هرچند سیل فروردین گلولای را به خانه و کاشانه اهالی شریف پلدختر آورد، ولی نباید از خاطر برد که گلولای و غبار و رسوب فراوانی را نیز از پیش چشمان نظارهگر و از روی عینکهای تحلیل ما زدود و شست و با خود به دریا برد.
سیل فروردین و کشفالمحجوب جامعۀ ایرانی
سجاد صفارهرندی
26 فروردين 1398 ساعت 14:55
هرچند سیل فروردین گلولای را به خانه و کاشانه اهالی شریف پلدختر آورد، ولی نباید از خاطر برد که گلولای و غبار و رسوب فراوانی را نیز از پیش چشمان نظارهگر و از روی عینکهای تحلیل ما زدود و شست و با خود به دریا برد.
جهان نیوز - دکتر سجاد صفارهرندی: سیل مهیب در چند استان کشور تاکنون جان دهها نفر از هموطنان ما را گرفته و در زندگی صدها هزار از آنان نیز اختلالی بزرگ به وجود آورده است. چه بسیار یادگارها که در هجوم بیرحم سیل مفقود شده و چه فراوان اندوختههای عمری قناعت و سختکوشی که در چشم برهمنهادنی بر آب رفته است. فاجعه بزرگ، آن هم در این عمق و گستره بزرگ ملی، ما اهالی «صنعت تولید کلام» را قبل از هر چیز به سکوت فرامیخواند. در برابر فاجعه و رنجهای جانکاه آن زیادهگویی نباید و نمیتوان کرد. زمانی لازم است تا خشم و سرکشی طبیعت فرونشیند، قلبهایی که با عدد ورودی و خروجی سد دز و کرخه به تپش میافتند، آرام گیرند، سیلبندها به محل بازی گرگم به هوای کودکان بدل شوند، خشتها و ستونهای سستشده از نو استوار شود و هر کس به سهم و نوبه خود در تدارک و جبران خسارات قدمی بردارد. وانگهی فرصت برای سخنگفتن از سیل و سبب و اسباب و سرشت و ماهیتش بسیار خواهد بود. اما صرفاً برای توجه به واقعیت مهمی که در حال زیستنش هستیم و نشانهگذاری آن تا زمانی که در فرصت بهتر موضوع توجه و تأمل اهل دانش و اندیشه قرار گیرد، از این اشارت کوتاه ناگزیرم.
هرچند سیل فروردین گلولای را به خانه و کاشانه اهالی شریف پلدختر آورد، ولی نباید از خاطر برد که گلولای و غبار و رسوب فراوانی را نیز از پیش چشمان نظارهگر و از روی عینکهای تحلیل ما زدود و شست و با خود به دریا برد. گویی این پوشش غلیظ گل و رسوب باید کنار میرفت تا جامعه ایرانی، همان که بسیاری از اساتید و بزرگان «صنعت تولید کلام» سرمایه اجتماعی آن را تحلیلرفته و صدر تا ذیلش را در سیطره «سوژه نولیبرال» معرفی میکنند، باطن و سیرت خود را باز بنماید.
طی سه هفته اخیر تابلوهای زیبایی از واقعیتهای ساری و جاری در متن حیات اجتماعی ایرانیان را به چشمان خود دیدهایم: همبستگی و تعاون خودجوش زن و مرد و پیر و جوان روستایی که در ساخت سیلبند برای حفظ مسکن و دیار خود مشارکت میکنند، آگهیهای پرشمار شهروندان شیرازی - و حتی هتلها و مهمانسراهایی که بهعنوان یک بنگاه سوداگرانه باید از منطق بازاری تبعیت کنند- برای اسکان رایگان مسافران و آسیبدیدگان سیل، حضور پررنگ دانشجو، پاسدار، کاسب، کارمند و کشاورز داوطلبِ جهادی در پلدختر برای امداد و پاکسازی شهر از گلولای، شرافت سربازوظیفه گمنامی که مرخصی چندروزه خود را وقف حضور در مناطق آسیبدیده و کمکرسانی میکند، بلندنظری اهالی روستای لرنشین که با اعلام بینیازی از دریافت مواد غذایی خودداری کرده و آدرس روستای نیازمند دیگری را میدهند، یزله و شادمانی شورانگیز جوانان عرب حمیدیه که پس از چند روز کار طاقتفرسا موفقیت خود در جلوگیری از پیشروی سیل را به طور جمعی جشن میگیرند و دهها نمونه دیگر، تابلوهای زیبا و ماندگاری است که از سیل فروردین، با همه تلخیها و رنجها و خسارتهای آن، برای ما به یادگار خواهد ماند.
مطلب اما این است که اگر این تصاویر را صرفاً حاکی از واکنشهایی خاص و استثنایی به واقعهای خاص و استثنایی تلقی کنیم و در واقع از این طریق آنها را از چارچوب ارزیابی و محاسبهمان درباره واقعیت جامعه ایران خارج سازیم، ره به خطا بردهایم. در واقع، این کشفالمحجوب زیباییهایی است که در زندگی اجتماعی ما جریان دارد و اغلب ما همچون ماهی که از آب غفلت دارد، نسبت به آن متذکر نیستیم. رسانهها و گزارشها و گفتوگوهای ما آکنده از خبرهای بد و تصویرهای تیره است و عموم اصحاب تحلیل و تبیین بر اساس این تصویرهای تیره و تار - که البته بخشی از واقعیت هستند- ارزیابیها و تبیینهایی از وضع موجود ارائه میدهند که عموماً به کلیدواژههایی چون بحران، اضمحلال، فروپاشی و ... میانجامد. از خود نمیپرسیم که اگر واقعیتها سرتاسر این همه تیره و تار است، پس چرا ما در این محیط سخت و پرتهدید و پر مسأله پاییدهایم؟ چرا ماندهایم؟ چرا دوام آوردهایم؟
پاسخ در کشفالمحجوبی است که سیل فروردین صورت داد. تابلوهای زیبایی که سیل امکان ظهور و درخشششان را فراهم کرد، واقعیتهایی هستند که در لحظات و سلولهای حیات اجتماعی ما - نه فقط در این موقعیت بحرانی خاص- جریان دارد و ادامه حیات را ممکن میکند، اما چون به چنگ عدد و رقم و تحلیل درنمیآید و ارزش خبری و لایکخور بالایی ندارد، عموماً راهی به «سمع و نظر» و ذهن ما نمییابد.
مقصود آن نیست که چشم بر دادههایی که از ضعفها و آسیبها، مثلاً کاهش اعتماد و تعاون عمومی، حکایت دارد، ببندیم یا رشد و گسترش منطق بیرحم بازار و کالاییسازی روابط اجتماعی را نادیده بگیریم اما فقط لازم است که در کوبیدن چکش روی میز و صدور حکم نهایی در باب وضع کنونی جامعه ایران چندان عجله نکنیم و خصوصاً فرصت سیل را در نمایان کردن آنچه که معمولاً مشهود و دیدنی نیست، به راحتی از کف ندهیم.
منبع:صبح نو
کد مطلب: 681835
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/news/681835/سیل-فروردین-کشف-المحجوب-جامعۀ-ایرانی