نویسنده کتابی که فاطمه معتمد آریا با آن عکس انداخته بود، از اقدامات اخیر این بازیگر انتقاد کرد.
به گزارش جهان نيوز، در مراسم افتتاحیه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر از فاطمه معتمدآریا تجلیل شد. این بازیگر در بخشی از سخنانش بدون اشاره به حضور ۳۳ ساله خود در عرصه بازیگری پس از پیروزی انقلاب اسلامی و دریافت ۴ سیمرغ از جشنواره فیلم فجر، در سخنانی عجیب گفت:
«من دلخور نیستم که هرجا که رفتم، در طی این ۴۰ سال، توقف برایم ایجاد کردند، این توقف باعث شده است جهش بزرگتری داشته باشم، برای اینکه بگویم زن ارزش والاتری دارد، برای اینکه بتوانیم متوقفش کنیم. در این مدت، از طرف همه اهالی سینما حمایت شدم، نه کسانی که بر مسندی بودند. از همکارانم در خانه سینما که همه حقوق صنفی سینماگران را نگه میدارند، تشکر میکنم».
این سخنان معتمد آریا را به خاطر داشته باشید تا با هم به مرور یک عکس بپردازیم، عکسی که یک دنیا حرف در آن نهفته است.در میان تصاویر منتشر شده از فاطمه معتمدآریا عکسی وجود دارد که او را با کتابی در دست نشان میدهد. نام این کتاب "پایی که جا ماند" و نویسنده آن "سید ناصر حسینیپور" است.
حسینی پور با انتشار این عکس در اینستاگرام خود نوشت:
سرکار خانم فاطمه معتمدآریا!
باسلام
من راوی همین کتابی هستم که در دست دارید؛ با خودم گفتم چند خطی اینجا برایتان بنویسم. سفارش میکنم وقت کردید این کتاب را بخوانید تا متوجه شوید نسل روحالله، برای چهره شدن شماها، چگونه چهرهشان زیر ضربات کابل و باتوم بعثیها له و لورده شد. مدتی پیش در سیوهفتمین جشنواره فجر فرمودید: «من دلخور نیستم که همیشه هر جا رفتم اولین کاری که با من در این چهل سال کردند این بود که برایم توقف ایجاد کردند و اینها همه باعث رشد و جهش من شد.» بیشک اگر توقفی در کارتان میبود، رشد و جهشی در کار نمینبود؛ اما خب ما نسل رو به انقراض دیروز، از شما و خیلی از دوستان سلبریتیتان ناراحتیم. چقدر خیلی از شماها بیانصاف و نمکنشناس و طلبکارید! خدایی این انقلاب برای هر که خوب نبود، برای شما بدک نبود. در دوران شما چه مادرها که بیپسر شدند و چه بانوانی که بیشوهر؛ چه پسران و دخترانی که سایه پدر را از دست دادند و چه طفلان معصومی که زیر آوار شهرهای دزفول و بروجرد و بهبهان ماندند؛ چه تنهایی که بیسر و چه سرهایی بیتن، چه دوستانی که بیدست شدند و چه بدنهایی بیپا، تا شماها چهره شوید و بلندگوی اپوزسیون!
خرمشهر را که میدانید کجاست؟! همان جاییست که هر چهار متر مربع آن یک شهید داده است. چقدر دلم گرفت وقتی در دهه هفتاد آمدی و آواز خواندی: «ممد نبودی ببینی رقص آزاد گشته...» میبینید بخشش و بزرگواری نظام را؟! با شما برخورد که نکردند هیچ، تازه میدان هم دادند. اصلاً این انقلاب دستش نمک ندارد؛ دوستان سلبریتیتان به یُمن بازی در نقشهایی که به آن اعتقادی ندارند، سر سفرهٔ انقلاب محبوب و چاق و فربه شدند و زد زیر دلشان. آخر شما در تمام عرصهها صاحب نظرید و ملت هم با هر اظهار فضلتان همصدا و همرأیتان میشوند. اصلاً اینجا هیچ چیز جای خودش نیست. این حرف مهدی مهدویکیا را کجای دلم بگذارم که میگوید: «فوتبال نباید سیاسی باشد.» بعد مقاومت در عراق و سوریه را میکوبد. حتی حاضر نیست نیم نگاهی به جیب پبراهنش بیندازد و کارت معافیتش را ببیند که به برکت گُلی که به آمریکا زد از خدمت سربازی معاف شد. من اما ترجیح میدهم به جای همه شماها کریستین رونالدو، ستاره تیم رئال مادرید را دوست داشته باشم که برای کودکان سوری پیام فرستاد و گفت: «ما میدانیم که شما رنج بسیاری را متحمل شدهاید، من بازیکن بسیار مشهوری هستم، اما قهرمان واقعی شما هستید؛ امید خود را از دست ندهید؛ من با شما هستم.»
این خانم نمک نشناس و امثال ایشان به دلیل کشف حجاب ، بی حرمتی به شهدا و همراهی با فتنه گران و حمایت از آشوبگران بجای محاکمه ،متاسفانه به مراسم های مختلف دولتی دعوت میشود!
هدف بی احترامی نیست اما بعضی از این مشاهیر ورزش و هنر ووو به امید توجه به غرب بی بند و بار رفتند و بعد از از ریخت افتادن ، نا پدید شدند. اگر نامه متین و مستند فوق نمی تواند کسی را بیدار کند ، اندکی در مورد سرنوشت افرادی که با فروش خود رفتند تحقیق کنید ، شاید موجب آگاهی و بیداری شود.
هیچ صیادی در جوی حقیری که به گودالی می ریزد
مروارید صید نخواهد کرد.
اول حرف طرف را بگیرید بعد انتقاد و حمله کنید
منظورش اینه که کاملا آزادش نگذاشتند که با هر کسی و هست. جا و در ملاقات عام....
که در این صورت ازش عذر خواهی میکنیم چون اعتقادات و قانون کشور این اجازه را نمیده
سلام و صلوات خداوند و فرشتگانش بر آزاده با استقامت و نشانه صبر و استقامت جناب آسید ناصر حسینی پور
سید بزرگوار این هنرپیشگان بی هنر، هنر را در عریان نشان دادن تن و پرداختن به کارهای حیوانی می دانند، چه میدانند هنر یعنی برای آزادی و دین باید از جان و اعضای بدن باید گذشت. بدست گرفتن کتاب خاطرات شما هم برای رسیدن به اهداف پلید خودشان است. و اینکه چند صباحی زیادتر بین اهالی بی هنر معروف شوند
من در تعجبم که حوزه هنر در ایران چرا این قدر بی صاحب شده که این چنین پولبریتهائی ممنوع الکار نشده اند. این افراد چه دهنی کجی بیشتری باید به خون شهدا بکنند که دستگاه قضا ورود کند و از پول پارو کردن این زالو ها جلوگیری کند؟
برخی از بی هنران ما می خواهند که برای آنطرف آبی های معاند، عزیز باشند؛ تا وقتی آنجا رفتند بهشان خیلی خوش بگذرد و آنها گرین کارت و یه پولی ته جیبشان بگذارند. لازم نیست از آنها پول بگیرید، خودمان به شما پول می دهیم؛ صدقه ای که همسران شهدا برای بچه هایشان می گذارند را می دهیم؛ اما به کشور خیانت نکنید.
اين انقلاب اگر نبود تمام كسانيكه استعداد داشتند مثل حال حاضر هنرمند و مهندس و پزشك و اقتصاد دان و استاد و ... مي شدند اما ژن هاي خوب به اين وضع نمي رسيدند . بنابراين خانم معتمد آريا پيشرفتش را مديون استعدادش است نه جو زمانه ! دوران انقلاب كه شرايط را براي همه تحصيلكرده ها خرابتر از قبل از انقلاب كرده بود .
وفاداران به انقلاب اسلامی لطفا" توجه کنند: عظمت حماسه نهم دی آنچنان فتنه گران را له کرد که هنوز که هنوزه، داغشان تازه است. از اظهارات این زنه ناراحت نشوید عکس العمل همون داغیست که ملت مومن ایران به دلشون نشوند. سرفراز باد ملت شهید پرور و مقاوم ایران اسلامی عزیز.
هنرمند اونی هست که قد و اندازه خودش را بدونه. آنهائی که زبانشان برای ای انقلاب مظلوم درازه با همین نظام به اینجا رسیدند. توی هالیوود این خانم کلفت سلبریتی ها هم نمی شد..
من میدونم کجاست چون بچه خاک همون شهرم که یه زمان دبی پیشش دقوزآباد بود. همون خرمشهری که شما به کمک برادران عراقیتون تبدیلش کردین به یه ویرانه ای که صد سال دیگه هم اون خرمشهر نمیشه. اگه انقلاب نشده بود، صدام که هیچی؛ ارتش سرخ شوروی هم جرات نمیکرد به خاک ما طمع کنه. حالا هم خدا پدر امریکاییا را بیامرزه که صدام را مثل سگ کشتن و خدا از سر تقصیر فلسطینیایی که اسم خیابون ومیدون و بیمارستان و مدرسه و سوپرمارکتشون را میذارن سیدالشهدا صدام حسین نگذره. شماها هم نمیدونین خرمشهر کجاست و چی بود و چی کارش کردین