محمد هاشمی:
اعتدالگرایان ۲برابر اصلاح‌طلبان واصولگرایان نفوذ دارند/ دولت احمدی‌نژاد کشور را به یک سرزمین‌سوخته تبدیل‌کرد
شنبه ۲۳ تير ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۲۴
کد مطلب: 626661
*آقای هاشمی به عنوان اولین سوال درباره شرایط سیاسی کشور، می‌خواستم ارزیابی کلی شما را درباره عملکرد جریان اصلاح طلب در برهه فعلی جویا شوم. آن‌ها را چگونه می‌بینید؟
من با اصلاح طلبان هیچ گونه مراوده‌ای ندارم، بهتر است از خود اصلاح طلبان بپرسید.
من با اصلاح طلبان هیچ گونه مراوده‌ای ندارم، بهتر است از خود اصلاح طلبان بپرسید.
* اما ظاهرا به آن‌ها نزدیک هستید؟
نه این گونه نیست. ممکن است با برخی دوست باشیم اما دوستی با هم حزبی، همکاری و هم جریان بودن متفاوت است. در مجالس عروسی یا عزا یا مجالسی از این قبیل یکدیگر را میبینیم و سلام و علیک می‌کنیم اما از درون تشکیلات، سیاست ها، استراتژی و. .. آن‌ها هیچ اطلاعی ندارم. من هیچ وقت اصلاح طلبان را رصد نمی‌کنم بنابراین هیچ تحلیل و عقیده‌ای هم درباره آن‌ها ندارم.
* با توجه به تجربه‌ای که شما در عرصه سیاسی ایران دارید، شرایط امروز جریان‌های سیاسی کشور را در شرایط فعلی چگونه می‌بینید؟
آن چه در کشور است، سه جریان اصولگرا، اصلاح طلب و دیگری اعتدالگرا یا عملگراست. آن‌ها هرکدام ضریب نفوذ خود را در جامعه دارند. براساس تجربه‌ای که از ابتدای انقلاب داریم به خصوص در انتخابات‌های مختلف، اصولگرایان حدود 20 درصد طیف‌های جامعه را تشکیل می‌دهند، اصلاح طلبان در همین حد یا کمی بالا و پایین و اعتدالگرایان هم کمتراز 40 درصد یعنی بین 37 و 38 درصد در اجتماع ضریب نفوذ دارند. معمولا در انتخابات ریاست جمهوری آرای خاکستری هم به کمک می‌آیند و رئیس جمهور یا کاندیدای یک ائتلاف رای بالای 68 درصد یا 70 درصد را به دست می‌آورد. درباره انتخابات مجلس یا شورای شهر و مجلس خبرگان این قضیه متفاوت است به این دلیل که انتخابات حالت منطقه‌ای وشهری و روستایی دارد این جاست که پارامترهای فامیلی، قبیله ای، طایفه‌ای و. .. تاثیرگذار هستند. در حوزه اقتصاد و دیدگاه‌های آن و این گونه مسائل هیچ گاه تفاوت چندانی بین نظریه‌های اقتصاد یا راهکارهای اصلاح طلبان و اصولگرایان ندیدم. البته جریان اعتدالگرا که به همت مرحوم هاشمی رفسنجانی شکل گرفت، با عنوان سازندگی یا کارگزاران سازندگی بود. آن‌ها نظریه و شعاری را برای خود با عنوان عزت اسلامی، تداوم سازندگی برای ایرانی آباد انتخاب کردند و این استراتژی شان بود.در آن زمان جریان اصولگرا این موضوع را بر نمی‌تابید و با آن مخالفت میکرد. برخی از بزرگان اصولگرا می‌گفتند اگر سد ساختن یا پل ساختن ارزش است، مالزی از ما بیشتر پل ساخته است بنابراین مالزی ارزشی‌تر است یعنی نگاه به سازندگی یک نگاه به اصطلاح ارزشی نبود، یک نگاه ملی نبود اما بعد از این که مجمع تشخیص مصلحت تشکیل شد و مرحوم هاشمی رئیس مجمع شدند، ایشان سعی کردند بحث توسعه پایدار و سازندگی در کشور را جا بیندازند به گونه‌ای که افق 1404 در آن دیده شد و تقریبا همه جریان‌ها با این موضوع همراه شدند واین گونه شدکه برنامه 20 ساله تبلور یافت. در این سند توسعه و استقلال در توسعه پایدار و اقتصاد پویا دیده شد نه اقتصاد کاذب و مشاغل کاذب بلکه اقتصاد مولد و منطبق بر نیازهای واقعی. به یاد دارم زمانی که آقای هاشمی کابینه را در دست داشتند، وقتی برنامه‌ای با واحدهای تولیدی داشتند، نمی‌گفتند شما برای 50 میلیون نفر تولید کنید می‌گفتند شما با هدف بازار منطقه تولید کنید، برای 300 میلیون نفر تولید کنید چرا که بازار منطقه ای آن زمان 300 میلیون نفر بود.
* اجرای این سیاست‌ها تا چه‌اندازه موفق بوده است؟
مرحوم هاشمی رفسنجانی در زمان خودشان موفق بودند. در زمان دولت آقای خاتمی هم همین رویکرد ادامه داشت اما آقای احمدی نژاد به کلی رویه را تغییر داد. دولت او به تولید هیچ بهایی نمی‌داد و روی واردات تمرکز کرده بود. پول را روی واردات هزینه میکرد.آقای احمدی نژاد از سوی دیگر طرح پرداخت یارانه را اجرا کرد و به جای این که به مردم ماهیگیری یاد بدهد، ماهی داد و نتیجه این شد که روستاها تخلیه شدند، حاشیه‌های شهرها رشد غیرقابل کنترل پیدا کرد و به موازات اینها مشکلات اقتصادی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زیاد شد که سیاست بسیار غلطی بود؛ ضمن این که از سازندگی، تولید اقتصادی و اقتصاد پایدار عقب ماندیم و اکنون جبران این عقب افتادگی‌ها مشکل است. این گونه بود که دیدگاه آن عده از اصولگراها که در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی می‌گفتند ساختن پل وسد ارزشی نیست، در دولت آقای احمدی نژاد تبلور یافت، خودش را نشان داد و کاملا برخلاف جهت توسعه اقتصادی و توسعه پایدار حرکت و کشور را به یک سرزمین سوخته تبدیل کرد. در حالی که هم اکنون عده‌ای از اصولگرایان به این نتیجه رسیدند که آن دیدگاه اشتباه بوده است و همان دیدگاه اول یعنی دیدگاه مرحوم هاشمی که براساس آن حرکت کرده و پیش رفته بود، درست بوده است.
* درباره حزب گرایی و فعالیت حزبی شعارهای زیادی در کشور داده شده و وعده‌های زیادی مطرح شده اما در این 4-3 دهه اخیر به جز برهه‌ای در دهه 60 ما نتوانسته ایم به یک الگوی موفق حزبی برسیم. چرا؟
ما اصولا در ایران هیچ وقت حزب موفقی نداشتیم، نه در زمان مشروطه و نه پس از پیروزی انقلاب اسلامی حزب بماهو حزب نداشته ایم و هیچ گاه احزاب موفق نبوده‌اند که دلایل و عوامل متعددی داشته و دارد. اکنون در جامعه ما جناح‌های سیاسی کارکرد احزاب را دارند که به شکل جبهه‌ای عمل میکنند، در انتخابات شرکت میکنند، رسانه دارند اما حزب به معنی واقعی در ایران هیچ وقت پا نگرفته است. اینها البته دلایل خاص ومختلفی دارد که از حوصله این گفت وگو خارج است.
* با توجه به شرایط خاص سیاسی و اقتصادی کنونی و عملکردی که جریان‌های عمده سیاسی کشور در سالهای اخیر داشته‌اند آیا شما تصور می‌کنید که در نوع احزاب و جریان‌های حاکم بر فضای سیاسی کشور شاهد تغییراتی خواهیم بود؟مثلا آیا می‌توان گفت دوره اصلاح طلبان و اصولگرایان تمام شده است؟
نه این گونه نیست، هر کدام از این جریان‌های سیاسی طرفداران و ضریب نفوذ خود را دارند؛ منتها در قالب نام‌ها و تشکل‌های مختلف. مثلا در مجلس شاهد تشکیل فراکسیون هایی با نام‌ها و عناوین مختلف هستیم از جمله فراکسیون رهروان ولایت،فراکسیون اصولگرایان یا فراکسیون امید و... این فراکسیون‌ها اگرچه نامهای متفاوت دارند اما ریشه و اساس تشکیل دهنده آن‌ها یا جریان اصولگراست یا جریان اصلاح طلب. یعنی نام‌ها ممکن است تغییر کند اما‌اندیشه و ضریب نفوذ عدد ثابتی است با نوساناتی محدود.
* پس معتقد به اتمام دوره اصولگرایی واصلاح طلبی نیستید؟
خیر معتقد نیستم. این منش‌ها در هر دوره‌ای به شکل‌هایی بروز میکنند اما حذف نمی‌شوند. برای مثال ممکن است شورای نگهبان اجازه ندهد آن‌ها وارد مجلس شوند اما حذف نمی‌شوند چون هر کدام از آن‌ها در جامعه ضریب نفوذ خاصی دارند. وقتی می‌گویم ضریب نفوذ یعنی ضریب نفوذ اجتماعی، طرفدار و سمپات که اینها تغییر نمی‌کند و همیشه ثابت بوده است.اما در انتخابات‌ها به ویژه انتخابات ریاست جمهوری گاهی شخصیتی مثل آقای دکتر سید محمد خاتمی که کاندیدای ائتلاف کارگزاران و اصلاح طلبان بود، توانست آرای خاکستری را جذب و رای بالای 70 درصد را کسب کند یعنی 66 درصد رای ائتلاف و 10 درصد هم رای خاکستری را به خود اختصاص داد. به هرحال اصل ضریب نفوذ جریان اصلاح طلبان و اصولگرایان طی سال‌ها ثابت بوده است. این نظر شخص من نیست، واقعیتی است که طی سال‌ها به اثبات رسیده است و البته ممکن است در انتخابات یا در طول زمان و بنابر شرایطی تغییرات کیفی داشته باشد.
* با توجه به این که شما سیاستمدار با تجربه‌ای هستید، برای برون رفت جامعه از مشکلات سیاسی و اقتصادی به دولت چه توصیه‌ای خواهید داشت؟
این موضوع باشد برای زمانی دیگر چون زمان بسیار طولانی ومفصلی می‌طلبد.
* به تازگی اختلافاتی میان برخی چهره‌های وابسته به جریان کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه در دولت دیده می‌شود و مشخصا برخی ادعا میکنند که میان آقای جهانگیری و نوبخت اختلاف نظر وجود دارد،نظر شما در این باره چیست؟
من در این زمینه هیچ اطلاعی ندارم، عضو دولت نیستم و مسائل داخلی دولت را هم نمیدانم. اکنون من هیچ رابطه‌ای با دولت ندارم.
* پس از این که از شورای مرکزی کارگزاران خارج شدید فعالیت سیاسی خاصی ندارید؟
اکنون کار سیاسی خاصی به آن معنا ندارم، کار اجرایی هم ندارم و از درون دولت و جریان سیاسی اطلاعی ندارم.
* گفته می‌شود به دنبال تشکیل حزب و تشکل جدید هستید ؟
خیر این گونه نیست.
* درباره شهردار شدن آقای محسن هاشمی اختلاف نظر و دیدگاه‌های زیادی مطرح شد. حتی گفته می‌شد که اصلاح طلبان با سکانداری وی در شهرداری تهران مخالف بودند؟ نظر شما چیست؟
اختلاف نظر نبود، پس از پذیرش استعفای آقای نجفی برخی پیشنهاد شهردار شدن آقای هاشمی را دادند اما عده‌ای معتقد بودند طبق میثاق نامهای که اعضای شورای شهر تهران در بدو ورود امضا کرده بودند باید تا پایان چهار سال در شورا بمانند و به رأی مردم پایبند باشند.
* آیا ممکن است آقای محسن هاشمی هم به سمت ایجاد یک تشکل حزبی جدید برود؟
من اطلاعی دراین باره ندارم.
* به طور کلی آینده سیاسی محسن هاشمی را چطور می‌بینید؟
واقعا نمیدانم و نمی‌توانم پیش بینی کنم.
* محسن هاشمی به عنوان برادرزاده شما، درخصوص این گونه مسائل با شما مشورت نمی‌کنند؟
خیر کلا ما در جمع خانوادگی در باره این گونه مسائل گفت وگو نمی‌کنیم.
۱۱۲
...
ثم ماذا؟
طراح این قصه لوس الان به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی در بازداشت تشریف داره.
یه خرده ازدوگوله مبارک استفاده کنید، حیفه آکبند بمونه . شبهات جدیدتر تولید بفرمایید یا به اربابان درخواست بدید برایتان تولید کنند .
الان اصل جنس ها رفتن سراغ مفاسد مالی طرف؛ واسه جور کردن یه نیمچه پرونده ای دارن دست و پا می زنند .
طراح این قصه لوس الان به اتهام جاسوسی برای رژیم صهیونیستی در بازداشت تشریف داره.
یه خرده ازدوگوله مبارک استفاده کنید، حیفه آکبند بمونه . شبهات جدیدتر تولید بفرمایید یا به اربابان درخواست بدید برایتان تولید کنند .
الان اصل جنس ها رفتن سراغ مفاسد مالی طرف؛ واسه جور کردن یه نیمچه پرونده ای دارن دست و پا می زنند .
هر کی میخواد خودش رو مطرح کنه کافی است نامی از احمدی نژاد ببرد و بد و بیراهی بگوید. جالب است هر تیتر خبری که نامی از احمدی نژاد است غالبا میشه جزو پربحث ترین تیترها. این یعنی آن مرد همچنان در متن است.
درود بر رهبر کبیر انقلاب امام خمبنی
درود بر امام خامنه ای
درود بر احمدی نژاد
درود بر همه آزادیخواهان و عدالت طلبان
درود بر رهبر کبیر انقلاب امام خمبنی
درود بر امام خامنه ای
درود بر احمدی نژاد
درود بر همه آزادیخواهان و عدالت طلبان
"دیدگاه آن عده از اصولگراها که در زمان ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی می‌گفتند ساختن پل وسد ارزشی نیست، در دولت آقای احمدی نژاد تبلور یافت، خودش را نشان داد و کاملا برخلاف جهت توسعه اقتصادی و توسعه پایدار حرکت و کشور را به یک سرزمین سوخته تبدیل کرد"
واقعا خاندان هاشمی منبع اعتماد به نفس هستند. جوری توی چشم آدم دروغ می گن که کمترین نتیجه شاخ درآوردن هست .
باباجان
احمدی نژاد منحرف؟ قبول! مخالف رهبری؟! قبوللل!! قدکوتاه؟؟قبول! بدلباس؟؟قبوووول!
اما دیگه از هر ببو گلابی ای سئوال کنی، دیگه اقرار می کنه از نظر ساختن سد و جاده و مسکن و فعالیت های علمی و .... دولت او نظیر نداره؛
به حضرت عباس قسم ، همه اش روی زمین هست؛ موجوده!!
واقعا خاندان هاشمی منبع اعتماد به نفس هستند. جوری توی چشم آدم دروغ می گن که کمترین نتیجه شاخ درآوردن هست .
باباجان
احمدی نژاد منحرف؟ قبول! مخالف رهبری؟! قبوللل!! قدکوتاه؟؟قبول! بدلباس؟؟قبوووول!
اما دیگه از هر ببو گلابی ای سئوال کنی، دیگه اقرار می کنه از نظر ساختن سد و جاده و مسکن و فعالیت های علمی و .... دولت او نظیر نداره؛
به حضرت عباس قسم ، همه اش روی زمین هست؛ موجوده!!
شعار دادن کار راحتی هست آقای هاشمی شما و دولت هاشمی و خاتمی در یک بستر افزایش مدام سالانه تورم برای کشور حرکت می کردید و در حالی که کشور داشت از منابع خام خود ارتزاق می کرد دل خوش بودید که کارها را پیش می برید در حالی که در انتهای دوره دوم اقای هاشمی بود که بدلیل سیاست گذاریهای غلط دولت به سمت فروش اوراق قرضه داخلی مبادرت نمود و متاسفانه دولتو کشور را به سمت پرداخت بهره و سوداوراق مشارکت (ربا ) سوق داد که اکنون دولت تمام تلاشش را هم بکند تنها قادر است بخشی از سود اوراق مشارکت را بدهد و به عنوان یک بدهکار بزرگ ظاهر شده است این سیاست گذاری غلط همچنان ادامه دارد و پایانی بر آن متصور نیست و نتیجه تمام تلاشهای دو دولت خاتمی و هاشمی در شروع مقروض نمودن کشور به مردم و بیگانگان در حالی که در کل این دو دولت فعالیتهای پروژه ها و طرح های مهم از تعداد انگشتان یک دست هم فرا تر نمی رفت چه کار کرده اند
در دولت احمدی نژاد سر زمین سوخته را تحویل داده اند در حالی که تعداد طرح های عمرانی بجز مسکن مهر بسیار فراوان است
برای مثال طرح های سد سازی از سه طرح کل دوره خاتمی و هاشمی به بیش از 30 طرح افزایش یافت پ
طرح های راه سازی که بسیار هم موثر بود شامل احداث و بهبود جاده ها و راه اهن در دوره احمی نژاد به چند برابر کل دوره حضرات رسید
طرح های هادی روستایی باعث توسعه و رشد بسیاری از روستا ها شد
در طرح های علمی و پژه وهشی به رتبه های علمی بالایی دست یافتیم در پروژه های فضایی در کنار سایر کشورهای دارای این تکنولوژی ها قرار گرفتیم در واردات بنزین خود کفا شدیم طرح های توسعه نیروگاههای برقی به 75 هزار مگاوات تولید سیمان به بیش از مصرف داخلی و....
در دولت احمدی نژاد سر زمین سوخته را تحویل داده اند در حالی که تعداد طرح های عمرانی بجز مسکن مهر بسیار فراوان است
برای مثال طرح های سد سازی از سه طرح کل دوره خاتمی و هاشمی به بیش از 30 طرح افزایش یافت پ
طرح های راه سازی که بسیار هم موثر بود شامل احداث و بهبود جاده ها و راه اهن در دوره احمی نژاد به چند برابر کل دوره حضرات رسید
طرح های هادی روستایی باعث توسعه و رشد بسیاری از روستا ها شد
در طرح های علمی و پژه وهشی به رتبه های علمی بالایی دست یافتیم در پروژه های فضایی در کنار سایر کشورهای دارای این تکنولوژی ها قرار گرفتیم در واردات بنزین خود کفا شدیم طرح های توسعه نیروگاههای برقی به 75 هزار مگاوات تولید سیمان به بیش از مصرف داخلی و....
با سلام: در خصوص بحث مذکوو سوالات زیادی به ذهن متبادر می گردد که ذکر یک یا دو نکته کافی است.
1- زمین سوخته از منظر آقای هاشمی چیست؟
2- انصاف در صحبت های ایشان چه جایگاهی دارد؟
3- در 40 سال گذشته 8 سال شخصی غیر نفر مطلوب این بزرگوارن رئیس جمهور مملکت بوده، جالبه که همه مشکلات قبل و بعد انقلاب رو به این بنده خدا نسبت می دهند.
1- زمین سوخته از منظر آقای هاشمی چیست؟
2- انصاف در صحبت های ایشان چه جایگاهی دارد؟
3- در 40 سال گذشته 8 سال شخصی غیر نفر مطلوب این بزرگوارن رئیس جمهور مملکت بوده، جالبه که همه مشکلات قبل و بعد انقلاب رو به این بنده خدا نسبت می دهند.
این رونگید، چی بگید . شده اید مصداق "آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم".
یه اسمی براتون درست کرده اند، هی تکرارش می کنید؛ بدون آن که کمترین اطلاعی - کمترین اطلاع!- از تفکرات و اقداماتش داشته باشید.
اولا اسفندیارخان رحیم مشایی مکرر در مکرر خودش را سرباز امام خامنه ای و سپس محمود احمدی نژاد معرفی کرده ؛ ثانیه رشته های دولت نهم تا ثانیه های پایانی دولت دهم ادامه یافت؛ چه شاهد و شهادت دهنده ای بالاتر از امام خامنه ای؟!
یه اسمی براتون درست کرده اند، هی تکرارش می کنید؛ بدون آن که کمترین اطلاعی - کمترین اطلاع!- از تفکرات و اقداماتش داشته باشید.
اولا اسفندیارخان رحیم مشایی مکرر در مکرر خودش را سرباز امام خامنه ای و سپس محمود احمدی نژاد معرفی کرده ؛ ثانیه رشته های دولت نهم تا ثانیه های پایانی دولت دهم ادامه یافت؛ چه شاهد و شهادت دهنده ای بالاتر از امام خامنه ای؟!
کلا خواسته همه چیز و وارونه نشون بده
قبول دارم که اصلاح طلبان عقبه اجتماعیشون 22-23 درصده
اما کارگزاران و اعتدال عقبه اجتماعیش کجا بوده؟ (نهایت 2-3 درصد)
خودشون نوشتند که 96 خیزش آراء خاکستری باعث پیروزی روحانی شد
همیشه هم همین بوده آراء خاکستری در دوره اول به تغییر و در دوره دوم به ثبات رأی میدن.
چه هاشمی، خاتمی، آحمدی نژاد و حتی روحانی
انقلابیون از 76 تا الان سبد رأیشون و به 40 درصد قطعی افزایش دادند
اینها از متحد شدن دست کم 10 درصد دیگه اجتماع با این 40 درصد هراس دارند؛
تحلیل های من در آوردی ارائه می کنند.
قبول دارم که اصلاح طلبان عقبه اجتماعیشون 22-23 درصده
اما کارگزاران و اعتدال عقبه اجتماعیش کجا بوده؟ (نهایت 2-3 درصد)
خودشون نوشتند که 96 خیزش آراء خاکستری باعث پیروزی روحانی شد
همیشه هم همین بوده آراء خاکستری در دوره اول به تغییر و در دوره دوم به ثبات رأی میدن.
چه هاشمی، خاتمی، آحمدی نژاد و حتی روحانی
انقلابیون از 76 تا الان سبد رأیشون و به 40 درصد قطعی افزایش دادند
اینها از متحد شدن دست کم 10 درصد دیگه اجتماع با این 40 درصد هراس دارند؛
تحلیل های من در آوردی ارائه می کنند.
مشکل اصلی مملکت به فرموده حضرت امام، اسلام مرفهین بی درد وهمان اسلام آمریکایی است. این است که امروز می بینیم عده ای که دیروز شعارهای تند ضداستکباری و انقلابی سر می دادند وخود رامنتسب به اصولگرایی وولایت مداری می دانستند، امروز با طرفداران تابلو دار آمریکا رفیق شده اندو کلامشان تقریبا یکی است!!!
یعنی آنکه خداوند غربال می کند وناخالصها را باهر تابلویی به دور می ریزد
نمی شود کسی دم از شعارهای انقلاب بزند وهمزمان خود کاخ نشین بوده وفرزندانش به بهانه تحصیل ، (وآن هم در شرایط سخت معیشتی ملت) در اروپا وامریکا گذران عمر کنند!!!
بالاخره پرده ها کنار می رود وسره ار ناسزه جدا می گردد
جالب است که همه این قوم درمقابل عموسام وغرب، نرم خو و متین تشریف دارند!!!
یعنی آنکه خداوند غربال می کند وناخالصها را باهر تابلویی به دور می ریزد
نمی شود کسی دم از شعارهای انقلاب بزند وهمزمان خود کاخ نشین بوده وفرزندانش به بهانه تحصیل ، (وآن هم در شرایط سخت معیشتی ملت) در اروپا وامریکا گذران عمر کنند!!!
بالاخره پرده ها کنار می رود وسره ار ناسزه جدا می گردد
جالب است که همه این قوم درمقابل عموسام وغرب، نرم خو و متین تشریف دارند!!!
معني اعتدال و اعتدالگرا با اين روشي كه الان كشور اداره مي شود در تضاد است به دلايل ذيل :
1-قريب به اتفاق كارگزاران دولت نزديك به صد در صد از اصلاح طلبان مي باشند
2-در مورد توزيع ثروت كشور كه عده اي با حقوق هاي نجومي 100 ميليون توماني و عده اي با اختلاس هاي چند هزار ميلياردي و عده اي از اقوام نزديك دولتمردان با رانت اقتصادي و تباني حق توده مردم را ضايع كرده اند .
3- در استخدام نيرو هاي تحصيل كرده كه بجز فرزندان و اقوام مسئولين كسي از فرزندان مردم استخدام نمي شود .
4- درحقوق كارمندان دولت كه اختلاف گاها 200 برابري وجود دارد .
5- روستاهاي سيستان مثل مردم غار نشين و انسان هاي اوليه زندگي مي كنند ولي مسئولين اعتدالگرا در بزرگترين كاخ ها در لواسان و شمال تهران زندگي مي كنند و وزيري مانند نعمت زاده 18 تا شركت دارد و هزاران مورد ديگر
1-قريب به اتفاق كارگزاران دولت نزديك به صد در صد از اصلاح طلبان مي باشند
2-در مورد توزيع ثروت كشور كه عده اي با حقوق هاي نجومي 100 ميليون توماني و عده اي با اختلاس هاي چند هزار ميلياردي و عده اي از اقوام نزديك دولتمردان با رانت اقتصادي و تباني حق توده مردم را ضايع كرده اند .
3- در استخدام نيرو هاي تحصيل كرده كه بجز فرزندان و اقوام مسئولين كسي از فرزندان مردم استخدام نمي شود .
4- درحقوق كارمندان دولت كه اختلاف گاها 200 برابري وجود دارد .
5- روستاهاي سيستان مثل مردم غار نشين و انسان هاي اوليه زندگي مي كنند ولي مسئولين اعتدالگرا در بزرگترين كاخ ها در لواسان و شمال تهران زندگي مي كنند و وزيري مانند نعمت زاده 18 تا شركت دارد و هزاران مورد ديگر
اولین سالی که احمدی نژاد کشور را در دست گرفت با خاموشی همراه بود اما با اضافه کردن 30 هزار مگاوات به 40 هزار مگاوات (ظرفیت اسمی) تولید برق ظرف 8 سال کشور به صادرات برق هم رسید. و اینک دولت ...روحانی با کاهش 40 درصدی تولید ظرفیت برق به خاموشیهای سیستماتیک روی آورده است. باز هم پشت سر احمدی نژاد حرف بزنید.
این را نگویید چی بگویید.بله راست می گوید احمدی نژاد کشور را برای خانواده شما و رانت خواران هم مسلک شما به سرزمین سوخته تبدیل کرد.برای شما گل بود وبلبل.اما دست خدا احمدی نژاد را فرستاد تا شماها را رسوا کند ازانروز دیگر رنگ ارامش را ندیدید حتی حالا که دولت دست شما است.این سرزمین تا قبل احمدی نژاد برای همه سوخته بود وبرای شما بهشت.اما از بعد احمدی نزاد بزرگ شما هم رفت کنار شما که عددی نیستی.البته متاسفانه کج سلیقگی شورای نگهبان باعث شد دوباره زبان شما دراز شود.انشاالله شما هم استخر می روید.خوب به سلامتی خدا خودش مردم را از شر مفسدان قدیمی و جدید راحت کند.از سانسور شما جهان نیوز عزیز پیشاپیش تکر می کنم
واقعا هر چقدر زمان میگذره ابهت و عظمت کار بزرگ احمدی نژاد بیشتر معلوم میشه. این مرد چطور این مدعیان صاحب مملکت را سرجایشان نشانده بود که هنوز هم که هنوزه از او کینه دارند. من امدی نژادی نیستم ولی این را را با گذشت زمان و با کینه ورزیهای این آدمها خوب متوجه میشم که این مرد چقدر بزرگ و عدالت محور بوده که همه حتی بدون اینکه کار اجرایی داشته باشه هنوز هم و با گذشت نزدیک به شش سال از اتمام دوره ریاست جمهوریش اینطوری میزنندش.
140مورد خدمت که گوشه ایی از خدمات بیشمار دکتر احمدی نژاد که چند تاش رو اینجا می نویسم چون نمیشه درج کرد. 1- بزرگراههای کشور : تا قبل از دولت نهم : 4713 کیلومتر، اکنون : 13 هزار 223 کیلومتر (2.8 برابر)
2- آزادراه های کشور : تا قبل از دولت نهم : 1086 کیلومتر، اکنون : 2349 کیلومتر (2.1 برابر)
3- آسفالت راههای روستایی : تا قبل از دولت نهم : 54 هزار و 994 کیلومتر، اکنون : 101 هزار و 450 کیلومتر (1.8 برابر)
4- آزاد راه احداث شده در کشور : دولت اصلاحات : 374 کیلومتر، دولت احمدی نژاد : 1263 کیلومتر (3.4 برابر)
5- بزرگراه احداث شده در کشور : دولت اصلاحات : 2537 کیلومتر، دولت احمدی نژاد : 8510 کیلومتر (3.3 برابر)
6- آسفالت راه روستایی : دولت اصلاحات : 29 هزار و 213 کیلومتر، دولت احمدی نژاد : 46 هزار و 456 کیلومتر (1.6 برابر)
7- افزایش 50 درصدی سهم تولید محصولات پتروشیمی ایران در خاورمیانه، از 16 درصد در سال 84 به 24 درصد در سال 91
8- افزایش 40 میلیون تنی ظرفیت تولید پتروشیمی در کشور از سال 84 تا کنون
9- از سال 84 تا 91 بیش از 52 طرح پتروشیمی به ارزشی بیش از 22 میلیارد دلار در کشور به بهره برداری رسیده است.
2- آزادراه های کشور : تا قبل از دولت نهم : 1086 کیلومتر، اکنون : 2349 کیلومتر (2.1 برابر)
3- آسفالت راههای روستایی : تا قبل از دولت نهم : 54 هزار و 994 کیلومتر، اکنون : 101 هزار و 450 کیلومتر (1.8 برابر)
4- آزاد راه احداث شده در کشور : دولت اصلاحات : 374 کیلومتر، دولت احمدی نژاد : 1263 کیلومتر (3.4 برابر)
5- بزرگراه احداث شده در کشور : دولت اصلاحات : 2537 کیلومتر، دولت احمدی نژاد : 8510 کیلومتر (3.3 برابر)
6- آسفالت راه روستایی : دولت اصلاحات : 29 هزار و 213 کیلومتر، دولت احمدی نژاد : 46 هزار و 456 کیلومتر (1.6 برابر)
7- افزایش 50 درصدی سهم تولید محصولات پتروشیمی ایران در خاورمیانه، از 16 درصد در سال 84 به 24 درصد در سال 91
8- افزایش 40 میلیون تنی ظرفیت تولید پتروشیمی در کشور از سال 84 تا کنون
9- از سال 84 تا 91 بیش از 52 طرح پتروشیمی به ارزشی بیش از 22 میلیارد دلار در کشور به بهره برداری رسیده است.
لعنت خدا بر احزاب و گروههای سیاسی توی ایران که هر کدوم فقط برای منافع خودشون کشور را به هر سمتی بردند!! لعنت خدا بر دولت های بعد از جنگ تحمیلی تا الان، توی جنگ رئیس جمهور امام خامنه‌ای بود و هم رئیس جمهور و هم فرمانده!! آقایون الان با همه ادعا نمی تونند قیمت یه سطل ماست را کنترل کنند!!
حزب فقط حزب خدا، حزب الله
حزب فقط حزب خدا، حزب الله
اقای احمدی نژاد اگرهم کم کاری کرد یک حسن خوب داشت دزد نبود شما ببین بقیه گردنشان را تبرنمی زند ولی دکتر و اطرافیانش همه لاغر هستند چون غم مردم را می خوردند نه پول مردم فقط اگر چند سیاست مدار حرفه ای وامین داشتند بهترین بودند نگذاشتند که بشود حالا هم ان ها را به جرمی ناحق درزندان انداخته اند اگر دزد بودند مثل خاوری وو فرار می کردند
