باید از دوران مدرسه و دبیرستان نسبت به فرهنگ و آیین و دین در محصلان جوان حساسیت و علاقه ایجاد کرد؛ البته بهصورت صحیح و حسابشده نه شعاری و بیاساس و پایه.
نقدی بر فضای فرهنگ و آموزش عالی کشور
از «فرهنگ» غافل شدهایم
مهدی گلشنی
17 آبان 1397 ساعت 20:54
باید از دوران مدرسه و دبیرستان نسبت به فرهنگ و آیین و دین در محصلان جوان حساسیت و علاقه ایجاد کرد؛ البته بهصورت صحیح و حسابشده نه شعاری و بیاساس و پایه.
جهان نیوز - دکتر مهدی گلشنی: دغدغهای که در گذشته درمورد پرورش علمی و اخلاقی دانشجویان وجود داشت، امروز کمرنگ شده است. بخشی از استادان ما امروز درگیر شغل و مقام دانشگاهی و تالیف مقالات علمی برای ارتقای جایگاه استادی خود شدهاند و بهنوعی وظایف تربیتی و پرورشی را تا حد زیادی به فراموشی سپردهاند. بنده بیش از 48 سال است که در دانشگاهها و سیستم آموزش عالی ایران حضور دارم و در این راستا تاکید میکنم که در گذشته وضعیت ما اینچنین نبوده است. امروز چون از «فرهنگ» غافل شدهایم، فقط آموزش در دانشگاههای ما حاکم شده است، بنابراین از بحث «پرورش» بهصورت کامل غافل شدهایم. من مقالهای را در سال 1363 تالیف کردم –آن زمان از ستاد انقلاب فرهنگی استعفا داده بودم و فقط در کمیتههای شورا عضویت داشتم- در آن مقاله توضیح داده بودم که ما در بحث «پرورش» غفلت داریم و در محیطهای دانشگاهی ما به این بحث مهم توجه نمیشود و فقط در پی گسترش «آموزش» هستیم. در گذشته همانطور که استادان رعایت احترام یکدیگر را میکردند، برای دانشجویان هم ارج و قرب بسیاری قائل بودند و دانشجویان هم کاملا مراعات شأن استادان را میکردند؛ اما امروز این مساله با کاستیهای فراوانی مواجه شده است.
غفلت از «فرهنگ»
امروز بهعنوان مثال برخی استادان فیزیک ما احساس میکنند که اینشتین زمانه هستند؛ لذا یک نوع حالت استکباری در دانشگاه حاکم شده است که بهنظر بنده علت اصلی این مساله غفلت از «فرهنگ» است. همه فکرها به سمت غرب است و بهنظرم هویت ملی و مذهبی ما تضعیف شده است. به یکی از مدارس تیزهوشان کشور برای سخنرانی دعوت شده بودم؛ بعد از سخنرانی خواستم از دانشآموزان پرسیده شود که اساسا چرا درس میخوانند؛ معلمان جواب من را ندادند چون چند دانشآموز در آنجا حاضر بودند. بعد از جلسه هنگام ناهار، باز این مساله را با دبیران آن مدرسه در میان گذاشتم؛ چون کسی از دانشآموزان حضور نداشت، بیان کردند بخش زیادی از دانشآموزان تیزهوشان به این دلیل درس میخوانند تا بعد از ورود به یکی از دانشگاههای معتبر داخل کشور، از ایران خارج شوند؛ این مساله نشاندهنده این مهم است که احساس تعلق به کشور در نسل جدید کمرنگ شده است. بهنظر من دلیل اصلی آن، ضعیف بودن یا اصلا نبود توجه به بحث پرورش دانشآموزان و دانشجویان در مدرسه و دانشگاه است. در دولت توجه لازم به مدارس و دانشگاهها وجود ندارد. ما حتی به فارغالتحصیلان خودمان هم توجهی نداریم که در آینده اینها چه شغلی خواهند داشت و به چه صورت از تخصص آنها {در آینده} استفاده خواهد شد. اینها همه معضلاتی است که نتایج آن بهخوبی امروز قابل رویت است. البته مسئولان هم در آنچه گفته شد بسیار مقصرند؛ بهخصوص مسئولان آموزش عالی کشور، چون تا امروز شایستهسالاری در حوزه آموزش عالی کشور حاکم نبوده است. هرکسی که با مسئولان در این حوزه ارتباط داشته برای مصادر مختلف آن بهکار گرفته شده است. بهنظر بنده این روند قابل ادامه نیست و باید اصلاح شود؛ اما مسئولان از این مساله غافل هستند و اینگونه مسائل برای آنها تبدیل به یک امر عادی شده و هرچه هم به آنها تذکر داده میشود، تاثیری ندارد.
مهارتمحوری محصلان علوم انسانی
امروز مهارتمحوری و پرورش مهارتها در دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهها اهمیت بالایی دارد. در حوزه علوم انسانی هم در کنار رشتههای فنی و مهندسی و پزشکی، باید شرایط مهارتمحوری دانشجویان را فراهم آورد. در این حوزه باید به مدد دانش دانشجویان و فارغالتحصیلان این حوزه، فرهنگسازی پیشرفته و درست در کشور انجام شود، این امر مستلزم مهارتمحوری در این شاخه از علوم خواهد بود. البته تا امروز این مساله بهدرستی اتفاق نیفتاده و معتقدم اصلا فرهنگسازی درستی در کشور صورت نگرفته است.
بسترسازی برای اقدامات فرهنگی
اما برای این مهم در مرحله اول باید معلمان دبیرستان و استادان دانشگاه را بهدرستی تامین مالی کنند تا بهدلیل مشکلات معیشتی مجبور نباشند در چند شغل غیرمرتبط کار کنند. همچنین باید از دوران مدرسه و دبیرستان نسبت به فرهنگ و آیین و دین در محصلان جوان حساسیت و علاقه ایجاد کرد؛ البته بهصورت صحیح و حسابشده نه شعاری و بیاساس و پایه. الان در غرب و بسیاری از کشورهای دنیا این اتفاق میافتد و همه آنها به هویت ملی خود افتخار میکنند. بنده متاسفانه در طول این سالها عرق و احساس علاقه به هویت ملی را در جوانان نمیبینم یا اینکه بسیار کمرنگ میبینم. مثلا در کشورهایی چون چین، کره یا ژاپن، عرق ملی جوانان بسیار بالاست، اما در کشور پهناوری مثل ایران با این سابقه فرهنگی و تمدنی و با این عظمت و گستردگی، متاسفانه بسیار کمرنگ است. در یک برنامه از عدهای جوان پرسیده شد مصراع «سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز» از کیست؟ کسی جوابی نداد! یا از عدهای جوان پرسیده شد که همسایگان شرقی ایران چه کشورهایی هستند؛ متاسفانه فقط یک نفر از آن جمع توانست نام یک کشور شرق ایران را بر زبان جاری کند؛ اما وقتی میپرسیم که در فلان کشور اروپایی یا آمریکایی چه خبر است، بلافاصله پاسخ میدهند! متاسفانه این حاصل توجه بیش از حد نسل فعلی به غرب و غافل بودن آنها از فرهنگ و تمدن عظیم ایرانی و اسلامی است که باید برای آن فکری کرد و چارهای اندیشید.
گلایههایی که جدی گرفته نمیشوند
اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی بهدرستی فضای فرهنگی و دانشگاهی کشور را رصد میکرد؛ اقدامات جدیتری صورت میگرفت؛ بهنظر من رصد اطلاعاتی درستی در این زمینه از طرف شورا صورت نمیگیرد و در نتیجه اطلاعات صحیحی از وضعیت فرهنگی و سیستم آموزش عالی کشور نزد اعضای این شورا وجود ندارد. شایسته است افرادی از طرف این شورا بهصورت منظم در دانشگاهها حضور داشته باشند و فضای فکری، آموزشی و تربیتی دانشگاهها را بهصورت خاص و اتمسفر فرهنگی کشور را بهصورت عام، رصد و بررسی کنند. گاهی بنده گزارشهای جدی از وضعیت فعلی را در شورا ارائه کرده و گلایههای اساسی خود را از این وضعیت مطرح کردهام، ولی جدی گرفته نشده است. باید هرچه زودتر برای این وضعیت فکری کرد، چون در غیر این صورت در آینده با مشکلات جدی مواجه خواهیم شد.
منبع:فرهیختگان
کد مطلب: 650608
آدرس مطلب: https://www.jahannews.com/news/650608/فرهنگ-غافل-شده-ایم