علوی تبار: هيچ اصلاحطلبي در هدف برانداز نيست/ مشکل اینجاست که فقط برخی براندازان، اصلاح طلب هستند!
اصلاحطلبان را ميتوان به سه گروه تقسيم كرد. هدف يك گروه از اصلاحطلبان تغيير مسوولان و مديران سياسي است. فكر ميكنند با تغيير اشخاص و افراد ميتوانند اصلاحات مورد نظر را در جامعه تحقق بخشند. هدف گروه ديگر تغيير راهبردها و خط مشيها است. گروه سوم معتقد است كه اشكالات ساختاري در نظام تصميمگيري وجود دارد و تا آنها حل نشوند
گروه سیاسی جهان نیوز: بهزاد نبوي به «اعتماد» گفته است كه «يكي از طيفهايي كه در جريان ناآراميهاي اخير عليه اصلاحطلبان موضع گرفتند، «براندازان در هدف و اصلاحطلبان در روش» بودند كه به شكل گسترده در صفوف اصلاحطلبان جاي دارند.»
به گزارش جهان نیوز، اما عليرضا علويتبار، فعال سياسي اصلاحطلب، مشخصا اين تعبير را غيردقيق و نادرست ميداند و معتقد است هيچ براندازي در روش اصلاحطلب نيست و هيچ اصلاحطلبي هم در روش خواهان به كارگيري خشونت نيست بنابراين اساسا وارد كردن اين مفهوم را در طيف اصلاحطلبان نادرست ميداند.
وی تاکید دارد: براندازان عليه اصلاحطلبان حتما موضع ميگيرند اما چطور كسي ميتواند در روش اصلاحطلب باشد ولي در هدف برانداز باشد. اگر منظور ايشان طرفداران اصلاحات بنيادي است كه آنها روششان اصلاحطلبانه بوده است. بنابراين اين افراد از اصلاحطلبان دفاع ميكنند، فقط تفاوت آنها با بقيه در اين است كه عمق اصلاحات بيشتري ميخواهند. يعني به تغيير افراد و برخي خطمشيها اكتفا نميكنند. برانداز لفظي است كه اصلا مناسب اين موقعيت نيست. به اين معنا اصلا اصلاحطلب برانداز نداريم. براندازها از روش خشونتآميز يا دخالت خارجي دفاع ميكنند. كساني كه در ماههاي اخير به اصلاحطلبان حمله كردند؛ اصلاحطلب در روش نيستند.تعبير جناب آقاي مهندس نبوي تعبير دقيق و درستي نيست.
علوی تبار تاکید می کند: نميتوان به كساني كه طرفدار اصلاحات ريشهاي و اصلاحات راديكال و بنيادي هستند، برانداز بگوييم. چون روش آنها روش براندازانه نيست. بايد به آنها طرفدار اصلاحات بنيادي گفت. براندازان اساسا نميتوانند اصلاحطلب باشند. به يك معنا همه اصلاحطلبان خواهان تغييراتي در وضعيت جامعه هستند كه از وضع موجود خيلي فاصله دارد. در جريان اصلاحطلب برانداز نداريم و همه در روش اصلاحطلب هستند. روش اصلاحطلبانه در مقابل روش انقلابي تعريف ميشود. روش اصلاحطلبي از خشونت پرهيز ميكند؛ روش انقلابي خشونت را به عنوان ابزار تحقق اهدافش ميپذيرد.
وی در ادامه نیز می افزاید: اصلاحطلبان را ميتوان به سه گروه تقسيم كرد. هدف يك گروه از اصلاحطلبان تغيير مسوولان و مديران سياسي است. فكر ميكنند با تغيير اشخاص و افراد ميتوانند اصلاحات مورد نظر را در جامعه تحقق بخشند. هدف گروه ديگر تغيير راهبردها و خط مشيها است. گروه سوم معتقد است كه اشكالات ساختاري در نظام تصميمگيري وجود دارد و تا آنها حل نشوند، حتي اگر دو مورد قبل تغيير كند، خطاهاي موجود در ساختار تصميمگيري تكرار ميشود. گروه اول كاملا حامي اصلاحات محافظهكارانه است. گروه سوم كاملا اصلاحات بنيادين و راديكال را پيش ميبرد و گروه دوم ميانهروتر است. اين تقسيمبندي به عقيده من دقيقتر است. بين اصلاحطلبان برانداز نداريم. برانداز كسي است كه از روشهاي خشونتآميز استفاده ميكند.
درباره این اظهارات می توان نکات ذیل را نیز بیان کرد:
الف: گرچه آقای علوی تبار معتقد هستند که هیچ اصلاح طلبی برانداز نیست ولی یک بررسی کوچک در کارنامه اصلاحات از سال 76 تاکنون نشان می دهد که کم نبودند براندازانی که ریشه و تابلو رسمی اصلاح طلبی داشته اند. در فتنه 88 و 78 که اغتشاشات به سمت براندازی سوق پیدا کرد مگر از این بود که چهره های اصلی اصلاح طلب در پشت سر آن قرار داشتند؟
ب: اصلاحات بنیادینی که علوی تبار از آن سخن می گوید و آن را براندازی نمی نامد، نیز نشان می دهد که این اصلاحات بنیادین مدنظر اصلاح طلبان عملا براندازی جمهوری اسلامی را تحقق خواهد بخشید. به عنوان نمونه حمله و تخریب نهادهای انقلابی منجمله شورای نگهبان- به عنوان حافظ اسلامیت نظام - یکی از ارکان همیشگی سیاسی ورزی اصلاح طلبان در سالهای اخیر بوده است. در این صورت وقتی جریانی در اصلاحات به دنبال حذف شورای نگهبان از عرصه انتخابات و یا کاملا تشریفاتی کردن آن هستند، در واقع نوعی براندازی محتوایی در نظام را دنبال می کند. تهی شدن جمهوری اسلامی از برخی ارکان انقلابی و اسلامی خود، مگر غیر از این است که نهایتا به براندازی کامل انقلاب منتهی می شود؟ بنابراین اصلاح طلبان هم کم برانداز نداشته اند و هم بسیاری از اصلاحاتی که تاکنون دنبال کرده اند، افق براندازی داشته است. چه منکر آن باشند و یا ناخواسته و از سر جهلشان باشد.