سه انتقاد جدی به سبک رفتاری این دو بزرگوار وجود دارد. عمق رنج، بجهت این است که با دو طلبه مواجهیم؛ دونفر اهل دین که مع الاسف در حال تکثیرند.
گروه سیاسی جهان نيوز، محسن مهدیان: دوست عزیزی گفت: خوشحالی ازین که خلع لباس شده است؟ گفتم حقا نه، امیدوارم این حکم برگردد؛ اما عمق ماجرا فراتر از حکم قضائی است.
حکم دادگاه آقای آقامیری را بهانه کردم. حجم بالای دلخوری انقلابی ها از آقای زائری هم نشانه است. ایندو بزرگوار نماد جریانی هستند که انشالله خیرخواه اند اما ضررهای قابل اعتنائی به جامعه می زنند. باید درباره این منابر شاذ، بیشتر نوشت.
هرچند بین آقای زائری و آقامیری تفاوت است، اما به این فهم هردو روحانی معزز، گرفتار یک جنس خطا هستند. یکی از رفقا نوشته بود که علت مخالفت با امثال زائری ها در زبان نقدشان است. نوشتم آدرس غلط ندهید. اگر کسی منکر نقد حکومت شود، خائن به انقلاب و مردم است؛ نقد کنیم، منصفانه و حتما شلاقانه. اما اشکال جای دیگری است.
سه انتقاد جدی به سبک رفتاری این دو بزرگوار وجود دارد. عمق رنج، بجهت این است که با دو طلبه مواجهیم؛ دونفر اهل دین که مع الاسف در حال تکثیرند.
اشکال اول. گم کردن سطوح انقلاب.
آقای زائری اخیرا گفته است با اینهمه مشکل باز هم می گویند انقلاب اسلامی، 400 سال پیشرفت داشته است. این جمله یک نشانه است از یک خطای راهبردی در سبک انتقادی شان. این خطای راهبردی ناشی از گم کردن سطح تحلیل انقلاب است.
انقلاب اسلامی را باید در 5 سطح تحلیل کرد. انقلاب، نظام، دولت و جامعه و امت. نقدهای مربوط به کم کاری ها وفساد مسئولین و فقر و غیره اگر دقیق و منصفانه و عالمانه باشد، مربوط به بخش دولت است؛ اعم از اجرایی و قضائی و غیره. بی اعتنایی به این سطوح باعث می شود با بیان اشتباهات حکمرانی، مخاطب را نسبت به اصل نظام و انقلاب بدبین کنیم.
بله انقلاب اسلامی، با توجه به رشد معنویت و بسترسازی برای رشد کرامت ها، چند صدسال تاریخ انسانی را جابجا کرده است. هرچند امروز گرفتار اختلالات تودرتوی حکمرانی باشیم.
اشکال دوم. حقیقت ناتمام.
منبری که جای اصل و فرع را عوض کند، ولو اینکه حق بگوید دین تحریف شده به جامعه ارائه کرده است. منبری که بخشی از حقیقت دین را بگوید، دین مسخ شده ارائه کرده است. مبلغی که فقط ابعاد رحمانی دین را بگوید دین التقاطی به مخاطب تحویل داده است. آخوندی که معروف و منکر دین را بشناسد، اما بلندی صدایش در مواجهه با معروفات و منکرات را عادلانه تنظیم نکند، دین مقلب و مشوه را فریاد کرده است.
مبلغی که برای سروصدای سر ظهر بازی کودکان اخم کند، اما عربده کشی لات محله را محل نگذارد، دین مسخ شده روی منبر ارائه کرده است. مبلغی که فساد چهارتا مسوول بی کفایت را ببیند، اما از فساداکبر صاحبان کبر در عالم چشم بپوشد، دین التقاطی به مخاطب داده است. طلبه ای که کمک به پیرزن فقیر را تبلیغ کند اما جمله ای از نصرت ولی نگوید، اصل و فرع امور را در ذهن پامنبری بهم ریخته است. چه آنکه وقت جهاد از پای این منبر، بجای عزم میدان همه سرگرم نذرمهربانی و لقمه مهربانی ها خواهند شد.
اشکال سوم. تساهل بجای مدارا
آقای زائری اخیرا نوشته است کل مسئولین و کشور و همه و همه یک طرف باشند و مردم یک طرف، سمت مردمم. سوال ساده اینست که حق کجاست؟ ریشه بسیاری از اشکالات دیگر در همین جمله است. مثل موضوع حجاب که برای توجیه بی حجابی بین مردم مجبور شدند اصل الزام حجاب را منکر شوند.
علت اصلی این است که یارای چشم در چشم مخاطب کردن و حرف حق گفتن را ندارند، به هر دلیل؛ نمی گویم صرفا به جهت لایک و فالور است. این بزرگواران با کمال تاسف فرق تساهل را با مدارا اشتباه گرفتند. مدارا کردن، یعنی حق گفتن و اما زمانه را در نظر گرفتن. مدارا یعنی حق گفتن، ولی با مردم مدارا کردن. اما تساهل یعنی زمانه را دیدن و از حق گذشتن. یعنی به بهانه مردمداری، حق شکستن. از اولی مدارای با بدحجاب در می آید و از دومی انکار حجاب.
از این خبرها نیست با چهار تا کلیپ که روش کار شده کسی محبوب نمیشه .کسی که مدافعان وطن رو همه پای داعشی میدونه تکلیفش کاملا معلومه.بعد میگن آخوند انگلیسی نداریم.
آره ايشون محبوب جوانها شده اما كدوم جوانها؟ جوانهاي اهل دين و ديانت و ولايي و انقلابي گري يا جوانهاي مبتلا به انواع فسق و فجور و شرابخواري و جوانهايي كه به هر دليل با انقلاب و اسلام و ولايت مشكل دارن؟؟!
وانگهی همه افرادی که پیگیر صحبتهای ایشانند لزوما طرفدار ایشان نیستند بلکه میخواهند عمق گمراهی ایشان را مطلع شوند یا ببینند مخالف و موافقان ایشان چه حرفهایی برای گفتن دارند مثلا وقتی یک فردی در خیابان یک فرد مجهول را با صدای بلندفحش میدهد مردم اجتماع کرده و میخواهند ببینند ایشان از چه چیز ناراحت است یا به کی فحش میدهد معنایش این نیست که این همه جماعت طرفدار فحش دهنده هستند.
و هرهری مذهب ها که نه نمازونه غسل ونه روزه ونه کلا دین را دوست ندارند انجمن سگ بازهای مانتو جلو باز قلیونی براشون هورا می کشند فقط ببینید طرفداراش کیانند خود نشان حق یا باطل بودنشونه !!
متاسفانه این آقایون تمام مشکلات دولت (سوء مدیریت ،رانت و فساد بی تدبیری و......) را پای حکومت و نظام می گذارند و مخطبین این افراد که بیشتر قشر جوان هم میباشند، از انقلاب مایوس میکنند.( انشاالله به نتیجه کار خود بیشتر بی اندیشند)
وقتی می گویید در جامعه ای دموکراسی حاکم است یعنی حرف مردم. نه حرف مسئولین. چرا مغالطه می کنید؟!!!! اگر ادعا دارین که این جامعه دموکراسی است پس به مفاهیم آن عمل کنید....
کی باید عمل کند نظام ، انقلاب ،دولیت این ها هرکدام مقوله ای جدا هستند. و کارکرد مخصوص به خودشان را دارند در بحث دموکراسی اصل بحث اجرای دموکراسی به خودمردم برمی گردد که رئیس دولت انتخاب می کنند....
جناب آقای مهدیان، واقعا اظهارات شما در دفاع از کسی که صحبت از پیشرفت 400 ساله می کند جای تعجب و شگفتی دارد! انقلاب هر سطحی هم داشته باشد، هدف شکل گیری خود را نباید از دست بدهد. ما برای اسلام و پیاده شدن احکام اسلام انقلاب کردیم بنابراین در هیچ سطحی نباید شاهد تنزل دستورات اسلام باشیم. اما متأسفانه از اسلام واقعی که هیچ، از اسلام اول انقلاب هم فاصله گرفته ایم. پس پیشرفت نکرده ایم.
خیر عزیز من..
برای همینه که مردم سالاری دینی بجای دموکراسی مطرح شده است.
دموکراسی به معنای اتم آن در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.... و اتفاقا در مهد دموکراسی که کشورهای غربی هستند با انواع روشها و پمپاژ رسانه ای فریاد دموکراسی سر میدهند اما صاحبان قدرت رأی میآورند..
اقای مهدیان شما به جای قضاوت برو یک جلسه با زائری بزار حرفش را بشنو نقدش را به خودش بگو و اگر قانع نشدی و یا اگر قانع شدی بیا ما را هم در جهان اگاه کن و الا این دور از مسلمانی است که نقد یک طرفه را بزاری و افکار را جهت بدی بدون دانستن موضع واقعی فرد غائب
زیاد تند نرو...
آقای زائری در پستو حرف نمیزند که لازم باشد زانو به زانو با ایشان بنشینیم...
ایشان سالهاست که در فضای مجازی فعال است و سبک و سیاق و اصول فرکی ایشان روشن شده است
زائری فردی دلسوز و فعال است اما واقعیت این است که ایشان به این اشکالات مبتلا هستند... جای مسائل اصلی و فرعی را جابجا میکنند و مرزها را به درستی تشخیص نمیدهند... نه اینکه نمیتوانند تشخیص دهند بلکه به دلایل دیگر مواضعی میگریند که منتهی به بیراهه میشود
نشانه های مردم اخر زمان
چه خوب و درست فرموده مولای مان علی ع در مورد مردم اخر زمان بخصوص افرادی همانند ایشون
امیرالمومنین امام علی(ع) می فرماید: در آخر الزمان شیعیان ما این طور می شوند، همانند یک انبار آرد یا گندم یا جو که این انبار را آفت بزند؛ صاحب انبار این ها را بیرون می آورد و آن قسمت هایش را که آفت زده دور می ریزد و بقیه را داخل انبار قرار می دهد و این کار آنقدر ادامه پیدا می کند و استمرار پیدا می کند تا جایی که به اندازه چند لقمه غذا بیشتر از آن باقی نمی ماند. ریزش در زمان ظهور یک مسئله جدی است و جز با بصیرت و از خودگذشتگی فوق العاده نمی توان از فتنه های آخرالزمان عبور و برای نائب امام زمان(عج) سربازی کرد. نتیجه این فتنه این است که دوست و دشمن گم می شوند. خداکند که ما از ریزش شده ها نباشیم
جنابعالى اين پنج سطح رو از كجا آوردى بزرگوار ؟! چرا وقتى حرف حق ميشنويد فلسفه مى بافيد ؟! يعنى جنابعالى در انتقاد از انحراف ها و كم كارى هاى مسؤلين نظام و همچنين انحراف انقلاب از اهداف اوليه همين قدر ريز بين و نكته سنج تشريف داريد ؟! يا فقط توجيه ميكنيد ؟!
به نظر این حقیر: خطاب الهی در موضوع حجاب، مومنین و مومنات هستند و نه عامه مسلمانان، باستناد اینکه میفرماید: وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ . . .: سوره 24 آیه 31
و یا در آیه دیگر میفرماید: قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ : سوره 33, آیه 59
لذا از آنجائیکه بر اساس سوره 49, آیه 14 فرق است بین مومن و مسلمان ( قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا )حجاب برای مسلمان مومنه، واجب الهی و برای مسلمان غیر مومن(تابعین) الزام حکومتی است .
سلام عزیز گرانمایه منظور ایه از مومنین و مومنات اطلاق کلی به همه ادیان است اگر دقت بفرمایید حتی حجاب در دین یهود هم نهادینه شده است و مسیحیت هم قبل از تحریف به همین منوال بوده
مسلمان مومن، احکام را با دل و جان عمل مینماید و سایر مسلمان در حقیقت تابع و تحت قیومیت حکومت اسلامی هستند و لذا مجبور به رعایت احکام میباشند در حالیکه اعتقادی به آن ندارند!!.
منظور از مسلمان شدن ، دست برداشتن از شرک و بت پرستی است و نه ایمان آوردن. زیرا ایمان، امری اجباری نمیباشد: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ
« لا إکراه » می گوید اعتقاد دینی ، امری قلبی است ، بنا بر این با اکراه و اجبار حاصل نمی شود
اما از آن جا که کفر بزرگ ترین بزه و گناه است ، لذا در صدر منکرات قرار می گیرد و مورد نهی واقع می شود
پس گر چه در باره مراحل برخورد با بزه کفر ، مرحله سوم که اجبار فیزیکی باشد ، امکان ناپذیر است
اما مراحل اول و دوم نهی از منکر ، که واکنش منفی ، و زبانی ، باشد بجای خود هست
برای همین است که می بینیم خود پیامبر صلی الله علیه و آله هم امر به اسلام می فرمودند و هم نهی از کفر و هم تبعات کفر را بیان می فرمودند و ...
در رابطه با اندازه گیری گناه ها باید گفت که بزرگترین گناه شرک است: لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ (سوره 31, آیه 13). و اما اسلام از ریشه تسلیم است و کسی که اسلام میآورد یعنی تسلیم حکومت اسلامی میگردد. حال ممکن است ایمان داشته باشد و یا نه. اما ترک بت پرستی (شرک) اجباری است. لذا حضرت ابراهیم (هو سماکم المسلمین) بت ها را شکست و حضرت ختمی مرتبت(ص) هم چنین کرد. والسلام علی من اتبع الهدی.
اتفاقا امثال شماها با دفاع غیر منطقی خون به دل امام و رهبری کردید و توصیه می کنم اگر می خواهید به نظام و انقلاب کمک کنید لطفا خودتان فکر کنید و با منطق از خودتان چیزی بگویید و گرنه تأیید کورکورانه از مطلبی که نوشته شده و در آن از عدالت خواهی نگفته شده جای تأسف داره...
نام و مشخصات نویسنده متن ؟
ایشان در چه سطحی از تفکر قرار دارد ؟ من نوعی هم میتوانم هر چیزی بنویسم ولی دلیل ندارد بقیه آ« را بپذیرند لذا لازم است در خصوص نوشته بخصوص نقدها نام نویسنده مشخص باشد
عالی بود ، ایکاش تفصیل بیشتری می دادند خصوصا سطوح تحلیل انقلاب و نظام و ... را، واقعا اگر کسی تفاوتی بین این سطوح نبیند دچار اشتباهات و خطاهای راهبردی و استراتژیک خواهد شد. ممنون از مطلبتون