مسئله اعتراضات سلبریتیها به رخدادهای روز طبیعی و غیر طبیعی در ایران و رفتارهای عجیب آنها وارد مراحل تلختری شده است.
به گزارش جهان نيوز، یک بازیگر سینما با سقوط یک هواپیما از این مینویسد که همهچیز سیاه است، دیگری میگوید ما باید بچههایمان را در کشورهای خارجی به دنیا بیاوریم چونپاسپورت ایرانی بیارزش است و در آخرین نمونه هم خانم لیلا حاتمی در یک جشنواره خارجی در برلین، ماجرای حمله اوباش و اراذل به نیروی انتظامی در خیابان پاسداران تهران که منجر به شهادت 4 مأمور پلیس شد را مورد اشاره قرار داده و با تأسف از این گفت که در ایران با معترضان برخورد میشود!
جالب آنکه عمده تئاترها و فیلمهای سینمایی که با بازی این افراد ساخته میشوند نیز محتوایی در زمینه سیاهنمایی از اوضاع کشور و ستمگر بودن نظام سیاسی در ایران دارند.
کار سیاهنمایی در این فیلمها به حدی رسیده است که حتی محمدرضا گلزار نیز چند سال قبل طی یک مصاحبه با روزنامه شرق اینطور گفت که اینهمه رخداد بد در یک فیلم باورپذیر نیست.
پروانه معصومی، دیگر بازیگری ایرانی هم به تازگی در واکنش به اظهارات لیلا حاتمی در برلین گفته است: «کسانی که حرفی می خواهند بزنند و خارج از ایران هستند، بدانند که در ایران زندگی می کنند و ایرانی هستند. کوچک کردن ایران به این شکل که این خانم گفتند باعث کوچک کردن خودشان است. اگر دوست ندارند بروند جای دیگر زندگی کنند.»
*داشتن تابعیت یک کشور به لحاظ عقلانی مستلزم رعایت برخی مقولات است که در کنار تعهد به قانون بایستی به آنها نیز ملتزم بود.
متأسفانه چند سالیست که برخی چهرههای سلبریتی در مصاحبهها، توییتها و صفحات اینستاگرام خود صحبتهای به شدت تندی را علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، علیه اوضاع معمولی کشور و حتی علیه مردم ایران مطرح میکنند.
(مثلاً چند سال قبل بود که یکی از همین افراد شاکی شده بود که چرا مردم این اندازه به او و همسرش توجه دارند و مثلاً چرا در ایام سفر تعطیلات هم او را راحت نگذاشته و خواستار عکس و امضا بودهاند؟!)
صحبتهای آنها در اعتراض ناحق به نظام اسلامی هم تقریبا به تمام گوشها آشناست و دیگر برای مردم به یک مسئله عادی تبدیل شده است.
اما این رفتارها با آنچه که درباره لزوم رعایت برخی مقولات گفته شد در تضاد است و اساساً در هیچ حکومتی هم چنین رفتاری تحمل نمیشود.
در واقع، جدای از مسائل سیاسی و حکومتی و بر اساس قواعد عقلانی، آنچه که خانم معصومی و برخی دیگر از رسانهها درباره سلبریتیهای ضد ایران و راه رفع مشکل آنها در عنادورزی با وطن، مطرح کردهاند حرف صحیحی است.
کسی که ایران اسلامی و نظام حکومتی ایران را قبول ندارد اما در عین حال جرأت انقلاب شجاعانه علیه کشور را هم ندارد، حاضر به تحمل شرایط هم نیست و چیزی به نام «انتقاد منصفانه» را هم نمیشناسد؛ چه راهی غیر از هجرت و رفتن از ایران در مقابلش میماند؟ چه اینکه اصراری هم به ماندنش در ایران و تحمل اینهمه سختی و مشقّت نیست.
اکنون که مفهومی به نام «خارج» تا اینهمه از نظرسلبریتیهای ضد ایرانخوب و مناسب است و ایران اسلامی هم در نظر آنها تا این حدّ منفور! چرا مثل «گلشیفته فراهانی» مرد و مردانه رحل اقامت در کشوری دیگر نمیگزینند؟
(اگرچه مجددا تأکید میشود هیچکس از هجرت ولو یک هموطن ایرانی به خارج از کشور خوشحال نمیشود)
صد البته مردم، هنرمندان را دوست دارند، اما شکلک درآوردن سلبریتیهای ضد ایران در مقابل ارزشهای ملی و دینی و اخلاقی و حتی در برابر شخصیت مردم ایران و پرچم کشور به هیچوجه قابل تحمل نیست و آن دوست داشتن مورد اشاره را هم ملکوک میکند.
یک وزیری میخواهم که همه را ممنوع الفعالیت کند.
و یک قوه قضاییه که تحریک به اغتشاش را، جرم بداند.
هیچ اتفاقی هم نخواهد افتاد الا جمع شدن دست و پای خلافکاران.
باور کنیم شلاق یک چیز لازمی برای خلافکاران بوده که اختراع شده. دست از ادعاهای منورالفکری برداریم و عمل کنیم.
مملکت متعلق به کسانی است که هشت سال مردانه جنگیدند وجان و مال خودرا درراه خدا وحفظ میهن خود نثار کردند والا اربابان جناب عالی تاکنون وطن عزیزمان را صد پاره کرده بودند
ما اگه بریم که امثال داعش شما رو دو روزه مثل ایزدی ها تو بازار برده ها میفروشن و روشم یه لیوان آب می خورن!!! اگه ما اقلیت بودیم که جنبش سطل آشغال آتیش زدن های مضحک شما (که آخریش هم چند هفته قبل بود) با سیل خروشان ما جمع و جور نمی شد!! این چه اقلیتیه که وقتی مثل 9دی ها و 22 بهمن ها بیرون میاد، تمام خیابون های کشور از آدم پر میشه. توهم هم چیز بدیه!