیاگرایی، پول پرستی و اشرافیگری، دوری از شهرت طلبی و مقام دوستی، پرهیز از ترجیح منافع شخصی و باندی بر مصالح ملی، بیزاری از وابستگی و بیگانه پرستی و ...

هفتم اعتقاد به اهمیت و زمینه‌سازی ظهور انقلاب اسلامی مردم ایران و مسلمین و مستضعفین جهان در تحقق وعده الهی و طلوع خورشید عالم‌تاب مهدوی(عج)

پس باید چشم ها را باید شست و با دقت مختصات بازیگران عرصه های مختلف ملی، منطقه ای و جهانی را بازشناخت تا دچار اشتباه در شناخت و اعتماد به آنها و سپس یاس وسرخوردگی در اعواج و دوگانگی شعار و عمل فعالان و مدعیان نشد.