به گزارش
جهان نيوز به نقل از روزنامه آرمان، در چنین شرایطی تعلقات فرهنگی- اجتماعی نسل جدید در خانواده که وطن در آن معنی پیدا میکند، کاهش یافته است. آنچه در ادامه میخوانید نظرات کوروش محمدی، مشاور رئیس سازمان بهزیستی در امور آسیبهای اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار «آرمان» درباره روند رو به رشد مهاجرت ایرانیان است.
**در جامعه کنونی شاهد افزایش تمایل بهمهاجرت در بین افراد بهویژه جوانان هستیم. این مساله به دلیل نبود شرایط مناسب در زمینه اشتغال و دستیابی به امکانات بروز کرده است؟
در فرهنگ داخلی کشور جذابیتهایی برای مهاجرت بهخارج از کشور وجود دارد. افراد برای بهرهبرداری از شرایط بهتر، بهبود وضعیت زندگی و مسائل رفاهی بهتر مهاجرت را انتخاب میکنند. اغلب در کشور ما برای نگهداشتن جوانان جذابیتهای علمی، اشتغال، تحصیل، سیاستها و برنامههای مناسب اتخاذ نشده است، طبیعتا بخشی از جامعه که بضاعت و استطاعت لازم را برای مهاجرت و استفاده از امکانات موجود در خارج از مرزها دارند، از این امر استقبال میکنند. برای مثال برخی افراد برای بهبود شرایط تحصیلی خواستار مهاجرت هستند.
در واقع مهاجرتهایی که در جامعه شاهدش هستیم، بهدلیل مسائل رفاهی، تحصیل، اشتغال و ایجاد فضاهای مطمئن با امنیت شغلی، تحصیلی و تضمینی برای آینده افراد است. باید تاکید کرد که بخشی از افراد در جامعه با مساله مهاجرت مواجه هستند و آن هم بهدلیل استطاعت مالی و شرایط موجود است. باید توجه کرد که اگر بخشی دیگر از افراد جامعه توانایی و امکان را برای مهاجرت کسب کنند، نیز ممکن است، به این پدیده گرایش نشان دهند. بخشی از مهاجرتها بهدلیل بیبرنامگی است.
مسئولان آنطور که باید پاسخگوی نیاز جوانان نبودهاند. برای مثال در سیستم نظام آموزشی کشور دانش آموز بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه دچار بیبرنامگی میشود. در این وضعیت افراد احساس امنیت کامل از آینده ندارند و بههمین دلیل خواستار برطرف کردن نیازهای خود همچون ادامه تحصیل هستند. این مساله نیز باعث مهاجرت میشود، طبیعتا خانوادهها نیز بهدلیل خواسته فرزندانشان به مهاجرت ترغیب میشوند.
**برای مهار یا کاهش میزان جمعیت علاقهمند بهمهاجرت چه تمهیداتی میتوان اندیشید؟
باید امکان ادامه تحصیل را برای جوانان فراهم کرد. در حال حاضر هزینههای ادامه تحصیل فرزندان و استرس ناشی از کنکور برای دانش آموزان غیرقابل تحمل است، چون استرس ناشی از کنکور، کلاسها و مشکلات ناشی از آن باعث میشود که برخی از خانوادهها تحصیل فرزندانشان در کشور دیگر را مناسبتر از ادامه تحصیل در داخل بدانند. در واقع بخش قابل توجهی از هزینهها برای مهاجرت نیز به ناامنیهای روانی در حوزه تحصیلی و آینده شغلی است.
جوانان ترجیح میدهند، خود را با مشاغل سطح پایین در کشور مقصد مشغول کنند. در حالی که میتوان با ایجاد شرایط مناسب و حس امید در جامعه وضعیت اشتغال را برای افراد مناسبتر کرد. برای مثال هم اکنون این تفکر که اگر فردی رابطه و نفوذ در دستگاههای دولتی و نهادها نداشته باشد، نمیتواند به شغل مناسب دست پیدا کند، وجود دارد. در این وضعیت افراد بهویژه جوانان جویای کار در تلاش هستند تا به دیگر کشورها رفته تا بتوانند به امکانات مناسبتر دسترسی داشته باشند.
این مقوله باعث از دست رفتن سرمایههای کشور و منابع ارزی میشود. به عبارت دیگر مهاجرت به معنای خروج نبوغ سرمایههای کشور است. هماکنون در اغلب کشورهای اروپایی و آمریکایی و حتی در کشورهای عربی شاهد سرمایهگذاری و فعالیت موثر ایرانیان هستیم. تاکنون دستگاههای مسئول نتوانستهاند، برای شهروندان و جوانان جذابیتهای تحصیلی ایجاد کنند. امروزه مشاهده میشود که برخی از افراد در جامعه ما با داشتن توانایی، رتبه علمی مناسب و مهارت در حرفههای مختلف اقدام به مهاجرت میکنند.
البته باید دانست که کشور ما جزو کشورهای مهاجر فرصت است. این مساله نیازمند مدیریت و برنامهریزی دارد. همچنین این مقوله نیازمند تامل جدی از سوی دستگاههای متولی است. از سوی دیگر نظام آموزش و پرورش، نظام آموزش عالی کشور و حوزه خدمات اجتماعی و رفاهی میتواند برای جوانان تسهیلات زندگی همچون ازدواج و اشتغال را فراهم کند.
در هر وضعیت باید این حوزهها را تقویت کرد، چون هر گونه اسرار به ادامه روشهای قبل میتواند این آسیب را گسترش دهد. بنده از دستگاههای متولی بهویژه مجلس خواستار رسیدگی بهوضعیت موجود هستم. از مسئولان خواستار ارائه راهکار برای مهار این مساله هستم تا بتوان کشور ایران را برای شهروندان به یک فضای ایمن، مطمئن و جذاب تبدیل کرد. در این اقدامات شاهد افزایش مهاجران از کشور و خروج سرمایههای منابع ارزشمند هستیم.
**از سوی فضای مجازی شاهد تبلیغات فراوان برای پذیرش مهاجر هستیم. این اقدامات باعث افزایش تمایل به مهاجرت میشود.
این وضعیت محصول سوء مدیریت است. بسیاری از موسسات مجوز دار و بدون مجوز در فضای مجازی و حقیقی بهسهولت در زمینه مهاجرت تبلیغات کرده و برخی ایرانیان نیز به عنوان وکلای مهاجرت به تبلیغ میپردازند. این مساله نشان دهنده سوء مدیریت است. برای مثال در سالهای قبل تبلیغات درباره کرم حلزون از سوی رسانه ملی مشاهده میشد، اما در آخر مشخص شد که این تبلیغات برای یک کالای بیکیفیت بوده است.
باید دانست که این مساله بهدلیل دیدگاههای مختلف، غیرعلمی و سوء مدیریتها بروز میکند. همچنین مساله مهاجرت در بحث رسانهای هم مدیریت لازم را نداشته و به همین دلیل شاهد سوء استفادههای شغلی از این اقدامات هستیم. افراد خواستار مهاجرت باید بدانند که در صورت تمایل به مهاجرت باید به شغلهای سطح پایین مشغول شوند. هرچند برخی از افراد با تمایل به این مساله باز خواستار مهاجرت هستند. این تمایل مصداق بارز ضرب المثل مرغ همسایه غاز است. مشکل اینجاست که در کشور ما برای شغل تعریف مناسبی وجود ندارد، چون افراد بر اساس تخصص و تمایلشان بهکارگرفته نمیشوند، بلکه تحت نیاز، فشار و استرس مشغول بهکار میشوند.
درضمن مدیریتها نیز بر همین اساس انتخاب شده و تحت روابط و فشارها هستند، طبیعتا در حوزه مدیریتها نیز کنترل مناسبی روی این مباحث وجود ندارد. پس با این تفاسیر در زمینه اشتغال در کشور شاهد فرآیند معیوب هستیم. این امر به مسئولیت اجتماعی موجود در جامعه مربوط میشود و تاکنون مسئولان امر نیز روی این مولفه اجتماعی کار نکردهاند. به هر حال اگر شهروندان با احساس تعلق در جامعه کار کنند، طبیعتا میزان کار مفید در کشور افزایش مییابد.
اگر در دیگر کشورها شاهد افزایش بهرهوری، امنیت شغلی و... هستیم، به این دلیل است که در کشورهای توسعه یافته مولفههای سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و سعی شده برای شهروندان احساس تعلق کنند. برای مثال در کشورهای اروپایی برای شهروندان یک فرآینده جذاب ایجاد میشود. این جذابیتها روی مباحث شغلی افراد نیز تاثیرگذار است.
در حالی که این اتفاق برای تمامی ایرانیهای مهاجر نمیافتد و فقط برای تعداد اندکی از آنها چنین اتفاقاتی رقم میخورد. در آن کشورها به حدی روی عنصر اشتغال فعالیت شده که برخی از جوانان ایرانی در حسرت شرایط آرمانی در آن سوی مرزها بسر میبرند، طبیعتا این مقوله به فضای مهاجرت کشور تاثیر گذار است. در کشور ما خانوادهها نیز درگیر مهاجرت فرزندانشان هستند.