رئیسجمهور در مراسم پیروزی انقلاب اعلام کرد: «برخی را از قطار انقلاب پیاده کردیم که میتوانستیم نکنیم.»
به گزارش جهان نيوز؛ «عبدالله گنجی» در یادداشت روزنامه «جوان» نوشت:
رئیسجمهور در مراسم پیروزی انقلاب اعلام کرد: «برخی را از قطار انقلاب پیاده کردیم که میتوانستیم نکنیم.» در فضای پسا انقلابها معمولاً افراط و تفریط وجود دارد و علمای علم سیاست نیز آن را اجتنابناپذیر میدانند و ممکن است درصدی از حرف روحانی درست باشد اما کاش در مرکز مطالعات استراتژیک آقای آشنا پروژهای تعریف می شد که چقدر را پیاده کردیم، چقدر خودشان پیاده شدند و چقدر مجدداً سوار شدند؟ در خصوص روحانی که امروز خود را جدا از صف پیادهکنندگان القا میکند باید گفت ایشان فراتر از پیاده کردن که دنبال حذف فیزیکی و اعدام بود و در اوج بحران و تجزیهطلبی، درخواست اعدام ارتشیان را داشت که با مخالفت جدی مردی مواجه شد (شهید چمران) که خود را «خدای عشق و پرستش میدانست.»
داستان عجیبی است! متقاضیان اعدام که باتری خلخانی را شارژ میکردند، امروز به پیادهکنندگان خیالی از قطار انقلاب حمله میکنند. گلایه روحانی از پیاده کردن همانقدر چندشآور است که هادی غفاری و خلخانی اصلاحطلب باشند و سخنان گل و بلبلی آنان را در رسانه کار کنیم و اما بعد...
«قطار انقلاب» مفهوم خوبی برای تقریب اذهان نسبت به ریزشها و رویشهای انقلاب اسلامی و مدل مفهومی ساختارمندی برای فهم مسئله است. البته قطار ۳۹ ساله انقلاب ما ریزشهای کمتری از قطار چهار ساله امیرالمؤمنین(ع) دارد. او که مظهر عدالت و عصمت بود چند جنگ خونین در درون قطار پیامبر کرد، اما همه ما و از جمله روحانی حق را به او میدهیم.
«مقصد نهایی» و «عدالت» دو عامل ریزش مسافرهای قطار امیرالمؤمنین بودند و تا آنجا پیش رفتند که به تعبیر امام راحل «امیرالمؤمنین را فشل» کردند.
مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند:
«امیرالمؤمنین رفت سراغ رویشها، وقتی زبان میخواست ابن عباس، وقتی شمشیر میخواست مالک اشتر، محمدبن ابوبکر و ...» اینها کسانی بودند که پیامبر را درک نکرده بودند. در زمان خلافت امام حسن (ع) سعدبنابیوقاص تنها بازمانده از صحابه بود که امام حسن (ع) را بیچاره کرده بود. هر چه میخواستند انجام دهند ایشان به میدان میآمد که زمان پیامبر اینگونه نبود و چون پیامبر را درک کرده بود مردم هم میپذیرفتند و اینچنین حسنبن علی (ع) به آن سرنوشت کشیده شد.
وجه مشترک امیرالمؤمنین و رهبران انقلاب اسلامی این است که قدرت برایشان اصالت ندارد و تن به هر پلشتی برای استمرار آن نمیدهند و دین خود را سیاسی نخواهند کرد.
اما هنگام قضاوت درباره قطار انقلاب اسلامی باید همه گزینههای ذیل را مد نظر داشت و برخوردهای کادر قطار را هم به عنوان یک گزینه از نظر دور نداشت (منکر اشتباهات نشد).
- برخی سوارشدگان به قطار لکوموتیوران را قبول ندارند و لکوموتیوران خارجی میخواهند.
- برخی ریل جدید میخواهند تا تغییر مسیر دهند و با سوزنبان درگیر هستند.
- برخی داخل قطار هستند اما مرتب نق میزنند که چرا با ایرباس و بوئینگ سفر نکردهایم.
- برخی داخل قطار هستند اما دوست دارند کلاً آن را منفجر کنند و نمیدانند خودشان نیز نابود خواهند شد.
- برخی بلیت هم دارند و قانوناً حق سوار شدن دارند، اما مرتب افسوس میخورند کاش با ماشین شخصی میرفتیم (سکولاریسم).
- برخی دوست ندارند در کوپه خودشان باشند و ترجیح میدهند بیشتر اوقات در واگن پذیرایی باشند.
- برخی میخواهند با زیرپوش و لباس خواب در واگنهای قطار تاب بخورند.
- برخی مخالفند که قطار برای نماز توقف کند.
- برخی از اول همهکاره قطار بودهاند - نه مسافر - و مسئول چک بلیت و پیاده و سوار شدن مسافران بودند اما اکنون احساس میکنند میتوانند خودشان اتوبوس بخرند و مسافران را ترغیب به سوار نشدن به قطار میکنند.
- برخی داخل قطارند اما اصرار دارند درهای قطار همیشه باز باشد تا هر موقع خواستند پیاده شوند یا کسی را سوار کنند اما قطار در ایستگاههای تعریف شده میایستد.
- برخی دوست دارند هر موقع اراده کردند ترمز اضطراری را بکشند.
- برخی بلیت مشهد گرفتهاند اما وسط راه هوس آنتالیا کردهاند اما قطار بر ادامه مسیر خود اصرار دارد.
- برخی میگویند همان قطار قبلی راحتتر بود، خدمات ویژه هم ارائه میکرد. اشتباه کردیم قطار عوض کردیم.
- برخی به خرید واگنهای داخلی معترض هستند.
- برخی میخواهند بروند بالای پشتبام واگن و بزنند و برقصند اما از خطرات جدی آن آگاه نیستند.
- برخی با مخالفان لوکوموتیوران هماهنگ کردهاند که شب هنگام در ریل مسیر موانعی ایجاد کنند تا حال وی را بگیرند و مهارت او را تنزل دهند.
- برخی میگویند هنگام حرکت قطار خوابمان نمیبرد باید چند ساعتی توقف کنید تا استراحت کنیم.
- برخی با بلیت دیگران سوار شدهاند و وسط راه لو میروند اما سعی در تحریک مسافران دارند.
- برخی از کارکنان قطار پس از خراب شدن آن به جای تعمیر، وسط مسافران میروند و علیه راهآهن شعار میدهند.
و ....
اما قطار انقلاب با رویشهای جدید همیشه پر از مسافر بوده است و سوارشدگان چند برابر پیادهشدگان هستند. طبیعی است که مسئولان چنین قطاری نمیتوانند به این همه ناهمگونی توجه کنند و باید دست به انتخاب قاطع بزنند. حضرت امام پاسخ پیادهشدگان از قطار انقلاب را قبلاً دادهاند و روحانی از ما بهتر میداند اما «دین سیاسی» حکم میکند که نظام را در موضع بدهکار قرار دهند. کروبی را بنگرید! سال ۱۳۸۴ میگفت یک چرت زدم و بیدار شدم دیگری رئیسجمهور شد و تقلب شده است. سال ۱۳۸۸ میگفت چطور ۱۳۸۴ حدود ۵ میلیون رأی آوردم و اکنون ۳۰۰ هزار؟ باز تقلب شده است. واقعاً نظام با این جماعت چه باید بکند؟
با کسانی که هم مدعی مردمسالاریاند و هم میخواهند همیشه باشند چه باید کرد؟ با کسانی که دست رد مردم به سینه خود را دست رد مردم به سینه انقلاب میدانند و شرط مشروعیت نظام، حضور آنان در هر صورت است، چه باید کرد؟ نباید آنجا که افراد با مردمسالاری از قطار پیاده میشوند را به حساب نظام نگذاریم. طبق سخن روحانی اولین پیادهکننده از قطار انقلاب، حضرت امام (ره) است حال باید دید با معیارهای امام (ره) خود روحانی در قطار است یا بیرون آن.
حضرت امام درباره پیادهشدگان از قطار انقلاب میفرمایند:
«امروز هیچ تأسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما نیستند چراکه از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد. ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود به گروهها و لیبرالها را میخوریم.»
و سپس درباره کسانی که به بیرون از قطار رفته و سرد و گرمشان شده است، میفرمایند:
«آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول که چرا مرگ بر امریکا گفتید؟ چرا جنگ کردید؟ چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهاید؟ و صدها چرای دیگر و نکته مهم دیگر در این رابطه این که نباید تحت تأثیر ترحمهای بیجا و بیهوده نسبت به دشمنان خدا و مخالفان و متخلفان نظام به گونهای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سؤال رود.من بعضی از این موارد را نه تنها به سود کشور نمیدانم که معتقدم دشمنان از آن بهره میبرند.» (صحیفه امام، جلد ۲۱، ص ۲۸۵).
نگارنده از مواضع امروز و دوران انتخابات ریاست جمهوری دکتر روحانی به این باور رسیده است که مخاطب برخی از این عبارات امام(ره) خود روحانی است.
برخی بدون توجه به تدابیر لوکوموتیو ران مسافران را تحریک می کنند که رفراندوم کنیم برای تغییر مسیر قطار .
برخی که مسیر را عوض کنند سعی می کنند واگنهای مسافران عادی را از اکسپرس جدا کرده و به ته دره سوق دهند تا سهم غذای آنان را در رستو ران قطار از آن خود کنند .
بعضی ها کمک راننده قطارند ولی مثل مدیر کل راه آهن صحبت می کنند
آقاي هاشمي
پيشنهاد مي كنم با طناب كساني كه در نقل موضوعات تعلقات جناحي خود را دخالت ميدهند ته چاه نرويد. ايشان يكبار سر قضيه رفراندوم در سخنراني روحاني جنجال به پا كرد و پيش بيني كرد همه خبرگزاريهاي غربي اين موضوع را تيتر خواهند كرد كه پيش بيني نادرستي بود. مگر روحاني چه گفته بود؟ فقط گفته بود "قانون اساسي" ظرفيت بالايي براي رفع اختلافات درون نظام دارد. هيچ بن بستي هم ندارد. حتي در شرايط خاص مي توان به ماده 59 رجوع كرد و اختلافات را فيصله داد....
کاربر گرامی .با تشکر . خواهشمند است نظریات خود را کوتاه و مجوز ارسال فرمایید . جهان نیوز
در جواب ۱۲:۰۱
البته پیش بینی ایشان پربیراه هم نبود! اولا که آقای گنجی نگفتند همه ی رسانه های غربی. (من که کلمه "همه" را ندیدم!) دوما، همین که دو سه مورد از رسانه های آن طرف آب این تیتر را زدند پیش بینی ایشان را تایید می کند. بی بی سی فارسی بلافاصله رفراندوم را تیتر کرد و با توجه به اینکه بی بی سی تقریبا مهمترین رسانه ی غربی برای مردم ایران است، پس حتی همین یک مورد هم کافی است. اما برای اطلاع شما، توجه شما را به تیترهای زیر جلب می کنم.
تیتر دیروز گاردین:
حسن روحانی برای علاج انشقاق های داخلی پیشنهاد رفراندوم داد.
تیتر الشرق الاوسط:
روحانی خواستار رفراندوم برای پایان دادن به بحران های داخلی شد.
نکته ی جالب توجه این است که بی بی سی و گاردین از رسانه ها و نشریات معروف بریتانیا هستند. الشرق الاوسط هم یکی از نشریات پرخواننده ی جهان عرب است که دفتر آن در لندن قرار دارد. بر هیچ کس پوشیده نیست که بریتانیا امپراطوری رسانه های جهان را در اختیار دارد. با توجه به نفوذ و توجه گسترده ی بریتانیا به ایران در دو سده ی اخیر، نباید از کنار توجه رسانه های بریتانیایی به موضوع رفراندوم به سادگی گذشت.
در پناه خداوند متعال سربلند و پاینده باشید.
از جهان نيوز درخواست مي كنم اگر قصددارد اين متن را مثل كامنت قبلي سانسور كند، از چاپ آن صرفنظر كند.
آقاي 13:20 عزيز
ايشان گفته "روحانی تیتر خوبی به رسانه های غرب هدیه کرد" و شما معتقديد چون بي بي سي فارسي، گاردين و الشرق الاوسط عربي به اين موضوع اشاره كرده اند پيش بيني ايشان درست بوده است. در صورتي كه اكثريت قريب به اتفاق صدها خبرگزاري و نشريه غربي (انگليسي، فرانسوي، اسپانيايي، ايتاليايي، چيني، عبري و ...) هيچ التفاتي به اين موضوع نداشته اند و اينكه يك رسانه فارسي، يك رسانه انگليسي و يك رسانه عربي به اين موضوع اشاره كنند خيلي به آن پيش بيني نزديك نيست. و اما اجازه دهيد همين جا اشاره اي داشته باشيم به ادبيات عجيب آقاي گنجي نسبت به منتخب مردم اين سرزمين و صدور حكم عدم كفايت سياسي و لزوم عزل رييس جمهور آنهم براساس يك افتراء آشكار. به كلام ايشان نگاه كنيد:
"داشت تمام می کرد که یهویی یادش افتاد در این سخنرانی به امثال زیبا کلام، روشنفکران اصلاح طلب، بی بی سی و رسانه های همسو حال درست و حسابی نداده[!] ... (عوام گرایی مدرن یا نخبه فریبی) این سیاست مدار قدیمی در سالروز انقلاب، رفراندوم اصل59 را توصیه کرد اما نگفت برای چه کاری؟ برای یک برجام دیگر؟ این که یک مقام عالی کشور در روز پیروزی انقلابش و آن هم در چهل سالگی، بن بست نمایی برای رفراندوم کند دارای کفایت سیاسی است؟"
کاربر گرامی .با تشکر . خواهشمند است منبعد نظریات خود را کوتاه و موجز و در کامنت های جداگانه ارسال فرمایید . جهان نیوز
در جواب ۱۷:۳۵
با سلام خدمت شما هموطن گرامی.
لازم می بینم چند نکته عرض کنم:
۱. بنده معمولا در مورد اصل موضوع صحبت می کنم. اشخاص و افراد برای من ملاک نیستند. من شرایط را بررسی می کنم. بنابراین شخص آقای گنجی برای من ملاک نیست. ممکن است در موضوعی موافق ایشان باشم اما در موضوعی دیگر مخالف ایشان.
۲. الشرق الاوسط انگلیسی این تیتر را انتخاب کرده بود نه عربی. این نشریه به چند زبان منتشر می شود. در کامنت قبلی سعی کردم تیتر انگلیسی را کپی کنم، اما گویا نظرهای دارای متن انگلیسی قابلیت ارسال ندارند.
۳. در نظر قبلیم توضیح دادم که چرا و به چه دلیل توجه رسانه های انگلیس به مسائل داخلی ایران مهم است. فراموش نشود که ایران در دو سده ی اخیر بیشترین ضربه را از انگلیس خورده است. ضمنا رسانه های انگلیس بیشترین مخاطب را دارند.
۴. رسانه های عبری به ندرت در مورد مسائل داخلی ایران به طور مستقیم واکنش نشان می دهد. سیاست آنها این چنین اقتضا می کند.
۵. خبرگزاری های چین جزو رسانه های غربی محسوب می شوند؟؟
۶. چرا رسانه های ایتالیایی و اسپانیایی باید نسبت به این موضوع حساسیت نشان دهند؟ مگر این قبیل رسانه ها چقدر مخاطب دارند و آیا این کشورها در بازی های سیاسی جهان نقش تعیین کننده دارند؟
در پایان غرب از نظر سیاسی آن کشورهایی هستند که نقش اصلی را در بازی های سیاسی ایفا می کنند مثل انگلیس، آمریکا و فرانسه و البته نقش انگلیس در فضای رسانه ای از بقیه مهمتر است و البته فراموش نشود که کشور آمریکا زاده ی بریتانیاست!
به امید روزی که به دور از حب و بغض های سیاسی و جناح گیری نسبت به افراد، اشخاص، و جناح ها فقط مسائل و شرایط تحلیل شود. قطعا همه ی ما آرزوی سربلندی میهن عزیزمان را داریم حتی اگر دیدگاه های متفاوتی نسبت به مسائل داشته باشیم.
دست علی به همراهتان
کاربر گرامی .با تشکر . خواهشمند است منبعد نظریات خود را کوتاه و موجز و در کامنت های جداگانه ارسال فرمایید . جهان نیوز
سلام مجدد خدمت ناشناس محترم 20:41
۱- در رابطه با بند ۱ امیدوارم نه تنها اشخاص بلکه حب وبغضها نیز در قضاوت شما در رابطه با سخنان دیگران دخیل نباشد.
۲- دررابطه با الشرق الاوسط تیتر را نیافتم اما سخن شما برایم سند است.
۳- رسانه های انگلیسی زبان کشور انگلیس بسیار زیادند. فقط گاردین که اتفاقاً چپ و ضدآمریکایی است این تیتر را انتخاب کرده است.
۴- این نظر شما قضاوت مرا نسبت به شما تغییر داد. متوجه شدم یا بسیار بی اطلاع هستید یا به ضوابط بند ۱ خیلی پایبند نیستید.
۵- ببخشید در رابطه با نظر آقای گنجی بیش از ۱۹۰ پایگاه خبری را چک. کردم من جمله پایگاههای شرقی تا در کل قضاوت کاملتری داشته باشم.
۶- اتفاقا برخلاف نظر شما پایگاههای ایتالیایی و اسپانیایی حساسیت نشان داده اند اما موضوع مدنظر آقای گنجی را تیتر نکرده اند.
دررابطه با بخش پایانی توضیحات فوق کفایت میکند.
باسپاس
خدمت جناب آقای "برای آنانکه به دنبال حقیقت اند" سلام! مدتی است برخی نظرات خود را بدون ذکر عنوان درج می کنید.
۴. اتفاقا در ارتباط با این موضوع بنده بسیار تحقیق کردم و به همین دلیل بند ۴ را لحاظ کردم. متاسفانه نمی توانم موضوع را باز کنم. چون محل بحث نیست. حال شما تمایل دارید خود را مطلع تر از همه بدانید مختارید.
۵. از آنجا که شما "چینی" را جزو رسانه های غربی برشمردید من این بند را لحاظ کردم.
پ.ن: بنده کوچکترین علاقه ای به بحث شخصی با شما یا هرکس دیگری ندارم بالاخص اگر برایم حب و بغض ها و تعصب های یک فرد محرز شود. فقط برای روشن شدن بعضی مسائل نظر خود را گاهی مطرح می کنم.
خداوند نگهدار شما باشد و به شما توفیق روزافروزن در حمایت از دولت وقت عطا کند.
دوست عزيز 23:40
سلام، صبح بخير
حمايت از دولت اقتداء به رهبري است. بلكه اطاعت از فرمان رهبري است. بنده نه به خاتمي رأي دادم نه موسوي نه كروبي. به آقاي دكتر احمدی نژاد رأي دادم. الان هم منتقد دولت هستم. اما حامي دولت هم هستم. حامي دكتر احمدی نژاد هم بودم در زمان خودش. الان هم حامي ايشان نيستم. بحثش مفصل است. فقط اين را عرض كنم كه اگر امروز سعادت داشته باشم و شما را ملاقات كنم و احياناً سخن يا عمل ظاهراً نادرستي از شما ببينم وظيفه دارم سخن يا عمل شما را تا حد امكان حمل بر صحت كنم. حتي اگر شما براي خطايتان عذر موجهي نداشته باشيد من مكلفم براي شما عذري بتراشم (ان لم یکن له عذر فالتمس له عذرا؛ اگر برادرت [براي خطايش] عذری نداشت برای خطای او عذری بتراش. (بحارالانوار) ج 74، ص165) اين وظيفه به طريق اولي در مورد دولت و مسئولين برعهده ما است. يعني اگر رييس جمهور سخني گفت، ببينيم آيا ميشود آن را به نحوي تعبير كرد كه بلااشكال باشد. اگر چنين است بايد خيرخواهانه روي حب و بغضهايمان پا گذاريم و اينكار را انجام دهيم. البته انتقاد حق ما است اما نبايد مبتني بر قضاوت منفي نسبت به ذات افراد باشد ما فقط اعمال افراد را نقد مي كنيم نه شخصيت يا نيت آنان را. عليهذا بنده هم اميدوارم خداوند نگهدار شما باشد و به شما توفيق روزافزون در حمايت از دولت وقت عطا كند.
(اين بخشي از كامنت قبلي من است در پاسخ آقاي هاشمي است كه چاپ نشد)
و اما قضيه قطار انقلاب، آقاي گنجي مي گويد امام(ره) فرمودند عده اي از قطار انقلاب پياده شدند كه ما براي آنان افسوس نمي خوريم. بعد نتيجه گرفته كه "جناب روحاني، لطفاً امام را محاكمه كنيد!" و اما جمله آقاي روحاني چه بود: "انقلاب ما وقتی پیروز شد که همه با هم بودیم و در قطار انقلاب مسافران فراوانی بودند البته برخی زودتر از قطار پیاده شدند و برخی را هم از قطار انقلاب پیاده کردیم که میتوانستیم پیاده نکنیم" پس از حرف روحاني اينطور برداشت ميشود كه ما سه گروه داريم: گروه اول، عده اي كه خودشان از قطار پياده شدند كه بحثشان جدا است و مصداق فرمايش حضرت امام(ره) مي شوند كه فرمودند ما براي آنان تأسف نمي خوريم. گروه دوم عده اي هستند كه ما پياده كرديم و بايد پياده مي كرديم و اينجا هم بحثي نيست. اما گروه سوم، برخي افرادي بودند كه خودشان پياده نشدند ولي ما آنها را پياده كرديم در صورتيكه مي توانستيم چنين نكنيم. روحاني مي گويد براي اين گروه متأسف هستيم و آنها را دعوت به وحدت كرده و براي بازگشتشان تلاش مي كنيم. حالا آقاي گنجي براي اين سخن، ميگويد "جناب روحاني، امام را محاكمه كنيد!" الله اعلم. دستور خداوند است كه لَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ.
بنده با طناب عقل می روم نه با طناب کسی .استقبال ایشان از تمثیل قطار جالب بود بنده هم دو سه مورد اضافه کردم . ضمناًکاری به پیش بینی در مورد رسانه های غربی ندارم
۱- طرح بحث رفراندوم از طرف رئیس جمهور کلاً جنجال بی مورد بود
۲-در بن بست ها ی نظام رهبر است که باید بن بست شکن باشد لذا کمک راننده قطار نباید نقش مدیر کل راه آهن را بازی کند
۳-در اصل۱۱۰ همه پرسی یا رفراندوم از اختیارات رهبر است نه کس دیگر
۴-به خدا قسم در این شرایط وخیم اقتصادی مملکت فرصت این جنجال های تبلیغاتی حاشیه ای را ندارد باید برای ملت برای اقتصاد برای مسکن کار کرد و کار و کار
۵-این جنجال سازی ها در بلند مدت به ضرر خود دولت و شخص آقای روحانی خواهد بود میگی نه ،خواهیم دید
دوست عزيز، جناب آقاي هاشمي
چرا جنجال؟ روحاني گفت با تكيه به قانون اساسي هيچ بن بستي وجود ندارد. اگر اختلافات بين جناحها حل نشود مي توان به ماده 59 رجوع كرد. طي مطالعه اي كه داشتم متوجه شدم موضوع رفراندوم در قانون اساسي 7 بار مورد توجه قرار گرفته است. همان اول قانون اساسي در اصل ششم قانون اساسی، رفراندوم یکی از راههای اداره کشور دانسته شده است: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رییس جمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد.» جلوتر كه ميرويم ميرسيم به اصل 59 (مورد اشاره رييس جمهور) : «در مسائل بسیار مهم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسی و مراجعه مستقیم به آراء مردم صورت گیرد. در خواست مراجعه به آراء عمومی باید به تصویب دو سوم مجموع نمایندگان مجلس برسد.» جلوتر كه ميرويم در اصل 99 و سپس اصل 110 (صدور فرمان همه پرسي پس از تصويب مجلس يا شوراي بازنگري قانون اساسي توسط رهبر) سپس اصل 123: «رییس جمهور موظف است مصوبات مجلس یا نتیجه همه پرسی را پس از طی مراحل قانونی و ابلاغ به وی امضاء کند و برای اجرا در اختیار مسئولان بگذارد.» و بعد هم اصول 132 و 177 به همه پرسي اشاره مي كند. حالا رييس جمهور يك كلمه گفت قانون اساسي براي حل اختلافات درون نظام، همه بن بستها را باز كرده و به طور مثال فقط يك كلمه گفت اصل 59، بايد اينجور برخورد بشه؟
دوست عزیز سلام
۱-لفظ جنجال را به این جهت گفتم که جناب آقای روحانی نمی دانم چرا دوست دارند مسائلی را که جزء اولویتهای کشور نیست مطرح کنند
۲-اگر هم بن بستی باشد و نیاز به رفراندوم و همه پرسی باشد ،کسی که همواره یک طرف فعال و پر انرژی دعواهای جناحی در کشور است نمی تواند ناگهان یک پله بالا برود و نقش ریش سفید و قاضی را بازی کند .توجه جنابعالی را به بیش از پنجاه مورد توهین و جبهه گیری ایشان به منتقدین (که انتخابات اخیر نشان داد حداقل ۳۸ در صد جمعیت را تشکیل می دهند)جلب می کنم .
۳-اینکه عرص کردم کمک راننده قطار نبایدنقش مدیر کل راه آهن را بازی کند به این دلیل بود که در این تمثیل رهبر راننده قطار است و ایشان شخص دوم مملکت یعنی همان کمک راننده قطار . وقتی ایشان می گوید کسانی را از قطار پیاده کردیم که می توانستیم پیاده نکنیم. مشخص است تصمیم گیری های کلان در مورد پیاده کردن بعضی افراد با رهبر بوده و این نوعی توهین نرم و ظریف به رهبر می باشد کسی می تواند به کار راننده قطار خرده بگیرد که مقام بالاتر از راننده یعنی مدیر راه آهن باشد .
چرا ایشان به جای طرح این بحث های غیر ضروری که نتیجه ای جز یاس و نومیدی در ذهن مردم کوچه و بازار ندارد به مسائل اقتصادی و معیشتی و تحلیل وتبیین شرایط فعلی ایران در جهان و تشریح نقاط قوت نظام در آستانه چهل سالگی و توطئه های دشمنان نمی پردازد
لطفا به همه موارد پاسخ دهید
موفق باشید
برادر عزيزم، جناب هاشمي
سلام عليكم
اگر اوامر شما در آخر كامنتتان نبود قصد نداشتم پاسخ دهم. اما از جهت امتثال امر، عرض مي كنم:
22 بهمن روز وحدت است. روحاني همه جناحها را به وحدت دعوت كرد و قانون اساسي را ميثاق محكمي دانست كه با ظرفيت بالا مي تواند محور وحدت باشد. گفت در قانون اساسي (با توجه به امكان همه پرسي در مورد موضوعات مورد اختلاف) هيچ بن بستي وجود ندارد. به نظر شما اين سخنان مأيوس كننده است؟ تمام سخنراني در مورد مسائل اقتصادي و معيشتي مردم و نقاط قوت نظام در آستانه 40 سالگي بود (افتتاح ده هزار ميليارد تومان طرح عمراني، جذب 32 ميليارد دلار سرمايه گذاري خارجي، رشد اقتصادي بالا، خودكفايي در گندم و گازوئيل، مقام اول تولید آهن اسفنجی در دنیا، خودكفايي سال آينده در بنزين، سودآوري دو هزار شرکت دانش بنیان، توسعه زيربنايي فضاي مجازي و ايجاد 200 هزار شغل در سایه اینترنت و پهنای باند و موبایلهای نسل سه و چهار و ....) و نيز شكست آمريكا و دشمنان ايران در عرصه هاي مختلف و قدرت منطقه اي ايران و ... مگر اينها را و خيلي بيشتر از اينها را نگفت؟ رهبر انقلاب كه قائل به تئوري "جذب حداكثري" هستند هرگز كسي را از قطار پياده نكردند. اتفاقاً اين جناحهاي چپ و راست هستند كه هر كدام به قدرت مي رسند ديگري را از قطار پياده مي كنند. اميدوارم كامنت من در ساعت 08:35 (كمي بالاتر) از زاويه اي ديگر به تبيين موضوع كمك كند.
موفق و مويد باشيد انشاءالله
سلام و درود برمسئولین محترم جهان نمی دانم چرا کامنت۱۷:۲۸ بنده با پرچم آمریکا منتشر شده چون بنده اهل هیچ گونه فیلتر شکن و کارهای غیر قانونی از این نوع نیستم و همه کامنت هایم را همین طور می فررستم لطفا پرچم ایران عزیز را جایگزین فرمایید از الطافتان نسبت به کامنتهای این بنده حقیر بی نهایت سپاسگزارم
کاربر محترم. با تشکر . در ارسال نظر خود دقت فرمایید. امکان حذف و اصلاح وجود ندارد. جهان نیوز
آهاااای گنجی جان.. همونجور خیلیا چشم دید اون رییس جمهورتو ندارن از اونور چشم دید امثال تورو هم نداریم... تو اگه روزنامه نگار واقعی هستی و اگه جناحی نبودی به ... هم انتقاد میکردی و کورکورانه دفاع نمیکردی.. کسی خود ...بر حقه ولی مسئولینش پراز عیب و نقص هستن ک به خاطر جناح بندی هاتون هیچوقت نقد نمیکنین..
هیچ کس معادل نظام نیست. نظام ما پا برهنگانیم ک قرار بود صاحبان اصلی انقلاب باشیم
من با حرف آقاي گنجي موافقم و اعتقاد دارم صحبتهاي رييس جمهور در اين باره كاملا منطبق بر واقعيت نيست.
به نظر اين حقير در انقلاب هاي ايدئولوژيك از لحظه پيروزي انقلاب عده اي به طور طبيعي در حال پياده شدن از قطار انقلاب هستند و اين روند آنقدر ادامه پيدا ميكند تا جز عده اي محدود كه باور صد درصد به آن ايدئولوژي دارند در قطار باقي بمانند و به مسير ادامه دهند.البته هميشه رويشهايي نيز وجود دارد ولي در مقابل ريزشهاي زيادي هم دارند.
همين انقلاب اسلامي ايران در ابتداي پيروزي همه گروه هاي مختلف را در قطار خود جاي داده بود ولي از بدو پيروزي به طور طبيعي گروه هاي چپ و ماركسيستي و سپس ملي گراها و بعد از ملي مذهبي ها و ...... را از قطار انقلاب پياده نمود يا آنها خودشان پياده شدند چون ميزان باورمندي به ايدئولوژي حاكم در آنها به اندازه كافي نبود و اين مسئله آنقدر ادامه پيدا كرد تا حتي كار به پياده نمودن برخي خودي هاي ديروز نيز رسيد.
آقايان موسوي و كروبي و خاتمي و ... از قسم هستند.الان عده اي كه باقي مانده اند يا عده اي باورمند واقعي هستند يا عده اي سالوس و رياكار كه با هر شرايطي سازگارند و اهدافي ديگري دارند و چهره عوض نموده اند.
استاد گنجی دردها و کجی ها را به رسم روزنامه نگاری متین و حساب شده مکتوب کرده است .
امـــــــا :
من معتقدم که کسانی که دیروز ادعای انقلابی داشتن و امروز خسته یا پشیمانند !!!
اول انقلاب هم انقلابی نبودن و الان هم نیستند چون :
انقلابی بعد از پیروزی انقلابش را رها نمی کند.
یا به آرمانهایش حمله نخواهد کرد .
این بازیگران سیاسی.!! فرصت طلب های نامردی هستند که از منافق منافق ترند . یا حق
آنهايي كه اوايل انقلاب به روي ارتشيان كه خواسته شغلي داشتند اسلحه كشيدند انهايي كه مي گفتند به ارتشيان حقوق ندهيم چون براي طاغوت خدمت كرده اند ( نمي گفتند حافظ كشور بوده اند ) چگونه است همه شده اند حامي پر و پا قرص آزادي . آيا جزاين است به نوعي مي خواهند گذشته خود را جبران كنند ولي دچار افراط شده اند .
ايكاش با عمل خود مان ديگران را به اسلام دعوت كنيم ورحمت اسلام را نشان دهيم نه با زبان و شعار
ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول که چرا مرگ بر امریکا گفتید؟ چرا جنگ کردید؟ چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهاید؟ و صدها چرای دیگر .....
آیا میرحسن وکروبی تمام این کارها را خود کرده اند یا می گویند چرا ...
قدرت طلبي و دنيا دوستي سهم خواهي و ناديده گرفتن راي و نظر مردم و خود بزرگ بيني وبا چشم حقارت به ديگران نگاه كردن موجب شد بعضي به قطار انقلاب ضربه بزنند و خود خواسته از اين قطار پياده شدند وبه نصايح لوكومو تيو ران در مورد خطر ات پياده شدن بي اعتنايي كردند
امام محمدباقر(ع) درباره امتحان و غربال شدن مردم در دوران فترت می فرمایند:
«وَ اللَّهِ لَتُمَیزُنَّ وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُنَّ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ کمَا یغَرْبَلُ الزُّؤَانُ مِنَ الْقَمْح؛به خدا سوگند! آزموده می شوید؛ امتحان می شوید؛ غربال می شوید؛ آن سان که گندم غربال می شود و از شلتک جدا می گردد.» یوم الخلاص، ج 1، ص 366
بنده تاسف میخورم از افتادن دوستان در دام جنگ روانی جناب آقای روحانی . هدف روحانی از بمب های دودزا صرفا دور کردن نگاهها از مسائل اقتصادی و پاسخگوئی به وعده ها است که متاسفانه برخی شخصیتها و رسانه ها نشان دادند که بصیرت کافی در برخورد با جنگ روانی ندارند.
قطار انقلاب هیچکس را پیاده نکرده است و این یک تهمت به نظام ، امام (ره) و ملت است . بخدا قسم حضرت امام(ره) خیرخواه بنی صدر ، مسعود رجوی ، منافقین و حتی پرسنل جنایتکار ساواک بود .. آنها خودشون وطن فروشی کردند و با دشمنان این مرز و بوم علیه این ملت توطئه کرده و سرانجام به سوی ملت مظلوم اسلحه کشیدند .. چقدر رهبری عزیز برای «سران فتنه» دلسوزی کردند ؟ چقدر احترام ، نصیحت ، پیغام و پسغام فرستادن ؟ آنان خود مصرند تا اعماق جهنم بروند و این مملکت را جهنمی کنند و مردم را بکشتن دهند
ملت نخواهد گذاشت که عده ای از خدا بیخبر «قطار انقلاب» را به آتش بکشند
کاربر گرامی .با تشکر . خواهشمند است منبعد نظریات خود را کوتاه و موجز و در کامنت های جداگانه ارسال فرمایید . جهان نیوز
جالب است فیلم ورود امام به ایران را ببینید در آن پرواز تاریخساز چه کسانی امام را همراهی میکردند آقایان موسوی خوئینیها، هادی غفاری ،خاتمی ،محتشمی ،صدوقی ،روحانی و.... که هر کدام را به فتنه گری وساکت فتنه متهم نمودیم از نزدیکترین افراد به امام راحل بودند ودر پرواز انقلاب جا داشتند همه را از قطار پیاده کردیم به جای آنها تعدادی متملق وچاپلوس که هیچ سابقه مبارزاتی نداشتند را بزرگ کردیم که هیچوقت نمی توانند جای آنها را پر کنند ،بالاخره مردم هم درک وفهم دارند وخودشان خوب مسائل را تحلیل می کنند.
با سلام
لطفا جوزده نشوید
این آقایانی که می فرمایید از قطار پیاده کردیم، خودشان با خیانت به نظام و انقلاب پیاده شدند و کسی آنها را پیاده نکردددددددددددددددد.
ضمنا منظورتان از متملق چاپلوس کیست؟ واقعا متاسفم!
فکر می کنم روحانی با ... که فرمود به هدفش در انحراف اذهان عمومی از مشکلات اقتصادی به حواشی همیشگی موفق شد.
...
اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم اهلک اعداءنا(!)
برخی که مسیر را عوض کنند سعی می کنند واگنهای مسافران عادی را از اکسپرس جدا کرده و به ته دره سوق دهند تا سهم غذای آنان را در رستو ران قطار از آن خود کنند .
بعضی ها کمک راننده قطارند ولی مثل مدیر کل راه آهن صحبت می کنند