حال این سینما که طی سالهای گذشته سعی میکرد با اکران فیلمهای خاص جامعه روشنفکری خود را متفاوت نشان دهند و ادعا داشتند که به سمت سینمای تجاری و عامهپسند نمیروند و فیلمهایی را اکران میکنند که «تمایلات و حساسیتها و كنجكاویهای زیباییشناسانه تماشاگران را برانگیزد» حال با کدام ملاک و رویکرد فیلمی از یک بازیگر درجه دو را صرفاً با شهرت صاحب اسب اکران میکنند؟
گروه سیاسی جهان نیوز: هفته گذشته بود که خبر رونمایی از فیلم مستند «سریک» ساخته بهاره افشاری با حضور چهرههای سرشناس هنری ، ورزشی و سیاسی در ایوان شمس برگزار شد. در این برنامه که با حضور جمع زیادی از بازیگران، خوانندگان و حتی برخی چهرههای سیاسی برگزار شد آقایان سالار عقیلی، حامد همایون، فرزاد حسنی، یاسر هاشمی، خداداد عزیزی، خسرو حیدری و... حضور داشتند. جالب اینجاست که مراسم در سالن متعلق به شهرداری تهران برگزار شد و آقای محمدصادق حسنی،سرپرست سازمان ورزش شهرداری تهران رییس سازمان زیباسازی شهرداری تهران هم در مراسم حضور داشت. فیلم سریک قرار است در گروه هنروتجربه اکران شود. جالب اینجاست که در میانه این مراسم هم ناگهان کیکی بزرگ به وسط سالن آورده شد بهبهانه تولد خانم بهاره افشاری و آقای حامد همایون به همراه آقای فرزاد حسنی، شروع به خواندن آهنگ تولد برای وی کردند که فیلم این بخش هم بهصورت گسترده در فضای مجازی منتشر شد.
جنجال بیلبوردها
به گزارش صبح نو، چند روز بعد از این ماجرا روزنامه شهروند در گزارشی نوشت که سرپرست سازمان ورزش شهرداری تهران تصمیم گرفته برای هدیه تولد خانم افشاری 20بیلبورد رایگان به فیلم اختصاص دهد. طبق گزارش این روزنامه این هدیه تولد حدود 6میلیارد تومانی از جیب شهرداری (و در واقع جیب ملت) آب خواهد خورد: «مجری پشت تریبون میگوید که محمدصادق حسنی ٢٠بیلبورد تبلیغاتی را به مناسبت تولد بهاره افشاری به او هدیه داده است. برآورد سرانگشتی این هدیه آقای حسنی سر به فلک نمیکشد اما دستکم ٦ میلیارد تومان است و ناقابل» هر چند بعد از علنی شدن ماجرا وی این مسأله را تکذیب کرد و گفت: من خودم در جریان این خبر نیستم. قرار شد از آقای سردار آزمون بهعنوان یک چهره ارزشی و ورزشی حمایت شود. ما برای اکران فیلم سریک به کارگردانی خانم بهاره افشاری که سردار آزمون بازیگر آن است، سالنی را تهیه کردیم تا افتتاحیه اکران در آن جا برگزار شود. در این بین با توجه به اینکه رویکرد این فیلم یک رویکرد کاملاً ورزشی است و احترام به مرام ورزشی و حمایت از ورزشکاران مدنظر ماست تا خدای نکرده قهرمانان ما آسیب روحی و اجتماعی نبینند و مردم از این استقبال کنند، از ما درخواست کردند که برای تبلیغات فیلم به آنها کمک کنیم. از آنجایی که وظیفه سازمان ورزش کمک به ورزشکاران و ورزش است ما این مساله را مورد توجه قرار دادیم اما اینکه قصه ۲۰بیلبورد چهطور درآمده و ماجرای تولد خانم افشاری به ذهن دوستان خطور کرده، الله اعلم. ضمن اینکه خبرنگاری که این خبر را تهیه کرده، از بین صحبتهای من تحلیل و عدد و رقم خود را منتشر کرده و من چنین چیزی را اعلام نکردم. من فکر میکنم در جو امروز جامعه انتشار این اخبار کذب به تشدید فضای ناامیدی کمک میکند. بهرغم تکذیب سرپرست سازمان ورزش شهرداری تهران اما برزین ضرغامی، رییس سازمان زیباسازی شهرداری تهران میگوید: من از آنچه در جلسه مطرح شده و در رسانهها عنوان شده اطلاعی ندارم، اما سرپرست سازمان ورزش تهران درخواستی را به سازمان زیباسازی جهت حمایت از این مستند ارسال کرده که تا این لحظه این درخواست مورد بررسی قرار نگرفته است. بیتردید با توجه به امکانات و ظرفیتهایی که در اختیار ما قرار دارد این درخواست مورد بررسی قرار میگیرد و تصمیم نهایی اتخاذ خواهد شد، اما تاکنون در مورد این درخواست هیچ اقدامی انجام نشده است. قطعاً اگر این تولید فرهنگی نیز در راستای سیاستهای سازمان و مجموعه شهرداری تهران باشد، همانند موارد دیگر در راستای حمایت از آن تصمیمگیری خواهد شد.
هنروتجربه به کجا میرود؟
فارغ از بحثهای مربوط به اهدای رایگان بیلبوردها به فیلم بهاره افشاری چند نکته در این میان قابل تأمل است. بهاره افشاری، کارگردان مستند سریک، بازیگری درجه دو است که تاکنون اثری مهم در کارنامهاش دیده نشده و عموماً در سینمای بدنه موسوم به عامهپسند نقشآفرینی کرده است و اینکه حالا اثری مستند را کارگردانی کرده قاعدتا نباید اثری فاخر و مهم تلقی شود ولی از آنجا که سوژه مستند درباره اسب یک فوتبالیست ملی است (که البته خود اسب نیز در مظان اتهام دوپینگ قرار دارد) ناگهان در معرض توجهات قرار میگیرد و مراسم افتتاحیهاش تبدیل به یک شو ابتذال و لودگی طیفی میشود که بیتوجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه علایق و سرگرمیهای خاص خود را دنبال میکنند و از قضا با حمایت شهرداری تهران مواجه میشوند و یکی از بهترین سالنهای تهران در اختیار این مراسم مبتذل و غیرمردمی قرار میگیرد. اما نکته مهم دیگر اکران این فیلم در گروه هنر و تجربه است. حال چگونه این مستند با سوژه خاص خود در این گروه جای میگیرد، سوالی است که باید مسوولان آن پاسخ دهند.
هنروتجربه در سایت، خودش را اینچنین معرفی میکند: «گروه سینماهای «هنر و تجربه» تلاشی برای نمایش آن دسته از فیلمهای باارزشی در میان فیلمهای غیرتجاری است كه اکرانشان میتواند جایگاه شایسته و درخور سازندگان آنها را در جامعه سینمایی روشن كند و به ارتقای دانش سینمایی تماشاگران و ارتقای كیفیت هنری سینمای ایران كمك كند. در این طرح «فیلم هنری» به اثری سینمایی-در هر قالب زمانی كوتاه و بلند و داستانی و مستند و انیمیشن و…-گفته میشود كه فرم و محتوای آن تمایلات و حساسیتها و كنجكاویهای زیباییشناسانه تماشاگران را برانگیزد و ذوق و سلیقه بصری آنان را ارتقا دهد. «فیلم تجربی» نیز به فیلمی اطلاق میشود که شیوههای تازهای در بیان و روایت سینمایی در آن تجربه شده باشد كه سینمای تجاری و عامهپسند به سوی آن نمیرود. البته برخی از فیلمهای متفاوت و برتر سینمای بدنه هم كه حاوی جنبههای هنری و تجربی هستند و به دلیلی امكان این را دارند كه جایی در اكران سینمای بدنه پیدا كنند، میتوانند در چارچوب این طرح نیز به نمایش درآیند.»
حال این سینما که طی سالهای گذشته سعی میکرد با اکران فیلمهای خاص جامعه روشنفکری خود را متفاوت نشان دهند و ادعا داشتند که به سمت سینمای تجاری و عامهپسند نمیروند و فیلمهایی را اکران میکنند که «تمایلات و حساسیتها و كنجكاویهای زیباییشناسانه تماشاگران را برانگیزد» حال با کدام ملاک و رویکرد فیلمی از یک بازیگر درجه دو را صرفاً با شهرت صاحب اسب اکران میکنند؟
روزگاری افتخار این گروه اکران فیلمهای صرفاً هنری و حتی برخی فیلمهای توقیفی سینما بود و حالا برای جلب توجهات و البته شاید جلب پول برخی ورزشکاران به سمت اکران فیلمهای بازیگران درجه چندم سینما میرود که البته با حمایت طیفی که در شرایط روز جامعه فقط به فکر منافع خویش هستند نه منافع مردم و ملت، رویکردهای شبههنری خود را پیگیری میکنند.