پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۱
مروری بر زندگی پرفراز و نشیب حضرت اسماعیل(ع)

خنجر شوق بر حنجر نفس/ پیامبر الهی که تسلیم امر پروردگار شد/ شباهت های حضرت حجت (عج) با حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) +فیلم

دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۴
کد مطلب: 635376
نام حضرت اسماعیل (ع) در روزهای ابتدایی ماه ذی الحجه و ایام عید قربان بیشتر شنیده می شود.
خنجر شوق بر حنجر نفس/ پیامبر الهی که تسلیم امر پروردگار شد/ شباهت های حضرت حجت (عج) با حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) +فیلم
گروه فرهنگ جهان نيوز: نام حضرت اسماعیل (ع) در روزهای ابتدایی ماه ذی الحجه و ایام عید قربان بیشتر شنیده می شود.

فرزند صالح حضرت ابراهیم (ع) و پیامبر الهی که تسلیم امر پروردگار شده و خود را برای قربانی شدن در راه حق آماده کرد.

حضرت اسماعیل نبی (ع) از جمله پیامبران الهی محسوب می شود که به کربلا سفری داشته است و در این سفر متوجه شهادت مظلومانه یکی از نوادگان خود یعنی امام حسین (ع) می شود که در همان لحظه نفرینی سنگین را نثار دشمنان و قاتلان امام حسین (ع) می کند.

اسماعیل پیامبر
اسماعیل از پیامبران الهی و فرزند ابراهیم‌ خلیل‌ است. به اعتقاد بیشتر مسلمانان‌ او همان ذبیح است.

همچنین بنا بر روایات اسلامی نسب‌ پیامبر اکرم، حضرت محمد(ص) به اسماعیل می‌رسد.

مهاجرت به سرزمین مکه به همراه مادر خویش هاجر، به وجود آمدن چشمه زمزم به برکت وی، قربانی کردن وی توسط پدرش و ساخت خانه کعبه از مهم‌ترین وقایع زندگانی وی هستند.

واژه اسماعیل
نام‌ وی‌ در لغت‌نامه‌ها غالباً غیر عربی و مرکب‌ از دو واژه «اسمع» و «ایل» (به‌ معنای‌ خدا را شنید) آمده است و گفته‌اند که‌ ابراهیم‌(ع‌) به‌ هنگام‌ درخواست‌ فرزند از خدا با این‌ کلمه‌ها آغاز سخن‌ می‌کرد.

آرتور جفری‌ با پژوهشی‌ درباره این‌ نام‌، ریشه‌ای‌ کهن‌ برای‌ آن‌ یاد کرده است و نظایر آن‌ را در منابع‌ عبری‌، حبشی‌ و دیگر زبان‌های سامی‌ نشان‌ داده‌ است‌.

اسماعیل در قرآن
نام‌ اسماعیل‌ ۱۱ بار در قرآن کریم‌ یاد شده‌ است‌ که‌ موضوعاتی‌ همچون‌ بنای‌ کعبه توسط ابراهیم‌ و اسماعیل‌(ع)، نزول‌ وحی به‌ وی‌ و نیز یاد او در کنار دیگر پیامبران‌ الهی‌، تولد او به‌ عنوان‌ عطیه‌ای‌ خدایی‌ به‌ ابراهیم‌ و نیز ذکر صفات‌ نیک‌ وی از جمله آنهاست.

در آیه ۸۵ از سوره انبیاء، حضرت اسماعیل‌ در کنار پیامبرانی‌ چون‌ ادریس و ذوالکفل‌، از صابران‌ است‌ و برخی‌ از مفسران‌ سر نهادن‌ اسماعیل‌ برای‌ ذبح‌ را یکی‌ از نشانه‌های آشکار صبر او دانسته‌اند.

اسماعیل‌ صادق‌ الوعد
برخی‌ از مفسران‌، «اسماعیل‌ صادق‌ الوعد» را همان اسماعیل‌ فرزند حضرت ابراهیم‌ دانسته‌ و در توضیح‌ صدق‌ او در وعد، داستانی‌ آورده‌اند.

داستان‌ زندگی‌ اسماعیل‌(ع)
در منابع‌ روایی‌، در تفصیل‌ داستان‌ زندگی‌ اسماعیل‌ آمده‌ است‌ که‌ ساره همسر ابراهیم‌(ع)، چون‌ عقیم‌ بود و شوهرش‌ را علاقمند به داشتن فرزند دید، کنیز خود هاجر را به‌ همسری‌ او درآورد تا شاید بتواند، صاحب‌ فرزندی‌ شود. هاجر از ابراهیم‌ باردار شد و فرزندی‌ آورد که‌ او را اسماعیل‌ نام‌ نهادند.

در بسیاری‌ از روایات‌، بشارت‌ الهی‌ درباره تولد فرزندی‌ «علیم» و «حلیم» برای ابراهیم‌ را که‌ در آیاتی‌ از قرآن کریم ذکر شده‌ است‌، مژده‌ به‌ تولد اسماعیل‌ دانسته‌ و او را دارنده این‌ صفات‌ شمرده‌اند.
اگرچه‌ در روایات‌ مختلف‌، درباره تولد اسماعیل‌ به‌ هنگام‌ پیری پدر، اتفاق‌ رأی وجود دارد، اما درباره سن‌ ابراهیم‌(ع) در آن‌ زمان‌ اختلاف‌ به‌ چشم‌ می‌خورد و گروهی‌ وی‌ را به‌ هنگام‌ ولادت‌ اسماعیل‌ ۹۹ ساله‌ دانسته‌اند.

اسماعیل(ع) و اسحاق(ع)
نقل شده است که پس‌ از تولد اسماعیل‌، ساره‌ که‌ خود فرزندی‌ نداشت‌، نسبت به هاجر و فرزند او حس حسادت داشت، ولی‌ او نیز مدتی‌ بعد با بشارت‌ الهی‌ در سن‌ پیری‌ فرزندی‌ آورد که‌ او را اسحاق نامیدند. در روایات‌ آمده‌ است‌ ابراهیم‌ که‌ اسماعیل‌ را بسیار دوست‌ می‌داشت‌، یک‌ بار که‌ اسحاق‌ را بر دامان‌ خود داشت‌، با دیدن‌ اسماعیل‌ او را به‌ جای‌ اسحاق‌ نشاند.

این‌ امر آتش‌ غضب‌ ساره‌ را برانگیخت‌ و از حضور هاجر و فرزندش‌ نزد ابراهیم‌(ع) اظهار دلتنگی‌ کرد و شوهر را واداشت‌ تا آنان‌ را از منطقۀ شام دور سازد؛ آنگاه‌ از سوی‌ پروردگار به ابراهیم‌ پیامی داده شد تا هاجر و اسماعیل‌ را به‌ مکه ببرد.

ورود به مکه
بر پایه روایات‌ اسلامی‌، ابراهیم‌(ع)، هاجر و اسماعیل‌ را با خود برد و برای‌ پیمودن‌ راه‌، خداوند جبرئیل را راهنمای‌ آنان‌ قرار داد، تا آنکه‌ به‌ سرزمینی‌ بی‌آب‌ و علف‌ رسیدند که‌ همان‌ مکه‌ بود و سپس‌ جبرئیل‌، ابراهیم‌ را آگاه کرد که‌ وعده‌گاه‌ خداوندی‌ همانجاست‌.

بعد از ورود به مکه، ابراهیم‌(ع)، همسر و فرزند را آنجا در امان‌ پروردگار گذاشت‌ و راه‌ بازگشت‌ به سوی‌ شام‌ را در پیش‌ گرفت‌.

چاه زمزم
در ادامۀ داستان‌ آمده‌ است‌ که‌ وقتی آذوقۀ آن‌ دو تمام‌ شد، تشنگی‌ بر کودک‌ غالب شد و هاجر برای یافتن‌ آبی‌ که‌ عطش‌ فرزند را فرو نشاند، به‌ هرطرف می‌دوید و ۷ بار، مسیر صفا تا مروه (سعی بین صفا و مروه) را پیمود و هیچ‌ نیافت‌.

بار آخِر از کنار اسماعیل‌ صدایی‌ شنید و از ترس‌ آنکه‌ حیوانی‌ درنده‌ به کودک آسیبی برساند، به سوی‌ او دوید، اما با نهایت‌ شادمانی‌ متوجه‌ شد که‌ در زیر پای‌ کودک‌ آبی‌ جاری‌ شده است و این همان چشمه‌ای‌ است که‌ بعدها با نام‌ زمزم شناخته‌ شد.

در برخی‌ منابع‌، آن‌ آب‌ را «چاه‌ اسماعیل» نیز خوانده‌اند.

آموختن زبان عربی
در منابع‌ عربی‌اسلامی‌ نکته‌ای‌ که‌ سرنوشت‌ اسماعیل‌ را با سرنوشت‌ مردم‌ عرب‌ پیوند زده‌ است‌، همراه‌ شدن‌ با قبیلۀ جرهم‌ از اعراب‌ بائده‌ و «مستعرب‌» شدن‌ اوست‌ که‌ شخصیت‌ اسماعیل‌ را به‌ عنوان‌ یک‌ «مهاجرِ عربی‌ شده» مطرح‌ می‌سازد.

مطابق‌ روایات‌ با گذشت‌ مدتی از مهاجرت‌ اسماعیل‌ به‌ مکه‌، از برکت‌ وجود چشمۀ زمزم‌، آن‌ منطقۀ خشک‌، قابل‌ زیست‌ شد و جرهمیان‌ که‌ در مسیر کوچ‌ خود، از آن‌ حوالی‌ می‌گذشتند، یا به‌ روایتی‌ در آن‌ روزگار در نزدیکی‌ مکه‌ ساکن بودند، پس‌ از آگاه شدن از وجود آب‌، با کسب‌ اجازه‌ در آن‌ مکان‌ مقیم شدند.

در روایات‌ چنین‌ آمده‌ است‌ که‌ اسماعیل‌ در جوار جرهمیان‌، زبان‌ عربی‌ را آموخت‌ و حتی‌ وقتی که‌ در هنگام‌ بنای‌ کعبه‌ با پدر خود سخن‌ می‌گفت‌، ابراهیم‌ به‌ زبان‌ خویش‌ خطاب‌ می‌کرد و اسماعیل‌ به‌ عربی‌ پاسخ‌ می‌داد و تفاهم‌ حاصل‌ می‌شد.

عرب‌ زبانی‌ِ اسماعیل‌ در روایات‌ به‌اندازه‌ای‌ مورد توجه‌ بوده‌ که‌ گاهی او را نخستین‌ کسی‌ دانسته‌اند که‌ به‌ زبان‌ عربی‌ صحبت کرده است‌.

در برخی‌ روایات‌ حتی‌ نخستین‌ کتابت‌ عربی‌ را نیز به‌ او نسبت‌ داده‌اند.

ساختن‌ خانه کعبه‌
از حوادث‌ مهم‌ در داستان‌ زندگی‌ اسماعیل‌، همراهی او با ابراهیم‌(ع) در ساختن‌ خانه کعبه است‌. درباره آیات‌ ۱۲۵ تا ۱۲۷ از سوره بقره که‌ به‌ برپایی‌ بیت‌ خدا و پیراستن‌ آن‌ از پلیدی‌ها توسط ابراهیم‌ و اسماعیل‌(ع) اشاره‌ دارد، روایات‌ اسلامی‌ به‌ تفصیل‌ این‌ داستان‌ پرداخته‌اند. در منابع‌ آمده‌ است‌ که‌ ابراهیم‌(ع) برای‌ به‌ جای‌آوردن‌ فرمان‌ الهی‌ درباره برپایی‌ کعبه‌ به‌ مکه آمد و اسماعیل‌ به‌ همراه‌ پدر دست‌ به‌ کار بنای‌ کعبه‌ شد.

درباره این‌ موضوع‌ روایات‌ مختلفی‌ وجود دارد که‌ گاهی در جزئیات‌ به‌ قصه‌پردازی‌ گراییده‌است‌.
در برخی‌ از روایات‌، حرکت‌ ابراهیم‌، هاجر و اسماعیل‌ از شام‌ به‌ مکه‌ اساساً به‌ انگیزه بنای‌ کعبه‌ دانسته‌ شده‌ است‌.

بر پایه آیاتی‌ از سوره بقره، در جریان‌ ساختن‌ خانه کعبه‌، اسماعیل‌ همراه‌ پدر دست‌ به‌ دعا برداشته‌، در طلب‌ هدایت‌ ذریه خود و درخواست‌ برانگیختن‌ رسول‌ اکرم‌(ص) از میان‌ آنان‌، مشارکت‌ داشته‌ است‌.

قربانی کردن اسماعیل(ع)
حدیثی‌ مشهور از رسول‌ اکرم‌(ص) است‌ که‌ در آن‌ حضرت‌ خود را «ابن‌ الذبیحین» (اشاره‌ به‌ اسماعیل‌ و عبدالله بن عبدالمطلب) خوانده‌اند.

در تفصیل‌ روایی‌ داستان‌ ذبح‌ چنین‌ می‌یابیم‌ که‌ پس‌ از بنای‌ کعبه‌، ابراهیم‌(ع) پس‌ از دریافت‌ فرمان‌ الهی‌ به‌ ذبح‌ در رؤیا، آن‌ را با فرزند مطرح‌ می‌سازد و او نیز به‌ امر الهی‌ گردن‌ می‌نهد.

در پرداخت‌ داستان‌ در روایات‌ آمده‌ است‌ که‌ ابلیس چون‌ آگاه‌ شد که‌ ابراهیم‌، همراه‌ فرزند برای‌ انجام‌ دادن‌ فرمان‌ راه‌ کوه‌ ثبیر را در پیش‌ گرفته‌اند، سعی‌ در فریفتن‌ اسماعیل‌ کرد و چون‌ توفیقی‌ نیافت‌، نزد هاجر رفت‌ و تلاشی‌ زیادی کرد تا او را فریب‌ دهد ولی موفق نشد.

ابراهیم‌ و اسماعیل‌(ع) به بالای کوه‌ رسیدند و آنگاه‌ که‌ اسماعیل‌ پدر را در آن‌ کار نگران‌ دید، نگرانی‌ را از دل‌ او برد و رضایت خود به‌ اطاعت‌ فرمان‌ الهی‌ را گوشزد کرد.

پس‌ هنگامی‌ که‌ ابراهیم‌ کارد را بر گلوی‌ اسماعیل‌ نهاد، آوای‌ غیبی‌ او را از ادامۀ کار بازداشت‌. فرمان‌ آمد که‌ خداوند در مقابل‌ صبر و صدق‌ ایشان‌، گوسفندی‌ را فدیه‌ نهاده‌ است‌ و ابراهیم‌ را مأمور ساخت‌ تا گوسفند را به‌ جای‌ اسماعیل‌، قربانی‌ کند.

داستان قربانی کردن اسماعیل در آیات ۱۰۰ تا ۱۰۷ سوره صافات ذکر شده است.

وفات و محل دفن
منابع‌ روایی‌، عمرِ اسماعیل‌ را ۱۳۰ سال‌ و حتی‌ بیشتر نوشته‌اند که‌ پس‌ از مرگ‌، پیکر او در ناحیه حِجر در کنار مدفن‌ مادرش‌ هاجر به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.

نبوت اسماعیل‌(ع)
اسماعیل‌(ع) به‌ تصریح‌ قرآن کریم در زمرۀ انبیای‌ الهی‌ بود و دین‌ او را در راستای‌ دعوت‌ توحیدی‌ ابراهیم‌(ع) و در مقابل‌ شرک و بت‌ پرستی‌ قرار داده‌اند. نام‌ او بارها به‌ عنوان‌ یکی‌ از پیامبران‌ در قرآن‌ ذکر شده‌ است‌.

مطابق‌ روایات‌، نبوت او به جهت هدایت‌ جرهمیان‌، و نیز قبایل‌ یمانی‌ و عمالیق‌ بود. او در مدت‌ ۵۰ سال‌، در میان‌ ایشان‌ به‌ انجام رسالت‌ الهی‌ پرداخت‌ و آنان‌ را به‌ نماز و زکات فراخواند و از پرستش‌ بتان‌ بر حذر داشت‌؛ اما آنان به جز گروهی‌ اندک‌، در کفر خود پا برجای ماندند.

اسحاق جانشین اسماعیل(ع)
اسماعیل‌ پیش‌ از مرگ‌ وصیت‌ کرد تا دخترش‌ با عیصو (عیص‌) فرزند اسحاق‌ ازدواج‌ کند و نیز نبوت‌ را به‌ برادرش‌ اسحاق‌ سپرد.

اسماعیل‌ که‌ در طی‌ سال‌ها عهده‌دار امور خانه کعبه‌ بود، سرپرستی کعبه‌ را به‌ فرزندش‌ نابت‌ سپرد.

نوادگان اسماعیل(ع)
براساس نقل‌های تاریخی، اسماعیل دوازده پسر داشت که از بین آنان، قیدار، مدین‌ و ادبیل‌ مشهورترند. مدین‌ به‌ سرزمینی‌ در شمال‌ که‌ به‌ نام‌ خود او به‌ سرزمین‌ مدین‌ شناخته‌ شد، کوچ کرد و از فرزندان‌ او شعیب به‌ پیامبری‌ برگزیده‌ شد.

در منابع‌ یاد شده‌، همچنین‌ اسماعیل‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از اجداد اصلی‌ عرب‌ به‌ شمار آمده‌ است‌ و نسب‌ عدنان‌، نیای‌ بخش‌ وسیعی‌ از قبایل‌ عرب‌ به او باز می‌گردد؛ در حالی‌ که‌ اقلیتی‌ از منابع‌ کهن‌ نسب‌شناسی‌، نسب‌ تمامی‌ قبایل‌، حتی‌ اعراب‌ قحطانی‌ را بدو رسانیده‌اند و اسماعیل‌ را ابوالعرب‌ خوانده‌اند.

بر اساس چند روایت، اسماعیل‌ در کنار هود، صالح، شعیب‌ و حضرت محمد صلی الله علیه و آله یکی‌ از ۵ پیامبر عرب‌ معرفی‌ شده‌ و رسول‌ اکرم‌(ص) به‌ عنوان‌ فرد برگزیده‌ از ذریۀ او شناخته‌ شده‌ است‌.

نفرین حضرت اسماعیل
گوسفندان حضرت اسماعیل (ع ) کنار شط و نهر و آب فرات میچریدند که چوپان برای حضرت خبرآورد که چند روز است گوسفندان از این مشرعه آب نمی خورند.

حضرت اسماعیل (ع ) سبب آن را از خداوند متعال پرسید؟! حضرت جبرئیل (ع ) نازل شد و فرمود: ای اسماعیل سبب آن را از گوسفندان سوال کن آنها به تو می گویند.

حضرت اسماعیل (ع ) از گوسفندان سئوال کرد که به چه جهت آب نمی خورید؟

گوسفندان به زبان فصیح گفتند: به ما خبر رسیده که فرزند تو حسین (ع ) که نوه دختری پیغمبر محمد صلی علیه و آله است در اینجا تشنه کشته می شود. پس ما هم به دلیل این مصیبت محزون و مهموم هستیم و از این شریعه آب نمی خوریم بیاد آن اندوه و غم و غصه ای که برامام حسین (ع ) وارد شده است.

حضرت اسماعیل ناراحت و گریان فرمود: چه کسی او را به قتل می رساند.

گوسفندان گفتند: قاتلان آن بزرگوار نفرین شده آسمانها و زمین ها و همه خلایق است.

حضرت اسماعیل (ع ) نالان و گریان فرمود: بارالها بر قاتلان حضرتش لعنت فرست.

شباهت های حضرت حجت (عج) با حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع)

شباهت های متعددی برای حضرت حجت (عج) با حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل علیهما السلام روایت شده . از جمله بنای خانه خدا و سرد شدن آتش و...اما مهم ترین شباهت های حضرت مهدی (عج) با حضرت ابراهیم علیه السلام عبارتند از:

مخفی بودن ولادت و سرعت رشد و بالندگی
ابراهیم علیه السلام دوران حمل و ولادتش مخفیانه بود. شیخ صدوق در کمال الدین در خصوص ولادت و رشد حضرت ابراهیم علیه السلام از قول امام صادق علیه السلام نقل می کند:« ابو بصیر از امام صادق علیه السّلام روایت کند که فرمود: پدر ابراهیم علیه السّلام منجّم نمرود بن کنعان بود و نمرود بدون مشورت با او کاری نمی‌کرد. شبی از شبها در ستاره‌ها نگریست و چون صبح شد گفت: دیشب امر شگفتی دیدم، نمرود گفت:آن چیست؟ گفت: مولودی را دیدم که در این سرزمین متولّد می‌شود و هلاک ما به دست اوست و به همین زودی مادرش به او باردار می‌شود، نمرود از آن خبر تعجّب کرد و گفت: آیا زنان بدو باردار شده‌اند؟ گفت: خیر و در علم خود یافته بود که آن مولود را به آتش می‌سوزانند، امّا ندانسته بود که خدای تعالی او را نجات خواهد داد. فرمود: نمرود زنان را از مردان دور ساخته و زنان را در میان شهر محبوس ساخت تا مردی به زنی دسترسی نداشته باشد. فرمود: امّا پدر ابراهیم علیه السّلام با زنش مواقعه کرد و آن زن باردار شد و پنداشت که این همان مولوداست، پس به دنبال زنان قابله فرستاد که هر چه در رحم‌ها بود تشخیص می‌دادند و در مادر ابراهیم نگریستند و خدای تعالی آنچه که در رحم بود به پشت چسبانید و قابله‌ها گفتند ما چیزی در شکم او نمی‌بینیم و چون مادر ابراهیم او را به دنیا آورد، پدرش خواست تا او را به نزد نمرود برد، پس زنش گفت:فرزندت را به نزد نمرود مبر که او را خواهد کشت، بگذار او را به یکی از این غارها ببرم و او را آنجا گذارم تا اجلش فرا رسد و تو فرزندت را نکشته باشی، گفت ببر و او فرزند را به غاری برد و او را شیر داد و بر در غار سنگی نهاد و برگشت و خدای تعالی نیز روزی وی را در انگشت شست او قرار داد و از شست خود شیر می‌مکید و رشد او در هر روز مانند رشد دیگران در یک هفته، و رشد هفتگی او مانند رشد ماهانه دیگران و رشد ماهانه وی مانند رشد سالانه دیگران بود و در آنجا به اراده خداوندی ماند.

سپس روزی مادرش به پدرش گفت: اگر اجازه می‌دادی که به سراغ آن کودک بروم و او را ببینم، می‌رفتم و پدر گفت برو و مادر به غار آمد و ناگهان ابراهیم را دید که چشمانش مانند دو چراغ می‌درخشد، او را گرفت و به سینه خود چسبانید و شیرش داد و برگشت و پدرش از حال کودک پرسش کرد و مادر گفت: او را به خاک سپردم و مدّتی به بهانه حاجت بیرون می‌رفت و خود را به ابراهیم می‌رسانید و او را در آغوش می‌کشید و شیر می‌داد و بر می‌گشت و چون ابراهیم به راه افتاد، مادرش آمد و همان کارها را کرد امّا چون خواست برگردد، ابراهیم جامه او را گرفت، مادر گفت چه می‌خواهی؟ گفت: مرا با خود ببر و او گفت بگذار تا از پدرت اجازه بگیرم. »و پیوسته ابراهیم در غیبت بود و خود را نهان می‌داشت و امرش را مکتوم می‌کرد تا آنگاه که ظهور کرد و فرمان خدای تعالی را آشکار نمود و خداوند قدرت خود را در باره وی نمایان ساخت.

ابراهیم علیه السلام در روز به قدری رشد می کرد که دیگران در یک هفته رشد می کنند ، و در یک هفته آنقدر رشد داشت که دیگران در یک ماه رشد می نمایند ، و در یک ماه به مقداری که دیگران در یک سال رشد دارند ، - چنانکه از امام صادق علیه السلام در سطور بالا روایت شده است.قائم علیه السلام نیز چنین بود ، چنانکه در خبر حکیمه رضی اللَّه عنها آمده که گفت : پس از گذشت چهل روز به خانه حضرت ابومحمد ( امام عسکری علیه السلام ) وارد شدم که ناگاه مولایم صاحب الزمان را دیدم که در خانه راه می رود ، از او زیباروی تر و فصیح تر ندیدم ، حضرت ابومحمد علیه السلام به من فرمود : این است مولود گرامی نزد خداوند عزّ و جل . عرض کردم : ای آقای من چهل روزه است و من این وضع را در او می بینم! فرمود : ای عمه من ، مگر ندانستی که ما گروه اوصیا در یک روز به مقدار یک هفته دیگران و در یک هفته به مقدار یک ماه دیگران و در یک ماه به مقدار یک سال دیگران رشد می کنیم.

طول عمر و چهره جوان
امام صادق (ع) فرموده اند:ولی خدا (عج) از عمر طولانی برخوردار خواهد بود. حضرت ابراهیم خلیل (ع) ۱۲۰ سال عمرکرد ولی به صورت جوان نیرومند ۳۰ ساله در میان مردم ظاهرمی شد قائم مانیز به صورت جوانی نیرومند ظهور می کند که مردمان او را انکار می کنند.

گوشه گیری از مردم
امام زین العابدین (ص) در این باره ضمن حدیثی طولانی درمورد شباهت حضرت قائم(عج) به حضرت به ابراهیم (ع) فرموده اند:«... اما نشانه اش از حضرت ابراهیم تولد پنهان وگوشه گیری او از مردمان است»

سکونت در بیابان ها
حضرت ابراهیم ، در سیاحت در شهرهاوبیابانهای دور به منظور پندگیری بود.حضرت مهدی (عج) هم آنچنانکه در نامه خود به شیخ مفید و تشرف علی بن مهزیار فرموده اند، ساکن در بیابانها وصحراهاست. غیبت ابراهیم خلیل صلوات اللَّه علیه مانند غیبت قائم ما صلوات اللَّه علیه است و بلکه از آن عجیب‌تر است، زیرا خدای تعالی نشانه ابراهیم علیه السّلام را ازهمان هنگام که در رحم مادرش بود نهان ساخت تا آنکه خدای تعالی به قدرت کامله خود او را از رحم به پشتش در آورد (یعنی آثار حمل در وی نمایان نبود) سپس امر ولادتش را نهان ساخت تا وقتی که مدّت غیبت به سر آمد.سپس دوباره غایب شد و آن وقتی بود که پادشاه طاغی او را از شهر بیرون کرد و ابراهیم گفت: از شما و آنچه جز خدا می‌خوانید کناره می‌گیرم و پروردگار خود را می‌خوانم و امیدوارم با خواندن پروردگارم بدبخت نباشم و خدای تعالی فرمود: چون از آنها و آنچه که می‌پرستیدند کناره گرفت، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و همه را پیامبر ساختیم و از رحمت خود بدانها بخشیدیم . و خدای تعالی برای او و اسحاق و یعقوب لسان صدق علیّ را قرار داد و علیّ علیه السّلام [درمورد حضرت مهدی (عج)] فرمود که قائم یازدهمین از فرزندان اوست و او همان کسی است که زمین را پر از عدل و داد می‌کند همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد و برای او غیبت و حیرتی است که اقوامی در آن گمراه شوند و دیگرانی هدایت یابند و این امر واقع خواهد شد همچنان که او آفریده شده است و علیّ علیه السّلام در حدیث کمیل بن زیاد نخعی إخبار فرموده است که زمین بدون حجّت نماند، آن حجّت یا ظاهر و مشهور است و یا آنکه نهان و مستور، برای آنکه حجّتهای خدا و نشانه‌های او ازمیان نرود.

دعوت به حق
ابراهیم علیه السلام مردم را به سوی خداوند ویکتا پرستی دعوت می کرد.قائم علیه السلام نیز مردم را به سوی خدا دعوت می کند ، چنانچه در زیارت آل یس می گوییم: سلام بر تو ای دعوت کننده الهی و ای مظهر و آئینه صفات ربانی و نیز در زیارت جامعه آمده است : سلام برامامان دعوت کننده به سوی خدا و زمامداران هدایتگر. در حدیثی که از عبدالعزیز بن مسلم در کافی و کمال الدین منقول است از حضرت ابوالحسن امام رضا علیه السلام آمده که فرمود : امام؛ امین خداوند در خلق او است ، و حجّت او است بر بندگانش و خلیفه او در بلادش ، و دعوت کننده به سوی او ، و مدافع از حقوق او است.

شباهت حضرت (عج) به اسماعیل (ع)
اما شباهت حضرت (عج) به اسماعیل علیه السلام در بشارت ولادتشان است.خداوند به ولادت اسماعیل علیه السلام بشارت داد ، چنانکه فرمود : « فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ » ؛ پس او را به پسر بردباری مژده دادیم.ولادت و قیام قائم علیه السلام نیز در احادیث به تواتر بشارت داده شده است.اسماعیل علیه السلام تسلیم امر خدای عزّ و جل بود ، او گفت : « یا أبَتِ افْعَلْ ما تؤمَرُ سَتَجِدُنی إن شاءَ اللَّهُ مِنَ الصّابِرینَ »؛ ای پدر آنچه امر می شوی انجام ده اِن شاء اللَّه مرا از صابرین خواهی یافت. قائم علیه السلام نیز در قرنها غیبت خود تسلیم امر الهی است.

تحلیل رهبرانقلاب از ماجرای قربانی کردن حضرت اسماعیل
 
https://jahannews.com/vdchqmn--23nxxd.tft2.html
jahannews.com/vdchqmn--23nxxd.tft2.html
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *