پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۱

«کار دولت قبل است»، بالاخره حذف شد

جمعه ۲۹ تير ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۰۸
کد مطلب: 628124
اقتصاددانان و چهره های سیاسی اصلاح طلب که مشکلات اقتصاد امروز ایران در کارنامه آنها نوشته می شود، در دولت یازدهم با بروز هر مشکل اقتصادی می گفتند، «کار دولت قبل است»؛ اما این روزها این فرافکنی تاریخ انقضا پیدا کرده و مجبور به پذیرش اشتباهاتشان شدند.
«کار دولت قبل است»، بالاخره حذف شد
به گزارش جهان نيوز، ناکارآمدی دولت دوازدهم در اولین سال فعالیت آن به حدی این روزها جدی شده است که حتی حامیان آن نیز در تلاش هستند تا جلوی فعالیت آن گرفته شود. در این خصوص می توان به تلاش نمایندگان مجلس در فراکسیون امید اشاره کرد که موضوع طرح عدم کفایت حسن روحانی را دنبال می کنند.

در میان ناکارآمدی های دولت آنچه بیش از همه به چشم می آید ضعف تیم اقتصادی دولت است. به عبارتی در حالی که اصلی ترین مشکل کشور به باور اغلب صاحبنظران مساله اقتصادی است، تیم اقتصادی کابینه در چاره جویی برای مشکلات اقتصادی ناتوان ظاهر شده اند.

این ناکارآمدی تیم اقتصادی کابینه سبب شده است که برخی محافل سیاسی و رسانه های حامی دولت قبل از استیضاح کل دولت به دنبال این باشند تا هرچه زودتر بخش اقتصادی کابینه ترمیم شود و برخی مدیران و حتی وزرای اقتصادی جابه جا شوند.

در کنار چهره های سیاسی و نمایندگان مجلس که این روزها بیشترین انتقاد را نسبت به عملکرد دولت نشان داده اند، اقتصاددان های حامی دولت نیز هرچند ملایم اما در مصاحبه ها و مقاله های مطبوعاتی شان نشان داده اند که از تیم اقتصادی دولت رضایت ندارند و ایجاد تغییر در کابینه و ساختارهای دولت خواسته آنها نیز هست.

اعتقاد به لزوم اصلاحات اقتصادی
در این خصوص می توان به مصاحبه مهدی پازوکی، اقتصاددان حامی دولت در مصاحبه با خبرگزاری ایسنا اشاره کرد. او که معتقد است اقتصاد ایران نیازمند اصلاحاتی بسیار اساسی است و تاخیر در اجرای این اصلاحات عواقب سنگینی دارد، می گوید احتمال دارد تغییراتی در ترکیب تیم اقتصادی دولت رخ دهد.

پازوکی تاکید می کند اصلاحات اقتصادی نباید جنبه عوام فریبانه داشته باشد و می بایست از عناصر تکنوکرات و مدیران به معنای واقعی استفاده شود. انتظار این اقتصاددان این است که به منظور اجرای این اصلاحات لازم است فرادولتی عمل شود و مسئولان نظام وارد عمل شوند.

این اقتصاددان حامی دولت همچنین می گوید سیاستمداران ما باید شجاعانه و در چارچوب منابع ملی تصمیماتی اساسی بگیرند؛ چرا که این مسائل از عهده اقتصاددانان خارج است و ما حتی اگر بهترین اقتصاددان‌ها را در این وضعیت به کار بگیریم باز هم نمی‌توانند مشکلات را حل کنند.

تقاضا از مسئولان نظام برای کنترل دولت
پازوکی در مصاحبه دیگری با سایت فرارو که آن هم از جمله رسانه های حامی دولت است، با صراحت بیشتری نسبت به نقاط ضعف دولت اشاره کرده است. او در این مصاحبه می گوید ما باید سلامت را به اقتصاد ایران برگردانیم. این سلامت شامل سیاست‌های بخردانه در زمینه حمایت از تولید ملی، سیاست بخردانه در جهت حمایت از سرمایه‌گذاری، سیاست‌های منطقی و علمی در جهت هدایت نقدینگی به سمت تولیدات داخلی و جلوگیری از فعالیت‌های سفته بازی در اقتصاد ایران است.

همچنین پازوکی تاکید می کند اگر قرار باشد این روند به همین روال ادامه پیدا کند، کشور با مشکلات بسیار شدیدتری مواجه خواهد شد. ما باید به سمت شفافیت حرکت کنیم یعنی الان زمانش رسیده که تمام حاکمیت وارد میدان شوند زمینه را برای افزایش شفافیت و کنترل و هدایت نقدینگی در کشور فراهم کنند.

این اقتصاددان در بخش پایانی این مصاحبه می گوید: «مردم و حاکمیت باید بدانند که به عنوان مثال وقتی در بازار ارز دولت نرخ 4200 تومانی تعیین می‌کند این قیمت کاملا غیرواقعی است و دیر یا زود مجددا از کنترل خارج می‌شود. به نظر من در این باره باید دولت اعتراف به اشتباه کند و هیچ ایرادی هم ندارد. 4200 تومان قیمت واقعی ارز نیست و این موجب تشدید واردات می‌شود. اینگونه تولید داخلی آسیب می‌بیند. واقعیت این است که اقتصاد ما مانند دومینویی است که اگر یک جا اشتباه تمام بازار‌ها را تحت تاثیر قرار خواهیم داد. با سیاست سرکوب قیمت‌ها نمی‌شود استقلال اقتصادی به دست آورد. ما قیمت واقعی ارز را باید ثابت نگه داریم، نه قیمت ظاهری آن را. اشتباه دولت‌ها این است که می‌خواهند با ثابت نگه داشتن قیمت اسمی با تورم مبارزه کنند که این کاملا ضد تولید و منافع ملی است.»

برشمردن 4 خطای راهبردی دولت روحانی
فرشاد مومنی هم از جمله اقتصاددان های حامی دولت است که انتقادات خود علیه دولت را علنی کرده است. او در مصاحبه با روزنامه آرمان می گوید روحانی در مقطعی می توانست مشکلات اقتصادی کشور را به احمدی نژاد منتسب کند، اما امروز دیگر امکان ندارد. دولت باید در زمینه عملکرد خود پاسخگو باشد و نمی‌تواند مدعی شود که ریشه‌های مشکلات کنونی جامعه را همچنان باید در گذشته جست‌وجو کرد. ژست آقای روحانی در هنگام انتخابات ریاست جمهوری به شکلی بود که گویا نسبت به وضعیت نابسامان اقتصادی جامعه اشراف کامل دارند.

مومنی سپس به طرح این موضوع می پردازد که بعد از گذشت یک دوره 6 ساله سیاست های اقتصادی باید نمود پیدا کند. با توجه به این موضوع او می گوید بزرگ‌ترین خطای راهبردی دولت حسن روحانی این بود که از تدوین یک گزارش عالمانه کارشناسی درباره بنیان‌های اندیشه‌ای حاکم بر دولت احمدی‌نژاد به هر دلیل طفره رفت. هنگامی که دولت حسن روحانی تحلیل دقیق و علمی از آثار و پیامدهای سیاست‌های دولت احمدی‌نژاد نداشته باشد همواره این خطر دولت را تهدید می‌کند که همان خطاهای گذشته را تکرار کند. دولت حسن روحانی با عنوان اینکه قرار است در چارچوب «اعتدال» حرکت کند به جای اینکه رویکردهای اشتباه گذشته را متوقف کند و رویکردهای مورد غفلت قرار گرفته را احیا کند، تصمیم گرفت رویکرد کلی گذشته را با شیب کمتر ادامه بدهد.

این اقتصاددان دومین خطای راهبردی دولت را در خصوص سیاست نرخ گذاری ارز می داند. مومنی که معتقد است هرچه قیمت دلار کمتر باشد زندگی مردم با آسایش بیشتری خواهد بود، می گوید در نیمه دوم سال91 که کشور در اوج تحریم‌ها قرار داشت هنوز قیمت دلار در حدود1400 تومان بود. در چنین شرایطی، شوک آینده هراسی سبب شد که قیمت دلار در برخی از ماه‌ها از مرز4000 تومان نیز عبور کند. اقتصاد ایران به رغم همه کارهای غیر اصولی دولت احمدی‌نژاد خودش را با دلار1400تومان تنظیم کرده بود. با این وجود شوک آینده هراسی دولت حسن روحانی در زمینه تنش زدایی از سیاست خارجی سبب شد قیمت دلار افزایش پیدا کند. نکته قابل توجه اینکه هنگامی که قیمت دلار در حدود 3000 تومان بود، رئیس کل بانک مرکزی دولت در سخنانی پرمناقشه و مبهم عنوان کرد «ما نمی‌توانیم قیمت دلار کمتر از 3000 تومان را تحمل کنیم» و بدون شک این سخنان بزرگ‌ترین ظلم به مردم و تولید کشور و بزرگ‌ترین خدمت به رباخواران، دلالان و وارد کنندگان بود.

مومنی سومین و بزرگ ترین خطای راهبردی دولت در عرصه اقتصادی را نداشتن تدبیر برای ممانعت از واردات بی رویه کالاهای مصرفی و قابل تولید در داخل می داند. او با اشاره به اینکه در سال 93 در حالی که در برخی از ایام قیمت نفت حدود 70 دلار کاهش پیدا کرده بود، واردات خودروهای لوکس در مقایسه با سال92 در حدود60 درصد افزایش داشته است و استناد به گزارشی از دفتر مطالعات اقتصاد و توسعه اتاق بازرگانی مشهد می گوید میانگین واردات در کشور در پنج سال دولت حس روحانی از میانگین واردات در هشت سال دولت احمدی‌نژاد بالاتر رفته است.

در بخش دیگری از این مصاحبه مومنی به طرح این موضوع می پردازد که دولت روحانی خطای راهبردی دیگر هم داشته است و آن خطا این بوده است که دولت روحانی گمان می‌کرد امکان این وجود دارد که اداره امور پیچیده و بحران‌های متنوع ایران را به صورت غیر برنامه‌ای سامان داد. بدون شک دولت حسن روحانی بیشترین سهل انگاری را در فرصت تاریخی تدوین برنامه ششم توسعه انجام داده است. بنده به عنوان کسی که بیش از سه دهه برنامه‌ریزی توسعه در ایران را دنبال کرده‌ام باید به صراحت عنوان کنم که در طول تاریخ جمهوری اسلامی در هیچ مقطعی چنین برنامه بی‌کیفیت و دور از مسائل اصلی کشور وجود نداشته است.

دولتی که همزبان مردم نیست
داود سوری دیگر اقتصاددانی است که انتقاد خود از دولت و بویژه تیم اقتصادی را به شکل علنی رسانه ای کرده است. او طی مقاله ای در روزنامه اصلاح طلب اعتماد می نویسد: «...آنچه در تحولات اخیر (افزایش قیمت دلار) مشخص شد که نگرانی بیشتری از کرده‌ها و نکرده‌های دولت ایجاد می‌کند، ضعف تئوریک و مدل رفتاری دولتمردان در مواجهه با ناملایمات اقتصـادی و پاسخگویی به کسانی است که با امید به آینده‌ای بهتــر، آنهــا را برگزیده و بر مسند قدرت نشانده‌اند. افزایش قیمت ارز چه به دلیل سیاست‌های اقتصادی دولت، چه به دلیل تحریم و عناد‌ورزی امریکا و برخی دیگر از کشورها و چه به دلیل مخالفین داخلی دولت برای مردم تشویش و نگرانی به همـراه دارد...»

این اقتصاددان معتقد است رفتار تیم اقتصادی دولت در مواجهه به افزایش نرخ ارز سبب شد بسیاری از حامیان دولت ناامید شوند، او در بخش دیگری از این یادداشت این گونه می نویسد: «آنچه از ابتدا فقدان آن مشهود بود و همچنان هست تحلیل علمی دولت از چرایی افزایش قیمت ارز و توضیح و توجیه سیاست‌هایی است که دولت برای مواجهه با مساله افزایش نرخ ارز انتخاب کرده است. به عبارت دیگر پزشکان اقتصادی دولت به جای تشخیص بیماری و اتخاذ روش درمان و توضیح آن به بیمار از همان ابتدا چاره را در انکار و ناچیز شمردن بیماری یافتند و سپس با شدت گرفتن بیماری، آن را غیراقتصادی و به گردن دشمن و جو روانی با حباب معروفش انداختند، دریغ از ذره‌ا‌‌‌ی تحلیل علمی و دریغ از ذره‌ای احساس مسوولیت که می‌باید چرایی پیدایش این مشکل را حتی اگر غیراقتصادی است با مردم در میان بگذارند و از نگرانی آنها بکاهند...»

سوری در بخش انتهایی این نوشته بر این نکته تاکید دارد که تیم اقتصادی دولت با مردم همزبانی نمی کند. در همین بخش او این گونه نوشته است: «...هیچ‌یک از اعضای اقتصادی دولت به زبان اقتصادی با مردم صحبت نکردند و تنها با صحبت‌های دوپهلوی خویش بر تشویش و نگرانی و بی‌اعتمادی مردم به خود افزودند. این چه مدل رفتاری است که به جای توضیح علمی سازوکار بازار ارز و ریشه‌یابی مشکلات آن، در مورد بازار ارز نیز آمرانه صحبت می‌کند و انتظار اقناع مردم را نیز دارد. چرا انتظار دارند که مردم رفتار اقتصادی و برنامه زندگی خود را بر مبنای قول رییس‌جمهور و ان‌شاءالله گفتن رییس کل و نصیحت‌های رییس سازمان برنامه و بودجه تنظیم کنند؟ این انتظار از کجا حاصل می‌شود؟ در چارچوب همین مدل رفتاری است که نمایندگان مجلس نیز با روش‌های غیرمتعارف گلایه خود را از اداره بازار ارز اظهار می‌کنند و متاسفانه آنچه در انتها فدا می‌شود عقلانیت و علم اقتصاد است.»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *