ایندیپندنت:
اروپا از ورود آمریکا به جنگی تازه پیروی نمی‌کند
چهارشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۴۸
کد مطلب: 685457
به گزارش جهان نيوز به نقل از ایرنا، این روزنامه انگلیسی گزارش روز چهارشنبه را با این عنوان منتشر کرده که «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا به دنبال جنگ با ایران نیست، اما ممکن است وی در نهایت وارد چنین جنگی شود.
در این گزارش آمده است که فضای سیاسی امروز در آمریکا متفاوت از دوران قبل از جنگ است اما جاه طلبی های برخی در کنگره تغییر نکرده ست.
در این گزارش آمده است: احتمال بروز جنگ بین ایران و آمریکا بار دیگر افزایش یافته است. یک اشتباه کوچک از یکی از طرفین می تواند به نتایج خطرناکی منجر شود و به آسانی به چالشی برای دو طرف و کل منطقه خاورمیانه منجر شود.
بولتون اعلام کرده که این کشور ناو یو اس اس آبراهام لینکلن و یک نیروی ویژه بمب افکن را به خاورمیانه گسیل کرده تا به «هشدارها و نشانه‌های مشکل‌ساز و تشدیدکننده تنش‌ها» از سوی ایران پاسخ دهد.
برکسی پوشیده نیست که بولتون به دنبال جنگ با ایران است. در ماه مارس 2015 میلادی و در اوج مذاکرات بین ایران و دولت «باراک اوباما»، بولتون در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز تحت عنوان «برای جلوگیری بمب ایرانی، این کشور را بمباران کنید»، پیشنهاد کرد که آمریکا و اسرائیل (رژیم صهیونیستی) باید به زیرساخت های هسته ای ایران حمله کنند.
وی افزود، حملات نظامی باید با «حمایت آمریکایی ها از اپوزیسیون ایران برای براندازی حکومت این کشور» توام شود.
ایندیپندنت نوشت: بولتون همچنین در جمع اعضای «سازمان مجاهدین خلق» (منافقین) گفت، ایالات متحده آمریکا باید سیاست «سرنگونی حکومت ایران» را در پیش بگیرد.
جان بولتون یکی از معماران اصلی تهاجم نظامی سال 2003 آمریکا علیه عراق در دولت «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهوری پیشین آمریکا است و به نظر می رسد همین نقش را در خصوص ایران ایفا می کند.
با این حال، ترامپ به دنبال جنگ دیگری در خاورمیانه نیست. او پیوسته از روسای جمهور جمهوری خواه و دموکرات سلفش به دلیل وارد شدن در درگیری های هزینه بر در منطقه انتقاد کرده است و در عین حال با وعده پایان دادن به چنین جنگ هایی و اجتناب از وارد شدن به جنگی تازه، در کمپین انتخاباتی شرکت کرد.
به همین ترتیب، به نظر می رسد ترامپ دغدغه تغییر حکومت در ایران را ندارد. چیزی که او واقعا می خواهد، پاره کردن یک توافق هسته ای امضا شده در دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور سلفش و مذاکره درباره توافقی (به اصطلاح) «بهتر» است. (شاید هم همان طوری که برخی منتقدان ترامپ گفته اند او به دنبال توافقی جدید است که به اسم او تمام شود).
اما تیم سیاست خارجی که اکنون رئیس جمهور آمریکا را احاطه کرده اند ممکن است او را در هر صورت به سمت جنگ سوق دهند.
ذکر این مساله اهمیت دارد که فضای سیاسی کنونی آمریکا، متفاوت از دوران قبل از جنگ عراق است. جنگ عراق بعد از حملات 11 سپتامبر رخ داد که مردم آمریکا عصبانی و آماده مقابله با همه دشمنان آمریکا بودند. از این رو قانع کردن مردم آمریکا برای آغاز جنگ کار دشواری نبود، حتی جنگی که تا اندازه ای به دلیل ارائه اطلاعات غلط درباره وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق در دولت «صدام حسین» مخلوع بود.
در یک دهه گذشته، این وضعیت تغییر کرده است. امروز، آمریکایی ها از جنگ ها در منطقه خسته شده اند به ویژه با توجه به این که این جنگ ها باعث کشته شدن هزاران تن شده و میلیاردها دلار حاصل از درامد مالیاتی صرف آن شده است. هرچند تندروها همچنان پست های کلیدی را در دولت آمریکا و کنگره در اختیار دارند اما دستورکار جنگ های طولانی آنها، چندان تحت حمایت نیست. سازمان های رسانه ای و روزنامه نگاران درس هایی را از جنگ عراق آموخته اند: این که برای همه اطلاعات و گزارش های امنیتی دولت آمریکا نمی توان بر اساس ظواهر امر، ارزش قائل شد و باید محتاطانه با آنها برخورد کرد.
تفاوت بعدی در جامعه امروز این است که اروپا احتمالا تمایلی ندارد از آمریکا در ورود به جنگی تازه پیروی کند. دلیل اصلی این امر وجود توافق هسته ای ایران است. اگر چه آمریکا از این توافق خارج شده است، متحدان آمریکا تا به امروز به این توافق پایبند هستند و توافق حفظ شده است.
این توافق ساز وکاری دیپلماتیک و نظام مند و تماس های مداوم بین ایران و قدرت های اروپایی ارائه و کار را برای آمریکا جهت همسو کردن اروپا در حمله نظامی به ایران دشوار می کند. البته تنها وقتی این وضعیت تغییر می کند که اتفاقی غیرعادی در منطقه رخ دهد یا اروپا گرایشات خود را تغییر دهد.
«اشتفان لیبیش» (Stefan Liebich) نماینده پارلمان آلمان در این زمینه گفت: از «تهدیدهای» آمریکا علیه ایران حمایت نمی کند «و ما از دولت خود خواسته ایم با هرگونه نیاز احتمالی به نیروهای مسلح آلمانی به عنوان بخشی از این ماجراجویی (آمریکا) مخالفت کند.»
ایندیپندنت نوشت: روشن است که حتی جان بولتون هم می داند که امروز متقاعد کردن مردم آمریکا برای به راه انداختن جنگی تمام عیار علیه ایران آسان نیست. در عین حال معلوم است که در صورت بروز هر «اتفاقی» آماده است به سرعت حمله را آغاز کند و از این رو آمریکا را در باتلاق درگیری دیگری در خاورمیانه گرفتار کند؛ درگیری که بسیار وخیم تر از جنگ عراق خواهد بود و دردسر آن برای مردم ایران و آمریکا بیشتر خواهد بود.
این گزارش نتیجه گرفت، با وجود مشکلات اقتصادی در داخل ایران و برخی نارضایتی ها در داخل، مردم این کشور نیز تمایلی به وارد شدن کشورشان به جنگ ندارند. تندروهای آمریکا باید در تلاش برای پیشبرد دستورکار خود منافع مردم ایران نیز در نظر داشته باشند.
در این گزارش آمده است که فضای سیاسی امروز در آمریکا متفاوت از دوران قبل از جنگ است اما جاه طلبی های برخی در کنگره تغییر نکرده ست.
در این گزارش آمده است: احتمال بروز جنگ بین ایران و آمریکا بار دیگر افزایش یافته است. یک اشتباه کوچک از یکی از طرفین می تواند به نتایج خطرناکی منجر شود و به آسانی به چالشی برای دو طرف و کل منطقه خاورمیانه منجر شود.
بولتون اعلام کرده که این کشور ناو یو اس اس آبراهام لینکلن و یک نیروی ویژه بمب افکن را به خاورمیانه گسیل کرده تا به «هشدارها و نشانه‌های مشکل‌ساز و تشدیدکننده تنش‌ها» از سوی ایران پاسخ دهد.
برکسی پوشیده نیست که بولتون به دنبال جنگ با ایران است. در ماه مارس 2015 میلادی و در اوج مذاکرات بین ایران و دولت «باراک اوباما»، بولتون در مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز تحت عنوان «برای جلوگیری بمب ایرانی، این کشور را بمباران کنید»، پیشنهاد کرد که آمریکا و اسرائیل (رژیم صهیونیستی) باید به زیرساخت های هسته ای ایران حمله کنند.
وی افزود، حملات نظامی باید با «حمایت آمریکایی ها از اپوزیسیون ایران برای براندازی حکومت این کشور» توام شود.
ایندیپندنت نوشت: بولتون همچنین در جمع اعضای «سازمان مجاهدین خلق» (منافقین) گفت، ایالات متحده آمریکا باید سیاست «سرنگونی حکومت ایران» را در پیش بگیرد.
جان بولتون یکی از معماران اصلی تهاجم نظامی سال 2003 آمریکا علیه عراق در دولت «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهوری پیشین آمریکا است و به نظر می رسد همین نقش را در خصوص ایران ایفا می کند.
با این حال، ترامپ به دنبال جنگ دیگری در خاورمیانه نیست. او پیوسته از روسای جمهور جمهوری خواه و دموکرات سلفش به دلیل وارد شدن در درگیری های هزینه بر در منطقه انتقاد کرده است و در عین حال با وعده پایان دادن به چنین جنگ هایی و اجتناب از وارد شدن به جنگی تازه، در کمپین انتخاباتی شرکت کرد.
به همین ترتیب، به نظر می رسد ترامپ دغدغه تغییر حکومت در ایران را ندارد. چیزی که او واقعا می خواهد، پاره کردن یک توافق هسته ای امضا شده در دولت «باراک اوباما» رئیس جمهور سلفش و مذاکره درباره توافقی (به اصطلاح) «بهتر» است. (شاید هم همان طوری که برخی منتقدان ترامپ گفته اند او به دنبال توافقی جدید است که به اسم او تمام شود).
اما تیم سیاست خارجی که اکنون رئیس جمهور آمریکا را احاطه کرده اند ممکن است او را در هر صورت به سمت جنگ سوق دهند.
ذکر این مساله اهمیت دارد که فضای سیاسی کنونی آمریکا، متفاوت از دوران قبل از جنگ عراق است. جنگ عراق بعد از حملات 11 سپتامبر رخ داد که مردم آمریکا عصبانی و آماده مقابله با همه دشمنان آمریکا بودند. از این رو قانع کردن مردم آمریکا برای آغاز جنگ کار دشواری نبود، حتی جنگی که تا اندازه ای به دلیل ارائه اطلاعات غلط درباره وجود سلاح های کشتار جمعی در عراق در دولت «صدام حسین» مخلوع بود.
در یک دهه گذشته، این وضعیت تغییر کرده است. امروز، آمریکایی ها از جنگ ها در منطقه خسته شده اند به ویژه با توجه به این که این جنگ ها باعث کشته شدن هزاران تن شده و میلیاردها دلار حاصل از درامد مالیاتی صرف آن شده است. هرچند تندروها همچنان پست های کلیدی را در دولت آمریکا و کنگره در اختیار دارند اما دستورکار جنگ های طولانی آنها، چندان تحت حمایت نیست. سازمان های رسانه ای و روزنامه نگاران درس هایی را از جنگ عراق آموخته اند: این که برای همه اطلاعات و گزارش های امنیتی دولت آمریکا نمی توان بر اساس ظواهر امر، ارزش قائل شد و باید محتاطانه با آنها برخورد کرد.
تفاوت بعدی در جامعه امروز این است که اروپا احتمالا تمایلی ندارد از آمریکا در ورود به جنگی تازه پیروی کند. دلیل اصلی این امر وجود توافق هسته ای ایران است. اگر چه آمریکا از این توافق خارج شده است، متحدان آمریکا تا به امروز به این توافق پایبند هستند و توافق حفظ شده است.
این توافق ساز وکاری دیپلماتیک و نظام مند و تماس های مداوم بین ایران و قدرت های اروپایی ارائه و کار را برای آمریکا جهت همسو کردن اروپا در حمله نظامی به ایران دشوار می کند. البته تنها وقتی این وضعیت تغییر می کند که اتفاقی غیرعادی در منطقه رخ دهد یا اروپا گرایشات خود را تغییر دهد.
«اشتفان لیبیش» (Stefan Liebich) نماینده پارلمان آلمان در این زمینه گفت: از «تهدیدهای» آمریکا علیه ایران حمایت نمی کند «و ما از دولت خود خواسته ایم با هرگونه نیاز احتمالی به نیروهای مسلح آلمانی به عنوان بخشی از این ماجراجویی (آمریکا) مخالفت کند.»
ایندیپندنت نوشت: روشن است که حتی جان بولتون هم می داند که امروز متقاعد کردن مردم آمریکا برای به راه انداختن جنگی تمام عیار علیه ایران آسان نیست. در عین حال معلوم است که در صورت بروز هر «اتفاقی» آماده است به سرعت حمله را آغاز کند و از این رو آمریکا را در باتلاق درگیری دیگری در خاورمیانه گرفتار کند؛ درگیری که بسیار وخیم تر از جنگ عراق خواهد بود و دردسر آن برای مردم ایران و آمریکا بیشتر خواهد بود.
این گزارش نتیجه گرفت، با وجود مشکلات اقتصادی در داخل ایران و برخی نارضایتی ها در داخل، مردم این کشور نیز تمایلی به وارد شدن کشورشان به جنگ ندارند. تندروهای آمریکا باید در تلاش برای پیشبرد دستورکار خود منافع مردم ایران نیز در نظر داشته باشند.
رژیم جعلی صهیونیستی سگ دست نشانده آمریکا و اروپا نباید سلاح شیمیایی داشته باشد.
اعتماد به آمریکا و اروپا، حمایت ازاین جنایتکاران است.