پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۰

بحران رهبری در اروپای واحد

دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۸:۰۰
کد مطلب: 617658
قدرت رهبری تروییکای اروپایی به شدت تضعیف شده و حتی در مواردی از بین رفته است. در چنین شرایطی، برخی بازیگران اروپایی با اعمال قدرت "تروییکای تضعیف شده" بر معادلات سیاسی و اقتصادی بروکسل مخالف هستند.
بحران رهبری در اروپای واحد
به گزارش جهان نيوز، منطقه یورو و اتحادیه اروپا در شرایط سختی به سر می برند. وقوع انواع بحران‌های سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی در اروپای واحد، مولد خشم و نارضایتی گسترده ای از سران این مجموعه بوده است.

راهیابی احزاب افراطی و ملی گرا به راس قدرت و پارلمان در برخی کشورهای اروپایی، معلول همین نارضایتی عمومی و عمیق است. فراتر از آن، به نظر می رسد اروپا هم اکنون با "بحران رهبری" دست و پنجه نرم می کند. در این میان، "تروییکای اروپایی" دیگر قدرت سابق خود را برای هدایت و مدیریت بحران‌های جاری در اروپا را ندارد.

انگلیس؛ "رهبر سابق" و "معضل  امروز" اروپا
اگرچه بسیاری از تحلیلگران مسائل اروپا طی سالهای گذشته از انگلیس به عنوان بازیگری تعیین کننده و حتی رهبر اصلی اتحادیه اروپا یاد می کردند، اما امروز معادله با گذشته فرق کرده است. برگزاری همه پرسی برگزیت در دوران نخست وزیری دیوید کامرون و رای اکثر شهروندان این کشور به خروج از اتحادیه اروپا، بسیاری از معادلات را در اتحادیه اروپا بر هم زده است.

انگلیس از زمان مشخص شدن نتایج همه پرسی برگزیت، نه تنها جایگاه رهبری خود را در اروپا از دست داده است، بلکه به یک "نقطه کور" در معادلات راهبردی و اقتصادی اروپای واحد تبدیل شده است. هم اکنون مذاکرات "برگزیت" میان لندن و بروکسل بر سر چگونگی خروج انگلیس از اروپا  و نحوه تعریف مناسبات فیمابینی پس از این موضوع، ادامه دارد. مذاکراتی که به عقیده بسیاری از کارشناسان به بن بست رسیده و چشم اندازی برای موفقیت آن وجود ندارد.

در هر حال، حتی اگر انگلیس تحت شرایطی از جمله برگزاری همه پرسی دوباره در اروپای واحد باقی بماند، دیگر به مانند گذشته نمی تواند نقش رهبری اروپا را ایفا کند. هم اکنون "برگزیت" به کلید واژه گذار شهروندان اروپایی از "لندن" تبدیل شده است، حتی اگر خروج انگلیس از اتحادیه اروپا تحقق پیدا نکند.

ماکرون: سیاستمداری ناموفق  در کاخ الیزه
زمانی که امانوئل ماکرون در انتخابات سراسری سال 2017 میلادی در فرانسه به پیروزی رسید، بسیاری از رسانه‌های غربی به وی لقب "رهبر جدید اروپا" را دادند. آنها معتقد بودند که ماکرون با توجه به تخصص خود در حوزه اقتصادی، می تواند نقش یک پیشگام را در حل و فصل بحران‌های اقتصادی اروپا ایفا کند و در عین حال، قدرت فرانسه را نیز در حوزه سیاست خارجی ( که در دوران ریاست جمهوری اولاند مخدوش شده بود ) احیا کند.

با این حال همه این تصورات نادرست بود. درحال حاضر، ماکرون در اقناع شهروندان فرانسوی در قبال اعمال اصلاحات اقتصادی مدنظر خود ناکام مانده است. محبوبیت رئیس جمهور جوان فرانسه در نظرسنجی های عمومی، به حدود 40 درصد رسیده است. روندی نزولی که به نظر می رسد همچنان ادامه داشته باشد. در شرایطی که ماکرون در مسیر اجرایی کردن اصلاحات اقتصادی خود در فرانسه با موانعی رو به رو شده است، مسلما دیگر شهروندان اروپایی نیز از وی به عنوان یک "رهبر مقتدر" در این مجموعه یاد نمی‌کنند. فراتر از آن، ماکرون در حوزه سیاست خارجی نیز به نماد ضعف اروپا در برابر ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است. همراهی فرانسه با ایالات متحده آمریکا در زمینه "تغییر برجام" و انفعال فرانسوی ها در پاسخ‌دهی به اقدامات تعرفه ای دولت ترامپ، نشان دهنده همین مسئله است.

بسیاری از تحلیلگران مسائل فرانسه بر این باورند که ماکرون نیز به مانند نیکولا سارکوزی و فرانسوا اولاند ،رئیس جمهوی تک دوره ای در کاخ الیزه خواهد بود. حوادث و بحران‌های اخیر فرانسه، نه تنها موقعیت سیاسی ماکرون را در این کشور به چالش کشیده است،  بلکه پرستیژ خود ساخته اروپایی وی را نیز از بین برده است.

مرکل: سیاستمداری با قدرت محدود شده
اگرچه تا چندی پیش از مرکل به عنوان "قدرتمندترین سیاستمدار اروپا" یاد می شد، اما هم اکنون کمتر کسی بر روی "رهبری مرکل در اروپا" حساب باز می کند. متعاقب برگزاری انتخابات سراسری آلمان در سال گذشته، قدرت مرکل در داخل این کشور به صورتی محسوس کاهش یافت. حتی مرکل ماهها درگیر تشکیل دولت ائتلافی در این کشور بود. وی در نهایت ناچار شد به شکل دهی "بدترین ائتلاف ممکن" تن دهد.

هم اکنون احزاب متحد مسیحی ( سوسیال مسیحی و دموکرات مسیحی) به همراه حزب سوسیال دموکرات، دولت ائتلافی آلمان را تشکیل داده اند. در این دولت ائتلافی، نقش مرکل نسبت به قبل کمرنگ تر شده و قدرت مانور وی نسبت به سه دوره صدر اعظمی قبلی کاهش یافته است. بسیاری از منتقدان داخلی مرکل معتقدند که وی عملا عرصه سیاست خارجی و اقتصاد را به رقبای سوسیال دموکرات خود واگذار کرده است و دیگر، ابتکار عملی در این دو حوزه ندارد. فراتر از آن، کاهش شدید محبوبیت حزب دموکرات مسیحی در آلمان، که در جریان انتخابات سراسری سال گذشته شاهد آن بودیم، ضربه سختی را به مرکل و همراهانش وارد ساخت.

راهیابی حزب جایگزینی برای آلمان "AFD" به پارلمان این کشور نشان داد که محبوبیت احزاب سنتی آلمان در آینده نیز بیشتر کاهش خواهد یافت. در چنین شرایطی کمتر کسی از مرکل به عنوان همان سیاستمدار مقتدر سالها و ادوار قبلی صدر اعظمی وی یاد می کند.

همانگونه که مشاهده می شود، قدرت رهبری تروییکای اروپایی به شدت تضعیف شده و حتی در مواردی از بین رفته است. در چنین شرایطی، برخی بازیگران اروپایی مانند لهستان، ایتالیا، اتریش و مجارستان عملا با اعمال قدرت "تروییکای تضعیف شده" بر معادلات سیاسی و اقتصادی بروکسل مخالف هستند.

طی دو سال اخیر، اختلافات اعضای اتحادیه اروپا بر سر موضوعاتی مانند "بحران پناهجویان"، "مسائل امنیتی مربوط به حوزه ناتو" و "نحوه مواجهه با بحران اقتصادی" تشدید شده است. روندی که در آینده نیز ادامه خواهد یافت. این روند، بیشتر معلول فقدان قدرت تروییکای اروپایی و هر سه بازیگر تعریف شده در این مجموعه یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه است.

منبع: تسنیم
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *