بهنظرم مقصر اصلی کسانی هستند که برای سینمای ما سیاستگذاری میکنند. ما تجربهای فوقالعاده و یک تحول عظیم از نوعی تفکر به تفکری دیگر را در ابتدای سینمای ایران داشتیم.
پولهای هنگفت سینما کجا و چگونه خرج میشود؟
داد فاطمه معتمد آریا هم از ابتذال در سینمای ایران درآمد/ نکاتی قابل تامل از رفتار بازیگران در پشت صحنه فیلمهای سینمایی
16 دی 1397 ساعت 9:22
بهنظرم مقصر اصلی کسانی هستند که برای سینمای ما سیاستگذاری میکنند. ما تجربهای فوقالعاده و یک تحول عظیم از نوعی تفکر به تفکری دیگر را در ابتدای سینمای ایران داشتیم.
گروه فرهنگ و هنر جهان نیوز: ابتذال در فیلم های کمدی اخیر در سینما کشور، داد افرادی همچون فاطمه معتمدآریا را هم درآورده است!
به گزارش جهان نیوز، معتمد آریا طی گفتگویی با خبرگزاری دولتی ایسنا گفته است: چطور میشود که امروز به چنین جایی میرسیم که وقتی سر درِ سینماها را نگاه میکنیم حتی اسم بعضی از فیلمها هم زننده و خجالتآور است؟ در فیلمها هم که به وفور شاهد رفتارهای ناشایست به اسم کمدی هستیم.
در ذیل بخش های از گفتگوی این بازیگر سینما را می خوانید:
*زمانی که پس از چند سال ممنوعیت، دوباره فعالیتم را شروع کردم. حدود پنج سال قبل وقتی به سینما برگشتم احساس کردم در این چند سالی که نبودم یک چیزهایی تغییر کرده که حداقل با من همخوانی ندارد. فکر میکردم مشکل از من است ولی پس از حضور در چند فیلم با پدیده جدیدی به اسم «اُتوریته بازیگر» مواجه شدم. میدیدم همه چیز به دست بازیگر افتاده، طوری که بازیگر میتوانست ساعتها عوامل را نگه دارد و سر صحنه نیاید یا تصمیم بگیرد دنبال کارهای شخصی خود برود و گروه فیلمبرداری ساعتها منتظرش بماند.
*بهنظرم اشکال کار از بازیگر نیست، اشکال از تفکر است؛ تفکری که بازیگر را انتخاب میکند؛ تفکری که فیلم را تهیه میکند؛ تفکری که فیلم را میسازد و تفکری که مجوز میدهد و از این نوع سینما حمایت میکند و تفکری که این نوع سینما را عرضه و پخش میکند، اینها معیوب هستند.
*من با سینمای تجاری مخالفتی ندارم و با سرمایهداری و سرمایهگذاری و سود در سینما هم نه تنها مخالف نیستم بلکه جذب سرمایه و سوددهی را موفقیت سینما میدانم ولی باید ببینیم سرمایهای که وارد این سینما میشود آیا میتواند و حق دارد روابط، محتوا و اندیشه فیلمسازی در این سرزمین را که نتیجه دهها سال تلاش انسانهای شریف و فهیم اعم از مدیر و دستاندرکار است بهواسطه سرمایه و پولش تغییر دهد؟ سرمایهگذاری که با کیفی پر از پول نقد درِ خانه بازیگری میرود تا از او بخواهد در فیلمش بازی کند و آنطور که او دوست دارد بازی کند یا پخش کننده و سینماداری که پیشاپیش لیست اسامی بازیگران و عوامل دیگر را برای کارگردان میفرستند تا حتما در فیلم باشند یا کارگردان را مجبور میکنند تا برای نمایش فیلمش اسم فیلم را تغییر دهد و اسمی را بگذارد که حتما معرف یک نوع لودگی و بیمایهگی باشد.
*این رفتارها بسیار فراتر از یک سرمایهگذاری و تجارت سالم است. این یک تفکر و نگاهی است که آمده تا مسیر و روابط و محتوا سینمای ایران را تغییر دهد. ممکن است گفته شود بالاخره این سرمایهگذاریها سبب ایجاد اشتغال برای اهالی سینما شده است ولی بهنظرم این هم واقعیت ندارد. ورود این سرمایهها اثری در بهبود شرایط زندگی و رونق کسب کار هزاران نفر از اهالی سینما نداشته و اکثریت عوامل تولید از کارگردان گرفته تا فیلمبردار و بازیگر و تدارکات و راننده و خدمات به سختی درگیر تامین خرج معاش و زندگی روزمره هستند، چون این سرمایهها اصلا وارد سینما نمیشوند یعنی به پیکره سینما تزریق نمیشوند. بله درست میگویند که هزینه ساخت فلان فیلم میلیاردها تومان بوده ولی این پول کجا خرج شده است؟ این بذل و بخششها و بریز بپاشها فقط برای خرید چند چهره و پر کردن ویترین و سردر سینما صرف میشوند و کمکی به اهالی سینما و دستاندرکاران نمیکنند، جز آنکه با بالا بردن غیر معمول و مصنوعی هزینههای ساخت و انحصاری کردن پخش فیلمها عملا کار فیلمسازی را برای جریان مستقل و متفکر سختتر کردهاند.
*از طرف دیگر این نوع سرمایهگذاری با نگاهی که به سینما دارد و با نوع تولیداتش علاوه بر تاثیرات مخرب بر ذائقه و سلیقه بیننده، به بهانه رونق گیشه و فروش بیشتر، فرهنگ و مناسبات دست چندم و جعلی هالیوودی مثل ستارهسازی و جار و جنجال و زرق و برق و ادا بازیهایی مثل فرش قرمز را وارد سینمای ایران کردهاند که هیچکدام ربطی به فرهنگ جامعه ما و شرایط دشوار اقتصادی مردم نداشته و سبب شکلگیری تصویری بیمایه و مرفه از سینماگران در اذهان شده و بهطور محسوسی از اعتبار و مقبولیت اهالی سینما در میان مردم بهعنوان یک قشر هنرمند کاستهاند.
*بهنظرم مقصر اصلی کسانی هستند که برای سینمای ما سیاستگذاری میکنند. ما تجربهای فوقالعاده و یک تحول عظیم از نوعی تفکر به تفکری دیگر را در ابتدای سینمای ایران داشتیم. پس چطور میشود که امروز به چنین جایی میرسیم که وقتی سر درِ سینماها را نگاه میکنیم حتی اسم بعضی از فیلمها هم زننده و خجالتآور است؟ در فیلمها هم که به وفور شاهد رفتارهای ناشایست به اسم کمدی هستیم. اگرچه تفکر را نمیشود و حق نداریم حذف کنیم ولی میشود انتخاب کرد. اینکه ما دستاندرکاران و مدیران و مسئولان سینمایی چه تفکری را انتخاب میکنیم بسیار مهم است. آیا بیهودگی و ابتذال را انتخاب میکنیم یا ترجیح میدهیم چیزی اشاعه داده شود که ضمن ایجاد شادی و خوشحالی برای مردم، ارزشهای انسانی را زیر سوال نبرد و به مخاطب و نیز به خودش توهین نکند؟
*پرداخت این دستمزدهای میلیاردی یا چند صد میلیونی با هدفهای معین فقط به عدهای معدود و انگشت شمار صورت میگیرد و ربطی به اکثریت قریب به اتفاق بازیگران یا عوامل دیگر ندارد، ولی تاثیری که در پشت صحنه و فضای کار میگذارد و فرهنگی که با خودش به فضای تولید میآورد و همانطور تصویری که از دستاندرکاران سینما به جامعه معرفی میکند، بسیار حتما قادر است و این اختیار را هم حتما بهمخرب است. بازیگری که چندین و چند دَه برابر کارگردان و در بعضی موارد بیش از نیمی از بودجه فیلم را دستمزد میگیرد او دادهاند که کار را تعطیل کند یا ساعت کار گروه را تعیین کند و اختیارات دیگر... تاکید میکنم این چرخه معیوب ربطی به شخص بازیگر ندارد مربوط به فرهنگی است که در سینما شکل گرفته است؛ فرهنگ و تفکر قدرتمند سرمایه سالاری که در حال سلطه بر سینمای متفکر و اندیشه سالار ایران است.
کد مطلب: 663799