پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۵
۹
روز نهم محرم؛ توسل به باب الحوائج، ابوالفضل العباس(ع)

حضرت عباس(ع) علمداری وفادار و شجاع / دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد/ ماجرای شهادت حضرت عباس(ع) به روایت رهبرانقلاب +مداحی

سه شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۰۰
کد مطلب: 641410
حضرت عباس(ع) به اندازه‌ای محو یار شده بود که بر امواج دل انگیز آب روان، لب‌های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی عباس(ع) یکی دیگر از برگ‌های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است.
حضرت عباس(ع) علمداری وفادار و شجاع / دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد/ ماجرای شهادت حضرت عباس(ع) به روایت رهبرانقلاب +مداحی
گروه فرهنگ جهان نيوز: نخـسـتـیـن فـرزنـد پـاک بـانـو ام البـنـیـن ، سـالار بـزرگـوارمـان ابـوالفـضـل العـبـاس ( عـلیـه السـّلام ) بـود کـه بـا تـولدش ، مـدیـنـه بـه گـُل نـشـسـت ، دنیا پرفروغ گشت و موج شادى ، خاندان علوى را فراگرفت . ((قَمَرى )) تـابـنـاک بـه ایـن خـانـدان افـزوده شـده بـود و مـى رفـت کـه بـا فضایل و خون خود، نقشى جاودانه بر صفحه گیتى بنگارد.
 

 

هـنـگامى که مژده ولادت عباس به امیرالمؤ منین ( علیه السّلام ) داده شد، به خانه شتافت ، او را در برگرفت ، باران بوسه بر او فرو ریخت و مراسم شرعى تولد را درباره او اجـرا کـرد. در گوش راستش اذان و در گوش چپ اقامه گفت . نخستین کلمات ، بانگ روحبخش تـوحـیـد بـود کـه بـه وسـیـله پدرش پیشاهنگ ایمان و تقوا در زمین ، بر گوشش نشست و سرود جاویدان اسلام ، جانش را نواخت :((اللّه اکبر... لا اله الاّ اللّه )). این کلمات که عصاره پـیـام پـیـامبران و سرود پرهیزگاران است ، در اعماق جان عباس جوانه زد، با روحش عجین شـد و بـه درخـتـى بـارور از ایمان بدل شد تا آنجا که در راه بارورى همیشگى آن ، جان بـاخـت و خـونـش را بـه پـاى آن ریـخـت . در هـفتمین روز تولد نیز بنا به سنّت اسلامى ، حـضرت ، سر فرزند را تراشید، همسنگ موهایش ، طلا (یا نقره ) به فقیران صدقه داد و هـمـان گـونـه کـه نـسـبـت بـه حـسـنـیـن ( عـلیـهـمـا السـّلام ) عمل کرده بود، گوسفندى به عنوان عقیقه ذبح کرد.

ماجرای شهادت حضرت عباس(ع) به روایت رهبر معظم انقلاب
 
سال تولد
برخى از محققان برآنند که حضرت ابوالفضل العباس ( علیه السّلام ) در روز چهارم ماه شعبان سال 26 هجرى دیده به جهان گشود.

نامگذارى
امـیـرالمـؤ مـنـیـن ( عـلیـه السـّلام ) از پـس پرده هاى غیب ، جنگاورى و دلیرى فرزند را در عرصه هاى پیکار دریافته بود و مى دانست که او یکى از قهرمانان اسلام خواهد بود، لذا او را عـبـاس (دُژم : شـیـر بـیـشـه ) نـامـیـد؛ زیـرا در بـرابـر کـژیـهـا و بـاطـل ، ترشرو و پرآژنگ بود و در مقابل نیکى ، خندان و چهره گشوده . همان گونه که پـدر دریـافـتـه بـود، فـرزنـدش در مـیـادیـن رزم و جـنـگـهـایـى کـه بـه وسـیـله دشـمنان اهـل بیت ( علیهم السّلام ) به وجود مى آمد، چون شیرى خشمگین مى غرّید، گردان و دلیران سـپـاه کـفر را درهم مى کوفت و در میدان کربلا تمامى سپاه دشمن را دچار هراس مرگ آورى کرد. شاعر درباره حضرتش مى گوید:
((هـراس از مـرگ ، چـهـره دشـمـن را درهـم کـشـیده بود، لیکن عباس در این میان خندان و متبسم بود)).


ابوالفضل :
از آنـجـا کـه حـضـرت را فـرزنـدى بـه نـام ((فـضـل )) بـود، او را بـه ((ابـوالفـضـل )) کـنـیـه داده بـودنـد. شـاعـرى در سـوگ ایـشـان مـى گـویـد: ((اى ابـوالفـضـل ! اى بـنـیانگذار فضیلت و خویشتندارى ! ((فضیلت )) جز تو را به پدرى نپذیرفت )).

ایـن کـنـیـه بـا حـقـیـقـت وجـودى حضرت هماهنگ است و او اگر به فرض ‍ فرزندى به نام فـضـل نـداشـت ، بـاز بـه راستى ابوالفضل (منبع فضیلت ) بود و سرچشمه جوشان هر فـضـیـلتـى بـه شـمـار مـى رفـت ؛ زیـرا در زنـدگـى خـود بـا تـمـام هستى به دفاع از فضایل و ارزشها پرداخت و خون پاکش را در راه خدا بخشید.

حـضرت پس از شهادت ، پناهگاه دردمندان شد و هرکس با ضمیرى صاف او را نزد خداوند شفیع قرار داد، پروردگار رنج و اندوهش را برطرف ساخت .

باب الحوائج :
یـکـى از مشهورترین و آشناترین لقبهاى ابوالفضل (علیه السلام ) در میان مردم ((باب الحوائج )) است .

آنـان بـه ایـن مـطـلب یقین دارند که دردمند و نیازمندى قصد حضرت را نمى کند، مگر آنکه خـداونـد حـاجـت او را بـرآورده و درد و اندوهش را برطرف مى سازد و گره مشکلات او را مى گـشـایـد. پـسـرم ((مـحمد حسین )) نیز قصد درِ خانه حضرت کرد و رفع مشکلاتش را از او خواستار شد که دعایش برآورده شد و خداوند رنج و اندوهش را برطرف ساخت .

ابـوالفـضـل نـسـیـمـى از رحـمـتـهـاى الهـى ، درِ رحـمـتـى از درهـایـش و وسـیـله اى از وسایل اوست و او را نزد خداوند منزلتى والاست . این موقعیت ، نتیجه جهاد خالصانه در راه خـدا و دفـاع از آرمـانـهـا و اعـتـقـادات اسـلامى و پشتیبانى از سالار شهیدان در سخت ترین شرایط است ؛ دفاع از ریحانه رسول خدا تا آخرین مرحله و جانبازى در راه اهداف مقدسش . ایـنـها برخى از لقبهاى حضرت است که ویژگیهاى شخصیت بزرگ و صفات نیک و مکارم اخلاق او را بازگو مى کند.


آیت‌الله مجتبی تهرانی: می‌خواهم برای امام زمان روضه عباس(ع) بخوانم یکسال آیت الله تهرانی همان ابتدای سخنرانی شب تاسوعایش گفت: «امشب می‌خواهم برای یک نفر روضه بخوانم». چند بار این جمله را در اواسط سخنرانی تکرار کرد. وقتی به ذکر مصیبت رسید گفت: «حالا می‌خواهم برای امام زمان روضه عباس(ع) بخوانم»

مجالس آیت الله مجتبی تهرانی همیشه شلوغ و پر رونق بود. جوان‌هایی بودند که پای ثابت مجالس هفتگی، ماه رمضان و محرم و صفر بودند، اما افرادی هم بودند که مناسبت‌های خاصی مثل شب‌های قدر را در محضر آیت الله تهرانی می‌گذراندند. در میان همه این ایام شبی بود که همه مقید بودند در جلسه حاج آقا باشند. شب تاسوعا بود. شبی که خیلی خاص بود.

یکسال آیت الله تهرانی همان ابتدای سخنرانی شب تاسوعایش گفت: «امشب می‌خواهم برای یک نفر روضه بخوانم». چند بار این جمله را در اواسط سخنرانی تکرار کرد. وقتی به ذکر مصیبت رسید گفت: «حالا می‌خواهم برای امام زمان روضه عباس(ع) بخوانم» و ماجرا شروع شد. این بود که مجلس روضه حضرت اباالفضل(ع) را در مدرسه نور خیابان ایران خاص کرده بود.

آیت الله تهرانی در سال 91 به رحمت خدا رفت. محرم آن سال فقط یکی دو شب توانست به مجلس بیاید. ویدئوی زیر مربوط به شب تاسوعای سال  1390است، یعنی آخرین شب تاسوعایی که آیت الله تهرانی روضه حضرت عباس(ع) را خواند.

 

مداحی و روضه ویژه شهادت حضرت عباس (ع)

مقتل خوانی و روضه حضرت عباس - حاج سلیم موذن زاده
 

حسین فخری / چه سان روم به خیمه خدا بدون عباس
 

میثم مطیعی/ تماشایی دارد از خیمه طلوع ماه بنی هاشم
 
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
خدا رو شکر زنده ام و دوباره شب تاسوعا باب الحوایج حضرت ابوالفضل را به چشمم دیدم
Iran, Islamic Republic of
ذکر یا ابوالفضل بهم قدرتی میده که همه ضعف ها رو فراموش میکنم
Iran, Islamic Republic of
برلب آبم از داغ لبت میمیرم
Iran, Islamic Republic of
درس وفاداری را باید در مکتب ابوالفضل العباس یاد گرفت
Iran, Islamic Republic of
ممنون از جهان بابت اینکه هرشب محرم یک خبر را اختصاص داد به شخصیت های بزرگوار کربلا
عاشق عباس علی
Iran, Islamic Republic of
جوهر قلم کم می آورد در برابر صفات علمدارکربلا/ صفات حضرت عباس را با جوهر هیچ قلمی نمی توان نوشت چون اون قلم جوهرش تمام می شود و هنوز صفات حضرت عباس باقی مانده
مجید
United States
"روز تاسوعا و روز حضرت عباس است"
و ذکر چند نکته و التماس دعا.



امام حسین(ع) کنار هر کشته ای که می آمد رفتار خاصی از خود نشان می داد.
کنار کشته علی اکبر(ع)، علی اصغر، اصحاب و... هر کدام به کیفیتی حاضر می شد.
اما در روایت آمده است که وقتی کنار بدن عباس ابن علی آمد سه حال به حضرت دست داد.

اول اینکه «فبهت علیه السلام» مات و مبهوت ماند.

دوم اینکه «بان الانکسار فی وجه الحسین» رنگ از صورت امام(ع) پرید.


و حال سوم سیدالشهداء:
«فصرح صرخه شدیدا» بلند بلند (با فریاد) گریه کرد.
نوشته اند امام طوری ناله می زد «و بکی کل عدو و صدیق» که دوست و دشمن به حال او گریه می کردند.



مقام حضرت عباس(ع) آنقدر بالاست که «کاشف الکرب عن وجه الحسین» می شود به این معنی که برطرف کننده غم و اندوه از روی امام حسین(ع) بوده است.



در روایاتی از ائمه معصومین در مورد حضرت عباس(ع) آمده است:
روز تاسوعا روزی است که سیدالشهدا در کربلا محاصره شد و برخی مورخین آورده اند که دشمن شیپور جنگ را نواخت و قصد داشت به خیام امام حسین حمله کند.
در اینجا امام، حضرت ابالفضل(ع) را جلو فرستاد و فرمود:
«اِرْکَبْ بِنَفْسی اَنْتَ یا اَخی حَتَّی تَلْقاهُمْ» یعنی: "جانِ من فدای تو".
حجت خدا این تعبیر را درباره کسی به کار می برد که در اوج مقام و یگانگی و هم فکری با خودش باشد و آن شخصیت کسی جز قمر بنی هاشم نیست.
همین قدر می توان گفت که عباس(ع) این قابلیت را یافته است که حجت خدا به او این حرف را بزند. لذا او به مقاماتی از عصمت راه پیدا کرده و تالی تلو معصوم است.



در زیارتنامه حضرت عباس(ع) آمده است:
کسانی که تو را کشتند «وَانْتَهَکتْ حُرْمَةَ الاْسلامِ» حرمت اسلام را از بین بردند.
امام صادق(ع) در این امر مبالغه نمی کنند. حضرت عباس(ع) به عنوان یکی از نمادهای اسلام در جامعه آن روز مطرح بوده و وقتی او را به شهادت رساندند حرمت اسلام را از بین بردند.


و اما نکته ی آخر:

رسول اکرم(ص) فرموده اند:

إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ
ترجمه:

[مقام‏] حسین بن على در آسمان بالاتر از [مقام‏] او در زمین است، و در طرف راست عرش الهى در باره او چنین نوشته شده است:
 "چراغ هدایت و کشتى نجات"


بدون تردید هدایت و نجات در دستان مبارک سیدالشهداء است.
بنابراین هر شخصی به دنبال نجات است باید به حسین برسد.

و به نظر می رسد،

بهترین راه،
آسانترین راه،
کوتاهترین راه
و شاید تنها راه رسیدن به حسین، عباس است.


راه رسیدن به حسین از عباس است.
باید به عباس برسیم تا به حسین برسیم.


باید خود را به عباس ثابت کنیم، باید برای عباس دلبری کنیم و دل رئوف فرزند ام البنین را ببریم تا جواز رسیدن به حسین را بگیریم.

بنابراین باید برای عباس سنگ تمام گذاشت.
حامد
Iran, Islamic Republic of
ای کاش عباس علمدار امروز هم بود و در رکاب مقام عظمای ولایت شمشیر میزد.
واقعا رهبری چنین گرانقدر نیاز به سردارانی چون ابالفضل و قاسم سلیمانی دارد
دلواپس
Iran, Islamic Republic of
سلام ازهمه قبول باشدامشب شب عاشورا ودیشب مقتل خوانی حجت الاسلام مومنی درحسینیه ی حق شناس...مجلس با خواندن هر خط از مقتل به حالت انفجار می رسید از شنیدن مصایب ...خداوند از اولین ظالم به آل محمد صلی الله تا آخرین پیروان شان یعنی وهابیون وداعش را لعنت کند...تازه این شبها جور دیگری مدافعان حرم جلوی چشمانم هستند...