پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۰

تحولات الاکلنگی در لیبی

سه شنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۹
کد مطلب: 683019
تحولات این روزهای لیبی و درگیری های پیرامون پایتخت، دورنمای یک جنگ فرسایشی را ترسیم می کند که نتیجه آن برای این کشور تعمیق بحران و برای منطقه ایجاد زمینه های بی ثباتی و ناامنی است.
تحولات الاکلنگی در لیبی
به گزارش جهان نيوز به نقل از ایرنا، دیروز رسانه ها از شدت گرفتن درگیری ها در لیبی و افزایش شمار کشته شدگان حمله نیروهای «خلیفه حفتر» به طرابلس پایتخت این کشور خبر دادند. به گزارش سازمان جهانی بهداشت، از زمان آغاز این حملات شمار کشته شدگان به 254 نفر رسیده و 1228 نفر دیگر زخمی شده‌اند.

علاوه بر متغیرهای داخلی، صف بندی و موضع گیری کشورهای منطقه و قدرت های جهانی هم بر شدت پیچیدگی معادلات لیبی و غیر قابل پیش بینی بودن آن افزوده است. از دید ناظران، اکنون وضعیت این کشور آفریقایی به گونه ای است که نمی توان آینده ای روشن برای تحولات آتی آن متصور شد. همین چشم انداز مبهم، موجب شده برخی کشورهای غربی چون فرانسه، به امید روشن تر شدن تحولات آینده، موضعی دوپهلو اتخاذ کنند و برای ارزیابی واقعیات میدانی و عمل بر اساس منافع خود زمان بیشتری بخرند. 

رویای دموکراسی خواهی لیبیایی ها که در جریان انقلاب های عربی در سال 2011 علیه «معمر قذافی» شوریدند، نه تنها پس از گذشت حدود هشت سال هنوز تعبیر نشده، بلکه در نتیجه تحولات اخیر در معرض تعبیری وارونه قرار گرفته است. 

طی سال های اخیر نه تنها لیبی رنگ یکپارچگی و وحدت را به خود ندید، بلکه یک دولت غیررسمی و ده ها گروه شبه نظامی در آن با سودای حاکمیت بر لیبی، امنیت و ثبات این کشور را به چالش کشیده اند. اکنون، خطر حکومت نظامیان و تولد یک دیکتاتوری دیگر در ازای ایجاد یکپارچگی و ثبات، لیبی را تهدید می کند.

لیبی این روزها در آشوب و ناآرامی می سوزد و سازمان های بین المللی در مورد وخامت اوضاع در این کشور هشدار می دهند.

سازمان جهانی بهداشت علاوه بر اعلام رقم کشته و زخمی های دور تازه درگیری ها، در مورد آوارگی ده ها هزار نفر از ساکنان پایتخت هم هشدار داده است.

به رغم درخواست سازمان ملل از خلیفه حفتر فرمانده نظامیان دولت موازی برای توقف پیشروی به سوی طرابلس، شدت درگیری طرفین در پایتخت لیبی رو به افزایش است و آینده این کشور بیش از همیشه در هاله ای از ابهام فرو رفته است.

** دو پادشاه در یک اقلیم؟

از زمان سقوط قذافی و شکل گیری دولت وفاق ملی مورد حمایت سازمان ملل در طرابلس، دولتی موازی به نخست وزیری «عبدالله الثنی» اداره بخش هایی از شرق لیبی را به طور غیررسمی در دست گرفت. 

دولت وفاق ملی به ریاست «فایز السراج» به رغم برخورداری از حمایت سازمان ملل، به دلیل وجود چالش های متعدد، از همان ابتدا نتوانست حاکمیت خود را بر تمام لیبی تثبیت کند. در نتیجه دولتی رقیب در شرق این کشور در «طبرق» شکل گرفت که اتفاقا حمایت مجلس نمایندگان به ریاست «عقیله صالح» و ژنرال حفتر فرمانده ارتش را هم به دست آورد. به این ترتیب لیبی عملا دوپاره و یکپارچگی آن به رویایی دست نیافتنی بدل شد. 

قدرت طلبی دولت موازی، به نفی تمکین از دولت وفاق ملی محدود نماند و خیلی زود به حمایت از خلیفه حفتر در هماوردی با طرابلس منجر شد. 

پیشروی حفتر به سمت طرابلس، از حدود سه هفته پیش تاکنون، درگیری های خونینی را میان دو طرف رقم زده است. اگر چه در روزهای نخست درگیری، پیشروی حفتر به سمت طرابلس با سرعت بیشتری انجام می شد، ولی بسیج نیروهای غرب لیبی، درگیری را فرسایشی کرده است. اکنون مناطق حومه طرابلس مدام میان طرفین دست به دست می شود و هیچ یک به طور کامل بر دیگری فایق نمی آید. 

در این میان، دو دولت به منظور برتری، کسب اعتبار بین المللی و جلب حمایت های بیشتر از سوی کشورهای منطقه و جهان با یکدیگر رقابت می کنند؛ مساله ای که صف بندی های تازه ای را در عرصه بین المللی رقم زده است. 

** صف بندی های بین المللی در مورد بحران لیبی 

وجود منافع متفاوت و گاه متناقض، موجب شده کشورهای غربی و منطقه مواضع متفاوتی در خصوص تحولات لیبی اتخاذ کنند. حمایت کشورهای خارجی از طرف های درگیری، بر پیچیدگی معادلات این کشور افزوده است. 

اگر چه سازمان ملل از دولت وفاق ملی در لیبی حمایت می کند، ولی اعضای دایم شورای امنیت در مورد تحولات اخیر آن مواضعی متفاوت دارند. 

روسیه که پیش از این هم به دولت وفاق ملی نگاه مثبتی نداشت و خواهان مشارکت حفتر و متحدانش در اداره کشور بود، اکنون به خاطر منافع اقتصادی و اهداف خود برای نفوذ نظامی بیشتر در مناطق ساحلی لیبی در دریای مدیترانه (طبرق)، در حمایت از دولت موازی وارد میدان شده است. 

آمریکا به تازگی و در چرخش موضعی ناگهانی، حمایت از حفتر را در دستور کار خود قرار داده است. روز شنبه بود که خبرهایی مبنی بر گفت و گوی تلفنی رییس جمهوری آمریکا با حفتر منتشر شد. کاخ سفید هم در بیانیه ای از گفت و گوی تلفنی ترامپ با فرمانده نیروهای شرق لیبی خبر داد. بر اساس این بیانیه، ترامپ در این گفت و گو از آنچه «نقش عمده» خلیفه حفتر در تامین امنیت منابع نفتی لیبی خوانده شد، تقدیر کرد. 

این مذاکره، حمایت تلویحی آمریکا از ژنرال حفتر تلقی می شود. بر اساس ارزیابی رسانه ها، نگرانی از افزایش احتمالی قیمت نفت و ناکامی در تحریم کشورهای ایران و ونزوئلا، ترامپ را به اتخاذ چنین موضعی واداشته است، چرا که حفتر تاکنون توانسته امنیت منابع نفتی لیبی و جریان صادرات آن را تضمین کند. 

فرانسه همچنان که اشاره شد تصمیم گرفته در درگیری میان دو طرف منفعت جویانه عمل کند، هرچند مقام های پاریس این رویکرد و گزاره حمایت از حفتر را رد می کنند. 

تظاهر فرانسه به بی طرفی، با پاسخ قاطع و روشن مقام های طرابلس همراه شده است. وزارت کشور لیبی اخیرا با صدور بیانیه ای اعلام کرد که «تمام روابط امنیتی بین این وزارتخانه و طرف فرانسوی را به دلیل موضع پاریس در حمایت از ژنرال حفتر جنایتکار تعلیق می‌کند.» 

این در حالی است که با توجه به حمایت پیشین فرانسه از انقلاب لیبی و دولت وفاق ملی، انتظار می رفت پاریس مانند دیگر شرکای اروپایی خود حمایت از دولت رسمی لیبی را در دستور کار قرار دهد. 

در برابر، انگلیس همچنان به طور قاطع از دولت رسمی لیبی حمایت می کند. همزمان با آغاز حمله حفتر به طرابلس، انگلیس با تهیه یک قطعنامه و ارایه آن به شورای امنیت، به دنبال محکومیت بین المللی اقدام حفتر و طرح آتش بس فوری بود؛ قطعنامه ای که اگرچه به خاطر مخالفت روسیه تصویب نشد، ولی حمایت لندن از طرابلس را پایان نداد. 

این دو دستگی در میان کشورهای اروپایی هم وجود دارد. اتحادیه اروپا به خاطر تهدیدهای ناشی از تشدید جنگ داخلی، نفوذ داعش و شدت گرفتن موج مهاجرت از کشورهای آفریقایی به سمت اروپا، طبیعتا خواهان توقف فوری درگیری ها در لیبی است و در این راستا از فرایندهای سیاسی در این کشور حمایت می کند. 

دولت سراج طی سال های گذشته در کنترل موج مهاجرت پناهجویان با اروپایی ها به ویژه ایتالیایی ها همکاری های گسترده ای داشته است. بنابراین طبیعی است که ایتالیایی ها هم خواهان حفظ ثبات در لیبی و تداوم حاکمیت دولت قانونی این کشور هستند. 

این دو دستگی میان کشورهای خاورمیانه هم به چشم می خورد. عربستان، امارات و مصر به بهانه احیای ثبات و امنیت در لیبی و ممانعت از رخنه و فعالیت داعش در لیبی از قدرت یابی حفتر حتی در جایگاه یک حاکم نظامی حمایت می کنند. عربستان می خواهد، تسلط یک چهره نظامی در لیبی، سبب تقویت موضع ریاض در جهان عرب شود . با این تفاسیر تلاش های «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی برای جلب حمایت کشورهای عربی به نفع حفتر قابل درک است. 

** تحولات لیبی به کدام سمت و سو می رود؟ 

لیبی این روزها تحولات الاکلنگی را تجربه می کند. وزنه تحولات گاهی به نفع دولت وفاق ملی سنگین می شود و گاهی به سمت دولت موازی. چشم انداز آینده چندان مشخص نیست. 

با این حال اگر اوضاع به همین شکل ادامه یابد و مداخله خاصی از سوی کشورهای خارجی صورت نگیرد، انتظار می رود مضیقه های مالی، حفتر و حامیان او را با مشکلاتی جدی مواجه کند. 

از دید تحلیلگران، زمانی که نبرد حالت فرسایشی پیدا می کند، دستیابی به منابع مالی پایدار چون متغیری اساسی نتیجه هماوردی ها را از خود متاثر می کند. اکنون حفتر و یارانش به رغم حمایت های مالی سعودی ها و به رغم تاسیس یک بانک مرکزی در شرق لیبی، از درآمدهای پایدار برخوردار نیستند. جامعه بین المللی این بانک را به رسمیت نمی شناسد و نقل و انتقالات مالی بین المللی از طریق بانک مرکزی طرابلس برای حفتر فراهم نیست. افزون بر این، کمک های مالی عربستان در صورت تداوم درگیری ها نمی تواند در بلندمدت ادامه داشته باشد. این در حالی است که دولت سراج به خاطر حاکمیت بر منابع لیبی و برخورداری از بانک مرکزی، از منابع مالی پایدار برخوردار است. 

آنچه مسلم است اینکه بحران لیبی تنها از رهگذر مذاکرات و پیمودن روندهای سیاسی پایان می یابد نه از مسیر نظامی. مداخله کشورهای خارجی در این کشور تنها به فرسایشی و خونین تر شدن درگیری های طرفین منجر خواهد شد و با فراهم آوردن بستری مهیا برای فعالیت گروه های تروریستی، امنیت و ثبات منطقه را بیش از پیش به خطر می اندازد. 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *