اصلا باید همیشه اینجور باشند
یادش بخیر تو مرکز آموزش خاتمی سرباز بودیم یه شب فرمانده پادگان که سردار بود و جانباز سرزده و تنها با رانندش اومد تو سلف به تک تک بچه ها سر میزد و هر کسی میگفت غذاش بده قاشقشو میگرفت و با همان قاشق کمی غذا میخورد تا بفهمه آیا غذا مشکل داره یا نه واقعا بی ریا بود نه کس دیگه ی همراهش بود و نه کسی عکسی گرفت، بنده خدا نصف. بدنش به دلیل جراحت جنگی فلج بود، خدا حفظش کنه.