سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 23 Apr 2024
 
۰

داستان چوپان و گرگ‌های فداکار

پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۰۲
کد مطلب: 591635
چرا سردبیر روزنامه‌های زنجیره‌ای توقیف شده، به عنوان مشاور و دبیر شورای بررسی‌های ویژه ریاست‌جمهوری منصوب می‌شود؟روزنامه آفتاب‌یزد پس از انتصاب همین مشاور نوشت «دولت همین‌قدر که بتواند مخالفان خود را سرگرم نگه دارد، کفایت می‌کند»! آنها با گفتن اینکه «باید صدای مردم را شنید»، می‌کوشند از مخاطب اعتراض بودن خارج شوند و توپ را در زمین نظام بیندازند. ... تاکنون چند جاسوس مرتبط با اطرافیان و دفتر برخی دولتمردان ارشد (نظیر جیسون رضائیان، پدر و پسر نمازی و...) بازداشت شده‌اند.
داستان چوپان و گرگ‌های فداکار
 
 
به گزارش جهان نيوز محمد ایمانی در صفحه شخصی خود نوشت، مردم در حماسه کم‌نظیر 22 بهمن با وجود تبلیغات دشمن، و سوء مدیریت برخی مدیران، با نشاط تمام پای جشن چهل سالگی انقلاب آمدند. اهمّ و مهم کردند؛ همیشه اصلی- فرعی را تشخیص دادند و گله‌مندی، آنها را از دیدن کینه و کمین دشمن باز نداشت. آمدند و دشمن را عقب راندند. مردم حجت را تمام کردند و حالا نوبت مسئولان است که در تراز همین روحیات انقلابی عمل کنند.
 
افراطیون مدعی اصلاحات که دولت را رحم اجاره‌ای می‌خوانند و آقای روحانی را برای رفتار رادیکال تحت فشار می‌گذارند، ترجیح دادند با اقیانوس ملت در جشن انقلاب همراه نباشند و در کنار ملت دیده نشوند. چرا؟ جز این است که در قبال ضد انقلاب، بند را به آب داده‌اند؟
 
زمستان 59 و بهار سال 60 در حالی که ارتش صدام سرگرم پیشروی در عمق مرزهای ما بود، بنی‌صدر در اثر پیوند با منافقین ترجیح داد به جای اهتمام به دفاع مقدس، جنگی موازی را در پایتخت برپا کند. او اواخر اردیبهشت 1360 مردم و مسئولان را با جنجال رفراندوم سرگرم کرده بود، اما یک ماه بعد، سازمان منافقین اسلحه‌ها را بیرون کشیدند و جنگ و ترور را کلید زدند.
بنی‌صدر اصرار داشت مقابل نخست‌وزیر رجایی و بزرگان انقلاب در حزب جمهوری اسلامی جبهه باز کند. وقتی دست او رو شد و نمایندگان ملت به عدم کفایتش رای دادند، همان سران نظام (شهید بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای، رجایی و باهنر و 70 وزیر و معاون و نماینده مجلس) به دست عوامل سازمان نفوذی در دفتر رئیس‌جمهور به خاک و خون کشیده شدند. مدتی بعد تصاویر سرکرده منافقین که برای عرض نوکری و مزدوری نزد صدام رفته بود، منتشر شد.
 
حضرت امام(ره) هنگام تنفیذ حکم بنی‌صدر فرمود: «من یک کلمه به آقای بنی‌صدر تذکر می‌دهم، این کلمه تذکر برای همه است، حب‌الدنیا رأس کل خطیئه. یعنی دنیادوستی در رأس همه خطاهاست».
 
امام بعد از چند نوبت نصیحت فرمود: «من تا آنجایی که اخلاق اسلامی اقتضا می‌کند همه اینها را به آرامش دعوت خواهم کرد نصیحت خاضعانه خواهم کرد. لکن آن روزی که من احساس خطر برای جمهوری اسلامی بکنم آن روز این‌طور نیست که باز بنشینم نصیحت کنم، دست همه را قطع خواهم کرد. آن شخص هر که می‌خواهد باشد در هر مقامی می‌خواهد باشد قبل از اینکه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش می‌نشانم».
 
ایشان پس از عزل بنی‌صدر فرمود: «خدا می‌داند که من مکرر به این گفتم که آقا اینها تو را تباه می‌کنند این گرگ‌هایی که دور تو جمع شده‏اند و به هیچ چیز عقیده ندارند، تو را از بین می‌برند، گوش نکرد، هی قسم خورد که اینها فداکار هستند».
 
سخنان دور از انتظار برخی مدیران از کجا آب می‌خورد؟ نقش مشاوران نااهل در این زمینه چیست؟ چرا یک دولتمرد گفت؛ «پیغمبر و امام زمان را هم می‌شود نقد کرد». بله می‌شود به ساحت پیغمبر(ص) بی‌حرمتی هم کرد، چنانکه روزنامه مردم امروز به سردبیری مشاور فعلی همان دولتمرد انجام داد و همزمان با توهین مجله فرانسوی شارلی ابدو به ساحت پیامبر اعظم (ص) تیتر زد «من هم شارلی هستم»!
 
چرا سردبیر روزنامه‌های زنجیره‌ای توقیف شده، به عنوان مشاور و دبیر شورای بررسی‌های ویژه ریاست‌جمهوری منصوب می‌شود؟روزنامه آفتاب‌یزد پس از انتصاب همین مشاور نوشت «دولت همین‌قدر که بتواند مخالفان خود را سرگرم نگه دارد، کفایت می‌کند»!  آنها با گفتن اینکه «باید صدای مردم را شنید»، می‌کوشند از مخاطب اعتراض بودن خارج شوند و توپ را در زمین نظام بیندازند.
... تاکنون چند جاسوس مرتبط با اطرافیان و دفتر برخی دولتمردان ارشد (نظیر جیسون رضائیان، پدر و پسر نمازی و...) بازداشت شده‌اند. آنها چه قدر در تولید ناکارآمدی و نارضایتی موثرند؟ نعل وارونه زدن، به استراتژی برخی مدیران تبدیل شده است.دم از وحدت می‌زنند و بر دوقطبی کردن جامعه اهتمام می‌ورزند. از شفافیت می‌گویند اما مشی شان پنهانکاری است. از صدای مردم می‌گویند اما نسخه گران کردن انفجاری بنزین را می‌پیچند.
 
آقای روحانی روز 22 بهمن، از رفراندوم برسر مسائل اختلافی جناحها طبق اصل 59 قانون اساسی سخن گفت. طبق این اصل، همه‌پرسی اصلا در صلاحیت دولت نیست و ربطی هم به اختلاف جناح ها ندارد. انصاف آن است که آقای روحانی بگوید درباره براعتماد یکطرفه به دشمن‌اشتباه کرده و جبران می‌کند. او با 4 سال تاخیر گفت «آمریکابه برخی کشورها می‌گوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر ديوانه‌اند كه با شما مذاكره كنند؟».
 
دشمن به جنگ اقتصادی اهتمام دارد اما برخی دولتمردان، نه! تروریسم اقتصادی سال 90 و 91 مجددا به‌روز‌رسانی شده است. نرخ دلار در پسابرجام با 40 درصد افزایش به 4900 تومان رسید، در حالی که همواره گفته شده دو برابر قبل از برجام نفت می‌فروشیم و طبیعتا باید درآمد ارزی دو برابر شده باشد.
 
از نگاه طیف غربگرای مامور که دولت را رحم اجاره‌ای می‌داند، آشفتگی بازار ارز، آنها را از موضع اتهام و سوء تدبیر یا خیانت در بزک شیطان بزرگ درمی آورد به این معنا شاید بتوانند طیف قائل به فرمول «امتیاز بده هرجا که احساس ضعف کردی» را با خود درباره ضرورت مذاکره و واگذاری امتیاز جدید همراه کنند و از احساس ندامت درباره برجام برهانند! حتی ممکن است وسوسه کنند که با گران شدن ارز، می‌توان درآمدزایی کرد!
 
دی و بهمن 90، فتنه اقتصادی راه افتاد. برخی بانک‌ها و مراکز مشابه به خیال سود یا از سر نفوذزدگی، با سرمایه خودی، در نقشه دشمن بازی کردند! تصور کنید برخی بانک‌ها با صرافی و دلالی ارزی پیوند بخورند؛ می‌شود صرافی آقای «ص» (مدیر نجومی که حقوق 730 میلیون تومانی در بانک... می‌گرفت و دارای پرونده تخلفات سنگین در بانک... بود) و شرکا (قبیل حسین - ف). این صرافی بهمن90 تاسیس شد. مشابه همین صرافی را داماد و فرزند یک مدیر نجومی دیگر دربهمن همان سال تاسیس کردند...
 
دولت باید دشمنی دشمن را باور کند؛ همچنانکه بپذیرد برخی موتلفان دوست نما، نفوذی دشمن و بدخواه دولتند. باید رد تروریست‌ها و خرابکاران اقتصادی وابسته به بهائیت و صهیونیسم مسیحی را گرفت. این مسئولیت وزارت اطلاعات، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد، مجلس و دستگاه قضایی است. دشمن می‌خواهد از ملت ایران انتقام بگیرد. نباید مسئله دیگری را بر حضور همه‌جانبه در مقابل جنگ اقتصادی دشمن اولویت داد.
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *