دوازده چالش اساسی داخلی

بسیار نکات درست و جالبیست ولی ناظر فقط به یک روی سکه است. روی دیگر سکه مردمند. گاهی سیاستمداران ما دچار تملق گویی می شوند. افرادی تملق صاحبان زر و زور و تزویر می کنند و گاهی سیاستمداران ما تملق مردم را می گویند که بدان عوامیگری هم می گویند. در دنیای سیاست های غیر الهی و مادی چنین مسائلی رایج است ولی در تفکر الهی و توحیدی و ولایی این گونه نیست. یکی دیگر از چالش های بسیار مهم دیگر غربزدگی و جهل و سطحی بودن و...مردم است. شما اعظم رسولان الهی را حاکم کنید ولی وقتی مردمی میل به فساد و حقارت و مزدوری و گماشتگی و فریب خوردن پیدا کرده باشند مطالبی که گفتید فایده ای ندارد! نکته مهم متدین کردن و انقلابی ماندن مردم است. لذا چالش تعمیق دیانت و اعتقادات و بصیرت مردم چالش اساسی دیگریست که به نظر بنده بر موارد ذکر شده حاکم است. اگر این را حل نکنند مردم حضرت علی و حضرت نوح و حضرت لوط و حضرت صالح و...علیهم السلام را نمی خواهند با این که در اوج رفاه و مدنیت هم هستند ولی مشکلشان ایمان است. نظام اسلامی نیامده که فقط به رفاه و...مردم بپردازد بلکه آمده همه این ها را در سایه ایمان و قسط فراهم کند. اگر ایمان و توحید واقعی نباشد هر چیز دیگری هم در عالی ترین سطحش باشد باز چیزی وجود ندارد. مواظب باشید از این طرف پشت بام نیفتیم.

قانون چکاره است این وسط ؟؟؟ و قانون مردان !!! چرا اقدام واقعی صورت نمیدهند ؟؟؟ مراجع دیگری که بالادست قانون هستند چرا اقدام اساسی نمیکنند ؟؟؟ و خود از شکوه کنندگان این قضایا هستند !!! آیا جز اینست که همگانی همدست در چپاولات بی پایان شریک جرمهای نابخشودنی هستند و نقاب پشت نقاب عوض کرده و میکنند و رسانه های وابسته به آنها سرگرمیهای نخود سیاه را بر مردمان شرافتمند فراهم میسازند ؟؟؟؟؟ تا کاسبکاران تازه بدوران رسیده به اهداف شومشان رسند و عده ای شیاد در این میان به پورسانتهای زیر میزیشان ؟؟؟؟؟.
تا کی میتوان مملکت و مردمان بغارت رفته را سرگرم سرتیترهای تکراری کرد و با توجیهات شعاری مشغول نگاه داشت ؟؟؟؟؟ آیا به عواقبات شوم این نابسامانیهای شیطانی فکر کرده اید که چه احتمالاتی در مسیر نظام مسئول قرار خواهد گرفت ؟؟؟؟؟ یا که تنها بفکر مسنولینی هستید که در بزنگاه از مملکت متواری و دست به حنا همین شماهایی خواهید بود که نقطه سرخطها را لبریز از واقعیتها کرده و میکنید و جز بیحاصلات تکراری نصیبی بر مردمان شهیدپرور نبودست و نیست ...

ملاحظات دارم جناب دکتر ! اگر مركب هاى لاكچرى از يادتان نبرده باشد خركچى هاى قديم ، که بعضاً بوئی از مروت به مشامشان خورده بود وسیله کوچکی را که در جیب جلیقه تعبیه کرده بودند درآورده و قبل اژ حرکت کاروان با آن بخشی از بدن خود را نوازشی می کردند تا هم طریق مروت و انصاف را پیموده و و هم حقوق خلائق الله را پاس می داشتند ! حالا شده حکایت جنابتان ! با اینکه افراطی گری و انقلابی نمائی را بدرستی موجب چالش و گسل دانسته اما دوستان بظاهر انقلابی خودتان را - که بدجوری مستعد افراطی گری هستند - بی نصیب گذاشته و نوازشی نفرمودید. چرا ؟! من با اینکه دکتر نیستم و مثل جنابعالی از سواد بهره ای ندارم از محضرتان می پرسم که چرا به عوامل اصلی فتنه اخیر بذل توجه نکرده اید ؟! یعنی جنابعالی اطلاع ندارید که آتش فتنه ها با پیغام پسغام های مرد بهاری و انقلابی نمائی تنی چند از پپایداری چی ها در مشهد کلید زده شد ؟! حالا نمی خواهید به نقش برخی از حضرات نپردازید زیاد شماتتان نمیکنم اما لااقل به معرفی تسبیح بدستان یقه بسته ای که به اعتقاد مشاور رئیس جمهور در اتفاقات اخیر موتور محرکه بودند می پرداختید۰ در انتها از جنابعالی و سایر دوستان تقاضا دارم که بی/ کم سوادی بنده را به گل روی جناب قدوسی کریمی ببخشایند ! موتو شکرم !

سلام علیکم
دو سوال
جناب آقای زاکانی
1-آیا 12 سال نمایندگی مجلس برای عمق بخشی به خویش و کسب آمادگی انسانی و برنامه ای جهت خدمتگزاری و پرچمداری مطالبات مردم و اداره صحیح کشور کافی نبود؟
2-آگر مرحوم امیر کبیر بجای 3 سال، 12 سال وقت داشت چه کار می کرد؟

بزرگترین چالش داخلی ما اقتصاد ضعیف، دزدی، اختلاس و رانت و همچنین تبعیض بین مردم و بین کارکنان دولت است. الان از دریافتی(نه حقوق زیرا حقوق مصوب و شفاف است) 800 هزار داریم تا 300 میلیون در ماه به اسم کارانه و پاداش و غیره که اختلاف را به چند هزار درصد می رساند.

سکولاریسم چالش دیگریست که نظام را تهدید می کند. مدیران و مردم سکولار!! دین از سیاست جداست و امری شخصیست! حکومت از آن قیصر و کلیسا مال پاپ!

اگر به تقویم نگاه کنیم 22 بهمن امسال مصادف با شروع 40 امین سالگرد استقرار نظام سیاسی جدید در ایران است پس از آن که با تظاهرات مردم ایران بالاخره رژیم سلطنتی پهلوی در اواخر سال 1357 سرنگون گردید و نظام جمهوری اسلامی در ایران برپا گردید.
در چهل سال اخیر کشور ما مواجه با انواع مشکلات ؛ معضلات ؛ نابسامانی ها ، گرفتاری ها ، درگیر های داخلی ؛ جنگ هشت ساله با عراق و تنش های ریز و درشت در همه عرصه ها اعم از فرهنگ، آموزش، علوم و فناوری، اخلاق، نیروی انسانی، اخلاق جمعی؛ اقتصاد و سیاست خارجی بوده است. البته موفقیت ها ؛ سربلندی ها و پیشرفت های بسیار مهمی را نیز در زمینه ها و عرصه های پیش گفته شاهد بوده ایم.
اما سخن من اینست که چرا پس از چهل سال باز دنده عقب می رویم. یعنی ایران در سال 1357 که داشت از سنت به مدرنیته عبور می‌کرد دنده عقب گرفته و این باعث اختلال در کشور ما شده است. این اختلال بصورت منظم در ادوار زمانی تاثیر مخرب خود را برجای می گذارد.
نکته اصلی ناکارآمدی سیستم سیاسی و اقتصادی ایران است که همان «بی عرضگی عمومی مدیران» است. آشکار شدن این ضعف عظیم از سال 1358 خود را نشان داده است یعنی زمانی که ایران به کشورهای همسایه التیماتوم نشان می داد (صدور انقلاب) و سازمان های بین المللی را بی اهمیت میدانست و به همه قدرت های مسلط جهانی از امریکا تا چین با شعار «مرگ بر ...» اعلان جنگ داد و نهایتا با اشغال سفارت امریکا این کشور را در انزوای عملی گرفتار ساخت. این اشکالات در چیدمان سیاست خارجی باعث شد تا متصدیان امور با ضعف در تجربه مدیریتی و عدم آشنایی به واقعیت دیوانسالاری در ایران سلسله ای از خبط و خطای رایج در سیستم مدیریت کشور را بنیان نهادند.
القصه ، دولت دکتر روحانی که به عبارتی اخرین دولت در دنیای سنتی ایران است ترجیح می دهد تا ضعف و ناتوانی مدیریت خود و 4000 رییس و مدیر و وزیر را پشت لعاب تبلیغ اقتدار پنهان نکند و ابدا نگران آثار سو معطلی امور نیست زیرا هدف بسیار بزرگ تر از ریاست جمهوری است و سیستم مدیریتی فشل، اقتصاد فساد زده و سیاست خارجی منزوی را رها کرده تا در کشاکش دعوای داخلی مناصب بالاتر را بدست آورد.
«عقب ماندگی ایران» از عراق و افغانستان دیگر «دردآور» نیست و «دموکراسی کنترل شده در ایران» دیگر «عیب» محسوب نمی شود، ریشه یابی این همه نابسامانی ها، در هرچه باشد ایران که مدل دمکراسی پارلمان – جمهور را تجربه نموده ؛ به زیر خواهد کشید.

اقای زاکانی مشکل ما اینه که...مثلا تو چی بلدی ... اصلا کارت تو مجلس چیه؟

رنج جامعه از وجود افراد نامبارکی مثل توست

زاکانی کیه؟

اصلاح طلب و اصولگرا هر دو در بدبختی های امروز این مملکت مقصرند
این بی انصافی است که هر یک توپ را تماماً در زمین دیگری بیاندازد
جناب زاکانی این را بدان که در مشکلات به وجود آمده در زمان احمدی نژاد امثال تو و همفکرانت هم مقصری و اصلاح طلبان هم در جای دیگر و به گونه ای دیگر مقصر هستند. قضاوت عادلانه غیر از این نیست