علامت تعجب جهاننیوزیشن ها مصداق این بیت حافظ است "گر تو قرآن بدین نمط خوانی ببری رونق مسلمانی " بخشی از گناه کم مسلمانی این روزها گردن امثال جهانگزینشی هاست که حتی به مرده مردم هم رحم نمی کنند ، کجا طالبان بودند وقتی ما خودمان طالبون داشتیم .
همین و بگو برای متوفی یه روحانی رفته براش نماز میت خونده اشکالش چیه از هرچیزی میخواید جنجال سیاسی درست کنید جهان نیوزیها فکر آخرتتونم بکنید هرچی بیشتر میگذره بعد از سالها خواندن اخبارتون بیشتر ازتون فاصله میگیرم تعجب برای چی خدا متوفی رو بیامرزه
جزء یک نفر ظاهرا کسی نماز نمی خواند شاید قبل یا بعد نماز باشه
نماز مَیّت از نمازهای واجب است که بر جنازۀ شخص مسلمان خوانده میشود. نماز میت از پنج تکبیر تشکیل شده است و پس از هر تکبیر، جز آخرین تکبیر، دعا و ذکرهای خاصی دارد. این نماز را باید ایستاده خواند.
نماز میت، رکوع، سجود، تشهد و سلام ندارد و برای خواندن آن نیازی به وضو، غسل، تیمم یا پاکی بدن نیست هرچند رعایت شرایط سایر نمازهای واجب بهتر است.
این نماز را میتوان به جماعت خواند، هرچند خود مأمومین لازم است تکبیرها و دعاها را بخوانن
نماز میت، واجب کفایی است. پس از اینکه فردی از مسلمانان از دنیا رفت بر سایر پیروان این دین واجب است که متوفا را غسل داده، پس از کفن کردن بر او نماز میت بخوانند و او را دفن کنند. اگر فردی اقدام به این کارها کرد، وجوب از بقیه افراد ساقط میشود.
برای افراد برجسته دینی میتوان چند نماز میت خواند به این صورت که افراد مختلف به صورت فرادا یا جماعت بر پیکر او نماز بخوانند.
خواندن نماز میت بر بدن مسلمانان بالای شش سال واجب و بر بدن غیر مسلمان حرام است
روز دانشجو، در ایران به ۱۶ ماه آذر اطلاق میشود. این روز، به یاد سه دانشجو (مصطفی بزرگنیا و احمد قندچی و آذر شریعترضوی برادر همسر مرحوم شریعتی ) که هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا، در تاریخ ۱۶ آذر ۱۳۳۲ (حدود چهار ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد همان سال) در دانشگاه تهران شهید شدند، گرامی داشته میشود
مهدی شریعترضوی معروف به آذر شریعترضوی، متولد مشهد ۱۶ آذر ۱۳۱۱، یکی از سه دانشجویی است که در حمله نیروهای امنیتی به دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ کشته شد. او برادر پوران شریعترضوی است.پوران در تاریخ 26 بهمن 97 درگذشت و در کنار مهدی به خاک سپرده شد. علی شریعتی همسر پوران شریعترضوی در رابطه با او گفتهاست: اگر اجباری که به زنده ماندن دارم نبود، خود را در برابر دانشگاه آتش میزدم، او را در پیش پای نیکسون قربانی کردند یکی از بیمارستانهای شهر تهران به اسم او نامگذاری شدهاست
در طول سالهای رهبری امام خمینی (ره) جریان های مختلف افراطی و منحرف از مسیر انقلاب بروز یافتند که بنيانگذار جمهوري اسلامي به تناسب حيطه تأثير و ميزان خطرشان با آنها برخورد كردند. جريانات تجزيه طلب پنهان شده پشت نقاب قوميتها و گروهك موسوم به مجاهدين خلق از جمله اين جريانها هستند كه هركدام با تندرويهاي مخصوص به خود، به مردم و انقلاب ضررهايي زدند و امام بحران بهوجود آمده ناشي از تندروي آنها را مديريت و كنترل كرده و با آنها برخورد ميكنند.
زمانی که حضرت امام (رحمتالله علیه) به فرانسه و منطقهی نوفللوشاتو تبعید شدند و پس از اینکه منتظری از تبعید و زندان خلاص شدند، به نزد حضرت امام رفتند و در خصوص شکلگیری حکومت اسلامی با ایشان صحبت کردند.
نقش منتظری در تدوین قانون اساسی
منتظری که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان ریاست مجلس خبرگان انتخاب شد و در تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نقش ایفا کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی مهدی هاشمی، به رغم اینکه یک مجرم شناخته میشد، با باز شدن در زندانها، از بند اسارت نجات پیدا کرد و در پناه حمایتهای اقای منتظری، مسئولیت واحد بخش هایی از واحدهای سپاه پاسداران را احراز کرد، اما با توجه به افکار و گرایشهای انحرافیاش با جذب افراد واخوردهی شهرها و روستاهای مختلف، گروهی را به نام «گروه ضربت» در قهدریجان اصفهان سازماندهی کرد و با استفاده از موقعیت بیت آیتالله منتظری، حرکات مشکوکی را برای بست و گسترش دایره قدرت خود آغاز کرد.
در همان زمان شخصي به نام سيد هادي هاشمي علاوه بر اين كه داماد آقاي منتظري بود، رياست دفتر و بيت وی را نيز بر عهده داشت
سيد مهدي هاشمي كه صاحب نفوذي قابل توجه در برخي نهاد هاي انقلابي از جمله سپاه بود با همراهي و تاييدات سيد هادي فعاليت هاي خرابكارانه و اختلاف برانگيزي را در كشور سازماندهي كردند.
عملکرد و سخنان انحرافی مهدی هاشمی و همچنین مشخص شدن تعارض بسیاری از سخنان وی با مفاهیم اصیل دینی و اصول تشیع، علما و روحانیون منطقه را به مقابله با این جریان فکری واداشت؛ تا جایی که آیتالله شمسآبادی برای روشنگری و مقابله فکری با این جریان منحرف، قربانی توطئه آنها شد و در سال 1355 توسط باند مهدی هاشمی که بعدها به گروه «هدفیها» معروف شدند کشته شد.
پس از پر شدن پیمانه جنایتهای این باند، دست عدالت از آستین مسئولین امر در نظام بیرون آمد و آنها را به نتیجه اعمالشان گرفتار ساخت و سرانجام مهدی هاشمی و همدستانش در تاریخ 30 مهر 65 ابتدا در رابطه با کشف یک خانه تیمی بازداشت شدند و پس از انجام تحقیقات لازم، سرانجام به اتهامات گوناگون از جمله هدایت گروههای ترور و آدمربایی، در قبل و بعد از انقلاب، در تاریخهای 20 و 22 و 24 مرداد 66 در دادگاه ویژه روحانیت محاکمه و حکم دادگاه (اعدام) درباره وی صادر و به مرحله اجرا گذاشته شد
با دستگیری مهدی هاشمی حمایتهای بیدریغ آیتالله منتظری، به رغم تذکرات اکید امام خمینی (رحمت الله علیه) و مقامات ذیصلاح، همچنان ادامه داشت. وی اسناد اتهام مهدی هاشمی را قبول نداشت و میگفت: «سید مهدی آدم درستی است و او را فردی سودمند میشناسم.»
مهدی هاشمی به شدت مورد عنایت آیتالله منتظری قرار داشت و تبعاً چنین نیرویی نه تنها از جایگاهی ویژه در بیت، دفتر و مدارس منتظری برخوردار بود، بلکه نقش کلیدی و محوری را در دفتر وی بر عهده داشت. حمایتهای آیتالله منتظری از سید مهدی هاشمی طوری بود که در همان ابتدای کار، ایشان با نگارش نامهای 9 صفحهای و بیان انواع و اقسام مطالب و توجیهات گوناگون، قصد منحرف ساختن حضرت امام از این اقدام را داشت. البته 6 روز بعد از آن، وقتی منتظری به همراه حاج احمد آقای خمینی و رؤسای قوای سهگانه در جلسهای با حضور امام (رحمت الله علیه) شرکت میکند، ظاهراً با شنیدن توضیحات رؤسای قوا و امام در مورد باند مهدی هاشمی و عملکرد خود وی توجیه میشود ولی اندکی بعد دوباره منتظری گویی صحبتهای مسئولین در آن جلسه را به عمد فراموش میکند، به حمایت مجدد از مهدی هاشمی روی میآورد.
قسمتی از جریان مجاهدین، که در خارج از کشور علیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکردند، پس از آنکه قطعنامه آتشبس بین ایران و عراق امضا شد و جنگ پایان یافت، از آنجایی که در زندانهای ایران جاسوسانی داشتند، عملیاتی را در تابستان 67 طرحریزی کردند که به عملیات فروغ جاویدان معروف شد.
منافقین قصد داشتند، طی این عملیات، تهران را تصرف کنند و ضربه آخر را به جمهوری اسلامی بزنند؛ ولی با درایت نیروهای سپاه و ارتش جمهوری اسلامی ایران، این عملیات با شکست مواجه شد و تعداد بسیاری از اعضای منافقین کشته یا زندانی شدند. از آنجایی که این افراد در زندان نیز بسیار برای نظام خطرناک بودند و از اَعمال خود احساس ندامت نمیکردند، حضرت امام برای حفظ اسلام و نظام اسلامی دستور اعدام آن دسته از افراد را که هنوز بر عقیدهی انحرافی خود باقی بودند، صادر کرد؛ ولی این دستور با واکنش و مخالفت صریح منتظری مواجه شد چنانکه وی اعدام منافقین را خلاف قانون تلقی کرد. وی در حالی به حمایت از این افراد برخواست که نابودی نظام جمهوری اسلامی تنها هدف منافقین بود و این موضوع جای تامل بسیار دارد
تاریخ این اسلام و انقلاب مملو از حضور کسانی است که با مطامع دنیایی نظیر کسب قدرت، ثروت و... به گذشته ی پرافتخار خویش پشت کردند و در مسیر کامیابی دنیوی گام برداشتند.
آیت الله منتظری در طول دو دهه پایانی عمرش ملاقات ها و دیدارهای بسیاری را با معاندینی برقرار کرد که همگی جزو پیشتازان رویارویی با آرمان انقلابی ملت ایران بودند و بارها ضمن تایید آنها مورد تشویق نیز واقع ش
حجت الاسلام سید احمد خمینی هم در رنج نامه ای که خطاب به آیت الله منتظری به نگارش درآوردند اشارهای تذکر گونه داشتند به علل و عوامل و ريشههای مسائلي که عدم توجه به آنها و نصايح مکرر حضرت امام، موجبات واقعه تلخ قائم مقام رهبری را فراهم آورد.