گروه سیاسی
جهان نيوز، امیر حمزه نژاد: انتخابات زمینه ای برای بروز دوباره اختلافات جریان اصلاحات شده است؛ اختلافاتی که دوباره در کانال قدیمی و کهنه این جریان یعنی نحوه حضور در انتخابات یا شاید عبور از آن بارها از سمت و سوی کارشناسان سیاسی این جریان شنیده است. اصلاحات حالا خود را ورشکسته می بیند و با نگاه بازاری حجاریان سعی دارد با مطرح کردن مباحثی چون گذر از انتخابات و تحریم دموکراسی قیمت بیابند.
گروکشی از سوی جریانی که انبارش خالی است. تدبیری از روی درماندگی و استیصال این جریان که به خوبی می داند بدنه اجتماعی خود را به شدت به دلیل عملکرد ضعیف فراکسیون تکرار و شورای شهر تهران از دست داده است. تحریم انتخابات با این پیش زمینه صورت می گیرد که اصلاحات با ریزش آرا روبروست. حالا برخی از اصلاح طلبان بیان می کنند که می خواهند زمین بازی را ترک کنند تا شاید آبروی خود را حفظ کنند.
تبلیغات سیاسی بازهم راه حل اصلاحطلبان برای خروج از بحران مقبولیت است. حجاریان که به تئوریسین اول و البته رادیکال این جریان تبدیل شده، این موارد را مطرح کرده است. وی بیان می کند که «پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است. زیرا انتخابات بهمعنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است. اصلاحات صدقه بگیر نیست و اگر مکنت دارد، باید با اتکا بر آن به بازار سیاست برود. اگر پول بازار سیاست را نداشتیم، باید تلاش کنیم آن را کسب کنیم نه آنکه به هر جنس بُنجلی تن دهیم.»
اما قیمت گرفتن جریان اصلاحات به تبلیغات سیاسی و بازی و سناریوهای رسانهای نیست. راه غلطی که جریان اصلاحات از بدو حضور در صحنه سیاسی کشور یعنی دوم خرداد آنرا در پیش گرفته است ، ترمیم و پر کردن خلاءهای عملکردی با ابزار تبلیغات رسانهای خصوصا پروپاگانداست. این درحالی است که با نگاهی سطحی به عملکرد شورای شهر تهران و فراکسیون امید (تکرار) به خوبی مشاهده می شود که حتی بدنه دوآتیشه اصلاح طلب هم از کار این جناح راضی نیست.
حجاریان با چنین سناریوهای دسته چندی و کهنه و فرسودهای نشان داد که اکنون در اقلیت قرار دارد. در همین رابطه، موسوی لاری، در گفتوگو خود با ارگان حزب کارگزاران در واکنش به اظهارات حجاریان گفته است: «برخی معتقدند جامعه مخاطب اصلاح طلبان به سمتی که آقای سعید حجاریان و طرفداران عقیده ایشان هستند، گرایش دارند. یعنی گذر از انتخابات و گذر از شکل اصلاح طلبی انتخابات؟ من این را قبول ندارم. آنها نگاه اکثریت نیستند.»
البته کارکرد موسوی لاری و محمدرضا عارف در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات نیز در برور چنین روندی برای اصلاح طلبان بی اثر نبوده است. شورای سیاستگذاری اصلاحات دو لیست برای مجلس و شورای شهر تهران ارائه کردند که هردو با اقبال تهرانی ها روبرو شد اما بعد مشخص شد که این لیست ها به صورت رانتی و پولی بسته شده است.
در واقع همان بنجل فروشی که حجاریان از آن گلایه دارد و آنرا به حاکمیت نسبت می دهد، در جریان اصلاحات به عینه انجام شد. اصلاحطلبان بنجل فروشی کردند و حالا اعتبار خود را به نام بنجل فروش از دست دادهاند. در ادامه همین لیستهای رانتی و پولی عملکرد ضعیفی از خود نشان دادند، تنها در شهر تهران شورای اصلاح طلب آنقدر عملکرد غیرمطلوبی از خود نشان داد که طی 15 ماه 3 شهردار برای پایتخت منصوب شد که بی ثباتی شدید مدیریتی را در شهر تهران بوجود آورد.
فراکسیون امید هم که به فراکسیون تکرار معروف است که حاصل تکرار رئیس دولت اصلاحات و حمایت وی در انتخابات دوره دهم مجلس است؛ حواشی بسیاری داشته است، یکی از این حواشی که به شدت مردم را از مجلس ناامید کرد سلفی حقارت اعضای این فراکسیون با «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بود. با این شرایط شاهد اضمحلال چندسویه عملکردی در اصلاح طلبان بودیم.
از یک طرف سناریوچینیهای تئوریسینهای سیاسی سبب سیاسی کاری صرف رادیکال در عملکرد اصلاح طلبان شده است، از سوی دیگر شورای عالی این جریان سیاسی لیست های پولی و رانتی به مردم ارائه دادند که به قول خود اصلاح طلبان شامل افراد دسته چندمی می شد که عملکرد ضعیف بعضا پرحاشیهای در مجلس داشتند. از سوی دیگر احزاب هم با سهم خواهیهای سیاسی بیشتر از پیش سبب شدند تا عملکرد اصلاح طلبان در این دو نهاد دموکراتیک سیاسیتر شود. چه در مجلس شورای اسلامی و چه در شورای شهر تهران که انتخاب شهردار در آن کاملا حزبی و سیاسی بود، این نکته به وضوح دیده می شود.
ساختار اصلاح طلبی کم کم سبب بی عملی و ضعف عملکردی اصلاح طلبان در سه حوزه شخصیت ها و مسئولان، برنامهریزی و مواضع شد و حالا اختلافات در این جریان حاکم شده است که ساختار دموکراتیک نظام را تحریم کنند یا خیر. به هر جهت اصلاحات باز به دوراهی خاصی گرفتار آمده است؛ دوراهی که به نوعی تکرار تاریخ پس از تکرار اشتباهات برای این جریان سیاسی است.