چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
 
۱
۱۳
حجت‌الاسلام رهدار:

نمی‌توان رفتار جاهلانه یک غیرمعصوم را مبنای استنباط خود قرار داد

چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۳۰
کد مطلب: 582831
ما نمی‌توانیم رفتار جاهلانه یک غیرمعصوم در برابر معصوم را مبنای استنباط دینی خود قرار دهیم. یک فرد صحرانشین بدوی تربیت نشده خدمت معصوم آمده و حرفی زده است آیا این موضوع دلیل می‌شود که مومنین متعهد با سطح فکر رشد کرده در اعصار بعدی هم همان روش را در پیش بگیرند؟
به گزارش جهان نيوز، طی روزهای اخیر سخنان رئیس‌جمهور مبنی بر قابل نقد بودن معصومین از جمله پیامبر و امام زمان(عج) با واکنش‌های متعددی روبرو شده است.

حجت‌الاسلام احمد رهدار، رئیس موسسه فتوح اندیشه در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار ما به ابعاد مختلف این بحث پرداخته است.

آنچه در ادامه می‌خوانید متن این گفتگو است:

سوال یا نقد معصومین در صدر اسلام سابقه داشته است؟ جنس این سوالات چه بوده و آیا می‌توان از آنها قابل نقد بودن معصومین را استنباط کرد؟
رهدار: بسم‌الله الرحمن الرحیم. در تاریخ اسلام، ما نمونه‌های زیادی داریم که یک ولی معصوم در حال سخنرانی یا اظهارنظر بوده و به نحوی با مخالفت‌هایی روبه‌رو می‌شده؛ لکن تحلیل این مخالفت‌ها مهم است. یک سطح تحلیل این است که مخالفت در فرمت سؤال صورت می‌گیرد. سؤال، البته دو مدل است؛ سؤال استفهامی که معصوم  صحبت می‌کند و یک مخاطبی می‌آید کلام معصوم را قطع می‌کند و از ایشان چیزی را استفهاماً می‌پرسد. یعنی می‌گوید آقا من متوجه نشدم منظور شما این بود؟ و بعد از آن هم نص دیگر ساکت است.

نوع دیگر سؤالات هم سؤالات استنکاری است یعنی صورت جمله سوالی است اما در واقع در درون خود پاسخ را مستتر دارد. مثلا وقتی قرآن می‌فرماید: «هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون»، یک استفهام انکاری مطرح شده است، گویا قرآن کریم می‌فرماید اصلا انسان جاهل با انسان عالم برابر نیستند اما سؤالات استفهامی این‌گونه نیست.

مثلاً می‌گویند فردی از پیغمبر خاتم(ص) راجع به یه مفهومی یا کلیدواژه‌ای که حضرت جعل کرده و از ایشان می‌پرسد این فرمایش شماست یا این‌که فرمایش وحی است؟ بعد از این هم نص ساکت است؛ یعنی اینجوری نیست که نتیجه بگیرد اگر فرمایش شما باشه من ملاحظه دارم. به دلیل وجود چنین نصوصی در فضای حوزوی ما، سؤالی کلیدی طرح شده  است که آیا همه گفته هایی که از معصومین که به ما رسیده از حیث شخصی آنها صادر شده یا از حیث شارع بودن این بزرگواران؟

 
عموم فقهای ما و البته حقیر هم بر همین دیدگاه دوم باور دارند. از معصوم هر آن‌چه صادر شده است صَدَر أن حیث شأنی آن‌ها نه از حیث شخصی آن‌ها است. لذا این گونه سؤالاتی هم که فردی بلند می‌شد و از حضرت می‌پرسید که این فرمایش شماست یا فرمایش وحی؟ یا باید حمل بکنیم بر جهل سؤال کننده یا اینکه فرد اصلا نمی‌فهمیده که هر آنچه از معصوم صادر می‌شود از حیث شانی اوست. یا اینکه این فرض را بگیریم که فرد عالم بوده و بر این باور بوده که معصوم دو شان داشته است.
 
سطح فکری و تربیتی مردمان صدر اسلام را نباید در تحلیل‌ها نادیده بگیریم
این سطح اول بود که بدانیم نوع سوالات در چه موضعی بوده است. نکته دوم این‌که در تحلیل خاص سؤالات استنکاری، ما باید جامعه عصر نبوی و عصر حضور معصومین(ع) را یک جامعه‌ای در مسیر تکامل، فهم بکنیم. واقع قضیه این است که مواجهه مردم با پیغمبر خاتم، با مواجهه مردم با امام صادق(ع) و با مواجهه مردم با امام زمان(عج) خیلی با هم متفاوت است.

مردم در روزگار نخستین که با پیغمبر مواجهه می‌کردند اصلا طبق آیات قرآن ادب حضور نداشتند. نزد ایشان می‌آمدند و می‌گفتند محمد! اعظی (ما را نصیحت کن) آیه قرآن نازل می‌شد و اینها را توبیخ می‌کرد که چرا اینگونه با فردی به عظمت پیامبر خدا صحبت می‌کنید و حق ندارید ایشان را با اسم صدا کنید. در آیات دیگر داریم که وقتی پیش پیامبر می‌آمدند برای اثبات حرف خودشان، صدایشان را بلند می‌کردند که وحی نازل می‌شد و باز هم این افراد را به دلیل عدم رعایت احترام نبوی توبیخ می‌کرد.

اینها را برای این عرض کردم که متوجه شویم ما نمی‌توانیم رفتار جاهلانه یک غیرمعصوم در برابر معصوم را مبنای استنباط دینی خود قرار دهیم. بر فرض که فردی در برابر پیامبر بلند شده و ایشان را نقد کرده باشد آیا ما می‌توانیم بر اساس استناد به رفتار یک فرد غیرمعصوم، به دنبال نقد پیامبر برویم؟ یک فرد صحرانشین بدوی تربیت نشده خدمت معصوم آمده و حرفی زده است آیا این موضوع دلیل می‌شود که مومنین متعهد در اعصار بعدی هم همان روش را در پیش بگیرند؟ در همان فضا است که امیرالمومنین(ع) از مردم التماس می‌کند که تا قبل از اینکه من از میان شما بروم سوال بپرسید تا دانشم را در اختیارتان قرار دهم و می‌بینید که فهم جامعه آن زمان به این قدر است که فردی بلند شده و از تعداد موهای سرش سوال می‌کند! شما این را مقایسه کنید با سوالاتی که حتی عوام مخالفین از امام جواد و امام رضا(ع) در نزدیک به دو قرن بعد می‌پرسند که چقدر سطح تغییر کرده و بالاتر رفته است.

در همین انقلاب خودمان، معرفت دینی امروز افراد سکولار حتی از معرفت و دانش دینی مومنین ابتدای انقلاب فراتر رفته و بالنده‌تر رفتار می‌کنند.

اشکال سخن اخیر آقای رئیس‌جمهور در همین بخش است که ایشان نباید با بساطت تحلیل کنند و رفتارهای افراد بدوی صدر اسلام را با امروز قیاس کنند.

 
یک وقتی از معصوم رفتاری صادر می‌شود که می‌توان آن را ملاک عمل گرفت، اما وقتی معصوم در برابر حرفی سکوت کرده‌اند استنباط شرعی از این سکوت منوط به این است که فرد بتواند اثبات کند معصوم به قول فقها در مقام بیان بوده و نه در مقام تقیه یا تربیت فرد سوال کننده.

در اصل این‌که یک سری افراد بودند که به معصومین نقد کرده‌اند از لحاظ تاریخی هیچ شکی نداریم. حتی در اصل اینکه افرادی در عصر معصومین بوده‌اند و این رفتار منتقدانه را تئوریزه کرده‌اند نیز شکی نداریم ولی این دلیل نمی‌شود که بگوییم می‌توان معصوم را نقد کرد.
 
نقد عمومی «ولی» جامعه خلاف عقل است
شما نقد رهبر جامعه را در این چارچوب چگونه می‌بینید؟
ببینید در اندیشه اسلامی، «ولی» برآیند امت است. لذا نقد ولی، نقد برآیند امت است. وقتی می‌گوییم برآیند امت است یعنی نقد «ولی» می‌شود نقد امت. به لحاظ مدیریتی اصلا معقول نیست که ما نقد را از ولی شروع کنیم. نقد را باید از افراد جامعه شروع کرد چون برآیند تکامل افراد در ولی سرریز می‌شود و ثمره نقد افراد در اصلاح ولی است.

البته ما در خصوص نقد ولی، نُصح ناصح داریم اما در طول تاریخ تمامی علمایی که در این خصوص حرف زده‌اند از این عبارت برداشت نصیحت و مشاوره داشته‌اند نه نقد. اما بنده می‌گویم حتی اگر در سطح چهارم هم برداشت اجتهادی از نصح را نقد در نظر بگیریم باز هم باید قواعد نقد را رعایت کنیم و همواره نباید مکرر نقد داشت. از امیرالمومنین(ع) روایت شده که هم کسی که زیاد نقد می‌کند و هم کسی که زیاد نقد می‌شود هر دو از اعتدال خارج می‌شوند.

معقول نیست «ولی» جامعه را هر کسی و به هر میزان خواست مورد نقد قرار دهد زیرا این موضوع هم امت را از اعتدال خارج می‌کند هم ولی را. 

نکته بعدی این است که نقد نباید در همه جا صورت بگیرد. به عنوان مثال فرزندی بنا دارد پدرش را نقدی کند، آیا باید این نقد در یک جشن خانوادگی و در حضور تمامی اعضای فامیل مطرح شود یا اینکه در محیطی خصوصی و با رعایت کامل اخلاق نقد و نصیحت به بزرگتر؟ نقدی که امروز در رسانه‌ها مطرح می‌شود نقد عمومی و مانند همان نقد کردن در یک جشن عمومی است.

در ضمن نقد معیاری دارد و آن هم اینکه ناقد باید فردی خبره و دلسوز باشد و هر کسی با هر میزان سواد و اطلاعات نباید بر سر بازار به نقد ولی جامعه بپردازد. مرحوم علامه جعفری در کتاب حقوق بشر خودش، یک تفاوتی بین آزادی بیان و آزادی اندیشه طرح می‌کند و آن هم اینکه ما با آزادی بشر در اندیشه موافقیم اما با آزادی بیان هر نوع اندیشه‌ای موافق نیستیم. در مقام اندیشه‌ورزی باید ذهن جولان داشته باشد و به راحتی ابعاد مختلف یک مساله مورد تدقیق و تفکر قرار بگیرد اما در مقام بیان خروجی این تفکر، ملاحظاتی دخیل است و خلاف عقل است که ما هر آنچه به ذهنمان رسید در جامعه پمپاژ کنیم و به همین دلیل هم است که در زمان امام صادق(ع) بحث کتب ضاله مطرح می‌شود. ایشان در جایگاه یک امام معصوم که مشکلی برای پاسخگویی به سوالات نداشته‌اند اما قاعده معقولی را طرح‌ریزی می‌کنند و آن هم اینکه هر حرفی را نباید در میان همگان مطرح کرد برخی شبهات برای عوام، همه‌فهم و ساده‌اند اما پاسخش نیاز به جوابی نخبگانی و فراتر از فهم عامه دارد.
در نقد ولی نیز ما چنین چیزی داریم، یعنی اگر باب نقد ایشان را بالکل باز کردیم دیگر تضمینی نیست که نقدهایی عالمانه و دقیق را شاهد باشیم بلکه سخنان سطحی اما شدیدا مخرب می‌توانند به راحتی گسترش پیدا کنند ولی از سوی مقابل پاسخ آنها به همان راحتی نمی‌تواند پخش شود.

منبع:فارس
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
البته ایشان نظر خودشون رو دارن، ولی من استناد میکنم به سخنان شهید بهشتی: (هیچ حکومتی تحت هیچ شرایطی، با عنوان شرایط فوق العاده و شرایط غیر عادی حق ندارد آزادی انتقاد از رهبران را بگیرد از مردم. این دگم در اسلام است)، (آن روزی فساد در جامعه رخنه میکند و زمامداران به صورت بت در می آیند، که رابطه مستقیم میان مردم و زمامداران به کلی بریده شود).
البته نمیدونم این سخنان، با سیاست های جهان نیوز هم راستا هستند یا خیر. به هر حال حتی اگر این کامنت رو تایید هم نکردید، پیش خودتون بیشتر فکر کنید.
Iran, Islamic Republic of
این چه استدلالیست؟!!!
نظر ایشون نظر من نداره. نظر عقلانی ملاکه.
ایشون کاملا صحیح میفرمایند. اگر کسی انسان لجوج عنودی ناآگاهی دشمنی چیزی پاشد به حضرات معصومین نقد کرد، کار خوبی نکرده که ما الگو قرارش بدیم. بله حضرات که معصومین، اجازه میدادن اون فرد ناآگاه یا کافر، حرفش رو بزنه. اما اون حرف خوبب نبوده که!
حالا شما بگو من حرف شما رو قبول دارم، ولی به نظر من...!!
نمیدونم مطلب رو متوجه شدید یا نه؟
اجازه معصوم به نقد برای آزاد شدن افکار ولو کفرآمیز، متفاوت است با استفاده از این اجازه و نقد معصوم.
به هر حال، یا قبول دارید معصوم، باید معصوم باشد، یا نه!
Iran, Islamic Republic of
قطعا منظورشون حکومت معصومین (ص) نبوده
Indonesia
دوست عزیز خود این نوشته ها نشان می دهد که منظور ایشان منظورشان معصومین نیست زیرا معصوم بت نیست و اصولا نقد مردم ناآگاه بر معصوم معناومفهومش این است که آنان معصوم نباشندو در یک تراز قرار گیرند بهتر نیست مفهوم معصوم را درک کنی بعد نظر بدهی
Iran, Islamic Republic of
آخر سفسطه بازی . یا معنای معصوم رو نمیدونی یا مفهوم نقد رو نمیدونی .حالا بشین و هی از خورشید انتقاد کن که نباید بتابی و نباید زمین رو روشن کنی،چیزی از خورشید کم میشه ؟ وقتی یکنفر اینقدر نفهمه که میخواد بشینه و صبح تا غروب به خورشید بد و بیراه بگه و نقدش کنه دیگه مشکل خودشه و خدا شفاش بده و این مشکل خودشه . جامعه رو درگیر دیوانگی خودش نکنه و بره و به وظیفه اش که رفاه و اقتصاد درست برای مردم هست عمل کنه
مهدی
Australia
باسلام
مامنظور شمارا خوب میدانیم . شما وآقای روحانی دنبال یک روزنه
میگردید که بتوانید ولایت فقیه را نقد کنید .
چون خدا با ولایت فقیه است وخدا تبارک وتعالی دوستش دارد .
وامّام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف دوستشدارد . پس مسلمانها
وآزادگان عالم دوستش دارند وامروز ولایت فقیه سیّدعلی خامنه ای
است صَلَواتُ
واین بهترین دعاهاست مرگ برضدّ ولایت فقیه .
Iran, Islamic Republic of
گیریم که نشود رفتار جاهلانه آن اعرابی را شیوه استنباط قرار داد عقل خودت را که می توانی؟؟
برخی هم می گویند ولی فقیه نایب معصوم است پس نقد او جایز نیست ائمه جمعه هم که منصوب ولی فقیه هستند همین طور سایر مسئولان در هر سطح و رده ای بالاخره چون در نظام اسلامی خدمت می کنند مستقیم یا غیر مستقیم منصوب هستند یعنی اگر بخواهیم حرف شما را تعمیم بدهیم به معنای مرگ اندیشه است یعنی دیگر نباید انسان متفکر باقی بمانیم انتهایش این است اگر خوب بیاندیشید. اگر هم نخواهیم تعمیم بدهیم شما بفرمایید حد یقف کجاست؟؟؟ اگر حد همان مرز معصوم و غیر معصوم است پس آیا نقد ولی فقیه مجاز است؟ اگر مجاز است چرا اجازه داده نمی شود؟؟؟؟؟
هاشمی
Iran, Islamic Republic of
ایشان گفته اند نقد ولی به صورت عمومی و مثل جشن عروسی صحیح نیست رده های پایین تر را که نگفته پس جواب سوال شما روشن است البتخ در رده های پایین تر از ولی نیز نقد اصول خود را دارد که مثلا منطقی و مستند و بدون اهانت و ...باشد
Iran, Islamic Republic of
این بحث درازایی دارد به درازای تاریخ ، رسول گرامی اسلام فرموده است من معجزه ای ندارم به غیر از قرآن و تا زنده بود کسی از او معجزه ای ندید اما همینکه سر بر بالین مرگ نهاد معجزه پشت معجزه بود که منتشر می شد و امروز هزاران هزار معجزه از ایشان و به تبع ایشان از امامان و معصومین و به تبع ایشان از علما و فقها و عرفا نقل می شود . خادم امامزاده ده ما از کرامات معجزات امامزاده چنان حکایتها یی میگفت که در سر هر سفره جایش سه کنج سفره بود ، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل .
Indonesia
دوست عزیز منظورتان از اجازه این است که مثلا یک هنرپیشه بیاید و در تلویزیون یا در روزی نامه های باندی و رانتی علیه سیات خارجی ولایت فقیه سخنوری کند؟؟ راستی در این کشور شما از همه نقد کرده ای و به نتیجه رسیده ای و حالا مانده ولی فقیه؟؟ شما از یک برجام دولت انتقاد کنی فحش است که از رییس جمهور می خوری که من منتخب مردمم و مردم مرا انتخاب کرده اندو هر کس به من انتقاد کند یعنی مردم را قبول ندارد آن وقت گیر داده ای به نقد ولایت فقیه که مثلا خیلی آزاداندیش و فرهیخته ای؟؟ در این کشوری که فحاش به ولی فقیه بدون هیچ رسیدگی قضایی پست می گیرد و وزیر و وکیل می شود شما فکر می کنی نقد به ولایت فقیه و مصداقش ممنوع است؟؟ البته می دانید نیست فقط می خواهید به اسم نقد توهین به ولی فقیه آزاد شود و هر ننه قمری بیاید و مثلا یک روز بگوید جنگ در سوریه یعنی چه یک روز بگوید فلان دفاع از اسلام به نظر من درست نیست و الخ این از نظر شما یعنی نقد ولی فقیه والا خودت می دانی دردتان همین است و لاغیر
حسین
Netherlands
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا
حرکتی خزنده بسوی زیر سئول بردن اصل نظام دیده میشود. توجه به چند نکته شاید مفید باشد:
- برای نجات خودمان باید روزی با "میزان" بسنجیم و اظهار نظر کنیم.
-برای نجات خودمان باید ببینیم که آیا نظام بهتری در دنیا هست؟
- ببینیم که عیب از نظام است یا اجراء؟
- ببینیم من برای نظان چه کرده ام؟
مقایسه با قبل از انقلاب در بعد مادی ( سی و پنج ملیون در مقابل هشتاد ملیون فعلی) ، (وابستگی کامل آنزمان در مقابل وابستگی نسبی متفاوت در هر دولت بعد از انقلاب) ، در بعد معنوی( نوکر ظالم بودن در مقابل بر علیه ظلم و ظالم) ، (شکستن ابهت ظالم ) ، (ترویج اصول معنویت مثل ایثار و قسط و عدل)...
فقط نوکر ظالم بودند را در نظر بگیرید که می گوید در طرف من نیستی پس مقابل منی یا حذف کمکها به پاکستان و محمود عباس ووو
اگر این نکات را جمع بندی کنیم ، متوجه می شویم که فقط شعبان جعفری ها مخالفند ، چه اصل نظام مقدس است و باید ربا و فساد و اعتیاد و تن فروشی و طلاق و بیکاری ووو را حذف کرد. ان شاءالله
با توکل به خدای رحمان
Iran, Islamic Republic of
آقاي محترم، من كاري به روحاني ندارم و ازش هم هيچ دل خوشي ندارم. اما معني اين بحثارو هم نمي فهمم. بحث سر تكليف حكومت است نه تكليف مردم. اما همه هي به تكليف مردم ميپردازند كه بعله ديگه، مردم اگه عاقل و مسلمون و با ايمان و ولايي باشند هرگز به خودشان اجازه نمي دهند كه در مقابل نظر معصوم براي خودشان حق اظهار نظر قائل باشند تا چه برسد به نقد. خيله خب حرفتون تموم شد؟ بابا حالا فرض كنيد اين مردم نفهمند، نامسلمونن، ايمانشون هم ضعيفه، معرفتشون هم نسبت به معصومين ناقصه، بالاخره يكي جواب بده آيا اين مردم با اين صفاتي كه عرض كردم در حكومت معصوم بهشون اجازه اظهار نظر خلاف نظر معصوم داده ميشه يا نه؟ آيا پيغمبر(ص) بهشون اجازه ميداد يا ميزد تا دهنشون؟ آيا حضرت امير(ع) بهشون اجازه مخالفت ميداد (و بلكه تشويقشون ميكرد) كه نظر خودشون رو حتي اگه خلاف نظر ايشان بود ابراز كنن يا ميگرفت زندانيشون مي كرد؟
چطور اين آقايان قائل به نقد همه كس هستند ولي نقد كننده خودشان را با القاب مختلف ( حواله دادن به جهنم و درك ،برو بترك ،بي سواد . غيره... )مي نامند
مردم الحمد الله همه اين حركات و كفتار را مي بينند .