پورناظری جزو کادر برگزاری کنسرت نمایش «سی» است که به تازگی ادعا کردند کنسرت خود را بخاطر شرایط بد اقتصادی و همدردی با مردم برگزار نمیکنند!
به گزارش جهان نيوز، «سهراب پورناظری»، نوازنده و موسیقیدان، به تازگی طی یادداشتی در روزنامه آرمان امروز نوشت:
قصد استحمام داشتم که دیدم برق نداریم؛ شیر آب را باز و با خودم فکر کردم با این روند، چند سال آینده، هنوز آبی از شیر آب خانههایمان سرازیر میشود؟ بر اساس دانش من، آب مورد استفاده مردم در خانهها، حدود ۵ تا ۱۰ درصد آب مصرفی کشور است و بقیه آن در کشاورزی و صنعت مصرف میشود و بر اساس شنیدهها و دیدهها و استدلالهایم، بحران تنها بر اساس بیتدبیری و نبود تخصص و نگاه ملی در حوزههای مدیریتی، دامنگیر سرزمین ایران شده است. بعد از این مرور در ذهنم یاد جلسهای که ماه رمضان سال گذشته با دکتر نوبخت، مدیر خوشرو و متین سازمان برنامه و بودجه داشتم، افتادم...آن روز برای حل مشکلات فرهنگ و دیگر مسائل از ایشان خواستم تا روی این موضوع تحقیق کنند که چرا در این چهلواندی سال، تمام نخبگان فرهنگ و هنر این سرزمین از کار در دولت و تعدادی از فعالیت در ایران و برخی حتی از زندگی در ایران فراریاند؟
او همچنین تصریح کرده است: «با اینکه امید به شنیدهشدن حرف در مسئولان وجود ندارد اما باز هم بر اساس خویشکاری این نکته را گوشزد میکنم که تنها راه نجات از زوال کشور در چند سال آینده، استفاده از مغزهای کمنظیر ایرانی است که به هر دلیل خانهنشین شده یا باعث مهاجرتشان شدهایم»
*پورناظری جزو کادر برگزاری کنسرت نمایش «سی» است که به تازگی ادعا کردند کنسرت خود را بخاطر شرایط بد اقتصادی و همدردی با مردم برگزار نمیکنند!
ادعایی عجیب که البته بعداً مشخص شد عدم برگزاری به دلیل شرایط جدید شرکت سامسونگ بعنوان اسپانسر مالی این کار نمایشی بوده نه بهخاطر مردم و متأسفانه فقط منت عدم برگزاری بر سر مردم گذاشته شد.
درباره اظهارات پورناظری و تحلیلی که در حمام به ذهن ایشان خطور کرده مبنی بر اینکه تمام نخبگان از ایران رفتهاند! بایستی اشاره کرد که این حرف صحیح نیست و اگرچه برخی به هر دلیلی از ایران رفتهاند اما اکثریت نخبگان در ایران ماندهاند و این قضیه شواهد بسیاری دارد.
آقای پورناظری حکماً خبر ندارند که اقتصاد جمهوری اسلامی ایران امروز در جایگاه هجدهم جهانی قرار دارد و اتکای حیاتی ایران به درآمد نفتی نیز قطع شده است.
ایشان همچنین شاید در جریان نیستند که جمهوری اسلامی ایران به مدد نخبگان خود، امروز صاحب یکی از چند کشور دنیا در عرصه فناوریهای فضایی، هستهای، نانوتکنولوژی، دریانوردی، نظامی و درمانی است.
نخبگانی که در ضمن پدید آوردن این موقعیتها برای کشورمان، حتی سبب افزایش بارشهای آبی در کشور هم شدهاند و آقای پورناظری بایستی در جریان باشند که بهار پر بارش امسال در ایران که منجر به جبران شدن بخش اعظم کمآبیهای سال گذشته شد نیز کار نخبگانی بوده است که در یکی از نهادهای امین کشور نسبت به طرح «بارورسازی ابرها» اقدام کردند و فصلی دلانگیز را برای مردم ایران رقم زدند.
همچنین است که انتظار بود آقای پورناظری اقلا به وجود کثیری از نخبگان فرهنگی و هنری در ایران آگاهی میداشتند که فیالمثل توانستهاند رکورد فروش سینمای ایران در بهار امسال را به افزایشی حدود 50 درصدی نسبت به سال گذشته برسانند و یا کنسرتهایی برگزار کنند که حکما آقای پورناظری عزیز میداند تنها طی چند دقیقه، تمام بلیطهای آن Sold out میشود.
اگر تمام این رخدادها نمایشگر حضور اکثریتی از نخبگان متعهد و دلسوز نیست پس چیست؟!
لازم به اشاره است که سوگمندانه اطلاعات غلط یا ناکافی و علائق خاص سیاسی برخی سلبریتیها، سبب ساز اخذ رویکردهای عجیبی در میان آنها شده است که حتی به هنر آنها نیز رنگ و لعاب سیاستبازانه داده است.
این پدیده برای هنر ایرانی به مثابه یک بیماری خواهد بود.
دوره هاشمی حزب اللهی هادر قامت دفاع از دولت لیبرال هاشمی برامدند و اصلاحطلبان در قامت مردم و نتیجه شد انچه شد و تاریخ دوباره تکرار می شود و من لزوم دفاع یک سایت اصولگرا از دولت روحانی و گوشه رینگ قراردادن اصولگرایی را نمیدانم ایا قرار است دوبار اصلاحطلبان در قامت دفاع از مردم در موضع برتر قرار گیرند و هزینه دولت لیبرال روحانی که اولین حرکتش در فرار مغزها موضوع بورسیه ها بود به پای اصولگرایی نوشته شو .
لطفاً به اين جمله متن دقت كنيد:
"درباره اظهارات پورناظری و تحلیلی که در حمام به ذهن ایشان خطور کرده مبنی بر اینکه تمام نخبگان از ایران رفتهاند! بایستی اشاره کرد که این حرف صحیح نیست"
حالا جمله آقاي پورناظري را بخوانيم:
" از ایشان خواستم تا روی این موضوع تحقیق کنند که چرا در این چهلواندی سال، تمام نخبگان فرهنگ و هنر این سرزمین از کار در دولت و تعدادی از فعالیت در ایران و برخی حتی از زندگی در ایران فراریاند؟"
حالا چند نكته:
1- آقاي پورناظري فقط در مورد نخبگان هنري صحبت كرده نه نخبگان علمي، ورزشي، سياسي، نظامي و ...
2- ايشان گفته نخبگان هنري از استخدام دولتي گريزانند.
3- سپس گفته «تعدادي از اين نخبگان» (نه همه آنها) از فعاليت در ايران منصرف شده اند. (مثلاً فقط كنسرت هاي خارج از كشور را برگزار مي كنند و ميدانيم كه گفته ايشان عين واقعيت است)
4- گفته برخي از آن تعدادي كه در بند بالا گفته شد، در زندگي در ايران نيز صرفنظر كرده اند. (كه مي دانيم اين هم عين واقعيت است)
حالا شما چطور از اين سخنان نتيجه گرفتيد كه آقاي پورناظري زير دوش حمام گفته تمامي نخبگان علمي، هنري، فرهنگي، نظامي و ... كلاً ايران را ترك كرده اند و رفته اند؟! و بعد سعي كرده ايد با آوردن مثالهايي نظر ايشان را رد كنيد؟! (يعني اول، سخني را كه ايشان نگفته به ايشان نسبت مي دهيد و بعد در رد آن قلمفرسايي مي نماييد!)
نخبگان هنری از نوع خواننده و بازیگر به درد لای جرز دیوار میخورن. جدآ به چه درد میخورن این جماعت دلقک و مطرب؟ مردم رو شاد میکنند؟ مردم با چرخیدن چرخ زندگیشون شاد خواهند شد نه با اصوات و ادااطوار یک مشت به اصطلاح هنرمند! طوری مملکت رو به زوال رفته که دیگه نوجوانان چند نفر دانشمند ایرانی رو نمیتونن اسم ببرند و نه پروفسور حسابی میشناسند و نه یه بیت شعر بلدند ولی تا اسم دو تا خواننده بازیگر فوتبالیست ایرانی خارجی میاد شجره نامشو براتون میگن!
احسن، احسن. متاسفانه پدیده سلبریتیها به جان فرهنگ، آبرو و سرمایههای این مملکت افتاده و دمار از روزگارش میکشند. کسانی که از علم، معرفت و اخلاق بیبهرهاند، در همه زمینهها اظهار نظر میکنند و خود را صاحب نظر میپندارند و مردم اسیر در چنبره آنها هم بدون تامل و تفکر از آنها تبعیت میکنند. این میشود که یکی در کمال بیحیای سخن فرعون را به زبان میآورد و میگوید ما هنرمندها خدایی میکنیم. فرعون هم گفت انا ربکم الاعلی !!!
بابا پولدارها و آقازاده ها و نورچشمی ها رفتن اونور بعدم میگن ما نخبه بودیم و فرار مغزها شدیم! فقط 2500 تاشون با برجام صادر شدن اونور...
این اسمش ویژه خوری است نه فرار مغزها
شایدیه عده به زور پول ورانت حس نخبگی داشته باشند ولی استعدادهای دلسوز ونخبه های فراوانی درکشور داریم که بامدیریت می توان ازظرفیت آنها استفاده کرد...امان از این بایدها که پشت گوش انداخته.می شود..
چند ماه بعد چرا؟
از همین الآن درخشش این هجدهمین اقتصاد برتر دنیا !!!! را در همه شئون زندگی مردم فلک زده این کشور می بینیم.
البته به جز کاسبان تحریم وجنگ که نان خود را در نابودی یک کشور جستجو می کنند.
درست گفته ولی فقط نخبگان مهندس در رشته های الکترونیک و کامپیوتر. به لیست چندهزار نفره دانشجویان صنعتی شریف در آمریکا و کانادا نگاه کنید صدها نوابغ میانشان است که با حقوقی صدها برابر وقتی که ایران بودند در آنجا مشغول بکارند و تاثیر زیادی تو پیشرفت این کشورها داشته اند. تو ایران فقط حقوق مدیران حزبی دولتی و آقازاده هایشان بدون هیچگونه تخصصی حقوق ماهانه صدها میلیونی و با مزایای عجیب دریافت میکنند و کشور رو به ورطه نابودی کشاندند و طلبکار هم هستند. ژن خوبم آرزوست!.