واقعا ایران۹۷ شبیه كدام سالهای تاریخی است؟ یكی از راههای پاسخ به این سوال مقایسه وضعیت ژئوپلتیك است؛ یعنی وضعیت قدرت در گلوگاههای قدرتساز.
جهان نيوز - دکتر کمیل خجسته: از كتاب داستان سیستان امیرخانی 16 سال میگذرد. كتاب پرفروش و جذابی درباره سفر رهبر انقلاب به استان سیستان وبلوچستان كه پر از اطلاعات دست اول از آن سفر بود. داستان سیستان با یك مقدمه شروع میشد كه شامل گفتوگو و مجادله نویسنده با دوستش بود كه دوستش او را از این سفر حذر میداد با این جمله كه «بهمن 57 ساواكی شدی.» و الان با این اوضاع و احوال و اینكه آخر كار حكومت است چرا خودت را چسباندی به حكومت و الخ...
این روزها هم گاهی از این حرفها شنیده میشود. ماههای قبل بیشتر و امروز كمتر. اما واقعا ایران۹۷ شبیه كدام سالهای تاریخی است؟ یكی از راههای پاسخ به این سوال مقایسه وضعیت ژئوپلتیك است؛ یعنی وضعیت قدرت در گلوگاههای قدرتساز.
جابهجایی قدرت در منطقه خاورمیانه بعد از حضور صد ساله انگلیس در آن در دهه 20 و30 شمسی رخ داد. اولین نشانههای این جابهجایی مربوط میشود به سال 1326 شمسی. آنجا كه قوام با تشویق و حمایت جورج آلن سفیر آمریكا قرارداد نفت شمال روسیه را فسخ كرد و این فسخ اگرچه به سود انگلیس هم بود، اما این هشدار را داشت كه در ایران یك قدرت جدید دیگر در حال ظهور است كه میتواند روزی به نفت جنوب هم كار داشته باشد. اینقدر این موضوع برای انگلیسیها حساس بود كه آنچنان شلوغش كردند كه دست آخر قوام وادار به استعفا شد. اما دیگر خورشید برای انگلستان در حال غروب بود.
انگلستان هرچند از فاتحان جنگ دوم بود اما آنقدر از درون ضعیف شده بود كه دیگر توان حفظ امپراتوری خود را نداشت. آنقدر این وضعیت وضوح داشت كه چرچیل بارها گفته بود من نخستوزیر نشدهام كه شاهد اضمحلال امپراتوری بریتانیا باشم و با پایان جنگ دیگر حفظ مستعمرات به شیوه قدیمی ممكن نبود. هند در همان سال 1326 از دستشان رفت. بعد از آن هم بعد از كودتای
28 مرداد 32 ایران با آن نفت و تنگه هرمزش از چنگ انگلستان خارج شد و در چنگ آمریكا افتاد. هر چقدر از این دوره میگذرد انگلستان سرزمینهای بیشتری مانند بحرین، امارات و... را از دست میدهد و مناطق ژئوپلتیك بیشتری در اختیار آمریكا قرار میگیرد. با قرار گرفتن ارتش پهلوی در قالب كلاه آبیها در بلندیهای جولان امنیت اسرائیل در سرزمینهای اشغالی تامین شد. و اینگونه است كه آمریكا بنا به اسناد و گزارشهای استراتژی امنیت ملی آمریكا سه هدف تامین نفت، تسلط بر حوزه نفتی خلیجفارس و امنیت اسرائیل را برای خود تامین میكرد.
و حالا این سالها شبیه همان سالهای خروج انگلستان از مناطق ژئوپلتیك و جایگزینی آمریكا در آن است. با این تفاوت كه این بار این آمریكاست كه دارد از این نقاط خارج میشود و این مردم منطقه هستند كه به جای آن مینشینند. از روزی كه انقلاب اسلامی، ایران را از چنگ آمریكا نجات داد و تنگه هرمز در دست سبزپوشان سپاه قرار گرفت تا امروز كه دیگر نهتنها ناوهای آمریكایی در خلیجفارس نیستند، بلكه عراق با حشدالشعبیاش منهای آمریكا شده و معادلات سوریه بدون آمریكا حل میشود و از طرف دیگر موشكهای ایرانی از همان جایی كه قبلا كلاه آبیهای پهلوی بودند بلندیهای جولان اشغالی را موشكباران میكنند. آمریكا روزبهروز از اهداف سهگانه مطرح شدهاش دور میشود و ایران در حوزه امنیت، سیاست و دفاعی روزبهروز پیش میرود. حربه اقتصاد و تحریم نفتی آخرین تلاشهای آمریكاست تا دهه 1330 دوباره در منطقه تكرار نشود.
منبع:جام جم