توصیه استاد انصاریان: یک سری سؤالات را از خدا نپرسید!
سه شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۴۶
کد مطلب: 645396
یکسری از سؤالات را از خداوند نپرسید!
استاد انصاریان ادامه داد: یکسری از سؤالات را از خداوند نپرسید که اگر پرده از روی پاسخش برداشته شود، جز رنج و ناراحتی برای شما محصولی ندارد و خدا هم دوست ندارد شما ناراحت شوید. جالب است که دقیقاً چنین آیه ای در قرآن آمده، سراغ سؤالاتی که نتیجه اش ناراحتی خود شماست نباشید، سؤال باید عاقلانه، حکیمانه و عالمانه باشد.
استاد حوزه به قدرت خداوند در خلقت انسان اشاره و خاطرنشان کرد: ما هر چه در اسما و صفات می گردیم می بینیم هیچ جا بوی نقص، کمبود، ظلم و ستم استشمام نمی شود که مچ گیری کنیم. از هر دانشمند با انصافی بپرسید که کل ترکیب وجود شما را تعریف عالمانه کند، جواب می دهد: در اصل آفرینش شما جلوه های اسما و صفات از جمله حکمت الله، ارادت الله، قدرت الله، علم الله، رحمت الله، احسان الله، عدل الله، رزق الله و... به کار رفته است.
اگر خداوند فقط بخش حکمت وجودتان را بگیرد، از انسان چیزی باقی نمی ماند
وی افزود: اگر یک کسی قدرت داشته باشد بخش حکمت الله را از ساختمان وجود شما بگیرد، یک کارخانۀ ناقص باقی می ماند که در این دنیا یک لحظه هم نمی توانید زندگی درستی داشته باشید. مثلاً شخصی بتواند رطوبت بینی ات را بگیرد و بینی ات خشک شود، نرمی گوشت را بگیرد و این گوشت استخوان شود، دیگر حالت غضروفی نداشته باشد، امشب که می خوابید، در اولین غلتی که می زنید، گوشت می شکند و از کله ات جدا می شود. اگر خداوند فقط بخش حکمت وجودتان را بگیرد، از شما چیزی باقی نمی ماند.
نویسنده کتاب «عناصر شخصیت انسان» در مورد خلقت بی نظیر انسان گفت: خداوند با ارادۀ حکیمانه اش، با قدرتش، با رحمتش، با احسانش، با لطفش، با خبیر بودنش، خاک را هل داد، به خاک جنبۀ نباتی و جنبۀ حیوانی یعنی حیات بالاتر از نباتی داد تا این خاک نباتی حیوانی را به صلب پدر و رحم مادر رساند، این دو را به اسپرم و اوول تبدیل کرد، یکی در صلب پدر و دیگری در رحم مادر؛ این دو را در تاریک خانۀ رحم مادر با یکدیگر آشتی داد، این نطفه را علقه، مضغه، استخوان بندی و گوشت بندی کرد؛ خداوند در قرآن مجید می فرماید: آخرین مرحلۀ خلقتش را ادامه دادم که تبدیل به یک انسان کامل در رحم مادر شد و به خلقت خود گفت: «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِين» (مؤمنون، 14).
مراقب باشیم شیطان ما را داخل گونی نکند!
وی اظهار کرد: مراقب باشیم شیطان ما را داخل گونی نکند، دَر گونی را ببندد و بعد در جهنم باز کند و ما را بیرون بیاندازد. شیطان خیلی ها را داخل گونی کرده است. هشت میلیارد جمعیت در کرۀ زمین است، غیر از شیعۀ مؤمن عاقل دانا. به قول ائمۀ ما عده ای تنها نامشان شیعه هست «لا یبقی من الاسلام الا اسمه»، ولی شیعه نیستند.
وی با بیان اینکه شیعیان متدین، فهمیده و عاقل، فریب مکتب ها، شرق و غرب، ماهواره ها و بی دین های داخلی و خارجی را نمی خورند، تصریح کرد: امروز بسیاری از مردم در ایران و هم در خارج خواب هستند، نمی شود بیدارشان کرد، خیلی از افراد هم دین ندارند. اگر آدم برود سراغ ایشان بیدارشان کند، چه چیزی به آنها بگوید؟ اصل را قبول ندارند، ما برویم پنج صبح بیدارشان کنیم و بگوییم نزدیک خانۀ شما روضه است؟ بگوییم دهۀ سوم محرم است؟ می گوید: من اصل خدا و پیغمبر و قیامت را قبول ندارم، تو آمدی می گویی بیا روضه برویم؟!
تصویری از درهای بهشت و جهنم
استاد انصاریان گفت: خداوند در سورۀ اعراف می فرماید: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِين» تو و آنهایی که از تو پیروی کردند هفت طبقه را به خودم قسم پر می کنند، هفت طبقه را که پر می کنند، «وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِين » (واقعه، 14) یک مشت شیعۀ عاقل دانای فهمیده می ماند که طبق آیات قرآن کریم اهل بهشت هستند، امیرالمؤمنین(ع) می فرماید بهشت مثل جهنم طبقه طبقه روی هم نیست، بهشت ها هشت دَر سطح صاف است. این بهشت هایی که در سطح صاف است، طول و عرضش برای احدی در این عالم روشن نیست. نوشته اند که قدرت پرواز جبرئیل از همه بالاتر است، ائمۀ ما فرمودند یک بار جبرئیل به پروردگار گفت: به من اجازۀ پرواز می دهی که این بهشت را بپرم و مساحتش را ببینم؟ خطاب رسید: بپر، ولی باید قدرت پرشت را چند برابر کنی. گفت: به عنایت و قدرت ملکوتی خداوند؛ نهصد هزار برابر قدرت پرشش را بالا برد.
وی افزود: قرآن مجید قبل از اینکه این قدرت را بالا ببرد، از او تعبیر به «شَدِيدُ الْقُوى» کرده و گفت: بپر. طول را شروع کرد به رفتن، نهصد هزار سال ـ به سال های آنجا، نه به سال های دنیا ـ پرید و پرسید: اندازۀ لازم را رفتم؟ خطاب رسید: نه، باز هم برو. جبرئیل نهصد هزار سال دیگر هم رفت، به همان سال های آنجا که اگر من برای شما یک بخشی از آن را محاسبه کنم، واقعاً عقل را مات می کند. به جبرئیل خطاب رسید: یک سفر دیگر برو، به سفرهای آنجا، سه تا نهصد هزار سال شد. سه تا نهصد هزار سال با نهصد هزار برابر قدرت پرش، گفت: چقدرش را رفتم؟ یکی از خادمان بهشت سرش را آورد بالا و گفت: از ناحیه ای که دست من است، هنوز بیرون نرفتی. گفت: خدایا من را برگردان، این طور که معلوم است تا قیامت اگر راه برویم، طول یک بهشت تو را هم نمی توانیم برویم.
بهشت را با تحقق دادن هدف خدا از خلقتتان به دست آورید
استاد انصاریان با بیان اینکه یقیناً شما را بهشت می برند، شک نکنید، گفت: پیغمبر اسلام(ص) می فرماید: کسی که در بهشت محل اسکان کمتری نصیش شده، جای زندگیش از کل کرۀ زمین بیشتر است. این بهشت را با تحقق دادن هدف خدا از خلقت ما در مدت زمان چهل یا پنجاه سال می توان به دست آورد. خداوند می فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُون» (ذاریات، 56) من شما را خلق کردم که شما در این عالم خرج خودم شوید، مواظب خودتان باشید، دشمن شما و دشمن من، شما را داخل گونی نکند سرش را ببندد و در جهنم باز کند، آنجا که شما را انداخت، بیایید بیرون و ببینید تمام درهای نجات به روی شما بسته است.
منبع: حوزه
۱۱۱
در رابطه با بازنشستگان كه محكم و پا برجا صندلي رياست ترك نمي كنند هم مطالبي و توصيه بفرماييد
بهشت و جهنم نهایت هدف خداوند نیست، هرچند که همین دوری از جهنم و رفتن به بهشت کار هر کسی نیست، زحمت می خواهد؛ اما خداوند یک پاداش ویژه برای دوستانش در نظر گرفته که لازم است علاوه بر دوری از جهنم و رفتن به بهشت که اساسا فهم ما به عظمت آن نمی‌رسد، به آن هدف والا هم برسیم و آن معرفت خودش است. لذا در تفسیر ابن عباس برای آیه «ماخلفت الجن والانس الا لیعبدون» آمده: «او لیعرفون» یعنی برای آن که مرا بشناسند. شناخت خدا هم از طریق شناخت نفس است که حضرت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربّه»؛ ترک محرّمات و انجام واجبات به طور جدّ و مراقبه، ابزارهای کسب معرفت باطنی و قلبی است. متاسفانه نهایت همّت ما اینه که حداقل به جهنم نریم و در بهشت یه جایی به ما بدهند! در حالی که نفس ناطقه ما این پتانسیل بسیار عظیم را دارد که مراتب باطنی بسیار بزرگی را طی کرده و به معرفت نفس، معرفت امام(علیه‌السلام) و معرفت حق برسد که آنجا دیگر فنای فی الله است. نوادر اهل علم توانستند این مسیر را طی کنند؛ نظیر امام خمینی(ره)، آیت الله قاضی، علامه طباطبایی، علامه طهرانی، آیت الله ملاحسینقلی همدانی، آیت الله میرزاجواد آقا ملکی تبریزی، علامه حسن زاده آملی(حفظه الله)و امثالهم؛ بیائیم ما هم فارغ از تمام دشمنی های شیطان و نفس، مراتب باطنی رو طی کنیم و آن با مبارزه با نفس امکانپذیر است که فرمودند: دشمن ترین دشمنان نفس تو است که بین دوپهلویت قرار دارد!! «اعدی عدوّک نفسک التی بین جنبیک»؛ یعنی از داعش و آمریکا و... که دشمنان بیرونی هستند، دشمن ترین دشمنان نفس خود ما است؛ فتامل فیه...
پاسخ به سوالات رو فقط و فقط فلسفه و عرفان اسلامی میده، ولی متاسفانه برخی آقایون چون مخالف فلسفه و عرفان هستند و فقط فقه و اصول رو پاسخگو می دونن، از پاسخگویی به شبهات روز عقیدتی عاجزند و لذا صورت مساله رو پاک می کنند. در حالی که در آثار امام و رهبری و علامه طباطبایی و علامه طهرانی و علامه حسن زاده و امثالهم که خوشه چین فلسفه ملاصدرا و عرفان ابن عربی هستند، برای همه سوالات مختلف دلیل و پاسخ وجود دارد.
فلسفه و عرفان!؟
این دوتا رو گذاشتی کنار هم!؟
بعد به نظرتان فقه و اصول خالی از فلسفه است!؟
آخه کدوم آخوندی خواسته سوال عقیدتی رو با فقه جواب بده؟ اصلا فرق اصول عقاید رو با فقه و اصول میدونی؟!
نه عمو! به این سادگیها هم که شما یه سری عبارات رو کنار هم چیدی نیست!
همان حضرت امام و حضرت علامه را که نام بردی علاوه بر کلامی، فقیه و اصولی هم بودند!
البته علم کلام با اونی که شما فکر میکنی فرق میکنه!
این دوتا رو گذاشتی کنار هم!؟
بعد به نظرتان فقه و اصول خالی از فلسفه است!؟
آخه کدوم آخوندی خواسته سوال عقیدتی رو با فقه جواب بده؟ اصلا فرق اصول عقاید رو با فقه و اصول میدونی؟!
نه عمو! به این سادگیها هم که شما یه سری عبارات رو کنار هم چیدی نیست!
همان حضرت امام و حضرت علامه را که نام بردی علاوه بر کلامی، فقیه و اصولی هم بودند!
البته علم کلام با اونی که شما فکر میکنی فرق میکنه!
فقه و اصول خالی از فلسفه نیست، کلام هم بنیه خوبی برای پاسخ به سوالات در حوزه عقیدتی داره، ولی نهایتا در کلام نقل به قول حضرات معصومین(علیهم‌السلام) و آیات نورانی قرآن میشه که قطعا برای ما حجت بی بدیل است. اما به نظر شما شخصی که اساسا خارج از حوزه دین به دنبال پاسخ به سوالات خود میگرده را میشود با کلام اقناع کرد؟! کسی که ابتدا به ساکن باور و عقیده دینی نداره ولی به دنبال شبهات و سوالات عقیدتی خودش هست رو نمیشود مستقیما با احادیث و آیات نورانی اقناع کرد.هرچند که فلسفه و عرفان اسلامی هم هرچه دارند از کلام قرآن و معصوم است، ولی به جای بایدها و نبایدها، روی چیستی و چگونگی از منظر قرآن و روایات میپردازه....
دقت کن علی آقا
ایشون نگفتم از خدا نپرسیم؛ گفتم هرچیزی رو از خدا نپرسیم
آره عمو! این آیه قرآنه؛
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
۱۰۱ مائده
ایشون نگفتم از خدا نپرسیم؛ گفتم هرچیزی رو از خدا نپرسیم
آره عمو! این آیه قرآنه؛
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِن تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَإِن تَسْأَلُوا عَنْهَا حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْهَا ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
۱۰۱ مائده
