رابطه شخصی من با آقای رئیسی، رابطه بسیار نزدیک و خوبی است و چه در تهران و چه هروقت که به مشهد رفتم، صحبتهای خوبی باهم داشتیم.
واعظی:
مردم از حجم گسترده کاری که دولت انجام میدهد، مطلع نیستند/ برخی انتقاد میکنند چرا روحانی اینقدر صحبت میکند/ کار خوب دفتر رئیس جمهور جا را برای بقیه تنگ نکرده/ رابطه نزدیکی با رئیسی دارم/ اهل تعامل است
18 اسفند 1397 ساعت 10:19
رابطه شخصی من با آقای رئیسی، رابطه بسیار نزدیک و خوبی است و چه در تهران و چه هروقت که به مشهد رفتم، صحبتهای خوبی باهم داشتیم.
گروه سیاسی جهان نیوز: محمود واعظی، وزیر ارتباطات دولت یازدهم بود که از آغاز دولت دوم روحانی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور منصوب شد و همان طور که پیش بینی می شد، به نزدیک ترین فرد به روحانی و سخنگوی شخص رئیس جمهور تبدیل شد. تصمیمات، مواضع و رخدادهای درون دولت باعث آن شد که درگیری های لفظی او با اصلاح طلبان شاخص در یک سال و نیم گذشته هرچند وقت یک بار به تیتر اول رسانه ها تبدیل شود. حال واعظی با روزنامه ایران، ارگان رسمی دولت گفتگو کرده و پاسخ هایی به سوالات پیش آمده از قبیل اختلاف با اصلاح طلبان تا ماجرای استعفای آخوندی، قاضی زاده، ظریف و همچنین رابطه دولت با قوه قضائیه در آغاز دوران ریاست رئیسی داده است.
به گزارش جهان نیوز، بخش های مهم این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*هرچند ترامپ همواره میگفت از برجام خارج خواهد شد، اما ما احتمال میدادیم سیاستمداران عاقل تری که در وزارت خارجه امریکا و حتی حزب جمهوریخواه هستند، به او خواهند گفت که این تصمیم درستی نیست…اما هنگامی که با خروج ترامپ از کنوانسیونهای مختلف مانند معاهده پاریس مواجه شدیم، مسجل شد که از برجام هم خارج خواهد شد.
*پس از آنکه در تحلیلهای خود خروج امریکا از برجام را قطعی دیدیم، سعی کردیم خودمان را برای شرایط جدید آماده کنیم. البته ابتدا بر این باور بودیم که تحریمهای جدید تنها از جانب امریکا است، پس میتوانیم با بسیاری از کشورها روابط اقتصادی داشته باشیم. به عبارت دیگر پیشبینی ما این بود که شرایط این دوره از تحریمها آسانتر از تحریمهای 91 خواهد بود، زیرا ایران اکنون تحت تحریم شورای امنیت سازمان ملل نیست و با برجام از آن تحریمها خارج شده است، یا دیگر ما تحریم اتحادیه اروپا یا تحریم دوجانبه هیچ کشور دیگری را نداریم، اما نوع خصومت و فشاری که امریکا بر کشورهای مختلف برای ارتباط اقتصادی با ایران میگذارد، دیگر نمیتوان گفت که آنچه در جریان است تنها تحریم یا شبیه به تحریمهای سال 91 است، بلکه همان طور که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، این یک جنگ تمام عیار اقتصادی است و نه صرفاً تحریم.
*در گذشته دست اندرکاران تحریم ایران در خزانهداری امریکا 18 نفر بودند، اما امروز نزدیک به 400 نفر در این زمینه کار میکنند که نشان میدهد با چه دقتی تحریمها را دنبال میکنند. اینها نشان میدهد در گذشته تحریم ایران، اولویت امریکا نبود، اما در این دوره گویا اصلاً موضوع دیگری ندارند.
*شاهد هستیم همه وزیران و اعضای کابینه، بیش از گذشته وقت میگذارند و بسیار هم تلاش میکنند. اما طبیعی است که همه مشکلات ما منشأ داخلی ندارد، هرچند راه حل داخلی دارد، اما ریشه اصلی بروز مشکلات بیرونی است.
*این دولت گروه و احزاب آنچنانی ندارد تا از او حمایت کنند، بلکه مهمترین سرمایه دکتر روحانی و این دولت، مردم هستند. اینکه میگوییم همه مشکلات را با مردم حل میکنیم، به این معنا نیست که دولت می خواهد وظیفه خود را گردن مردم بیندازد، بلکه دولت میخواهد به پشتوانه این مردم، قویتر کار کند.
*انتقاد شما بجاست که وقتی روزنامه ایران در گرفتن اطلاعات از دولت با مشکل مواجه است، پس تکلیف سایر رسانهها هم معلوم است. به باور من، این وظیفه روابط عمومیها و سازمان هاست که متأسفانه برخی بدرستی به وظایف خود عمل نمیکنند. ضمن اینکه اصولاً دولت ما یک دولت تبلیغاتی نیست.
*سخنگوی دولت در آینده هم تعیین میشود، اما تا همین جا رئیس جمهوری دستور دادند که همه وزیران باید خود نقش سخنگویی وزارتخانه خود را ایفا کنند.این دستور رئیس جمهوری است که وزیران باید در این زمینه فعال شوند.
*مردم از حجم گسترده کاری که دولت انجام میدهد، مطلع نیستند یا کم به مردم گفته میشود. البته این امر هم میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، در دولت گذشته (نهم و دهم)، هم صدا و سیما به مراتب بیشتر از امروز مطالب دولت را منتقل میکرد و هم رسانههای بیشتری در اختیار داشتند. اما این دولت، نه تنها از حمایت مشابه در صدا و سیما برخوردار نیست، بلکه در برنامههای آن بشدت به دولت انتقاد میشود و حتی رسانههای مکتوب هم از دایره انصاف خارج میشوند. یک نمونه اخیر بیانصافی، همین تصمیمی است که مجلس برای عرضه کوپنی کالاهای وارد شده از محل 14 میلیارد دلاری است که دولت برای کالاهای اساسی در نظر گرفت. مجلس تصویب کرد که یکی از روشها عرضه کوپنی این کالاها باشد. اما یکی از روزنامهها عکسی از رئیس جمهوری چاپ کرد که یک کوپن در دست دارند و تیتر زدند که «به عقب برنمی گردیم.» درحالی که این اساساً تصمیم مجلس بود، نه دولت. درثانی، همین رسانهها مطلقاً نمیتوانند چنین رفتار و تیتری برای قوه قضائیه انجام دهند، اما با دولت میتوانند این طور رفتار کنند. گویا فعلاً دیوار دولت کوتاه است و هرکسی هر کاری که میخواهد انجام میدهد.
*درست پس از امضای برجام، عدهای از رقبا و مخالفان دولت هرچه خواستند در مذمت برجام گفتند. دولت انتقادهایی از سر دلسوزی را با جان و دل میپذیرد، یا هنگامی که رهبر معظم انقلاب درباره برجام مطلبی میگویند، دولت میداند پشت این سخنان حکمتی نهفته است تا ما بتوانیم به اهداف خود دست یابیم، اما گاهی میبینیم که عدهای از گروههای سیاسی و جناحی، فقط تخریب میکنند درحالی که برجام برای دولت نیست، بلکه دستاورد نظام و ملت است… سران سه قوه میتوانند تصمیم بگیرند و هر تصمیمی گرفته شود، مطیع هستیم، همچنان که هر تصمیمی که رهبر معظم انقلاب اتخاذ کنند، برای ما لازم الاجرا است
*من اطلاع دارم که جریان تخریب گر از بخش حاکمیتی حمایت نمیشود، هرچند این قضاوت افکار عمومی یعنی کسانی که به اطلاعات دقیق دسترسی ندارند، تا حدی میتواند درست باشد اما چون برخی از اینها منطق ندارند، پشت سر حاکمیت پنهان میشوند که همین امر میتواند تداعیکننده آن ذهنیت باشد. این درحالی است که حاکمیت یا رهبر معظم انقلاب اصلاً نیازی به این طور مسائل ندارند. هرچه ایشان دستور بدهند، بلافاصله انجام میشود. پس کسانی که تخریب میکنند، میخواهند از این اسم و مقام برای اهداف خود استفاده کنند.
*هیچ ارتباطی میان برجام و FATF نیست، اما آنان این دو را به هم گره میزنند. البته وقتی هم از فشار برای خروج از برجام حرف میزنیم، باید توجه کنیم که این فشار تنها به ایران وارد نشد، بلکه بر اروپا، روسیه و چین هم فشار میآمد تا به وظایف برجامی خود عمل نکنند.
*دکتر روحانی در یک سال گذشته بیشتر با مردم صحبت کرده است، هرچند برخی از حرفها را نگفته است. ایشان تقریباً هر هفته در برنامههای مختلف با مردم صحبت میکنند. اتفاقاً برخی هم انتقاد میکنند که چرا ایشان اینقدر صحبت میکنند…اینکه چرا آقای روحانی فشارهایی که روی او یا دولت وجود دارد را مطرح نمیکند یا اینکه نمیگوید چه کسانی اجازه نمیدهند امور پیش برود، این انتقاد، درست است
*دولت بر این عقیده است هر صدایی که باعث ایجاد شکاف در کشور بویژه در حاکمیت شود، بازی کردن در زمین دشمن است. فرق هم نمیکند چه کسی باشد. براساس همین بینش، رئیس جمهوری تلاش دارد وارد این دعواها نشود. بهعنوان مثال، صحبت آقای رئیس جمهوری در بانک مرکزی درباره FATF، اصلاً درباره مجمع تشخیص مصلحت نظام نبود. بویژه اینکه خودشان از ابتدای تشکیل مجمع تا امروز عضو آن هستند. مضافاً اینکه مجمع تشخیص 20-10 نفر نیستند، بلکه بالای 40 نفرند. آن سخن آقای رئیس جمهوری درباره FATF، ناظر بر بخشی از مجمع بود که ایراداتی گرفتند.
*این از آن دست حرفهای خیلی عجیب تاریخی است که حضور من به جای آقای نهاوندیان را گردش به راست تعبیر میکنند. در عمرم سابقه هیچ حضوری در جریان راست را نداشتم، چطور اکنون گردش به راست تعبیر میشود؟
*آقای روحانی به همه قولهایی که در انتخابات داده، پایبند است و هیچ عقب نشینی نداشته است. وعدههایی که اجرای آن در حوزه مسئولیت خودشان است، دارند اجرا میکنند، آنهایی هم که باید با هماهنگی قوای دیگر انجام شود، در حال تلاش برای دستیابی است، اما شخص آقای روحانی به همه وعدههای خود پایبند است. یکجا مثال بزنید که ایشان گفته باشد در کابینه از این جناح انتخاب میکنم؟ بنابراین نباید انتظار داشت که بین دو دوره تفاوتی از این نظر به وجود بیاید. اساساً ایشان بارها در تبلیغات اعلام کرد که آمدم تا سیاستها و کارهای نیمه کاره دولت یازدهم را ادامه بدهم… به نظر من آقای رئیس جمهوری هیچ تغییری نکرده است. ضمن اینکه دفتر رئیس جمهوری نیز براساس سیاستهای رئیس جمهوری کار میکند. دفتر رئیس جمهوری که سیاستگذاری نمیکند، بلکه تنها نظرات و سیاستهای رئیس جمهوری را اجرا میکند. بنابراین همانطور که در وزارت ارتباطات سیاستهای دولت را اجرا میکردم، در اینجا نیز سیاستهای رئیس جمهوری را اجرا میکنم. اینکه کارهای رئیس جمهوری در دفترش بخوبی انجام میشود به این معنی نیست که جا برای دیگران تنگ شده است. اگر انتظار این است که در دفتر خنثی باشیم و کاری نکنیم تا دیگران بگویند دفتر رئیس جمهوری کمرنگ است، این حرف مبنایی ندارد. مگر دولت با این ویژگیها و مختصات، با آمدن یک رئیس دفتر و رفتن یکی دیگر، دچار تغییرات اساسی میشود؟ من وظیفه خود را انجام میدهم و خدمت ایشان هم گزارش میکنم، اما تصمیم را شخص رئیس جمهوری میگیرد.
*درباره حزب اعتدال و توسعه هم که گفته میشود برای دولت تصمیم میگیرد، واقعیت این گونه نیست. اعتدال و توسعه تنها یک حزب حامی دولت است مانند سایر احزاب و بیش از این جایگاهی ندارد. به نظر من این حرف جفا در حق رئیس جمهوری و هم در حق حزب اعتدال و توسعه است. مگر حزب اعتدال و توسعه چند عضو در دولت دارد؟
*وزیر اقتصاد هیچ ارتباطی با حزب اعتدال و توسعه ندارد. غیر از من و آقای نوبخت، فرد دیگری نیست. اگر شما تا حد آقای بانک بخواهی بروی، من از هر جناحی 10 برابر برای شما اسم میبرم.
*ممکن است برخی از نمایندگان چنین انتقادی به برخی از وزیران داشته باشند، اما شخص من با همه جناحهای همسوی دولت، -آنان که مخالف دولت هستند منظورم نیست- مرتبط هستم. میان آنان تفاوتی هم قائل نیستم. اما درباره اصلاحطلبان، من با مجموعهای از اصلاحطلبان هم رابطه بسیار خوبی دارم. اینکه هر کسی در هر جایی یک صفت اصلاحطلب به خود بدهد و بگوید حامی دولت هستیم و بعد از آن هم هرچیزی که دلش میخواهد بگوید، دور از قاعده سیاست است.
*نگاه ما به گروهها، افراد و رأی دهندگان، نگاه یکبار مصرف نیست که بگوییم حالا که رأی آوردیم، کاری به آنان نداشته باشیم. بلکه ما از همه کسانی که به آقای روحانی رأی دادند و از دولت حمایت کردند، قدردانی میکنیم و رابطه خوبی هم با آنان داریم. به عبارت دقیق تر، اینکه ما برای دوره بعد احتیاجی به رأی نداریم، باعث نمیشود که ما مردم، گروهها و احزاب را فراموش میکنیم. چون مهم ما نیستیم، بلکه مهم فکر و گفتمان اعتدال است که باید بماند و برای کشور مفید باشد.
*اسم فردی را میشنوم که حتی یکبار هم ندیده ام، اما گفته میشود که قرار بوده ایشان استاندار یا معاون وزیر شود، اما من مخالفت کردم. درحالی که معمول این است که سوابق افراد در کارگروهی بررسی و نتیجه به رئیس جمهوری گزارش میشود و ایشان موافقت یا مخالفت میکنند. اما متأسفانه اینطور گفته میشود که فلانی پشت این فرد بوده یا نبوده. همین حالا استانداران، معاون وزیر و رئیس دستگاههای بزرگ دولت از طیفهای مختلف اصلاحطلب و اصولگرای معتدل هستند. همه هم از این فیلتر عبور کردهاند تا موافقت رئیس جمهوری را کسب کنند.
*درباره آقای جهانگیری، من از ابتدا با ایشان رفیق بودم و حالا هم رفاقتم بیشتر شده است. نه فقط در دوران یک سال و نیم دفتر رئیس جمهوری، بلکه از دوران وزارت ارتباطات تا امروز، چه شفاهی و چه کتبی، چه در دولت چه بیرون دولت، چه دو نفره چه روی کاغذ، کوچکترین اتفاقی بین من و آقای جهانگیری نبوده و همه این حرفها بیپایه و اساس است.
*مسأله استعفای آقای آخوندی از یک سال و نیم پیش مطرح بود. اما حدود 4 ماه بعد از تشکیل دولت دوم، درباره طرح احیای بافت فرسوده میان رئیس جمهوری و ایشان اختلاف سلیقهای ایجاد شد. آقای آخوندی به روش دیگری اعتقاد داشت و رئیس جمهوری هم به روشی که اکنون در حال اجرا است. این یک اختلاف سلیقه بود. در این بین من تلاش کردم بهگونهای این مسأله حل شود، به این معنی که چند بار با آقای دکتر آخوندی صحبت کردم که این کنارهگیری اتفاق نیفتد، اما درنهایت افتاد… برخلاف آنچه گفته میشود، اتفاقاً من باعث شدم ماندن ایشان در دولت طولانیتر شود.
*آقای دکتر هاشمی یکی از افراد بسیار مورد علاقه من در دولت بود و بسیار به هم نزدیک هستیم. ایشان یکی از وزیران بسیار خوب بود و بسیار هم زحمت کشید. هم برای رئیس جمهوری و هم برای سایر اعضای دولت کنارهگیری ایشان دشوار بود. بسیار هم تلاش کردیم تا ایشان در دولت بماند. یک هفته مرتب با ایشان صحبت کردم، اما ایشان ملاحظاتی داشت که ربطی هم به آقای رئیس جمهوری نداشت، بلکه مسائل آن بیشتر به سازمان برنامه و بودجه مربوط میشد. حتی شش ماه قبل از این استعفا که در آن زمان هم مشکلی بروز کرده بود، یک روز صبح به دفتر ایشان رفتم که باعث شد موضوع حل شود.
*وقتی ساعت 10 و نیم دوشنبه شب، آقای ظریف استعفا داد، بهمحض اینکه مطلع شدم و دیدم خبرها به گونهای است که گویی توافقی میان رئیس جمهوری و وزیر خارجه بوده که او استعفا بدهد، نخستین عکس العمل از سوی من بود که 5 دقیقه به نیمه شب اتفاق افتاد. بهعبارت دیگر، درست بعد از اطلاع از جریان، بلافاصله اعلام کردم که رئیس جمهوری با این استعفا مخالف است. فردای آن شب نیز اعلام کردم آقای دکتر روحانی یک وزیر خارجه و یک سیاست خارجی دارد. معنای این واکنشها و اظهارنظرها چیست؟ معنای این اظهارنظرها این است که دولت میخواهد آقای دکتر ظریف را قویاً در کابینه حفظ کند. تمام روز سهشنبه تا ساعت یک شب تلاش من این بوده که آقای ظریف بازگردد…این از آن مسائلی است که با گذشت زمان روشن میشود.
*من سپر آقای روحانی نیستم، زیرا خود آقای رئیس جمهوری سپر مردم و حاکمیت است.
*مهم برای ما داخل است. البته بههیچ وجه انتظار نداریم که سال آینده در خارج از کشور به خودی خود اتفاقی رخ دهد، زیرا هیچ تحلیل یا علائمی دیده نمیشود.
*آقای دکتر روحانی و دولت ایشان بر این باور هستند که هرچه در دوران انتخابات اتفاق افتاد، در 22 اردیبهشت تمام شد. دوران رقابت ساعت 12 شب 22 اردیبهشت تمام شد و پس از آن باید دوران رفاقت باشد. گذشته از این، رابطه شخصی من با آقای رئیسی، رابطه بسیار نزدیک و خوبی است و چه در تهران و چه هروقت که به مشهد رفتم، صحبتهای خوبی باهم داشتیم. اما آنچه که مربوط به دولت و آستان قدس است، تا امروز آنچه از طریق آقای رئیسی و آستان قدس به دفتر رئیس جمهوری منتقل شده، به نحو احسن انجام شده، بدون اینکه اساساً میان آقای رئیسی یا مرحوم طبسی تفاوتی بگذاریم، بلکه ما به روش همیشگی کار کردیم. در ارتباط با قوه قضائیه نیز ما هیچ دغدغهای نداریم که حضور ایشان در این جایگاه تأثیری بر روابط دولت و قوه قضائیه بگذارد. معتقدم آقای رئیسی اهل تعامل است و قوه قضائیه و دولت به هم نیاز متقابل دارند. منافع کشور هم در این است که این دو قوه با هم یک ارتباط نزدیک داشته باشند. از اینرو بسیار خوشبین هستم از اینکه ما در دوران آقای رئیسی با مشکل مواجه نشویم، همکاری خوبی داشته باشیم و کارها را پیش ببریم.
کد مطلب: 676776