پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 25 Apr 2024
 
۰

عیار انقلابی گری دولتمردان در دستان کیست

دوشنبه ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۶
کد مطلب: 606360
انقلابی بودن ویژگی است که بسیاری از مسوولان و دولتمردان خود را متصف به آن دانسته یا می کوشند در لوای آن شناخته شوند اما به راستی تعریف انقلابی گری با گذشت چهار دهه از وقوع انقلاب اسلامی چیست و چه عیاری را برای آن می توان جست؟
عیار انقلابی گری دولتمردان در دستان کیست
به گزارش جهان نيوز، با گذشت چهار دهه از وقوع انقلاب اسلامی هنوز هم مباحث، گفت وگو و بیان دیدگاه ها در خصوص زمینه ها، اهداف و نیروهای موثر در رخدادهای سال 57 بسیار است. همچنان ناگفته هایی وجود دارد که به مناسبت هایی خاص مکشوف می گردد و نگاه هایی نو که درباره رویداد انقلاب تشریح و منتشر می شود.
اهمیت اصول و مرجعیت اهداف و آموزه های انقلابی سبب شده تا مسوولان عالی رتبه کشور بارها در سخنان خود در زمینه های مختلف این اهداف را یادآور شوند؛ از جمله دکتر «حسن روحانی» که نخستین روز اردیبهشت ماه در نشست هم اندیشی مدیران ارشد دولت تدبیر و امید بار دیگر به بیان شاخص های انقلابی گری پرداخت.

رییس جمهوری به عنوان یکی از مبارزان انقلابی و یاران بنیانگذار جمهوری اسلامی، انقلابی بودن را به معنای واقعی آن منوط به کسب رضایت مردم و رفع گرفتاری آنان دانست و تصریح کرد: «اگر رفتار با مردم بهتر نشده، یعنی مسیر انقلاب به انحراف رفته است» و «اگر به جای تهدید، مردم را قانع کنیم؛ در هر مشکل داخلی و خارجی موفق خواهیم شد.»

از نگاه بسیاری صاحبنظران و تحلیلگران، انقلاب اسلامی به عنوان دستاورد مبارزات تاریخی مردم ایران، به موازات شالوده ریزی نظمی نو در منطقه و حاکم ساختن نگاهی مبتنی بر نفی قواعد مرسوم از سوی قدرت های جهانی به ویژه دول غربی، پروسه ای استبداد ستیزانه بود که رژیم سلطنتی حاکم را سرنگون ساخت.

بسیاری در برهه تاریخی منتهی به بهمن 57، ایجاد شکاف های عمیق اقتصادی در جامعه و بی توجهی به طیف وسیعی از مطالبات سیاسی و مدنی را عواملی می دانند که انقلاب فراگیر مردم را علیه ساختارهای موجود به بار آورد.

رویگردانی عناصر دستگاه حاکم و در راس آن ها «محمدرضا پهلوی» از بایسته های اقناع مردم در سیاستگذاری و پاسخ به مطالبات آنان سبب ساز وضعیتی شد که با اوج گیری و توفنده شدن امواج انقلاب، همه تلاش های حاکمیت به منظور فرونشاندن سیل نارضایتی ها نقش برآب شود و اراده مردم برای تغییر سرنوشتی نو را برای کشور رقم زند.

در سالیان پس از وقوع انقلاب، تحلیلگران و نویسندگان بسیاری درباره چرایی آغاز و پیروزی انقلاب قلم زده و به بیان دیدگاه های خود پرداخته اند. در میان این دلایل پایان دادن به استبداد حاکمان، مبارزه با استعمار و نفوذ خارجی، تلاش برای حاکم ساختن قوانین اسلامی و هنجارهای اخلاقی و مذهبی، رفع بی عدالتی و تبعیض از اصلی ترین انگیزه های خیزش علیه حکومت پهلوی عنوان شده است.

با این حال، نکته اساسی که در این ارتباط گاه در سایه قرار می گیرد، تجمیع اراده و انگیزه هایی همگون یا متفاوت است که میلیون ها نفر را در ایران برای تغییر همگام ساخت. به عبارتی دیگر، هر یک از عوامل یاد شده خود نمودی از خواست و مطالبه ای جدی در میان مردم بود که مبدل به اراده ای در جهت سرنگونی حکومت پادشاهی شد و به این ترتیب انقلاب را می توان پاسخی به مجموعه این مطالبات دانست.

در وضعیت کنونی و چهار دهه پس از وقوع انقلاب در ایران، پایبندی به اهداف بنیادین این رخداد عظیم را باید اصلی ترین شاخص انقلابی گری برشمرد. به همین خاطر، پیش و بیش از همه مصادیق انقلابی گری که از سازش ناپذیری با زیاده خواهی بیگانگان تا حفظ هنجارهای دینی گسترش می یابد، شنیدن صدا و سر نهادن به خواست و اراده مردم و تلاش برای رفع مشکلات متعدد زندگی آنان را باید معیاری اساسی و عدول ناپذیر برای انقلابی بودن مسوولان دانست.

پایبندی و درنظر گرفتن چنین معیاری افزون بر پوشاندن ردا یا در واقع زره انقلابی گری بر قامت مسوولان، خود مهمترین عامل پیوند با مردم بوده و نظام سیاسی برآمده از انقلاب را در برابر آفات بسیار، همچنان مستظهر به پشتیبانی مردم خواهد ساخت.

منبع:ایرنا
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *