کشور ایران از نداشتن یک چشم رصدکننده و تحلیلگر نزدیک یا چفت شده با اجرا شدیداً رنج میبرد.
جهان نيوز - دکتر مجید شاکری: علت عدم واکنش ایران به تشدید مجدد تحریمها توسط آمریکا را نمیتوان صرفاً به « ناتوانی» تقلیل داد. قبل از « ناتوانی»، « ندانستن» و « تمایل نداشتن» هم باید مورد مداقه قرار گیرد.
حقیقت آن است که متأسفانه در بسیاری موارد اساساً حتی بعد از ظهور نتایج کنش تحریمگر، سیاستگذار ایرانی اطلاعی از کنش اعمال شده ندارد. به بیان دیگر پیش بینی کنش پیشکش، در بسیاری از موارد حتی بعد از وقوع کنش تحریمی هم مجری یا سیاستگذار اطلاعی از اصل کنش اعمالی، نقطه اثر و از این هر دو مهمتر وزن آن در جعبه سیاست طرف مقابل ندارد. مثالها در این زمینه متعدد، تلخ و تأسفبار است.
محاذی اثرگذاری VAT دبی در نقشه ارزی ایران، جمعی از اقتصاددانان حوزه ارز اثر این عامل جدید و وزن آن را درک کردند و به صورت فورس ماژور به اطلاع معاون ارزی وقت بانک مرکزی( بهعنوان نزدیکترین لایه فنی به سیاست ارزی) رساندند. واکنش آن بود که« آخرش یک پنج درصد اضافه میشود دیگر، خیلی حیاتیتر از این حرفها اجلاس بعدی پلنری FATF است»
تا امروز که ١٥ ماه از آن جلسه میگذرد، تغییری در وضعیت پرونده ایران در پلنری رخ نداده اما ترکیب VAT با بعضی سیاستهای داخلی کار را به جایی رساند که شش ماه بعد از آن ملاقات حسابهای حجیم فعال ایرانی در دبی تنها دو حساب بود!
شبیه این مثال غمبار را میتوان درباره کاتسا، دامنه اثر تحریم نفتی دور جدید، جنس اثر تحریم دور جدید بر لایو کانترهای بانک مرکزی و مانند آن دید.
چرا در تحریم شدهترین کشور تاریخ، بیاطلاعی مقامات فنی به عنوان یک ضعف بروز میکند؟
بهزعم من کشور ایران از نداشتن یک چشم رصدکننده و تحلیلگر نزدیک یا چفت شده با اجرا شدیداً رنج میبرد.
به تعداد سازمانها و نهادهای ایران کمیته ضدتحریم وجود دارد پس چرا از بیاطلاعی سخن میگوییم؟
اولاً عمده این کمیتهها و ستادها و میزها، از جنس رصد هستند نه تحلیل مبتنی بر راهحل.
ثانیاً آن دسته کمیتههایی که علاوه بر تحلیل راهحل دارند. عموماً بهدلیل ضعف دانش اقتصاد یا مالی ( بر حسب مورد) از ارائه راهحل غیر شعاری و واقعی دورند.
ثالثاً آن دسته کمیتههایی که راهحل واقعی دارند. عموماً دور از دستگاههای اجرایی هستند و جنس رابطهشان با مقام اجرایی از جنس اقناع در طی زمان است حال آن که در شرایط تحریم اساساً زمان محدود است و اقناع ناممکن و بازخوردگیری توأم با اعتماد برای تصحیح و اعمال مجدد یک سیاست نشدنی.
در واقع اولین کاری که باید با برجام کرد اساساً ربطی به برجام یا مذاکره یا مقاومت ندارد اما بسیار فوریتر و مهمتر از اینهاست؛ تأسیس یک نهاد اجرایی متولی رصد کنشهای تحریمی و طراحی اجرا و پیگیری پروژههای ضدتحریمی در داخل دستگاه اجرایی با دیدگاهی کل نگر نسبت به متأثرین حلقههای تحریم اعم از بانک مرکزی، وزارت نفت، پتروشیمیها، بودجه دولت، بخش خصوصی، مثلاً در سطح معاونت رییس جمهوری یا دبیرخانه شورای امنیت ملی.
این نقش را در حدی ستاد تدابیر ویژه در دور قبل انجام میداد هر چند که مفهوم عمل در آن بسیار پررنگتر از رصد بود.
منبع: تسنیم
کاش وزارت امور خارجه و هیات دولت و ما ها از بیرون بدنبال اجماع جهانی برای اقتصاد برای اقتصاد باشیم تا این حوزه را از سیاست زدگی نجات دهیم. قبل از این که دولت امریکا بیش از این اقتصاد را به سیاست آلوده تر کند.