پنجشنبه ۹ فروردين ۱۴۰۳ - 28 Mar 2024
 
۱
۳۰
مصباحی‌مقدم:

هاشمی گفت کارگزارانی‌ها در دولت اصلاحات به من نارو زدند/برخی‌ امروز جانماز آب نکشند و دهه هفتاد را بار دیگر مرور کنند/ عبدالله نوری از مجلس تقاضای مجوز واردات باتوم و گاز اشک‌آور کرد

سه شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۶
کد مطلب: 582569
در دوران دولت آقای خاتمی نیز تیم اقتصادی آقای هاشمی مجدداً سرکار بود و به کار گرفته شد و آن تیم هم تیم تکنوکرات بودند و تکنوکرات‌ها به مفاهیم هنجاری اقتصاد اعتباری نمی‌دادند و نتیجه را مردم از چشم مرحوم هاشمی می‌دیدند.
هاشمی گفت کارگزارانی‌ها در دولت اصلاحات به من نارو زدند/برخی‌ امروز جانماز آب نکشند و دهه هفتاد را بار دیگر مرور کنند/ عبدالله نوری از مجلس تقاضای مجوز واردات باتوم و گاز اشک‌آور کرد
به گزارش جهان نيوز، اگر پیروزی انقلاب حضرت روح‌الله را در 22 بهمن 57 خلاصه کنیم، بیهوده به خطا رفته‌ایم، انقلاب زمانی پیروز شد که جوانی دست‌فروش به زمره ملازمان خمینی پیوست و یا طلبه‌ای جوان از «محله شهر» کرمان در سال 1332 خود را به قم رساند تا با ادامه تحصیل، بعدها به حلقه یاران روح‌الله بپیوندد؛ امام روح‌الله از این ملازمان پابرهنه کم نداشت.

پرونده «مبارز کهن‌سال» به حلقه‌ای از ملازمان روح‌الله می‌پردازد که از «نوق» بهرمان کرمان خود را برای تحصیل به شهر قم رساند.

روستایی که هنوز که هنوز است، «گوگل‌مپ» هم به‌سختی نقطه‌ای به این اسم را در حوالی رفسنجان پیدا می‌کند.

آنچه هاشمی رفسنجانی را از سایر همراهان خمینی کبیر جدا می‌کند این است که او برخلاف انقلابیونی چون رجایی و باهنر خانواده‌ای نسبتاً متمول داشت، تاجرزاده بود و پدرش از باغداران پسته بهرمان محسوب می‌شد.

او با پیوستن به زمره یاران امام، به‌سرعت رشد می‌کند و در بین انقلابی‌ها و مردم تبدیل به یک شخصیت معروف و تأثیرگذار در نهضت انقلاب اسلامی می‌شود.

«فقدان هم‌رزم و همگامی که سابقه همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به 59 سال تمام می‌رسد، سخت و جانکاه است» این برشی از پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب پیرامون رحلت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی است، مَرد پُرفرازونشیب عرصه سیاسی که از زمان شکل‌گیری هسته اولیه نظام جمهوری اسلامی، پای‌کار نهضت امام خمینی (ره) بوده است.

هاشمی مرد کارزار سیاست در محضر آیات طباطبایی، امام خمینی (ره)، محقق داماد، سید محمدکاظم شریعتمداری و حسینعلی منتظری تلمذ کرده بود پس از تبعید امام، در مبارزه با شاه و نمایندگی امام در داخل کشور نقش پررنگ‌تری داشت.

هاشمی سال 37 با خانم عفت مرعشی ازدواج کرد که البته همسرش باوجوداینکه دختر یکی از روحانیون مطرح بود اما نقش رسانه‌ای نسبتاً پررنگی در عرصه سیاسی داشت.

سال‌های 68 تا 76 دوران ریاست‌جمهوری این «مبارز کهن‌سال» بود که در آن مقطع وی به‌عنوان یکی از پرنفوذترین شخصیت‌های سیاسی به‌حساب می‌آمد، البته در آن دوره وی مورد هجمه‌های شدید جریان اصلاح‌طلب قرار گرفت و همین امر باعث شد وی بحث اعتدال را در برابر رادیکالیسم جریان چپ مطرح و در در خطبه‌های نماز جمعه به آن بپردازد.

اصلاح‌طلبان که در آن دوره با القابی همچون «عالیجناب سرخپوش» و «آغاسی» به وی می‌تاختند، در دوره 88 وی را «تکیه‌گاه» و «امیرکبیر» زمان خطاب کردند.

در اواسط دهه 80 و پس از درگذشت آیت‌‌الله مشکینی در سال 86، او رئیس مجلس خبرگان رهبری شد اما در اسفند سال 89 و پس از نقش خاص و متفاوتی که در فتنه 88 ایفا کرد، آیت‌‌الله مهدوی کنی با اکثریت آرا برکرسی ریاست این مجلس نشست.

مرحوم هاشمی البته پس از وقایع 88 همچنان از سوی رهبری به‌عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابقا شد و این جایگاه آیت‌الله را نزد رهبر معظم انقلاب نشان می‌داد.
آیت‌الله هاشمی که معتقد بود قطار انقلاب در سال 84 با انتخاب احمدی‌نژاد از ریل خود خارج‌شده است، در سال 92 باوجود رد صلاحیتش برای کاندیداتوری، حمایت همه جانبه‌ای از روحانی داشت و همواره در طول مدت ریاست‌جمهوری روحانی از وی حمایت کرد.

یار و رفیق دیرین مقام معظم رهبری روز 19 دی‌ماه در عصر یک روز زمستانی علیرغم تلاش پزشکان به دلیل عارضه قلبی در سن 82 سالگی دار فانی را وداع گفت و جسمش در مرقد امام (ره) آرام گرفت.

در اولین سالگرد مرحوم هاشمی رفسنجانی در بخش‌های مختلف ازجمله دوران دفاع مقدس، سازندگی، اصلاحات، دهه 80 و ریاست‌جمهوری روحانی و... در گفت‌و‌گو باشخصیت‌های سیاسی به بررسی ابعاد شخصیتی، مدیریتی و سیاسی و فکری وی پرداخته است. 

البته در پرونده «مبارز کهن‌سال» وابستگان آیت‌الله روایتگر ابعاد زندگی خصوصی و مشی خانوادگی او هستند و این پرونده تلاش می‌کند تصویر دقیق‌تری از 82 سال مجاهدت آیت‌الله برای انقلاب اسلامی را بازنمایی کند.

با غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز گریزی به سیاست‌های اقتصادی دولت سازندگی و مطابقت آن با آنچه امروز در روش اقتصادی دولت روحانی می‌گذرد، زدیم.

وی می‌گوید که همان روش اقتصادی که در دولت هاشمی جریان داشت امروز در پشت‌صحنه سیاست‌های اقتصادی دولت فعلی قرار دارد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در همین رابطه می‌افزاید: برای همین تأکیدات مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی که دولت آقای روحانی در خصوص آن اقداماتی انجام و ستادی نیز راه‌‌اندازی کرده است، آن‌گونه که شاید و باید عملیاتی نمی‌شود، چون اندیشه‌ موجود با مقتضیات اقتصاد مقاومتی خیلی سازگاری ندارد.

مصباحی‌مقدم البته در این گفت‌و‌گو به تشابه اعتراضات دهه 70 با مطالبات و ناآرامی‌های دی‌ماه سال جاری پرداخت و تأکید کرد که در دهه 70 هم اعتراضات از مشهد شروع شد و دلیل آن‌هم مسائل معیشتی و تورم شدید موجود در دولت سازندگی بود.

وی می‌گوید: به نظر من خوب است که امروز برخی‌ جانماز آب نکشند و آن دوره را یک‌بار دیگر مرور کنند؛ این واقعیتی بود که در آن دوران رخ داد بنابراین این اعتراضات در دهه هفتاد هم پدید آمد و ریشه این اعتراضات افزایش قیمت‌‌ها و تورم شدید بود.
 
 

برای شروع لطفاً پیرامون فعالیت‌ها و اقداماتی که مرحوم هاشمی درحوزه اقتصادی و سازندگی انجام دادند بفرمائید
مصباحی‌مقدم: پس از پایان جنگ، مدیریت اجرایی کشور بر عهده مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قرار گرفت. در دوران جنگ حداقل پنج استان کشور دچار تخریب‌های بسیار زیاد زیربنایی شده بود و بخش بزرگی از نیروی انسانی رزمنده کشور ما در جنوب و غرب کشور حضور داشتند و به دلیل شرایط جنگ نیروهای نظامی سپاه و بسیج در آنجا پادگان‌هایی را ایجاد و زمین‌هایی را مین‌گذاری کرده بودند.
ترددها کاملاً محدودشد و زمین‌های کشاورزی زیر کشت نمی‌رفت و کارخانه‌ها نیزتخریب شده و یا به تولید جنگ‌افزار اختصاص پیداکرده بودند و حتی بخشی از نیروهای انسانی کارخانه‌هایمان نیز به‌عنوان سرباز در جنگ حضور داشتند؛ بنابراین عده‌ای مجروح و عده‌ای نیز به شهادت رسیده بودند و در دوران جنگ حداقل نیمی از منابع درآمد نفت کشور به هزینه‌های جنگ اختصاص پیدا می‌کرد؛ زیرساخت‌ها از طرفی تخریب و از طرف دیگر زیرساخت‌های جدید شکل نگرفته بود؛ بنابراین معلوم است یک کشور جنگ‌زده در چه شرایطی به سر می‌برد.

و در نهایت امام (ره) دستور بازسازی با در نظر گرفتن عدالت را ابلاغ کردند
مصباحی‌مقدم: بله بعد از پایان جنگ امام (ره) دستور ترمیم خانه‌های تخریب‌شده را در یک زمان‌بندی معین دادند زیرا مهاجرت مردم مناطق جنگ‌زده به شهرهای دیگر سبب شده بود که آن‌ها در یک وضعیت بی‌ثباتی قرار گیرند و نیازمند سازمان‌دهی در دوران جنگ بودند که این امر اتفاق افتاد اما تا این افراد مجدداً به شهرهای خود بازگردند و سازمان یابند، با مشکلاتی مواجه بودند.

*بنای هاشمی بازسازی مناطق جنگی بود
بنابراین مرحوم هاشمی در چنین شرایطی بر سرکار آمد و بنا را بر این گذاشت که مناطق جنگی را بازسازی کند و گام‌هایی را برای توسعه پس از جنگ بردارد. مرحوم هاشمی در دوران ریاست جمهوری خود اهتمام ویژه‌‌ای را برای رسیدگی به مشکلات و مسائل اقتصادی کشور داشت و توانست خرابی‌های ناشی از جنگ را ترمیم کند و البته ایشان به این اکتفا نکرد بلکه گام‌های اساسی و مهمی در زیرساخت‌های مهم اقتصادی کشور برداشت.
بعضی از بنادر ما مثل بندر خرمشهر به دلیل جنگ از دور خارج و بعضی از پایانه‌های نفتی ما نیز تقریباً نابودشده بود. مدیر خارک می‌گفت که دو هزار و 700 بار به این قطعه کوچک حمله کرده‌اند تا جلوی صادرات نفت ما گرفته شود که البته موفق نشدند و این نشان‌دهنده یک مقاومت جدی بود اما مشخص است که ما باید پایانه‌های نفتی را بازسازی و به‌روز می‌کردیم تا امکان صادرات نفت به‌قدری که سهمیه ما در اوپک بود، تحقق پیدا کند. 

*زیر ساخت‌های اساسی کشور در دوره ریاست جمهوری هاشمی شکل گرفت
معتقدم که یک کار بزرگ بر روی دستان مرحوم هاشمی قرار داشت و ایشان هم توانایی بالایی در مدیریت اجرایی کشور از خود بروز نشان داد و زیرساخت‌های کشور اعم از بنادر، راه‌ها، ارتباطات و سدهای ذخیره آب را توسعه و سامان بخشید. مرحوم هاشمی حتی در مقوله صنعت نیز به سراغ صنایع زیر بنایی مثل ریخته‌گری، ذوب فلزات، فولاد، آلومینیوم، آهن و میلگرد رفت. بعد از انقلاب اسلامی زمان زیادی نگذشت که جنگ آغاز شد، ما حتی تا سال 67 هیچ برنامه اقتصادی برای کشور نداشتیم و به عبارتی فاقد برنامه بودیم. اولین برنامه در سال 1367 توسط دولت وقت تهیه شد که البته به تصویب نرسید و مقداری از آن باقی ماند چراکه در سال بعد (68) این برنامه به تحقق رسید اما باید تأکید کرد که شرایط زمان دولت مرحوم هاشمی، شرایط قبل از برنامه بوده است و خوشبختانه کارهایی که ایشان کرد به‌قدری گسترده، اساسی و عمیق بود که زیرساخت‌های اساسی کشور در این دوران شکل گرفت.

*به هاشمی گفتم افکار عمومی به دلیل مسائل فرهنگی از شما ناراضی است 

اشاره‌ای به وضعیت کشور در دولت سازندگی داشتید و اینکه زیرساخت‌های اساسی کشور در این دوران بناشد، اما چه شد که از مقطعی به بعد این‌طور مطرح شد که این دولت به نوعی باعث ایجاد یک طبقه اشرافی در کشور و در ادامه منجر به شکل‌گیری یک‌نوع آقازادگی و تبارگرایی درکشور شد.
مصباحی‌مقدم: من برای اینکه بتوانم روایتی درست از این مسئله بیان کنم به گفت‌وگوی خودم و مرحوم آیت‌الله هاشمی در سال 84 اشاره‌کنم؛ آقای هاشمی هنوز برای انتخابات ریاست جمهوری سال 84 اعلام کاندیداتوری نکرده بود که برای من زمانی را در نظر گرفتند که خدمت ایشان باشم که البته این گفت‌وگو یک ساعت و ربع طول کشید. من در این جلسه از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی سؤال کردم که حضرت‌عالی می‌خواهید در این دوره برای ریاست جمهوری کاندیدا شوید یا خیر؟ که ایشان پاسخ دادند: «خیر. به دو دلیل نمی‌خواهم کاندیدا شوم؛ نخست اینکه که سنی از من گذشته است و من دیگر آن فردی نیستم که کشور را با یک نشاط فوق‌العاده‌ای اداره کند». البته بنده نیز به خاطر دارم که مرحوم هاشمی چه تحرکی در آن زمان از خود نشان می‌داد مدام به پروژه‌ها سرکشی می‌کرد و در زمان بازدید از پروژه‌ها نیز نظر کارشناسی می‌داد و با کارشناسان هنگام ارائه گزارش مناقشه می‌کرد و آنها نیز بر این امر صحه می‌گذاشتند که اطلاعات مرحوم هاشمی در زمینه‌های مختلف بالاست. بنابراین با پیگیری‌های آقای هاشمی این مسائل به‌سرعت به نتیجه رسید.

دومین دلیل چه بود؟
مصباحی‌مقدم: دومین دلیل مرحوم هاشمی برای عدم کاندیداتوری در سال 84 این بود که دیگران خرده خواهند گرفت که ما کادر سازی نکرده‌ایم و باز یک عنصر سیاسی قدیمی و باسابقه به میدان آمده است؛ مرحوم هاشمی در این دیدار تأکید داشت: «من نمی‌خواهم کاندیدا شوم اما درعین‌حال نگران هم هستم که کسانی کاندیدا شوند که توانایی لازم برای اداره امور اجرایی کشور ندارند و یا ازلحاظ رأی آوری ضعیف باشند که آن رأی کم از دید بیگانگان، پشتوانه نظام ما را پایین می‌آورد.

بنابراین ازاین‌جهت اگر لازم شد من خطر می‌پذیرم و ریسک می‌کنم، چون سرباز انقلابم ولو به قیمت آبرویم. به میدان می‌آیم تا چنین اتفاقی نیفتد». شما اگر به مصاحبه‌های من برگردید متوجه خواهید شد که من با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چانه‌زنی کردم و به ایشان گفتم که شما پشت کسی که شایستگی لازم را دارد قرار بگیرید و از ایشان حمایت کنید و با دیگران نیز در میان بگذارید. من به آقای هاشمی توصیه کردم که به سه دلیل به میدان رقابت‌های ریاست جمهوری در سال 84 نیاید؛ نخست اینکه من به ایشان گفتم: «افکار عمومی نسبت به عملکرد شما در دوران ریاست‌جمهوری‌تان از بابت مسائل فرهنگی ناراضی است و معتقدند که دوران آقای خاتمی دنباله دوران شما در پیدایش ناهنجاری‌های فرهنگی بود و همین باعث به وجود آمدن یک زاویه بافرهنگ انقلاب شد».
*ظهور و بروزهای ناهنجاری‌های فرهنگی از دولت سازندگی بود/مرحوم هاشمی مشی نسبتاً بازی در خصوص مسائل فرهنگی داشتند

آیا شماهم به ظهور و بروزهای ناهنجاری‌های فرهنگی در دولت سازندگی اعتقاد داشتید یا معتقدید فقط افکار عمومی چنین برداشتی داشته‌اند؟
مصباحی‌مقدم: بنده این ناهنجاری‌ها را قبول دارم چراکه کلید مسئله زمانی زده شد که آقای هاشمی در نماز جمعه سخنرانی کردند و گفتند جنگ تمام‌شده و باید لباس رزم را کنار گذاشت و لباس تجمل را بر تن کرد. بنابراین احساسی در مردم به وجود آمد که حالا نوبت ظهور و بروز رفتارهای متفاوت ازنظر فرهنگی، نوع لباس، پوشش و نوع حجاب است که البته مشی مرحوم هاشمی یک مشی نسبتاً بازی در این خصوص بود به همین دلیل معتقدم که آقای هاشمی در این زمینه تأثیرگذار بود. من در همان جلسه به آقای هاشمی گفتم: «موضوع دومی که از دوران شما (هاشمی رفسنجانی) به خاطر دارم مسئله شکاف فقر و غنا است. در دوران مسئولیت شما بنای شما بر این بود که ما به توسعه دست پیدا کنیم. دریکی از سخنرانی‌هایتان نیز تصریح داشتید که چون می‌خواهیم به توسعه دست پیدا کنیم لازمه توسعه فشار بر طبقات کم‌درآمد جامعه است و ما سعی می‌کنیم با پرداخت جبرانی‌ها نگذاریم به این قشر از جامعه فشار جدی وارد شود».

یعنی در امتداد همان صحبتی که ایرادی ندارد اگر عده‌ای زیر چرخ‌های توسعه لِه شوند؟
مصباحی‌مقدم: من چنین تعبیری ندیدم. چیزی که من در خاطرم است این است که آقای مرحوم هاشمی فرمودند «نمی‌گذاریم برای توسعه به طبقات محروم فشار بیاید و سعی می‌کنیم با پرداخت‌های جبرانی نگذاریم این طبقات خیلی تحت‌فشار قرار بگیرند»؛ بنابراین این جمله‌ای است که من از مرحوم آیت‌الله هاشمی به خاطر دارم. البته در دوران جنگ سعی شد توازن زندگی‌ها خیلی به هم نخورد و این مشی موسوی بود و جلوی تورم شدید قیمت‌ها به‌خوبی گرفته شد و تا پایان جنگ همان 7 تومان باقی ماند اما بعدازآن بود که جهش قیمت‌ها صورت پذیرفت.

*نرخ دلار در دولت سازندگی به 960 تومان هم رسید


مطرح است نرخ ارز در دوران سازندگی جهش زیادی داشته و از 120 تومان به 478 تومان رسید؟
مصباحی‌مقدم: بله، حتی در دوره‌ای به 960 تومان هم رسید اما با عدول از سیاست تعدیل نرخ ارز پایین آمد و این به دلیل مدیریت مرحوم هاشمی بود. از آقای دکتر شرافت دعوت شد و ایشان نیز به میدان آمد و با آقای آل‌اسحاق وزیر اقتصاد همکاری کرد و روشی را به کار گرفت که این روش جواب داد. بااینکه ذخایر ارزی ما بسیار اندک بود اما توانست تهاجم بازار را نسبت به قیمت ارز کنترل کند و دلار مجدداً به نزدیک 400 تومان برگشت.

*شکاف درآمد و هزینه در دولت هاشمی افزایش پیدا کرد
درهرصورت من به مرحوم هاشمی گفتم که یک شکاف درآمدی جدی پدید آمده است و البته در سال 1382 آقای رئیسی که رئیس بازرسی کل کشور بود در باشگاه انقلاب نمایشگاهی را برپا کرده بود که این نمایشگاه حاصل بازرسی‌های دستگاه‌ها بود و در این نمایشگاه تابلویی توجه من را به خود کاملاً جلب کرد و آن تابلو نموداری بود از درآمدها و هزینه‌‌های خانوار که طبق آن در سال 1371 بخش درآمدها و هزینه‌ها را مصادف با 100 گرفته و در سال 1382 یعنی بعد از 10 سال درآمدها 360 و خورده‌ای شده بود یعنی شاخص درآمد 300 درصد رشد داشته است و هزینه‌ها نیز 1120 شده بود و من به آقای هاشمی متذکر شدم که 5 سال از این 10 سال مربوط به دولت شما است و این در حالی است که شما برای گروه‌های کم‌درآمد «جبرانی» وعده داده بودید. اما امروز شکاف درآمد و هزینه چقدر افزایش پیداکرده است. البته در این‌که هرسال حدود 20 درصد به حقوق‌ها اضافه می‌شد تا تورم به وجود آمده را جبران کند، جای تردید نیست اما درعین‌حال نتیجه آن چیزی نبود که راضی‌کننده باشد و این مسائل در ذهن مردم وجود دارد.

*تیم اقتصادی هاشمی در دولت اصلاحات بر سرکار بود
در دوران دولت آقای خاتمی نیز تیم اقتصادی آقای هاشمی مجدداً سرکار بود و به کار گرفته شد و آن تیم هم تیم تکنوکرات بودند و تکنوکرات‌ها به مفاهیم هنجاری اقتصاد اعتباری نمی‌دادند و نتیجه را مردم از چشم مرحوم هاشمی می‌دیدند. من به خاطر دارم که به آقای هاشمی گفتم: «شما در مسائل زیربنایی اقتصادی بسیار کارکردید و کارتان نیز عالی بود و جای هیچ‌گونه مناقشه‌ای وجود ندارد. اما مردم آن‌ها را نمی‌بینند و به چشم نمی‌آید چراکه این سفره مردم است که به چشم می‌آید».

*هاشمی گفت کارگزاران‌ها در دولت اصلاحات خیلی به من نارو زد
نکته سومی که به مرحوم هاشمی یادآور شدم به‌کارگیری کارگزاران بود و آن این بود: «کارگزاران شمارا لیدر خود می‌دانند و برخی از بستگان شما نیز در این حزب عضویت دارند و این پدیده‌ای که اتفاق افتاد پدیده‌هایی است که در ذهن عموم مردم جزو ابعاد منفی دوران قدرت شما است و اگر بنا باشد شما کاندیدا شوید با اقبال مردم روبه‌رو نخواهید شد و ثانیاً اگر ضرورت پیدا کردید و برای کاندیداتوری جدی بودید باید بگویید که نسبت به این‌ها چه اقدامی خواهید کرد و موضع خود را نسبت به شکاف درآمد، فرهنگ دینی و کارگزاران نیز بگویید» که البته مرحوم آقای هاشمی به من گفتند که در دوران آقای خاتمی کارگزارانی‌ها خیلی به من نارو زدند.

 گله‌مندیشان از حزب کارگزاران به دلیل کوتاهی در دفاع از ایشان در قبال تخریب و بداخلاقی‌هایی بود که اصلاح‌طلبان در جریان پیروزی دوم خرداد پیش آورده بودند بود؟
مصباحی‌مقدم: بله.

برگردیم به موضوع مسائل اقتصادی در دولت سازندگی.
مصباحی‌مقدم: اجمال این روایتی که من از دیدار خود با مرحوم هاشمی رفسنجانی در سال 84 ذکر کردم حکایت از این دارد که من چه نظری نسبت به مسائل اقتصادی دولت سازندگی از روی دیگر سکه‌دارم. البته آقای هاشمی در همین جلسه به من پاسخ داد که حالا بنا نیست من بیایم اما اگر بنا شد کاندیدا شوم من از عملکرد خود دفاع می‌کنم  و بنده به ایشان گفتم که این دفاع فایده‌ای ندارد و شما نتیجه نخواهید گرفت چون آنچه مهم است اعتراف و جبران است و باید بگویید که وجود این مشکلات را قبول دارم اما راهی هم برای جبران آن وجود دارد.

*شروع اعتراضات مردم در دهه 70 از مشهد بود

 به نظر شما چه قرابتی بین اعتراضات مردمی در دهه 90 با آشوب و اعتراضات مردمی در دهه 70 وجود دارد؟ آیاوضعیت فعلی اقتصاد کشور نتیجه پیروی از همان روش‌های اقتصادی تکنوکرات‌ها است؟
مصباحی‌مقدم: در دهه 70 مشابه همین اتفاقاتی که در کشور رخ داد در مشهد افتاد و مردم به عنوان اعتراض از استانداری شروع کردند.


یعنی شروع این اتفاقات در دهه 70 نیز از مشهد بود؟
مصباحی‌مقدم: بله، از مشهد بود. مردم از استانداری مشهد شروع به اعتراض و تخریب کردند و به سمت کوی طلاب مشهد به راه افتادند و آن روز غارت وسیعی انجام گرفت و نیروی انتظامی تا شب توانست کنترل مشهد را مجددا به دست بگیرد و یک اتفاق هم در اسلامشهر تهران رخ داد که مردم به خاطر بالا رفتن کرایه مینی‌بوس‌ها، جاده را بستند و مینی‌بوس‌ها را آتش زدند و اعتراضات خود را به این شکل نشان دادند و شبیه به این حرکت‌های دانشجویی بود که در تهران اتفاق افتاد به گونه‌ای که دانشجویان هتل‌ها را به عنوان خوابگاه خود گرفتند.
*عبدالله نوری از مجلس تقاضای مجوز واردات باتوم و گاز اشک‌آور کرد


آقای عبدالله نوری در آن زمان وزیر کشور بود که ایشان از مجلس تقاضای در اختیار گذاشتن منابع مالی برای وارد کردن باتوم، سپر و گاز اشک‌آور کرد و گفت که اقتضای دست یافتن به توسعه، بروز شورش‌هایی است که گاهاً باید آن ها را مهار کرد که البته مجلس هم به آقای نوری مجوز داد و ایشان هم این ابزارها را در اختیار نیروی انتظامی قرار داد و با گاز اشک‌آور و باتوم، دانشجویان را از هتل‌ها اخراج کردند و هتل‌ها را مجددا در اختیار گرفتند.
*برخی‌ امروز جانماز آب نکشند و دهه 70 را بار دیگر مرور کنند/ریشه اعتراضات دهه 70 افزایش قیمت‌ها و تورم شدید بود

به نظر من خوب است امروز برخی‌ افراد جانماز آب نکشند و آن دوره را یک‌بار دیگر مرور کنند؛ این واقعیتی بود که در آن دوران رخ داد بنابراین این اعتراضات در دهه هفتاد هم پدید آمد و ریشه این اعتراضات افزایش قیمت‌‌ها و تورم شدید بود. به عبارتی در سال 1374 نرخ تورم 49.5 درصد بود و این شوخی نیست و در طول تاریخ ایران چنین نرخ تورمی بی‌سابقه محسوب می‌شود. البته همین‌جا باید بگویم که آقای هاشمی این تورم را سریعاً مهار کرد و نگذاشت بیش از یک سال طول بکشد و سال بعد این میزان از تورم به 23.5 درصد رسید و علت تورم نیز افزایش قیمت ارز و علت افزایش قیمت ارز نیز نخست کمبود منابع ارزی بود به عبارتی که ذخایر بانک مرکزی به صفر رسیده و دولت هم یک بدهی سنگین خارجی پیداکرده بود و آقای هاشمی اقدام به فرستادن گروه‌هایی از طرف بانک مرکزی و وزارت اقتصاد به بانک‌های طلبکار کرد و با استمهال یک‌ساله موفق شد. 

آن زمان ما ازنظر اعتبار اقتصادی در شرایط حاضر نبودیم. آن‌ها برای دوران سازندگی وام‌هایی به ما داده بودند که ما از آن استفاده کردیم و وقتی تقاضای استمهال شد شاخص اعتبار ما به‌گونه‌ای بود که قبول می‌کردند استمهال کنند بنابراین ما در شرایط سختی به سر می‌بردیم و البته مرحوم هاشمی نیز کشور را در شرایط سختی ازنظر منابع مالی مدیریت کرد و بالاخره دارای آثار اجتماعی هم بود نباید مسئله را یک‌سویه دید بلکه کارهای بسیار خوب و اساسی در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی شکل گرفت و آثار اجتماعی نیز به بار آورد.
*سیاست اقتصادی تکنوکرات‌ها در دولت روحانی جریان دارد


آقای مصباحی‌مقدم پاسخ ندادید آیا همان سیاست اقتصادی تکنوکرات‌ها در دولت فعلی در حال اجرا است یا خیر؟
مصباحی‌مقدم: بله، کسانی که پشت مدیریت اقتصاد کشور هستند همان اندیشه و تفکرات رادارند و معتقدند که ما باید به توسعه دست پیدا کنیم و دست یافتن به توسعه اقتضا می‌کند که ما در پازل  جامعه جهانی دارای کرسی و سهم باشیم و اقتضای حضور در پازل جهانی نیز پذیرش نُرم‌ها، هنجارها و شرایط آن‌ها و کوتاه آمدن از اصول و مبانی خود است بنابراین اگر می‌خواهید بدانید که این تفکر خود را کجا نشان داده است دو جلد از کتاب برنامه چهارم از سوی سازمان برنامه دولت خاتمی تهیه و چاپ شد و در این کتاب به‌خوبی گفته‌شده است که اگر ما بخواهیم به توسعه اقتصادی دست پیدا کنیم باید خود را با نُرم‌های جهانی سازگار کرده و طبعاً در برخی از مسائل ملی و منطقه‌ای تجدیدنظر کنیم و در همین کتاب به‌صورت ضمنی و گاهی اوقات نزدیک به صریح سخن از عدم‌حمایت از فلسطین و حزب‌الله لبنان شده است.

*اندیشه‌ موجود با مقتضیات اقتصاد مقاومتی سازگاری ندارد
بنابراین همان تفکر امروز هم‌پشت صحنه مدیریت اقتصادی کشور است برای همین تأکیدات مقام معظم رهبری در مورد اقتصاد مقاومتی که دولت آقای روحانی درخصوص آن اقداماتی انجام و ستادی نیز راه‌‌اندازی کرده است، آن‌گونه که شاید و باید عملیاتی نمی‌شود، چون اندیشه‌ موجود با مقتضیات اقتصاد مقاومتی خیلی سازگاری ندارد.
*بنادر آزاد فعلی متناسب با نیات نیست

اشاره‌ای به بنادر و زیرساخت‌های آن داشتید. برخی کارشناسان اقتصادی معتقد هستند ایجاد مناطق آزاد بسترهایی را فراهم کرد که به اقتصاد کشور لطمه زد آیا این سیاست درستی بود؟
مصباحی‌مقدم: استفاده از مناطق آزاد در زمان مرحوم هاشمی برای ظرفیت تولید و صادرات کشور به وجود آمد که نیات ایشان نیات خوبی بود البته آنچه اتفاق افتاده متناسب با نیات نیست چون تجربه بنادر آزاد را در کشورهای دیگر هم داریم. بنابراین سعی شد بنادر آزاد در مکان‌هایی ایجاد شود تا به وسیله آن خارجی‌ها سرمایه‌گذاری و تولید کنند و بخشی از آن به داخل و بخش دیگری از آن به جاهای دیگر صادر شود و این ظرفیتی است که در اختیار سرمایه‌‌گذاران خارجی قرار می‌گیرد به عنوان مثال چین وقتی خواست در بندر شانگهای گشایش اقتصادی حاصل کند چه تغییری صورت گرفت؟ وقتی این بندر آزاد اعلام شد سرمایه‌گذارانی‌ همچون آمریکا و اروپا در آنجا سرمایه‌گذاری کردند و اتفاقات خوبی اقتصادی را شاهد بودیم و این یک تجربه بسیار مثبتی است و می‌بایست بنادر آزاد ما با این ایده تحقق می‌یافت اما عملا چیز دیگری شده است.

*واردات به صورت چمدانی صورت می‌گیرد
به عبارتی آن چیزی که امروز درباره بنادر آزاد اتفاق افتاده سبب شده که این بنادر بازار آزاد برای مصرف و عرضه کالاهای خارجی باشد که واردات به صورت چمدانی توسط برخی خانواده‌ها صورت می‌گیرد و ما کمتر توانسته‌ایم از بنادر آزاد به عنوان یک محلی جهت تولید تولیدکنندگان خارجی یا داخلی استفاده کنیم و یا نقطه آزادی برای تولید اقتصادی بقیه کشورها باشد.

چرا این فضا ایجاد شد، مگر غیر از این است که تمام این مجوزها از طریق مجلس صادر شده است.
مصباحی‌مقدم: بله، تمام این مجوزها از طریق مجلس صادرشده است اما دوست دارم نگاه کنید که در سه دوره مجالس هفتم، هشتم و نهم چند بندر آزاد تأسیس‌شده است در دوره نهم 14 بندر آزاد و منطقه ویژه اقتصادی پیشنهاد شد و مجلس زیر بار آن نرفت. این یعنی مجلس کاملاً هوشیار بود تا تجربه بدی که اتفاق افتاده مجدداً تکرار نشود و تأکید شد اگر قرار است مجلس با این پیشنهاد‌ها موافقت کند اول باید بنادر را مطابق با پیش‌بینی‌ها و اهداف ساماندهی کنید تا ما اتفاقات خوب را در آن مشاهده کنیم و بعد برای مجوزهای جدید از مجلس اجازه بگیرید. البته فقط منطقه ویژه اقتصادی سیستان مورد موافقت مجلس نهم قرار گرفت چراکه نمایندگان معتقد بودند اگر این اتفاق بیفتد جنبه صادراتی پیداکرده و محصولات ما به افغانستان و پاکستان صادر می‌شود.

به عبارتی دارای هدف‌گذاری بود.
مصباحی‌مقدم: بله.
*شالوده اقتصادی کشور متأثر از سیاست اقتصادی دولت سازندگی است

پس شما معتقد هستید که شالوده اقتصادی کشور، متأثر از سیاست اقتصادی دولت سازندگی بود؟
مصباحی‌مقدم: بله، دقیقاً نمی‌توان غیرازآن چیز دیگری را متصور بود. زیرساخت‌هایی که آقای هاشمی به وجود آورد بسیار مفید بود و مورداستفاده قرار گرفت و در توسعه اقتصادی کشور اثر گذاشت. امانگاه‌ها و سیاست‌های اقتصادی دولت سازندگی نوعی ماندگاری پیدا کرد که یکی از این رفتارها رفتن به سمت بانک‌های غیردولتی بود و سایر نهادهای مالی غیردولتی مثل بیمه‌های خصوصی و... به وجود آمد که ما نسبت به اصل آن مسئله‌ای نداریم اما نسبت به ولنگاری در نحوه پیاده کردن و اجرا حرف‌وحدیث‌های زیادی وجود دارد.

در دولت سازندگی به منظور توسعه و بازسازی‌‌های خرابی جنگ اقدام به اخذ وام از بانک جهانی و صندوق‌بین‌المللی پول کرد آیا بهتر نبود با شفاف کردن فعالیت‌های اقتصادی خرد و کلان و اخذ مالیات‌ از آن‌ها و ایجاد درآمدهای پایدار مالیاتی، افزایش درآمد ارزی ناشی از صادرات غیر نفتی و به کارگیری سرمایه‌های بخش خصوصی بازگشت به خود و جوشش از درون از استقراض خارجی جلوگیری و از بحران بازپرداخت وام‌ها، پیشگیری می‌کرد؟
مصباحی‌مقدم: نسبت به گرفتن وام از خارج نباید نگاه منفی و مثبت مطلق داشت؛ این وام‌ها اگر بستر را برای کسب‌وکار بهتر و گسترده‌تر فراهم کند نتایج خوبی نیز برای آن مترتب است و باید از آن استقبال کرد. اما اگر این وام‌ها درجاهای خود به کار گرفته نشود ولو اینکه در آغاز نیت خوب باشد ولی به‌گونه‌ای هزینه شود که در جهت سرمایه‌گذاری قرار نگیرد حتماً زیان‌بار خواهد بود و نتایج بدی را به بار می‌آورد و مهم‌تر از آن وابسته کردن کشور هم از تبعات آن محسوب می‌شود چراکه در این صورت آن‌ها به‌راحتی دست از سر ما برنمی‌دارند. این وام‌ها در دولت آقای هاشمی برای اقدامات زیربنایی گرفته شد و خبری از انحراف سرمایه‌گذاری در این زمینه ندارم.
کسانی‌ که این منابع مالی را تأمین‌ کرده بودندهم افرادی نبودند که نسبت به هزینه کرد این مبالغ بی‌تفاوت باشند بلکه یک هیئت نظارت داشتند و بررسی می‌کردند به‌گونه‌ای که قسط‌های بعدی وام را منوط بر این می‌کردند که این مبالغ در همان پروژه‌‌های مدنظر به کار گرفته شود. درست است که ما می‌گوییم بانک‌های خارجی ربوی هستند اما یک‌جهت بسیار مثبت آن‌ها این است که وام را برای سرمایه‌گذاری می‌دهند و نظارت می‌کنند تا این سرمایه‌گذاری اتفاق بیفتد آن‌ها نگران مسائل شرعی نیستند بلکه نگران این هستند که اصل‌وفرع این وام برگشت کند. برای همین این پول‌ها را به‌جاهایی اختصاص می‌دهند که توجیه فنی و اقتصادی لازم را دارد  و تحت نظارت خودشان قرار بگیرد.

آقای مصباحی‌مقدم بله بنده هم با این فرمایشات شما موافقم اما سؤال این بود که به جای اینکه ما از خارجی‌ها پول قرض کنیم و به نوعی مقروض آن‌ها شویم از منابع داخل مثل مالیات و قیمت ارز و مواردی که می‌شد برای دولت درآمد داشته باشد این کارها را صورت می‌دادیم.
مصباحی‌مقدم:‌ بله، اصل مسئله خوب است که از ظرفیت‌های مالی داخل استفاده کنیم. بنده معتقدم که با حدود 20 تا 24 میلیارد دلار ارزی که در اختیار خانواده‌ها است می‌توان اقدامات جدی اقتصادی کرد و این مستلزم این است که مردم اعتماد کنند و ارز خود را در اختیار دولت قرار دهند. بنابراین این‌یکی از ظرفیت‌های داخلی ما و جدای از ظرفیت نقدینگی ما به شمار می‌رود. ظرفیت نقدینگی ما حدود هزار و 400 هزار میلیارد تومان است و اگر  بخش عظیمی از این منابع را به سمت تولید جهت دهیم، ما را از اخذ وام‌های خارجی مستغنی می‌کند البته اعتقاد من عدم گرفتن وام از بانک‌های خارجی نیست. بلکه درجاهایی که ضرورت دارد باید این وام‌ها اخذ شود چراکه غنیمت است و منابع مالی ما را توسعه می‌دهد.

به عبارتی با این توضیحات شما در مقطع دولت سازندگی گرفتن وام از بانک‌های خارجی لازم بود.
مصباحی‌مقدم: بله، در آن مقطع نیاز بود که این وام‌ها گرفته شود چرا که کسی در داخل چیزی نداشت اما در مقطع فعلی باید اولویت استفاده از منابع داخلی باشد و ضرورتی برگرفتن وام‌های خارجی نیست.

لطفا به نگاه مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی در مورد غرب هم اشاره‌ای داشته باشید.
مصباحی‌مقدم:‌ نگاه مرحوم هاشمی به غرب از یک جهت منفی و از یک جهت مثبت بود؛ آقای هاشمی در دوران انقلاب و دفاع مقدس به خوبی متوجه این بود که غربی‌ها سر ناسازگاری با ما دارند و دشمنانه رفتار می‌کنند به عبارتی تمام تحلیل‌های مرحوم هاشمی در نماز جمعه این را به ما نشان می‌دهد. به خاطر دارم که آقای هاشمی می‌گفت آمریکایی‌ها مثل گاو تحلیل می‌کنند. مرحوم هاشمی از این جهت بسیار قوی، مستند و راهبردی با غرب مقابله و رفتار آنها را تحلیل می‌کرد.

*نگاه هاشمی پس از جنگ نسبت به غرب تغییر کرد
نگاه آقای هاشمی پس از جنگ این بود که با اتمام جنگ ما باید در داخل و در مناسبات بین‌المللی گشایشی داشته باشیم. بنابراین نگاه ایشان نسبت به اروپا و آمریکا متفاوت شد و از این جهت ملاقات با مکفارلین صورت گرفت که البته این ملاقات در حین جنگ اتفاق افتاد تا برای دوران پس از جنگ مورد استفاده قرار بگیرد که امام (ره) برخورد کردند. مرحوم هاشمی به امام(ره) گفتند که یکی دو مسئله است که باید شما در زمان حیات‌تان آن را حل کنید یکی مسئله جنگ است که البته با اقداماتی که صورت گرفت قطعنامه پذیرفته شد و دیگری هم مسئله آمریکا است. ظاهراً آقای هاشمی نامه‌ای در مورد آمریکا به امام(ره) نوشته بودند که حضرت امام(ره) پاسخ نداد. مرحوم هاشمی هیچ وقت اشاره‌ای به این مسئله نداشت که علت عدم پاسخ امام(ره) به چه دلیل بود اما برداشت بنده این است که امام معتقد بودند که شرایط ما به گونه‌ای نیست که به مناسبات ایران و آمریکا سیگنال مثبت نشان بدهیم.

*هاشمی معتقد بود که باید رفتارمان را نسبت به غرب بهبود بخشیم
خبرهایی که ما داریم و مقام معظم رهبری گاهاً نقل می‌کردند حکایت از این دارد که بحث‌‌های بسیار طولانی، مفصل و مکرر بین مقام معظم رهبری و مرحوم هاشمی بعد از رحلت امام (ره) تا پایان دوران حیات مرحوم هاشمی وجود داشت. آقای هاشمی طرفدار این بود که ما باید سعی کنیم به نوعی ارتباط خود را با غرب بهبود ببخشیم چرا که معتقد بود دست یافتن به زندگی بهتر و توسعه در اقتصاد ایران در گروی ارتباط با غرب است.
*اصلاحات هاشمی را سیبل حملات خود قرار داده بود


مشی مرحوم هاشمی در بعد داخلی چگونه بود به عبارتی این سؤال برای نسل جوان همواره وجود خواهد داشت که چه می‌شود مرحوم هاشمی در یک دوره یک انقلابی قاطع بود، در دوره‌ای مغضوب اصلاح‌طلبان، در دوره‌ای   تکیه‌گاه اصلاح‌طلبان و ... بدل می‌شود.
مصباحی‌مقدم: بالاخره انسان‌ها موجوداتی هستند که در طول زمان برحسب شرایط تغییر نگاه، نگرش و مشی پیدا می‌کنند. ما تردیدی نداریم که مرحوم هاشمی جزو انقلابیون نخستینی بود که وجود خود را برای انقلاب هزینه کرد و از بنیان‌گذاران جمهوری اسلامی تلقی می‌شود. ایشان جزو کسانی هستند که قبل از انقلاب زندان رفت و شکنجه شد و بعد از انقلاب نیز به عضویت شورای انقلاب درمی‌آید و مورد اعتماد امام (ره) بود و اگر آثار مکتوب ایشان مثل امیرکبیر را بخوانید درمی‌یابید که یک روحیه انقلابی، ضد ارتجاعی و ضد سلطنتی در بافت فکری ایشان وجود داشت.

مرحوم هاشمی به‌خوبی توانست مجلس و دولت را در دو دوره اداره کند. البته این با برشمردن مناقشات در مورد پاره‌ای از مسائل است که من نقاط مثبت دولت آقای هاشمی را غالب بر دیگر مسائل تلقی کرده و وجه منفی اقدامات ایشان را تحت‌الشعاع وجه مثبت اقدامات مرحوم هاشمی می‌دانم. مرحوم هاشمی جنگ ما را اداره کرد و خاتمه جنگ نیز در شرایطی صورت گرفت که به عزت ما تمام شد و خداوند تبارک‌وتعالی پاداش بزرگی به ملت ما اعطا کرد و آن پاداش این بود که خداوند به جورج بوش پس‌گردنی زد تا به صدام حمله کرده و وی را از قدرت برکنار کند و عراقی که دشمن هشت‌ساله خونی ما شده بود امروز به یک کشور دوست تبدیل شود و ضمن همراهی و همنوایی باسیاست‌های ما از مستشاران نظامی ایران استفاده و میدان را برای رفت‌وآمد ایرانی‌ها باز می‌کند و این پیوند؛ پیوند مبارک و نیکویی است که رخ‌داده اما این محصول تدابیر ما نیست بلکه خاص تدابیر الهی است و تنها خداوند جابر و جبران‌کننده است و درهرصورت ما نباید از نقش خداوند غافل باشیم.

*هاشمی از سال 1384 تغییر دیدگاه داد
من معتقدم که آقای هاشمی به‌طور عمده از سال 1384 تغییر دیدگاه دادند. اگر به قبل از سال 84 برگردیم شخصیت آقای هاشمی به‌شدت تحت‌فشار جریان اصلاحات قرار دارد و حملات به‌گونه‌ای است که آقای هاشمی برای آن‌ها سیبل شده است و در انتخابات مجلس ششم ایشان نفر سی‌ام می‌شود.

*اگر هاشمی به مجلس ششم راه می‌یافت اصلاح‌طلبان وی را کف مجلس نگه می‌داشتند

و اصلاح‌طلبان به ایشان لقب «آغاسی» دادند.
مصباحی‌مقدم: بله، اگر آقای هاشمی به مجلس راه می‌یافت، کف مجلس نگهش می‌داشتند و اجازه نمی‌دادند آقای هاشمی مقتدر در جایگاه ریاست قرار بگیرد. آنهایی که آقای هاشمی را با عنوان عالیجناب سرخپوش در روزنامه‌هایشان مطرح کردند به سمت آقای هاشمی چرخش کردند و این چرخش موجب شد آقای هاشمی نیز به سمت آنها چرخش کند.

*چرخش اصلاح‌طلبان در سال 84 هاشمی را دلگرم کرد
بنابراین مسئله دو طرفه است. این اقبالی که اصلاح‌طلبان در اواخر دولت اصلاحات به سمت آقای هاشمی داشتند که منجربه انتخابات سال 84 شد آقای هاشمی را دلگرم کرد که می‌تواند به میدان بیاید و کاندیدای انتخابات سال 84 شود. در غیر این صورت ایشان قبل از چرخش اصلاح‌طلبان هیچ شرایطی برای این کار نمی‌دید. پس امیدواری آقای هاشمی حاصل چنین رفتارهایی از ناحیه جناح اصلاح‌طلب بود. به موازات گرایش به سمت جناح اصلاح‌طلب باید به این نکته توجه داشت که خانواده آقای هاشمی از قبل این زمینه را داشتند به عنوان مثال فائزه و محسن هاشمی عضو کارگزاران بودند و این حزب در مجموعه اصلاح‌طلبان تعریف می‌شد.

*یکی از علل ناراحتی هاشمی از جامعه روحانیت مبارز
یکی از ناراحتی‌های آقای هاشمی از جامعه روحانیت مبارز در مورد مجلس ششم بود چراکه ایشان پیشنهاد کرد که چهار الی پنج نفر از کارگزاران در لیست جامعه روحانیت گنجانده شوند که مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنی زیر بار نرفت و آقای هاشمی اجازه داد که آنها برای خود حزب ایجاد کرده و مستقلاً مسائل مربوط به انتخابات را دنبال کنند و همه این مسائل سبب چرخش و گردش به سمت مجموعه‌هایی شد که به آقای هاشمی اقبال داشتند و از یک طرف فاصله گرفتن از جامعه روحانیت مبارز بود که با ایشان همراهی نکرد و نگاه وی را نپسندیده و نپذیرفتند و این درست همان نقطه زوایه گرفتن بود و از این نقطه آقای هاشمی به تدریج به سمت اصلاح‌طلبان و کارگزاران مایل می‌شود به گونه‌ای که در انتخابات سال 84 کارگزاران میدان‌دار می‌شوند.

*صحنه آرایی کارگزاران در سال 84 در شأن هاشمی نبود


هرچند آقای هاشمی از کارگزاران گلایه داشت اما باز در سال 84 آن‌ها صحنه‌گردان هستند و صحنه‌ها را نیز به‌گونه‌ای رقم زدند که خود می‌پسندیدند و بعضی از این صحنه‌ها در شأن آقای هاشمی نبود.
*متدینین سال 84 از هاشمی روی برگرداندند

هاشمی 2005 که بر روی لباس‌های دختران جوان قرار داشت با بافت شخصیتی آقای هاشمی مطابقت نداشت اما این اتفاق افتاد و یک برگشت از جانب متدینین و مقدسین نسبت به آقای هاشمی رخ داد و برای همین آقای هاشمی در سال 84 رأی نیاورد چراکه آقای هاشمی به‌ صورت سنتی باید رأی این طیف از افراد جامعه را پشت سرخود داشت. آقای هاشمی مسیر جدید سیاسی را طی کرد و چرخش رفتار سیاسی داشت تا این اواخر که می‌توان گفت کمی معتدل‌تر شده بود.

*هاشمی بعد از سال 88 معتدل‌تر شد

یعنی بعد از سال 88 معتدل‌تر شدند؟
مصباحی‌مقدم: بله، بعد از سال 88 آقای هاشمی معتدل‌تر شد و مقداری رویه اعتدال را در پیش گرفت به گونه‌ای که کمتر تبدیل به ابزاری شد که در اختیار اصلاح‌طلبان قرار بگیرد.

آقای مصباحی‌مقدم شما چطور متوجه شدید که آیت‌الله هاشمی به رحمت خدا رفتند؟
مصباحی‌مقدم: مثل همه مردم.

یعنی از طریق رسانه‌های عمومی؟
مصباحی‌مقدم: بله، مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی صبح آن روز در مجمع تشخیص حضور داشتند و کمیسیون زیربنایی جلسه داشت که من در آن جلسه حضور نداشتم اما دوستانی که در آن جلسه بودند مرحوم هاشمی با نشاط کامل بود و هیچ مشکلی هم نداشت.

*هاشمی واسطه اصلاح‌طلبان نزد مقام معظم رهبری نبود/وی فقط عقاید و تفکرات خودش را بیان می‌کرد

برخی مرحوم هاشمی را حلقه وصل اصلاح‌طلبان و حاکمیت می‌دانستند آیا این موضوع را شما قبول دارید؟
مصباحی‌مقدم: مقام معظم رهبری هیچ‌گاه بین خود و جریان‌های سیاسی فاصله نینداختند بلکه این دیگران بودند که از مقام معظم رهبری فاصله گرفتند. من این را قاطع به شما می‌گویم. در مناسبت‌هایی که مقام معظم رهبری در دفترشان مجلسی به‌صورت خصوصی و عمومی برگزار می‌کنند از مجموعه اصلاح‌طلبان نیز دعوت می‌شود و آن‌ها نیز حضور می‌یابند. آن‌ها نیز هیچ‌گاه ارتباطشان با مقام معظم رهبری قطع نشده بنابراین این‌گونه نیست که ما بگوییم جریان اصلاح‌طلبی نیازمند یک پل ارتباطی با رهبری است. آقای هاشمی نیز چنین نقشی را برای اصلاح‌طلبان ایفا نمی‌کرد. به عبارتی آقای هاشمی واسطه اصلاح‌طلبان نزد مقام معظم رهبری نبود بلکه حرف‌هایی که اظهار می‌داشت، عقاید و تفکرات خودش بود و در همین باره با مقام معظم رهبری گفت‌وگو و بحث می‌کرد.

*هاشمی بارها گفت تبعیت از رهبری را برخود واجب می‌دانم
من بارها از مرحوم هاشمی شنیدم که می‌گفت «من ‌هفته‌ای یک‌بار با رهبر معظم انقلاب جلسه دارم که البته این اواخر کمتر شده اما در این جلسات درباره همه مسائل با رهبری صحبت می‌کنم و گاهی اختلاف‌نظر نیز وجود دارد که اگر روی مسئله‌ای توافق کردیم که هیچ، اما اگر به توافق نرسیدیم من بر خودم واجب می‌دانم که تبعیت کنم»؛ این مشی آقای هاشمی بود و مناقشه‌ای در آن وجود نداشت بلکه آنچه در آن مناقشه می‌رفت ظهور، بروز و آشکار شدن بعضی از این موانع برای فضای عمومی جامعه و سوءاستفاده دیگران از این مواضع متفاوت بود.

*هاشمی در مورد مسائل سیاسی با رهبر انقلاب تفاوت مواضع و رفتار داشت
فارس: به موضوع خوبی اشاره کردید این نقل قول شما از آقای هاشمی را هم دیگرانی تعریف کرده‌اند اما باتوجه به برخی‌ حاشیه‌هایی که در جریان فتنه 88 بودیم در ذهن برخی از جوانان مسئله طور دیگری ترسیم شده است...

مصباحی‌مقدم: در مباحثات، گفت‌وگوها و دیدگاه‌ها نه در اتفاقات و صحنه‌های میدانی که رخ می‌داد. من از مرحوم هاشمی نقل‌قول می‌کنم و بنای قضاوت ندارم. من سه بار از آقای هاشمی جمله‌ای که نقل کردم را شنیدم. آقای هاشمی می‌گفت که من در هر دو دولت برای انتخاب وزرا، نخست با مقام معظم رهبری مشورت کرده‌ام و موافقت ایشان را گرفتم و بعد به مجلس معرفی کردم.

این مشی آقای هاشمی به تعبیر خود ایشان است و حتماً آقای هاشمی تفاوت مواضع و رفتار در مورد مسائل سیاسی با مقام معظم رهبری داشت و کسی نمی‌تواند منکر آن شود. به نظر من باید برای مردم و نخبگان ما روشن باشد که رهبری جایگاه معیار است و طبق ادعای آقای هاشمی رفتار کنند و در مقام عمل نیز به آن پایبند باشند.


منبع:فارس
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
تو خودت سالها اویزون هاشمی بودی .
Iran, Islamic Republic of
جالبه خوب اینکه باتوم و گاز اشک آور درخواست کنی جرمه؟!!!
چه خاطرات آبکی داری!
آشیخ مرده را تو گور نلرزون
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
یک مدتی سر و کله این مصباحی مقدم پیدا نبود حالا دوباره معلوم نیست بوی گوشت کباب خر به مشامش رسیده و دوباره پیدایش شده ؟
Iran, Islamic Republic of
درست است که مردم دلخوشی از هاشمی ندارند اما امثال تو را هم به هیچ وجه قبول ندارند . یادت رفته وقتی توی مجلس بودی همیشه به ضرر مردم و بازنشستگان موقع رای گیری می گفتی ؟؟؟
Iran, Islamic Republic of
این بابا اون موقع که توی مجلس بود کاری نمی توانست انجام دهد .
Iran, Islamic Republic of
... نماینده در کل ادوار مجلس همین اقا بوده است .
Iran, Islamic Republic of
... نماینده تا بحال همین این اقا بوده .
Iran, Islamic Republic of
ان موقع که هاشمی پول های مفتی کلان بهت می داد چرا حرف نمی زدی ؟؟؟؟؟
Iran, Islamic Republic of
تو اگر راست میگی ان موقع که توی مجلس بودی باید حرف میزدی . نه الان .
Iran, Islamic Republic of
ان موقع ...بوده .
Iran, Islamic Republic of
خودت هم که یاروغار هاشمی بودی برادر
Iran, Islamic Republic of
امثال شما دیگر با خاطرات پوسیده نمی توانید وارد صحنه سیاسی شوید بهتره که صحنه را به جوانان انقلابی ومن من بدهید ودرحد مشورت در حضور داشته باشید
Iran, Islamic Republic of
پیر مرد تازه یادت افتاده که زبون باز کنی ؟
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
... با این سن چقدر با تیغ ریش خودش رو ستاری می کنه !!!!!!!!!!
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
مگه شما نبودی که مانع ورود و آیت اله مصباح به مجلس خبرگان شدی
مردم آیت اله مصباح را می شناختند و اعتماد داشتند که حضرتعالی را که با شرکت شما ار ای آیت الله مصباح نصف شد
ونقش خود را به خوبی ایفا کردی و شاید به دستور آن مرحوم
Iran, Islamic Republic of
یک عده مثل مصباحی مقدم که مرده سیاسی هستند برای اینکه بگویند ما هستیم هرازگاهی ... می گویند . ان موقع که هاشمی اورت از بیت المال می داد لال بود حرف بزنه !!!؟
Iran, Islamic Republic of
این حرفهای صدتا یه غازت رو برو برای همپالکی های خودت تعریف بکن .
Iran, Islamic Republic of
چرا باید ا... را مردم گوش بکنند و یا بخوانند
Iran, Islamic Republic of
مصباحی تا بحال چه خاصیتی برای مردم داشته ؟؟؟؟؟؟؟ تا توی مجلس بود فقط برعلیه مردم و به نفع دولت هاشمی بود .
Iran, Islamic Republic of
این ... همیشه توی مجلس هم که بود برعلیه مردم و به نفع دولت نطق می کرد . ...
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
...با تیغ5سوسمار امریکایی می زنی ...