برخی از اعضای حلقه اصلی روحانی، عضو انجمن حجتیه هستند/ هاشمی می توانست کاری کند که خودش رهبر شود/ حاکمیت بعید است دیگر به احمدی نژاد میدان بدهد
دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۰۴
کد مطلب: 675942
آقاي هاشمي اگر جايي تشخيص ميداد که براي نظام واجب است، تلاش خودش را ميکرد. مثل انتخاب رهبر بعد از امام. تشخيص آقاي هاشمي در آن جمع و در آن فضا و شرايط اين بود که بايد کاري کرد همان روز رهبر انتخاب شود.
گروه سیاسی جهان نيوز: مسیح مهاجری از سال ۶۰ تاکنون مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی است. او از جمله افراد نزدیک به آیت الله هاشمی و از حامیان دولت کنونی محسوب میشود. مهاجری اخیرا با سایت خبری «انتخاب» از مریدان جدی مرحوم هاشمی و از حامیان پروپاقرص دولت های حسن روحانی گفتگو کرده است.
به گزارش جهان نيوز، بخش های مهم این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
*احساس ميکنم دولت به شدت در ضعف قرار دارد. البته اين آشفتگي نيست، ولي بيارادگي هست، ضعف هست.
*وقتي کسي دولتي را به عهده ميگيرد، مخصوصا رئيسجمهور که رئيس دولت است يا بايد نماند، و يا وقتي فشارها را ميبيند در مقابل آن مقاومت کند و کار خودش را انجام دهد.
*من از اول آقاي رحماني فضلي را براي وزارت کشور مناسب نميدانستم... وقتي اينطوري است که اين فرماندار اگر بماند من تو را به مجلس ميکشم يا وقتي چند تا امضا جمع ميشود که آقاي وزير را استيضاح کنند، دست و پا ميکنند براي اينکه نمايندگان اين امضاها را پس بگيرند و ايشان باج ميدهند، هرکسي ميخواهد باشد، وزير کشور، کار یا اقتصاد باشد.
*در کشور ما تقريبا هيچي سر جاي خودش نيست. هيچکسي کار خودش را نميکند. هر کسي در هر چيزي که دلش ميخواهد وارد ميشود.. اگر خطبههاي نماز ائمه جمعه را بصورت سراسري نگاه کنيد البته همه نه ولي عده زيادي از آنها از محتواي تعاليم ديني، اخلاقي و فرهنگي فاصله گرفتند و سراغ مسائلي رفتهاند که يا با آنها مربوط نميشود يا حالتهاي القايي دارد. جرياناتي هم در کشور هستند که مرتب خودشان را به آنها نزدیک ميکنند و خواستههاي خودشان را القا ميکنند و آنها هم همينها را مطرح ميکنند. علت اينکه نمازجمعهها خلوت شده، همين است. بيشتر نماز جمعههاي ما در مسير اصلي نيستند.
*اين دو جريان يعني اصلاح طلب و اصولگرا، سر و ته يک کرباسند و با هم فرق چنداني ندارند. نمايندگاني هم که الان از اصلاح طلبان در مجلس هستند، در تهران مردم چکي راي دادند و اينها را نميشناختند ولي از لج آن طرف به دليل عملکرد دوران احمدي نژاد و کارهاي خلافي که در آن زمان صورت گرفت، به اين طرف چشم بسته راي دادند... وقتي مردم از روي عدم شناخت ولي لجبازي راي دادند، نتيجهاش همين ميشود.
*معتقدم انداختن تقصير به گردن شوراي نگهبان مشکلي را حل نميکند. چه کساني اين آدمها را پيش انداختند که بروند ثبتنام کنند و بعد آنها را در ليست گذاشتند؟
*من اصلا اين را قبول ندارم که آقاي روحاني با رأی اصلاح طلبان رئيسجمهور شده باشد. اصلا اينطوري نيست. آقاي روحاني بعد از رد صلاحيت آقاي هاشمي رفسنجاني و اينکه آقاي هاشمي گفتند راي من به روحاني است، بالا آمد. والا تا آن وقت دو، سه ميليون بيشتر راي نداشت. اين واقعيت است و هرکس ميخواهد بپذيرد يا نپذيرد. آقاي هاشمي رفسنجاني هم به تنهايي او را رئيسجمهور نکرد. بلکه مردم از کار شوراي نگهبان عصباني شدند که ديدند آقاي هاشمي با آن خدمات، سوابق و عظمت را براي رياست جمهوري رد صلاحيت کردند يا به تعبير جديد عدم احراز صلاحيت لذا به دليل عصبانيت گفتند هرچه آقاي هاشمي بگويد عمل ميکنيم و به آقاي روحاني راي دادند.
*اين آدمهاي ضعيفي که الان در خيلي از وزارتخانهها سر کار هستند البته وزير قوي هم داريم ولي خيلي از وزرا ضعيف هستند. اصلا حدشان وزارت نيست.
*در انتخابات 98 و 1400 خدا به داد برسد!
*اين همه مفاسد براي چيست؟ چون آدمهاي ضعيفي سر کار هستند. حرف از تحريم ميزنيم در حدي که همه اينها بيخود است. تحريم در مسائل مفاسد يک حد و اندازهاي سهم دارد. ضعف است، ضعف مسئولين است و آلوده بودن خيلي از دست اندرکاران در ردههاي مختلف است که اين مشکلات را بوجود آورده که داريد ميبينيد.
*آقاي روحاني کار بدي کرد عقب نشيني کرد، همين. هرچه ميخواهد دليلش باشد. آدم وقتي مسئوليتي ميپذيرد يا بايد درست انجام دهد يا بايد کنار برود. اين کارهايي که ايشان الان ميکند و ضعفي که نشان ميدهد به هيچ وجه قابل قبول نيست.
*همان زمان که آقاي هاشمي بودند هم خيلي از آقاي روحاني گله داشتند. اينها را آقاي هاشمي به من ميگفتند. خيلي جاها خيلي چيزها را به آقاي روحاني گفتند ولي آقاي روحاني عمل نکرد که موارد زيادي موجود هست.
*در بعضي از وزارتخانهها بعضي از عناصر جبهه پايداري و احمدي نژادي حضور داشتند و کارشکني ميکردند و کار خودشان را انجام ميدادند و هنوز هم هستند. آقاي هاشمي به آقاي روحاني بارها با اسم و نمونه گفتند. به من هم مواردش را گفت که کجا و چي گفتند. من اينها را حتي به آقاي روحاني هم گفتم که اينها درست است چرا عمل نميکنيد؟ آقاي روحاني به هر دليلي گوش و عمل نميکرد.
*برخی از اعضای حلقه اصلی روحانی، عضو انجمن حجتیه هستند؛ من از اول اين را با خود آقاي روحاني هم مطرح کردم ولي ايشان به راحتي از کنارش گذشتند. بعضي از بزرگان کشور هم اين مسئله را مطرح کردند ولي عملا گوش ندادند. البته آقاي روحاني خودش انجمن حجتيهاي نيست ولي برخي از مسئولين ما گرفتار اين چيزها ميشوند.
*کلا جريان حجتيه هم در حوزه نفوذ ميکند و کار خودش را ميکند و هم در جاهاي ديگر و در قالبهاي مختلف. فکر نکنيد فقط در سنتيها در جاهاي ديگر هم نفوذ ميکنند براي اينکه بتوانند کار خودشان را پيش ببرند.
*آقاي هاشمي هيچوقت اينجور نبود که با جناح راست هم فکر و همسان باشد، اينجوري نبود. از نظر جناحي وابسته به هيچکدام از اينها نبود؛ يعني نه جناح راست و نه جناح چپ. اما در مجموع گرايشهاي فکري آقاي هاشمي را اگر در نظر بگيريم به طرف جناح چپ بود و اين يک واقعيت است.
*آقاي هاشمي اگر جايي تشخيص ميداد که براي نظام واجب است، تلاش خودش را ميکرد. مثل انتخاب رهبر بعد از امام. تشخيص آقاي هاشمي در آن جمع و در آن فضا و شرايط اين بود که بايد کاري کرد همان روز رهبر انتخاب شود و براي فردا نماند، در کشور مشکلات داشتيم. دلايل و مطالبي که داشت را به شکل خوبي مطرح کرد که بتواند به نتيجه برسد و رهبر همان روز انتخاب شود. براي مصلحت نظام بود والا اگر قرار بود براي خودش کار کند طوري کار را پيش ميبرد که يکي ديگر يا خودش انتخاب شود. غير از خودش کسي نشود. در عين حال عيبي هم ندارد.
*هيچوقت من از آقاي بهشتي و آقاي هاشمي مخالفتي با تسخير سفارت آمريکا نشنيدم...عملا آقاي بهشتي بعدازظهر همان روز در جلسه خبرگان رهبري موضع حاميانه شديد گرفتند.. آقاي بهشتي اصلا چنين شخصي نبود که ظاهري داشته باشد و باطن ديگري. ظاهر و باطنش يکي بود. آقاي بهشتي اگر مخالف بود يا هيچي نميگفت يا اگر ميخواست حرف بزند، همان مخالفت خودش را ميگفت... هيچوقت من از آقاي هاشمي تا آخر عمرش نشنيدم که مخالفت کرده باشد. آن روزها و خود روز تسخير، آقاي هاشمي در ايران نبود و مکه بود. ولي بعد که آمد، حرفهايي که در شوراي مرکزي و مجلس و جاهاي ديگر زد، هيچوقت تا آخر عمر از ايشان مخالفت نشنيدم.
*من نميخواهم بگويم خطبه آقاي هاشمي به رئيسجمهور شدن آقاي خاتمي کمک کرد يا نکرد که بحث ديگري است ولي به هر حال به خاطر جايگاه و شخصيت آقاي هاشمي در انقلاب و نظام آقای خاتمی به عنوان رئيسجمهور که بايد حافظ اعتبار، احترام، کرامت و حقوق شهروندي همه باشد وظيفه داشت از آقاي هاشمي حمايت کند و جلوي تخريبها را بگيرد ولي اين کار را نکرد. من هميشه اين انتقاد را به آقاي خاتمي داشتم و الان هم دارم. آقاي خاتمي يکي از کارهايي که در رأس اصلاح طلبان بايد ميکرد و نکرد اين بود.
*نه نميگوييم کار بزرگي(عدم تقلب در انتخابات سال 76) کرده بلکه انجام وظيفه کرد. اما اين آقايان(اصلاح طلبان) انجام وظيفه را کوچک ميبينند. شماها در همان دولت اصلاحات خودتان انجام وظيفه کرديد؟ انجام وظيفه مهم است. آقاي هاشمي اصلا کار بزرگي نکرد ولي انجام وظيفه کرد. يعني وظيفه يک دولت اين است که جلوي تقلب را بگيرد. اگر کسي انجام وظيفه کرد نبايد سپاسگزاري و تشکر کنيد؟ کدامتان يک کلمه از آقاي هاشمي تشکر کرديد؟ اين را که بايد بهشان گفت ولي اصلا به روي خودشان نميآورند، ماشاءالله!
*تخريب آقای هاشمی را اصلاح طلبان شروع کردند و اصولگرايان از آنها ياد گرفتند که ميشود آدمي مثل آقاي هاشمي را هم تخريب کرد.
*با تجربهاي که حاکميت از آقاي احمدي نژاد و گروهش به دست آورده، خيلي بعيد است که به او ميدان بدهد براي اينکه يکبار ديگر اوضاع را در دست بگيرد. اگر خلاف اين عمل شود و حاکميت اجازه بدهد احمدي نژاد يکبار ديگر قدرت را در دست بگيرد اين به معني قرباني کردن انقلاب و نظام است که هيچکس نميپذيرد.
طرفداران رابطه با آمریکا بدانند تصویب لوایح چهارگانه FATF هم قیمت نفت را کاهش خواهد داد و هم دور زدن تحریمها را برای کشور مشکلتر خواهد کرد. چرا عدهای دانسته یا ندانسته با دست خود قدرت کشور را تضعیف میکنند؟
مسیح مهاجری در از دست دادن انرژی هسته ای ایران، از دست رفتن برتری فضایی ایران در منطقه ئ عقب ماندگی آن، پراید 50 میلیون تومانی و گوشت 100000 تومانی شریک است و باید محاکمه شود.
وقتی وزیرخارجه عربستان سعودی اعلام می کند ایران حامی تروریسم است و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه سکوت می کنند آیا باز هم آقایان باید منتقدان خوشبینی به غرب را ترسو و بزدل بنامند؟
وقتی وزیرخارجه امارات اعلام می کند ایران حامی تروریسم است و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه سکوت می کنند آیا باز هم آقایان باید منتقدان خوشبینی به غرب را ترسو و بزدل بنامند؟
وقتی وزیرخارجه بحرین اعلام می کند ایران حامی تروریسم است و رئیس جمهور و وزیر امور خارجه و سخنگوی وزارت امور خارجه سکوت می کنند آیا باز هم آقایان باید منتقدان خوشبینی به غرب را ترسو و بزدل بنامند؟
پیغمبر خدا صلوات الله علیه با کفار پیمان صلح بست
امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه ( ملعون تاریخ/ از معاویه بدتر تاریخ ندیده) صلح کرد
الصلح خیر
دلواپسان عزیز ایا این تاریخ اسلام نیست؟
آیا صلح از آموزه های اسلام نیست؟
درود بر هاشمی عزیز که اسلام راستین و نه افراطی را از سینه خمینی کبیر به خوبی به ارث برد
اشداء علی الکفار و رحماء بینهم دستور صریح قرآن است.
سوال؟چه کسی تشخیص داد که باید صلح شود؟غیر از امام ؟خب در این زمان چه کسی توانایی تشخیص آن را دارد؟نماینده مجلس،وزیر،رئیس جمهور یا رهبری؟بنابر این ولی فقیه شایسته است که تشخیص دهد صلح شود یا...پس بهتر است جلوتر از ولی فقیه قدم برنداریم وتفسیر به رای نکنیم
آقای مهاجری
اگر آقای هاشمی قدرت جمع آوری رای برای روحانی داشت چرا خودش سال ۸۴ از احمدی نژاد گمنام شکست خورد ؟
فقط جواب همین سوال را بده بقیه پیشکش !
در سال ۸۴ هیچ کس در ایران به اندازه هاشمی شناخته شده نبود و هیچ کاندیدایی هم به اندازه احمدی نژاد ناشناس نبود
پس چرا این ناشناس آن هاشمی معروف را شکست داد ؟
جالبه که نمیگی چرا امام حسن صلح کرد.امام حسن حتی در خانه خودشون غریب بودن.امثال شماها داره کار رو به کجا میرسونه که باید نظام عقب نشینی کنه کاش جای این کارها و نظرات پای نظام واین همه خون شهیدامون بودین والله که این امنیت حرام امثال شماهاست.دین و با دین میزنید
اولا پیامبر ص با کفار صلح کرد و از آنها امتیاز گرفت، نه اینکه صنعت هسته ای را تعطیل کند، فردو را تعطیل کند، ذخایر300 کیلوگرمی 20 درصدی اورانیوم را اکسید کند و کاسه گدایی به دست بگیرد و در بسته های 15 گرمی سوخت تحویل بگیرد، تعهد کند که پسماند سوخت بوشهر و تمامی راکتورهای آینده را به خارج تحویل بدهد و غیره
دوما امام حسن ع تا آخرین لحظات به دنبال جنگ با معاویه بود اما هنگامی که اکثریت فرماندهانش توسط معاویه ملعون با رشوه خریداری شدند و از امام ع دست کشیدند مجبور شد با معاویه صلح کند.
با درایت امام حسن ع در صلح نامه بندی آورده شد که معاویه حق ندارد برای خود جانشین تعیین کند اما در برجام چه شد؟
خدایا همه ما را عاقبت به خیر کن.
اولا: انتخاب رهبر به عهده خبرگان است. اگر خبرگان در آن جلسه، چنین اراده ای نداشتند آقای هاشمی چگونه خود را به عنوان رهبر تعیین میکرد؟
ثانیاً: آقای هاشمی کنار حضرت امام و یار ایشان بوده است به گفته خود آقای هاشمی چندین بار حضرت امام فرموده آقای خامنه ای شایستگی رهبری دارد. اگر یک بار می فرمود آقای هاشمی شایستگی رهبری دارد، خوب نقل می شد. آقای هاشمی خود می دانست که حضرت امام در باره او چنین اظهار نظری نکرده. این تذهبون. قیامت برای همه است. رئیس و مرئوس باید پاسخ گوی رفتار خود و تبعات اجتماعی آن باشند
"همان روزی که تأئید امام بر رهبری حضرتعالی را از زبان ایشان شنیدم و همواره آن نظریه را در مواقع لازم بیان کردهام تأئید صلاحیت برادر آقای هاشمی را هم شنیدم زیرا امام بعد از نام جنابعالی نام ایشان را هم ذکر کردند".
بخشی از نامه زهرا مصطفوی به رهبری در رابطه با رد صلاحیت هاشمی در تاریخ 92/2/31
حجت الاسلام هاشمی در انتخابات سال 76 و 78 مجلس و 88 شائبه تقلب داشت و بدنبال ابطال انتخابات ها بود که رهبر معظم انقلاب از آراء مردم صیانت کردند و مانع ابطال انتخابات ها شدند.
البته مواضع و حرکات حال حاضر احمدی نژاد مورد قبول نیست .
ولی با خدماتی که برای مردم کم در امد انجام داد و از همه مهمتر دستی که از مافیای قدرت و ثروت و حاکمیت فامیلی و قومی قطع کرد و بودجه و در آمد کشور را 8 سال از چنگ انها در اورد اگر رقیب شما بشود پیروزیش قطعی است .
شما ها هم این را به خوبی می دانید و از ترسی که از وی دارید هر جا سخنرانی و یا مصاحبه ای می کنید سغی در تضعیف ایشان دارید
1- آقای روحانی شنید و خبردار شد که عناصر طرفدار احمدی نژاد در وزارتخانه هستند و کارشکنی می کنند، و هیچ کاری نکرد؟؟؟
خداوکیلی مرغ آبپز چنین حرفی رو قبول می کنه؟"والله ، بالله، تالله"!!!
2- "عملا آقاي بهشتي بعدازظهر همان روز در جلسه «خبرگان رهبري» موضع حاميانه شديد گرفتند.."!!!
بازم بگم؟بگم؟؟؟
به این جمله مهاجری توجه کنید: " اگر خلاف اين عمل شود و حاکميت اجازه بدهد احمدي نژاد يکبار ديگر قدرت را در دست بگيرد اين به معني قرباني کردن انقلاب و نظام است که هيچکس نميپذيرد."
1- تهدید رهبری و نظام در اجازه حضور در انتخابات ریاست جمهوری به احمدی نژاد دادن!
2- تهمت به نظام و رهبری که اگر احمدی نژاد رئیس جمهور شود، آنها او را رئیس جمهر کرده اند نه رای ملت! مانند دروغ بزرگ تقلب در سال 1388.
3- حذف حقوق شهروندی برای رقیب.در حالی که قانون اساسی حق کاندیداتوری برای هر فردی را با شرایط مربوطه مجاز و قانونی دانسته است اما امثال مهاجری و صادق خرازی و روحانی و غیره، قانون را قبول ندارند!
4- کانالیزه کردن و مهندسی انتخابات برای حضور افراد خاص و مورد تایید این جماعت هزار فامیل! وخارج از این دایره فامیل و حزب مدار، کسی حق حضور ندارد!
5- ترس از وجود و حضور احمدی نژاد همچنان ستون وجودی این جماعت قدرت طلب را می لرزاند کما اینکه امریکا و صهیونیزیم نیز از گرایش مردم به احمدی نژاد بشدت نگرانند و این در حالی است که امروز توده مستضعف و محروم جامعه که زیر چرخ تصمیمات لیبرال مسلک های دولت غربگرای روحانی له و خورد شده اند، از حضور دکتر احمدی نژاد و تفکر مکتبی - انقلابی او بویژه در پالایش مسئولین مفسد و خانواده هایشان، بشدت حمایت میکنند.
6- امثال مهاجری، اصولا با هر تفکر انقلابی که بدنبال شکستن حلقه های مافیای قدرت و ثروت و حاکم کردن اصول انقلاب و آرمانهای امام شهدا که خلاصه در مبارزه با فساد، رانتخواری، تحقق عدالت، پالایش مدیریت ها از افراد مفتخوار، همراهی با مردم مستضعف و نوکری انها باشد ، مخالفند.انها در حلقه های سرمایه سالاران هزار چهره و در کاخ ها زندگی میکنند و قرابتی با توده مستضعف که افتخار امام خمینی ره بودند، ندارند.آنها حتی با امثال جلیلی و قالیباف هم مخالفند.
7- موفقیت احمدی نژاد در صورت حضور در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، در جملات مهاجری بطور جدی پیش بینی شده است و لذا تلاش کرده با تهدید نظام و رهبری ، بگوید ما هزینه اجازه حضور او را بالا می بریم! شاید صلاح ندیده بگوید که " اصلا رهبری را ساقط" می کنیم اگر اجازه حضور به احمدی نژاد داده شود.
8- آن خدایی که روزی هاشمی را رئیس جمهور کرد و بعد در استخر غرق کرد، می داند چطور مکر نامردها را به خودشان برگرداند!
امثال مهاجری بترسند از روزی که ملت علیه انها و روحانی و دولتش قیام کنند و خود کاندید مورد تاییدشان را جار بزنند و انوقت دیگر حتی شورای نگهبان قادر به اعمال سلیقه سیاسی و بازی سیاسی در چیدمان کاندیداها نخواهد بود.
معلومه شما خیلی اهل اندیشه، جریان شناسی سیاسی کشور و رخدادهای تاریخی انقلاب نیستی که اگر بودی امروز امثال دکتر حسن عباسی ها و پورازغدی ها و امثال آیت الله مصباح ها و مکارم ها اینقدر جور شما ها را نمی کشیدند تا به افکار عمومی فریب خورده بفهمانند اوضاع چرا چنین شده است!
واقعیت این است که انجمن حجتیه و نهضت ازادی و جریان اصلاح طلب با تابلوی مجاهدین انقلاب و مشارکت و موسسه باران و جریان شیعه انگلیسی فرقه شیرازی ها و حلقه کیان که اکنون افراد مهمی از ان به لندن و نیویورک کوچ کرده اند و بعضی حلقه های به جا مانده از سردار سازندگی با اموزه های انقلاب وامام و اسقلال سیاسی و عدالت اقتصادی و اجرای احکام اسلامی هیچ میانه ای ندارند و این مسئله را هم کتمان نمیکنند .صریحا میگویند ما لیبرال هستیم . همه میدانند که لیبرالیسم جهانی دشمن اشکار و کینه ای انقلاب اسلامی است و از طرفی غالب این جریانات بیعت خود را با این اندیشه و عمل الحادی غرب اعلام کرده ان .از افرادی مثل اقای مهاجری تعجب است چرا موضع خود را شفاف ... اعلام نمیکنند ؟!
آقای مهاجری اغلب آدم ها تلاش می کنند تا به مقامات بالا برسند، ولی بعضی از مقامات خاص است اگر هم هاشمی می خواست نمی توانست رهبر شود، آقای مهاجری همه چیز شدن نیست ماندن هم مهم است آقای مهاجری فاصله بین احمدی نژاد بعد از اتمام ریاست جمهوری با هاشمی بعد از اتمام ریاست جمهوری زیاد نیست، آقای مهاجری خیلی ها نتوانستند تحمل کنند امامت علی را خلافت را گرفتن نتیجه چه شد؟ آقای مهاجری اسلام برای سنجش آدم ها معیار های ثابتی دارد
هاشمی چه کار دیگری باید میکرد که تو ازش دل بکنی . هاشمی سوای ماجرای مک فارلن و اسکی بازی روز تاسوعا وفشار به امام برای پزیرش قطعنامه 598و... بیشتر ماجراهایش از دوره رئیس جمهوریش شروع شد. از آنموقع تمام ارزشهای انقلاب یک شبه زیر پا گذاشته شد. زندگی اشرافی مسئولان -بریز و بپاش ها- تغییر سبک زندگی مردم -کوک کردن ساز ارتباط با امریکا- استقراض بی رویه - تورم سالانه 50% -اجرای طرحهای برق آبی بی مصرف که در اوج گرمای تابستان بایدبه کمک شبکه بیایندهمگی تشنه بی آبیند - و بسیاری از مسائل دیگر همگی از مسال مطرح در زندگی کاری ایشان بود.در همین اواخر نیز کم ابراز تراوشات فکری نداشته اند. در گیرو دار مبارزه با داعش در سوریه گفتند بشار اسد به مردمش بمب شیمییائی میزند. یا گفته آلمان و ژاپن به این دلیل پیشرفت کرده اند که ارتش نداشته اند. و بسیاری خاطرات دروغ که به حضرت امام بسته است . مثل حذف مرگ بر امریکا و مذاکره با آمریکا و... .خلاصه اینکه از همان قطعنام 598 حضرت امام از هاشمی دل کنده بودند وچند بار به صراحت رهبری امام خامنه ایرا مطرح کرده بودند. در مجلس خبرگان هاشمی علیرغم تاکید امام شورای رهبری را میخواست جا بیاندازد وخود را رییس یا دبیر شورا کند وکار کشور را بدست بگیرد ولی خدا خواست که موفق نشود. بهر حال با فشار اعضائ خبرگان مجبور شد که فرمایشات امام رو مطرح کند .پیشنهاد اینست که اقای مهاجری آخر عمری بیش از این به این امامزاده دل نبندد . مطمئن باشدکه یک روزی حرم مطهر پاکسازی خواهد شد.به صواب نزدیکتر است این حقوقهایی را که تحت عنوان مشاور رئیس جمهوری برای کار نکرده گرفته است را به بیت المال بر گرداند.و قدر حکمی هم که از مقام معظم رهبری گرفته است را بداند.
پیر مرد بهتره که بروی و اخر عمری یک گوشه بنشینی و از گناهنت که در قبال : چاپلوسی هایت از : هاشمی رفسنجانی تا بحال کرده ای از درگاه خداوند استغفار بکنی .
بااین سخن که رفسنجانی می توانست کاری کند که خودش رهبر شود باید بگویم نه خیر خیلی هم اشتباه میکنی رهبری نظام اسلامی امری خدایی است وخداوند در تعیین رهبر وامام به احدی اجازه دخالت نمی دهد در تعیین حضرت رسول خدا(ص)بعنوان پیامبر وامام ونیز امامان معصوم علیهم السلام تاشخص حضرت صاحب عصر والزمان که درود همه جهان هستی براوبادوامام خمینی که رحمت خدا براو باد وامام خامنه ای ارواحنا له الفدا خداوند فقط وفقط نظر خود را اعمال میکنند حالا مجلس خبرگان یک وسیله میباشد تا خداوند اعمال نظر کنند
اگر حاج اقا مهاجری مقداری مطالعه کنند و تامل نمایند و انصاف بخرج دهند متوجه میشوند بخش قابل توجهی از انتقاداتشان به وضعیت موجود به ریل گذاری و سیاستهای شبه لیبرالی مرحوم رفسنجانی باز میگردد .
خدا رحم کرد که فیلم جلسات خبرگان موجود است که هاشمی در ابتدا مخالف رهبری فردی بود در رای گیری هم به فردی بودن رای نداد و حتی گفت من مخالف رهبری فردی هستم
چون یقین داشت اگر شورایی باشد خودش عضو شورای رهبری خواهد بود.
چقدر زود غدیر رافراموش کردی.خود هاشمی گفت ارلسان امام عزیز بعد من مشگل نخواهید داشت ایشان ایت الله خامنه ای لیاقت رهبری دارند حاج احمد اقا هم حضور داشتن.
....