به گزارش
جهان نيوز، اسماعیل گرامیمقدم، فعال اصلاحطلب و سخنگوی حزب اعتماد ملی طی یادداشتی در شماره شنبه گذشته روزنامه آرمان امروز پیرامون رئیسجمهور روحانی نوشته است:
اظهارات اخیر برخی دولتمردان از وجود اختلاف در کابینه حکایت دارد. زیرا پس از اظهارات معاون اول رئیسجمهور مبنی بر عدم اختیار در تغییر منشی خود، رئیس دفتر رئیسجمهور وی را شخصیتی تاثیرگذار و مرد دوم دولت معرفی کرد. در این راستا باید اذعان کرد، این صحبتها بیشتر شبیه شوخی است، چرا که اگر آقای جهانگیری نفر دوم دولت بود باید اثر خود را در ترکیب و برنامههای دولت میگذاشت. در حالی که از زمان شروع به کار دولت دوم آقای روحانی که آقای جهانگیری در مقام معاون اولی قرار داشته بیشتر توجه رئیس جمهور به تیم مجموعه دفتر بوده که تقریبا تمام چیدمان دولت را در انحصار خود درآوردند.
او همچنین میافزاید:اگر به روسای ستاد –انتخاباتی روحانی در- 31 استان کشور مراجعه شود و مورد پرسش قرار گیرند مشخص خواهد بودکه گلایهمند هستند. این در حالی است کهروسای ستاد 28 استان از نیروهای اصلاحطلب بودند و آنها بودند که مردم را به صحنه آوردند نه اقلیت منتسب به یک حزب ناشناخته که پیروزی آقای روحانی را از آن فعالیت خود میدانند. اینها همان افرادی بودند که برای آقای روحانی حتی گیوههای خود را نیز بالا نکشیدند، اما اصلاحطلبان ماشین انتخاباتی و سرمایه اجتماعی خود را در طبق اخلاص قرارداده و از آقای روحانی حمایت کردند.
گرامیمقدم در ادامه با اشاره به جهانگیری و اظهارات جنجال برانگیز او تصریح کرده است: «قطعا آقایجهانگیری نیز معتقد است که از زمانی که این مواجهه با وی آغاز شد باید از دولت کنارهگیری میکرد. وی نباید بر مسندی بنشیند که اختیار عملی در آن ندارد. اگر تلاشهای وی در راستای به سرانجام رسیدن برجام فراموش نشود، اما تاریخ فراموش نخواهد کرد که رئیسجمهور با سرمایه اجتماعی و قابلیتها و توانمندیهای یک جریان سیاسی به نام اصلاحات بر سرکار آمد، اما صرفا از آنها استفاده ابزاری شد. رئیسجمهور هر اندیشه و نگاهی به آینده داشته باشد، نمیتواند مطالبات مردم در حوزه اصلاحطلبی را توجیه کند. این رویکرد منجر به بداخلاقی میشود که اثر آن در دولتهای آینده بروز خواهد داشت و ائتلافها را شکنندهتر و جریانها را نسبت به هم بیاعتماد خواهد کرد. جامعه با آگاهی بالا تشخیص خواهد داد که قطعا پاسخگوی شرایط فعلی نه اصلاحطلبان که آقای رئیس دولت خواهد بود. قطعا سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان حفظ خواهد شد و با نگاهی ژرف و عمیق ائتلافهای آینده مسیر خود را در راستای ادامه اندیشههای اصلاحطلبی ادامه خواهند داد.
»
*درباره اظهارات گرامیمقدم بیان چند نکته ضروریست:
یکم: آقای جهانگیری همان اختیارات کم یا زیادی که در دولت اول رئیسجمهور روحانی داشته را در دولت دوم نیز داشته است. اما سؤال اینجاست که چرا او و اصلاحطلبان که گویا جملگی آهنگ «عبور از روحانی» را دارند؛ حقیقت را به مردم نمیگویند و به جای پذیرش مسئولیت در عملکرد و کارنامه روحانی، اینطور وانمود میکنند که روحانی به یکباره عوض شده و آنها هم در وضع موجود نقشی نداشتهاند؟!
ضمن اینکه لازم به یادآوری است که معاونین اول در هیچ دولتی هرگز اختیار جابهجایی وزیران را نداشتهاند و حتی یکی از فعالان اصلاحطلب زمانی در این زمینه تأکید کرد که سمت معاوناولی یک سمت تشریفاتی است.
دوم: اینکه 28 رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در دوره انتخابات، اصلاحطلب بودهاند؛ بیشتر از آنکه بیانگر وظایف روحانی باشد، بیانگر وظیفه اصلاحطلبان در قبال مردم و ضرورت پاسخگویی نسبت به وضع موجود است.
آنها اگر هم انتقادی به دولت داشتهاند، این انتقاد در قالب 4 سال اول رئیسجمهور روحانی شکل گرفته است. اما چرا در دولت دوم نیز از او حمایت کردند و حتی شور و حرارت بیشتری نیز به خرج دادند؟!
بدیهیست که این سابقه، پوشاننده بهانههای موجود است و چپها نمیتوانند و نباید با بهانههای کودکانه از مسئولیت عملکرد دولت شانه خالی کنند.
سوم: جهانگیری پس از 5 سال معاون اولی در دولت روحانی؛ بماند یا برود اما بایستی پاسخگوی وضع موجود باشد.
به زعم برخی تحلیلگران، او و دوستانش از آنجا که برای روحانی «کاندیدای پوششی شدند»، گفتند ما «فدائیان روحانی» هستیم و اظهار کردند که ما روحانی را تضمین میکنیم[3] بیشتر از روحانی در قبال وضع موجود مسئولیت دارند و بایستی به مردم بگویند که چرا رأی آنها در 2 دوره متوالی، منجر به بروز مشکلات فعلی شده است؟
و چهارم: جمله گرامیمقدم مبنی بر اینکه «جامعه با آگاهی بالا تشخیص خواهد داد که قطعا پاسخگوی شرایط فعلی نه اصلاحطلبان که آقای رئیس دولت خواهد بود. قطعا سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان حفظ خواهد شد» یک تحلیل غلط از جانب یک شخص بیشتر نیست.
چه اینکه اولا کسان مختلفی از اصلاحطلبان مؤکداً بیان کردهاند که خوب و بد روحانی به پای جریان چپ نوشته شده و پایگاه اجتماعی این جریان خاص سیاسی نیز در معرض تزلزل گستردهای قرار گرفته است.
و ثانیا گرامی مقدم راه خیلی سختی را برای انکار نقش خود و دوستانش در وضع موجود، پیش رو دارد...
آنها باید دست به یک «سندسوزی بزرگ» بزنند و دهها سند مکتوب و مولتیمدیای حک شده در دیدگان مردم مبنی بر ابراز ارادت اصلاحطلبان و تقلای آنها برای تکرار وضع موجود را از بین ببرند.
آقای گرامیمقدم حتما به یاد دارد این صحبتهای الیاس حضرتی، همحزبی متبوعش را که میگفت ما اصلاحطلبان برای انتخاب روحانی هیچ شرطی نداریم!
معالوصف اما باید اشاره کرد که تأثیری رفتارهایی مثل «تَکرار میکنم» خاتمی! و نقش آن در شکلگیری و ایستایی وضع موجود، هرگز و با هیچ سوزاندن و ورق پارهکردنی از ذهن مردم محو نخواهد شد.
این نکته را هم رندانه بایستی اشاره کرد که اصلاحطلبان نه تنها بایستی در یک مأموریت غیر ممکن، نقش خود در دولت روحانی را انکار کنند بلکه نقش خود در شهرداری تهران را نیز بایستی به هر نحو ممکن از بین ببرند!
منبع: مشرق