جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۱
۱

ایران از اهرم فشار علیه امریکا استفاده کند

دوشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۱۲
کد مطلب: 614017
پروفسور «کاوه افراسیابی» گفت: ایران باید ادامه بازرسی‏های آژانس را به نتیجه مذاکره با اروپا موکول کرده و با پیگیری لغو برجام در دادگاه‎های بین‎المللی، از ابزار فشار علیه آمریکا استفاده کند.
ایران از اهرم فشار علیه امریکا استفاده کند
به گزارش جهان نيوز، خروج «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا از برجام و مشروط کردن حضور دوباره خود به تلاش اروپایی‌ها برای راضی کردن ایران به مذاکره در راستای اعمال تغییرات مورد نظر واشنگتن، موجی از آشفتگی دیپلماتیک به وجود آورده به‌ویژه آنکه با بازگشت دوبار تحریم‌ها، ۳ اقتصاد بزرگ اروپا شامل آلمان، انگلیس و فرانسه رویای دست‌یابی به بازارهای ایران را از دست می‌دهند.

به همین دلیل ترزا می، آنگلا مرکل و امانوئل ماکرون که به‌ترتیب نخست‌وزیر انگلیس، صدراعظم آلمان و رئیس جمهوری فرانسه هستند، ضمن ابراز تاسف و نگرانی از تصمیم ترامپ، از پایبندی خود به برجام سخن گفتند. کمیسیون اروپا نیز در بیانیه ای اعلام کرد: در حال برداشتن گام هایی برای حفظ منافع شرکت های اروپایی در ایران هستیم. اروپا به تداوم کامل و مؤثر اجرای برجام متعهد است.

در این راستا، خبرنگار مهر گفتگویی با « کاوه افراسیابی» داشته است.  افراسیابی استاد دانشگاه بوستون و محقق دانشگاه‌هاروارد و مرکز مطالعات پاریس است. وی نویسنده چندین کتاب و صدها مقاله برای روزنامه‌هایی نظیر نیویورک تایمز، گاردین و آسیا تایمز است. کتاب «توافق هسته‌ای ایران» اثر مشترک افراسیابی و پروفسور «نادر انتصار» استاد علوم سیاسی و رئیس دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آلاباما است که از سوی انتشارات «رومن و لیتل‌فید» چاپ شده است. وی مؤلف ۱۴ کتاب و بیش از ۱۲۰۰ مقاله است.

*دلایل خروج آمریکا از برجام چیست و چه لابی‎هایی در اتخاذ تصمیم رئیس جمهوری آمریکا موثر بوده‌اند. ترامپ چه اهدافی را به دنبال خروج از برجام دنبال می‎کند؟
دلایل متعددی پشت تصمیم ترامپ هست که به اوضاع داخلی و خارجی آمریکا و همچنین اوضاع بین‌المللی مرتبط است و ما باید آمیزه‎ای از این متغیرهای متعدد را درنظر بگیریم. در داخل آمریکا، لابی صهیونیست‎ها، صهیونیست‎های مسیحی و حوزه‎های فکری نومحافظه‎کار بر تصمیم ترامپ موثر بوده‎اند حال آنکه نقش شماری از افراد ایران‎ستیز هم به کمپین ترامپ پیوسته‌اند که از آن میان می‎توان به مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا و جان بولتون مشاور امنیتی کاخ سفید اشاره کرد.

اینها از لحاظ ایدئولوژیکی با ایران مسئله دارند و خود ترامپ هم عامل بزرگی در این زمینه است. وی شخصاً مخالف برجام بوده و هست. البته باید زمان بیشتری از دوره زمامداری ترامپ بگذرد تا ببینیم از عوامل داخلی و خارجی، کدام‎یک بیشتر بر تصمیم‎گیری ترامپ موثر بوده است.
برخی مسائل هنوز بر ما پوشیده هستند. مطمئناً بر سر مسئله برجام، یک اختلاف داخلی در دولت ترامپ وجود داشت که به پاکسازی افراد موافق برجام مثل هربرت مک مستر مشاور امنیتی سابق کاخ سفید و رکس تیلرسون وزیر خارجه سابق آمریکا، منجر شد.

خود ترامپ اذعان داشت که یکی از دلایل اصلی برکناری تیلرسون، حمایت وی از برجام بوده است. تقریبا به استثنای جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا که یک هفته قبل از خروج، از برجام حمایت کرده بود؛ بقیه اعضای کابینه ترامپ با آن موافق بودند.

*نقش عربستان و اسراییل در تصمیم ترامپ در خصوص نقض برجام چه بود؟
البته باید روی تاثیر عربستان سعودی و اسرائیل تاکید زیادی داشته باشیم. البته هنوز مشخص نیست ریاض و محمد بن سلمان شاهزاده سعودی که چندی قبل از اتخاذ تصمیم ترامپ، به واشنگتن رفته بود، تاچه حد بر خروج آمریکا از برجام موثر بوده‎اند. مسلماً مخالفت عربستان سعودی با برجام و تلاش برای واداشتن آمریکا به اعمال نقش فعالانه‎تری که به مهار فعالیت‎های منطقه‎ای ایران منجر شود را نباید نادیده گرفت.

بی‎شک در مقایسه بین ریاض و تل‎آویو، دومی به آمریکا نزدیکتر است و رابطه مستحکم‎تری با یکدیگر دارند. مخاطب شو تبلیغاتی نتانیاهو هم ترامپ بود تا نقش خود را درست ایفا کند. نوع نگرش دولت فعلی، تمایلات ایران‎هراسانه و اینکه همه چیز را دررابطه با ایران سیاه و سفید می‎بیند، در اتخاذ تصمیم ترامپ برای خروج از برجام موثر بوده است.

البته مسئله اروپایی‏ها هم درمیان است. هنوز به درستی نمی‎دانیم این بازی‏هایی که اروپایی‏ها با مطرح کردن توافق هسته‎ای جدید و گنجاندن مفاد جدید در برجام، چگونه به آتش ضدبرجام دامن زده‌اند. بنابراین، بخشی از تقصیرها بر گردن اروپایی‎ها هم هست. البته بسیاری از آنها از رفتار خود متاثر هستند چراکه استراتژی که دنبال می‎کردند مبنی بر حفظ همزمان برجام و گنجاندن شروط ترامپ، به نتیجه‌ای نرسید و در نهایت به نفع مخالفین برجام و کاخ سفید تمام شد.

علاوه بر تمامی اینها، از بعد ژئوپلیتیک هم باید به مسئله نگاه کرد. برجام تاثیری متناقض بر توازن قوا در منطقه داشت. از یک جهت، تا قبل از برجام، رهبری آمریکا برای ایجاد ائتلاف بین‎المللی ضد ایران به پایان رسید و زمینه‎ای شد برای تقویت موقعیت منطقه‎ای ایران و در مقابل، تضعیف هژمونی آمریکا و متحدینش. نزدیکی ایران به روسیه در مواجهه با بحران سوریه هم نشانه دیگری بر اثبات این مطلب است. همکاری ایران و چین و توسعه اقتصادی چین از طریق پروژه راه ابریشم جدید را نیز باید در نظر بگیریم. همچنین لازم است که ارتباط درونی همه موارد ذکر شده را نیز تجزیه و تحلیل کنیم.

تاثیر متناقض برجام از یک سو فرونشاندن بحران هسته‎ای و از سوی دیگر، تضعیف آرایش نیروهای آمریکایی به نفع ایران و متحدین منطقه‎ای است که مورد دوم تا حدودی ناشی از سیاست‎های غلط این کشورها و معادلات نظامی به‌ویژه در عراق بازمی‎گردد. همچنین، تداوم بحران یمن و ناکارایی اهرم نظامی عربستان سعودی و متحدین آن، در کنار سایر عوامل، نگرانی‎های ژئوپلیتیکی را برای آمریکا به وجود آورده است.

یکی از آخرین اظهارات توییتری ترامپ این است که ایرانی‎ها با تکیه به برجام، کنترل خاورمیانه را به‎دست گرفته‎اند. البته این اظهارنظر اغراق‎آمیز است حال‌آنکه ظاهراً ترامپ به آن باور دارد و این یک ژست ظاهری نیست. البته نتانیاهو هم سعی کرده به این تصور دامن بزند.

البته به عقیده من، در تصمیم‎گیری ترامپ، عوامل خارجی در مقایسه با عوامل داخلی، پررنگ‎تر هستند. این عوامل را باید از دیدگاه نئورئالیستی درمورد توازن قواها، شکل‎گیری جدید یک نظم آمریکایی از طریق بحران سوریه و ظهور داعش، جستجو کرد.

*بحث فعلی ایران درباره تضمین‎های عینی اروپا است تا احساس کند در صورت تداوم برجام بدون حضور آمریکا نیز منافعش تامین می‎شود. از طرف دیگر مشاور امنیتی کاخ سفید اعلام کرد چنانچه شرکت‎های اروپایی به رابطه با ایران ادامه دهند، مشمول جریمه خواهند بود. در واقع، اروپا برای حفظ توازن میان ایران و آمریکا تحت فشار است. اساساً اروپا تا چه حد از توان ایفای نقش در زمینه حفظ برجام برخوردار است تا هم منافع ایران تامین شود و هم آمریکا به نوعی قانع شود. آیا اروپا قادر به تامین منافع ایران هست؟

سوال دشواری است چراکه پاسخ به آن در گرو اراده سیاسی اروپا است و توان رهبری سیاسی آلمان، فرانسه و انگلیس. فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم حامی برجام است و نشست صوفیه و همچنین نشست‎های آتی مشخص کننده موضع نهایی اروپایی‎ها خواهد بود. دستیابی به یک بیانیه جدی در موضع‎گیری علیه آمریکا می‎تواند نشانه مثبتی فرض شود. این آزمون کوچک و درعین‎حال مهمی است.

شکی نیست که تصمیم ترامپ مبنی بر خروج از برجام و وضع تحریم‎های جدید، ضربه بزرگی به منافع اقتصادی اروپا خواهد بود. اروپایی‎ها هم صرفاً دنبال تامین منافع خود نیستند بلکه در جستجوی راهی برای تامین منافع خود نیز هستند. این مسئله‎ای دوجانبه است به این معنی که از راه تامین منافع خود، منافع ایران را هم تامین خواهند کرد. به عقیده من، مثل دوران پیش از برجام، اجماع فکری درباره اعمال تحریم علیه ایران وجود ندارد. گمان نمی‎کنم اجرای تحریم‎های نفتی و انرژی موفق پیش برود و مورد حمایت سایر کشورها اعم از اروپایی‏ها قرار بگیرد. یکی از اشتباهات دولت ترامپ نادیده گرفتن تغییر شرایط است و به خیال خام خود، ایده بازگشت به گذشته را دنبال می‎کند که این مسئله تا حدود زیادی ناممکن است.

ما باید اقدامات عملی و جدی را از جانب اروپا انتظار داشته باشیم که تا حدی پاسخگوی انتظارات ایران باشد. ولی سوال این است که تا چه حد؟

به‎عنوان مثال، یکی از ابتکار عمل‎های اروپاییان می‏تواند ایجاد خط اعتباری برای تجارت با ایران باشد. این اقدام از سوی امانوئل ماکرون رئیی جمهوری فرانسه آغاز شده و کشورهای دیگر نظیر ایتالیا، اتریش، آلمان و انگلستان نیز می‎توانند مشابه آن را انجام دهند.

اما، موضوع اصلی تمایل شرکت‎ها و بانک‎های خصوصی برای سرمایه‎گذاری در ایران است. باید گفت که نقش دولت‎های اروپایی برای حمایت و ترغیب این شرکت‎های خصوصی محدود است. شرکت‎های چندملیتی و بانک‎های بزرگ بعید است ریسک مواجهه با آمریکا را بپذیرند و وارد رابطه با ایران شوند.
بنابراین باید دید دولت‎های اروپایی چگونه می ‏توانند برای شرکت‎هایشان در ایران فضاسازی کنند. البته می‎توانند به اقداماتی اتکا کنند که در سال ۱۹۹۶ در مورد لیبی و کوبا اتخاذ کردند که البته بیشتر در مورد کوبا بود اما شاید بتوان درباره ایران هم به آن استناد کرد. اما این بیشتر به درد شرکت‎های کوچکتر که رابطه زیادی با آمریکا ندارند، می‎خورد. البته در نوع خود اقدام موثری می‌تواند باشد.

شاید ایران باید از دیدگاه خود، یک سقف حداقل را در نظر بگیرد که اگر اروپایی‎ها نتوانند خود را با آن تطبیق دهند، ایران هم از برجام خارج شود که حالا باید سقف مورد نظر ایران را به نحوی تعیین کرد. شاید بتوان در این خصوص به یک توافق حداقل ضمنی دست یافت.

از دیدگاه ایده‌آل، استراتژی اروپا می‎تواند لابی مجدد با واشنگتن برای تغییر مواضع است که دشوار اما محتمل است چراکه ترامپ درباره توافق تجارت آزاد آسیا-پاسیفیک که آن را فاجعه خوانده بود، هم تغییر نظر داد و درباره توافق اقلیمی پاریس هم این مسئله صدق می‎کند.

برجام سومین توافق بین‎المللی است که ترامپ در یک سال گذشته پاره کرده است حال‎آنکه در مورد ۲ مورد اول ظاهرا در روند بازبینی قرار دارد. بنابراین این سوال هم مطرح می‎شود که چرا درباره برجام وضع چنین نباشد.

اما همه اینها بستگی به اراده سیاسی اروپا دارد تا به عنوان یک بلوک واحد عمل کنند حال آنکه واکنش‎هایی که تاکنون نشان داده‎اند به‎ویژه در سطح رسانه‏ها، برای آمریکا نگران‌کننده است و یک نوع شکاف در روابط فراآتلانتیکی را شاهد هستیم.

اما برای اروپا این مسئله در شرایط بدی رخ داده که هنوز درگیر مساله فلسطین هستند و غیره و بعید می‎دانم اینها در شرایطی باشند که مقابل آمریکا بیستند و شاید ایران باید از زاویه رئالیستی به اروپا و شرایط خاص حاکم بر آن نگاه کند که شامل جناح‌بندی‎های درونی، شکاف‎های ناشی از برگزیت و اینکه آیا اروپا در شرف تجربه یک تحول ساختاری است یا خیر، می‎شود.

*حفظ برجام چه ارتباطی با حفظ هویت اروپایی و حفظ پرستیژ اروپایی ها دارد؟
همانگونه که مطلع هستید «برونو لومر» وزیر اقتصاد فرانسه می‏گوید اروپا نباید برده و مطیع آمریکا باشد و به‎این‎ترتیب، موضعی هویتی برای اروپا در نظر گرفته است. همین باعث می‎شود که تاحدی به موضوع خوشبین باشیم چراکه به هرحال، اعتبار و منافع اقتصادی اروپا زیر سوال رفته است.

از سوی دیگر، موقعیت عجیبی است چراکه به‎وسطه این بحران، اروپا تا حدودی به روسیه نزدیکتر خواهد شد و در‎عین حال موج روسیه‎هراسی از بابت موضوع اوکراین هنوز برقرار است. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که این موضوع به چرخش‏های رادیکال در روابط آمریکا-اروپا منجر شود. این درحالی است که گرفتن تضمین برجامی از اروپا، مستلزم چنین چرخشی است که لازمه آن هم تحقق جنگ تجاری میان طرفین، وضع جریمه ‏های متقابل برای شرکت‎های آمریکایی و نهایتاً عقب‌نشینی آمریکا خواهد بود.

بسیاری از مفسرین اروپایی این کارت را در بازی دخیل نمی‏دانند و من هم با آنها هم‎عقیده هستم و می‏دانم واکنش نهایی اروپایی‎ها در قبال آمریکا در سطحی پایین‎تر خواهد بود و درنتیجه فشارهای آنچنانی بر تغییر نظر آمریکا را در پی نخواهد داشت.

این نوعی معضل محسوب می‎شود چراکه اروپا از بابت عواقب خروج از برجام بسیار نگران است. آنها به برجام به عنوان یک عامل مهم امنیتی نگاه می‎کنند و به گفته ماکرون، فروپاشی برجام زمینه‏ساز وقوع جنگ جدید در خاورمیانه است. بنابراین، آنها تلاش دارند که به‎هر‎حال، ایران در برجام بماند و به تمام تعهداتش عمل کند و وارد روند غنی سازی در سطوح بالا نشود حال‎آنکه اینها کارت‎های بازی موجود در دست ایران هستند که از زمان خروج ترامپ از برجام نیز مطرح شده‎اند.
اما، باید دید اروپا تا چه حد ایران را جدی می‏گیرد.

*ایران چه اقدامات متقابلی می تواند از جنبه سیاسی و حقوقی انجام بدهد؟
من در مقاله «لحظه واقعیت برای اروپا» پیشنهاد دادم شاید بد نباشد ایران برای افزایش سطح هشدار، برخی از نظارت‎های آژانس را موقتاً کنار بگذارد و از سرگیری آن را به نتیجه مذاکره با اروپا موکول کند.

ابتکار عمل دیگر ایران می‏ تواند در سطح حقوقی باشد چراکه آمریکا از طرفی دستورات سازمان ملل را نادیده گرفته و هم وظایفش درباره برجام را لگدمال کرده و اینها پیامدهای حقوقی خواهد داشت و من در مقاله‎ای که در مجله روابط بین‎الملل دانشگاه کلمبیا نوشته ‏ام، پیشنهاد دادم ایران از طریق نهادهای مرتبط با سازمان ملل درصدد نظرخواهی از دادگاه لاهه درمورد وضعیت حقوقی برجام، باشد. اتحادیه اروپا نیز قادر به انجام این ابتکار عمل هست.

اگر این موضوع به دادگاه لاهه برود، امکان اثبات این مسئله که برجام قراردادی بین‎المللی است، وجود خواهد داشت و موقعیت آمریکا نیز در دیدگاه جهانی متزلزل می‎شود. بنابراین، باید کارت حقوقی را مد نظر داشته باشیم چراکه مشروعیت بیشتری به واکنش ایران و اروپا می‎بخشد و باید پیگیری شود.
ما باید با توجه به جهان‎بینی حاکم بر اروپا و واشنگتن، سیاست‎هایمان را تدوین و تنظیم کنیم. باید از سیاست اهرم فشار بیشتر استفاده کنیم چراکه دولت ترامپ، دولتی است که به اهرم‎ها واکنش نشان می‏دهد و تجربه کره شمالی نیز این را نشان می‎دهد. بنابراین اهرم‎های تک‎بعدی ایران باید جای خود را به اهرم فشار بدهد.

منبع: مهر
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Canada
اهرم فشار به امريكا؟!!!!
اونم از طرف ايران؟!!
خخخخخخ