نماینده ولی فقیه در سپاه قدس:
آقای روحانی! اگر اسلام را نمی‌شناسید درباره آن حرف نزنید!
دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۵۶
کد مطلب: 582262
سال هاست که برخی در زیر لعاب واژگان فریب دهنده ای چون اومانیسم، لیبرالیسم، سکولاریسم، پلورالیسم و قرائت های مختلف از دین، به دنبال نفی دین و ارزش های دین اند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حضور پررنگ اسلام ناب محمدی (ص) در زندگی ملت ایران و شکست های پی در پی فرهنگ غربی و قدرت آمریکایی ها در جهان، بهره گیری از واژگان فوق الذکر رو به رشد گذاشت. برخی خودی ها نیز گرفتار دام مروجان اسلام آمریکایی شدند و متأسفانه دامنه نفوذ این تفکر را به پهنه سیاستمداران کشاندند و بعضی دولتمردان نیز به جمع نااهلان پیوستند و یا حرف خرافه گویان از زبان آنان بیان شد.
ابرقدرت ها که از حاکمیت دینی ضربه خورده بودند، تلاش کردند با طرح اومانیسم و انسان محوری، انسان را به جای خدا بنشانند و میل و خواست طبیعی انسان را محور و موضوع حرکت آدمی قرار دهند و با طرح تفکر لیبرالیسم، تلاش کنند به آدمی بقبولانند که در مسیر حرکت او، هیچ قید و شرطی پذیرفته نیست و آدمیان آزاد مطلق اند! لیبرالیسم نیز مانند کمونیسم و سوسیالیسم، محور جهان را انسان می داند و برخلاف ادیان الهی، بر خدامحوری خط بطلان می کشد.
سکولاریسم نیز بیان کننده روندی است که در آن به تدریج، عمل اجتماعی و نهادهای اجتماعی از دین و حاکمیت مفاهیم ماوراء طبیعی فاصله می گیرد و جداگانه عمل می کند. دقت در مفاهیم و مبانی سکولاریسم نشان می دهد که مرکز ثقل این نظریه، رد حکومت دینی است.
پلورالیسم نیز تفکری است که اصل و مبنای خود را تعدد و تکثرگرایی دینی می داند. برخی نیز با طرح تعدد قرائت ها، به دنبال آن هستند که مردم را برای پذیرفتن افکار و آرای متضاد آمده کنند تا با این سیر، زمینه جهانی شدن فرهنگ آمریکایی و غربی را فراهم کنند.
یقینی است که تنوع و تعدد ادیان، فرض صحیح ندارد؛ زیرا دین برای تربیت انسان است و ثابت شده که انسان، حقیقت واحد است. از این رو، دینی که برای تربیت انسان است، باید واحد باشد. این دین واحد هم، اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام خدا و پیامبر است. در مسائل قطعی اسلام نیز، محکمات و ضروریات و بینات اسلام تنها با قرائت خدا و پیامبر اسلام پذیرفته است. اگر مسلمانان بر این باور باشند و بر این عقیده اصرار بورزند، قطعاً زمینه جهانی شدن فرهنگ غربی فراهم نخواهد شد و اسلام ناب محمدی بر جهان حاکم خواهد گشت.
با این نگاه ، غربی ها به این باور رسیدند که بایستی ریشه های خدا باوری ، قرآن باوری و پیامبر باوری را بزنند ، چه کسی در این میدان اولی تر از افرادی هستند که مردم آنان را قبول دارند و به سادگی می توانند با شبهه پراکنی ، اعتقادات مردم را مورد هجوم قرار دهند و به ریشه اسلام ناب محمدی ضربه بزنند.
فریب خورده ها و دنیا طلبان و غافلان وارد گود شدند و گفتند: قرآن ساخته و پرداخته ذهن پیامبر و تفسیر آن ادراکات نفسانی و حالات روحی و احساسی و تجربه ای است که برای پیامبر حاصل شده است. هر تفسیری متاثر از ذهنیت مفسر است ، ذهن مفسر نیز معلول زمان ، جامعه ، محیط و افرادی است که یک فرد با آن سر و کار دارد.
ذهنیت پیامبر نیز از این قاعده مستثنی نیست و تحت تاثیر علوم و معارف همان عصر است و علوم و معارف آن عصر، نسبت به این زمان ناقص است ، پس قرآن و محتوای آن قابل اعتماد نیست و مانند هر کتابی قابل نقد است! نقد آن نیز با محک تجربه است ، ما باید دستورات خدا را در عمل به کار گیریم ، اگر تجربه آن موفق بود از آنها استفاه کنیم و گرنه باید آن را کنار بگذاریم!
این گژاندیشی تا بدانی پیش رفت که دگر اندیشان غربی گفتند: قرآن بیان دریافت و تجربه درونی پیامبر است و از آن جهت که او بشر می باشد به قرآن نیز خطا راه دارد! قرآن در ردیف کلام عادی بشر قرار دارد و بخشی از آموزه در قرآن صحیح نیست و باید به نقادی آن پرداخت!
بیهوده گویان توجه نداشتند که انسان ها در همه شرایط دارای یک حقیقت هستند و حقیقت فطرت و قلب و عقل همه آنها از یک سنخ است ، گر چه بدن و ارتباطش با طبیعت و کیفیت زندگی او در اعصار فرق می کند.
امور مرتبط با فطرت انسان ، همیشه یکی و ثابت است ، مثلاً انسان اگر در گذشته به عدالت عشق می ورزید و از ظلم رنج می برد، یا از تواضع و امانتداری و آزادی لذت می برد ، امروز نیز چنین است. پس ، اصول کلی دین و اخلاق و معارفی که به فطرت انسان بر می گردد همواره ثابت و غیر قابل تغییر است.
دگراندیشان این شبهه را از فضای علمی و جایگاه صحیح خود خارج می کنند و در میان افرادی که توانایی و تخصص پاسخ به این شبهه را ندارند طرح می نمایند، تا با این شبهه پراکنی ارزش های غرب را ترویج نمایند!
خداوند عزیز در آیه 82 از سوره نساء می فرماید: آیا درباره قرآن نمی اندیشید؟ اگر از سوی غیر خدا بود اختلافات فراوانی در آن می یافتند.
قرآن ، به تدریج در مدت 23 سال نازل شده و نزول آن در انواع شرایط مکانی و زمانی بوده است ، ولی می گویند در حقیقت با دانش بشر و عقل بشری به ستیز برخاسته اند! انسان؛ بدون وحی و بدون قرآن و بدون پیامبر، نمی تواند خودش را به سرمنزل مقصود برساند. یاوه گویان می خواهند با این شبهه پراکنی ها، اساس نبوت و دین را بزنند. وقتی سخن از حظ در کلام پیغمبر و نقد پیامبر است، سخن از بی ارزشی شدن تمام دستگاه نبوت است. دستگاه نبوت وقتی حکیمانه است و غرض الهی را تامین می کند که احتمال خطا و اشتباه در آن وجود نداشته باشد.
یقیناً با همین نگاه، خداوند در آیه های آغازین سوره نجم می فرماید: پیامبر هرگز منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید. آنچه می گوید چیزی جز وحی که بر او نازل شده نیست."
به همین علت در آیه 8 سوره تغابن می فرماید:"به خدا و رسول او و نوری که نازل کرده ایم، ایمان بیاورید"
برخی می خواهند به این ایمان خدشه وارد سازند. ایمان مردم را که ثمره اش نظام دینی است، نشانه گرفته اند.
تعجب آنجاست که بعضی نیز از روی غفلت گام در این راه نهاده اند. از عاملان هرگز پذیرفته نیست که دست به این اشتباه بزرگ و خطرناک بزنند. اشتباهی که می تواند جوان امروز را دچار تردید و لغزش کند.
آقای روحانی در دیدار وزیر و معاونان وزارت امور اقتصادی و دارایی(23دی 96) می گوید:"هیچ استثنایی در کشور برای انتقاد کردن وجود ندارد و در کشور ما معصوم نداریم، حالا یک وقتی اگر امام زمان در کشور ظهور کرد، حالا آن وقت هم میشود نقد کرد؛ پیامبر اسلام (ص) هم به مردم اجازه انتقاد میدادند و بالاتر از مقام پیامبر در تاریخ وجود ندارد؛ وقتی پیغمبر یک صحبتی می‌کرد؛ طرف بلند می‌شد رو به روی پیغمبر و می‌گفت: اَ من الله او منک (این حرف از طرف خدا به شما وحی شده است یا نظر خودت است)، اگر پیغمبر می‌گفت از طرف خداست، می‌گفت حرفی نیست و اگر می‌گفت از طرف خودم هست، می‌گفت من قبول ندارم و نقد می‌کرد"!
ایشان توجه ندارد که قرآن در آیه 32 سوره آل عمران می فرماید:"از خدا و فرستاده او اطاعت کنید؛ و اگر سرپیچی کنید؛ خداوند کافران را دوست نمی دارد." همچنین خداوند در آیه 54 سوره نور می فرماید: خدا را اطاعت کنید واز پیامبرش فرمان برید؛ اگر از پیامبر اطاعت کنید، هدایت خواهید شد."
ودر آیه 33 سوره محمد می فرماید: "با عدم اطاعت از خدا و پیامبر اعمال خود را باطل نسازید!"
آقای روحانی در تاریخ 17دی1393 نیز گفته بود: "باید اسلام رحمانی، معقول و اعتدالی را به جهان معرفی و در برابر افراط و خشونت ایستادگی کرده و به دنیا بگوییم که اسلام دین افراط و خشونت نیست، بلکه دین مدارا است." اسلام رحمانی، کلیدواژه ای برای معارف نشأت گرفته از لیبرالیسم غربی و آمریکایی است که زیربنای آن را تفکر اومانیستی شکل می دهد و از درون آن سکولاریسم متولد می گردد؛ تفکری که می تواند با نفوذ در عرصه فرهنگی، فرهنگ آمریکایی را در کشور رشد دهد و آرام آرام بنیان نظام دینی را درهم بریزد!!
شعار اسلام رحمانی، ظاهری زیبا دارد، اما اینکه گفته شود رحمانیت خدا بر دیگر صفات وی غلبه دارد، و یا برای شناخت اسلام به درک رحمانیت خدا بسنده شود، تفکر غلطی است. صفات خداوند به گونه ای نیستند که یکی بر دیگری غلبه یا رجحان داشته باشد، بلکه این صفات در عرض هم، ذات خداوند را متجلی می کنند.
خداوند در عین اینکه رحمان است، شدیدالعقاب هم است. در عین اینکه محوکننده بدی هاست، انتقام گیرنده از سختی هاست. خداوند هم دارای بهشت است، هم دارای جهنم است.
جناب آقای روحانی باید بداند طرح یک کلمه بدون عمق یابی، کاری است غلط و احیاناً گمراه کننده؛ این حرف ها، چه اسلام رحمانی، چه نقد پیامبر و ائمه، حرف های غیرمستند به وحی الهی است و در معرض خطا و اشتباه و دوگونه اندیشیدن است. این حرف ها، ارزش های آمریکایی را ترویج می کند و ارزش های غربی؛ مشکل دار و علیه بشریت است. کدام انسان عاقل حرف خدا را که می فرماید پیامبر معصوم است، خطا نمی کند و دروغ نمی گوید را کنار می گذارد و حرف غربی ها را که نقد بر پیامبر و قرآن است، می پذیرد. اگر به این حرف ها روی بیاوریم، اسلام را کنار گذاشته ایم. به اسلام ناب محمدی پشت کرده ایم. در حرف ها دقت کنیم. اگر اسلام را درست نشناخته ایم، لازم نیست درباره اسلام حرف بزنیم. بگذاریم اسلام شناسانِ فقیه و متخصص وارد شوند تا با حرف های غیرکارشناسانه، مردم را گمراه نکنیم.
محمدی
۵۲۱۶
از مراجع گرانقدر هم انتظار می رود این برادر را توجیه کنند! که به خدمتگذاری مردم برسد و علم دین را به علما واگذار کند!
در هفته های اخیر، حوادثی در کشور رخ داد که متأسفانه مورد سوء استفاده دشمن قرار گرفت. اما آنچه در فضای عمومی کشور، آشکارا برملا گردید، نارضایتی گسترده از عملکرد اقتصادی دولت است. معلوم شد و همه دانستند که مردم از گرانی ها، بیکاری، ورشکستگی واحدهای تولیدی، تبعیضها، اختلاسها و غیره دلخور و ناراضی هستند. مخاطب مردم در این اعتراضها، دولت مستقر و تیم اقتصادی اوست که به هر حال با مدیریت ناکارآمد پنجساله، وضعیت امروز را بوجود آورده است. سخنان اخیر آقای روحانی، به نظر من نوعی فرافکنی است و او می کوشد که با جا خالی دادن، آدرس غلط بدهد و به مردم القا کند که متهم اصلی، خود نظام است؛ نه دولت! او با بیان اینکه وقتی امام زمان ظهور کردند می توان از ایشان هم انتقاد کرد و مردم از پیامبر هم انتقاد می کردند، در واقع می خواهد بگوید که اعتراضها باید به سمت مرکز نظام و ولی فقیه باشد؛ نه دولت. در حالی که طبق قانون اساسی، رئیس جمهور، عالی ترین مقام مسئول اقتصادی است و در جزئیات اقتصاد، دخالت می کند؛ حال آنکه طبق اصل 110، رهبری سیاستهای کلی نظام را تعیین و ابلاغ می کند. مدتی است که از مواضع او و همکارانش، استنباط می شود که امیدی به توفیق ندارند و به بن بست رسیده اند. او می داند که اوضاع اقتصادی، رو به وخامت است و شرایط جامعه، مثل آتش زیر خاکستر بوده و مردم، به عشق اسلام، اصل نظام و رهبری، اوضاع را جمع و آرام کردند؛ لذا چون نا امید است می کوشد که پیشاپیش، رهبری را به عنوان متهم اصلی معرفی کند.
بنده چندی قبل ازیکی ازفضلای حوزه سئوال کردم که بعضی از مراجع که احمدی نژاد را به حضور نمی پذیرفتند چرا درمورد روحانی سکوت اختیارکرده اند و هربار که ایشان به قم مشرف می شوند را بحضور می پذیرند وهیچ نقدی هم بر وی انجام نمی دهند؟
درحالیکه احمدی نژاد هرچه بود حداقل ملبس به لباس پیامبر و روحانیت نبود درحالیکه روحانی با این لباس جامع التّخلفات می باشد!
درحالیکه احمدی نژاد هرچه بود حداقل ملبس به لباس پیامبر و روحانیت نبود درحالیکه روحانی با این لباس جامع التّخلفات می باشد!
...
کاربر محترم
با تشکر . علیرغم اینکه تمایل داریم مطلب شما را باز نشر دهیم لاکن بنظر ما نظرات شما به جایگاه منیع و رفیع مرجعیت خدشه وارد می سازد حتی اگر ادعای شما را حمل بر صحت کنیم بیان هر مطلبی را حتی اگر واقعیت داشته باشد را در این برهه از زمان به صلاح نمی دانیم . اصولا ادعای شما با استقلال و شرایط مرجعیت منافات دارد . در مسائل شرعی و فقهی اصل بر دانستن و سپس وجوب آن بدلیل همین دانستن خواهد بود
با تشکر . علیرغم اینکه تمایل داریم مطلب شما را باز نشر دهیم لاکن بنظر ما نظرات شما به جایگاه منیع و رفیع مرجعیت خدشه وارد می سازد حتی اگر ادعای شما را حمل بر صحت کنیم بیان هر مطلبی را حتی اگر واقعیت داشته باشد را در این برهه از زمان به صلاح نمی دانیم . اصولا ادعای شما با استقلال و شرایط مرجعیت منافات دارد . در مسائل شرعی و فقهی اصل بر دانستن و سپس وجوب آن بدلیل همین دانستن خواهد بود
پیشنهاد میدهم شما برای تنویرافکار خوانندگانتان بهتراست از بیوت و یا دفتر برخی ازمراجع که احمدی نژاد را بحضور نمی پذیرفتند و اکنون رئیس دولت فعلی را می پذیرند سئوال کنید که علت چیست؟
البته اگرصلاح نمی دانید مطلب دیگری است و بنده به شما و سایتتان حق می دهم و اگردقت کرده باشید بنده ابتدا نقل قول آن فاضل محترم حوزه را نیاوردم تا اینکه کاربرعزیزی سئوال کردند که بنده هم پاسخ دادم
درهرحال ممنون از زحمات شما و درج این پاسخ
البته اگرصلاح نمی دانید مطلب دیگری است و بنده به شما و سایتتان حق می دهم و اگردقت کرده باشید بنده ابتدا نقل قول آن فاضل محترم حوزه را نیاوردم تا اینکه کاربرعزیزی سئوال کردند که بنده هم پاسخ دادم
درهرحال ممنون از زحمات شما و درج این پاسخ
کاربر محترم
با تشکر ماهم از حسن برخورد شما با این قضیه سیاسگزار بوده و منتظر نظرات و دیدگاه های دیگر شما هستیم. جهان نیوز
با تشکر ماهم از حسن برخورد شما با این قضیه سیاسگزار بوده و منتظر نظرات و دیدگاه های دیگر شما هستیم. جهان نیوز
انتقاد یعنی چی یعنی کسی ممکنه عیب و ایرادی در حرفش یا عملش باشه و ما بررسی کنیم که کجاش خوبه کجاش بد .خب کسی که معرفت داشته باشه به عصمت معصوم معنی نداره که بگه میشه از آنها انتقاد کرد کسی هم که معرفت نداشته باشه خب تکلیفش معلومه در مثل می گن یه جو از عقلت کم کن و هر کار می خوای بکن روحانی اینها رو می دونه ولی قصد داره با سرگرم کردن مردم به این بحث ها از پاسخ گویی به مطالبات مردم شانه خالی کنه
برای همین یک شخص معروف سیاسی بیاد عین این حرف روحانی رو تکرار کنه ببینیم عکس العمل علما چگونه میشود! متاسفانه عدالت در اغلب جاها رعایت نمیشود. روحانی مصونیت مذهبی دارد ظاهرا! احمدی نژاد نه خودش بلکه معاونش از مکتب ایرانی حرف زد از همانوقت شد منحرف ولی روحانی عصمت پیامبر و اولیا حق را زیر سوال میبرد ولی صدایی بلند نمیشود!
باسلام
ازقدیم وندیم گفته اند که دورغ دشمن خداست مگه نه؟
ازلقمان پرسیدند ادب از که آموخته ای گفت از بی ادبان حالا ببین
آقای روحانی : درظرف این 5 سال ما ملّت را باچه ادبیاتی که تراوش
ذهن خودش است وبه اصطلاح حقوق دادن هم است خوانده است :
1-كمسواد ۲. بيقانون ۳. بيدين ۴. حسود ۵. افراطي۶. كاسب تحريم۷. بيشناسنامه۸. جيببر۱۰. مستضعف فكري۱۱. بيكار ۱۲. متوهم۱۳. دين نشناس۱۴. داراي خطاي ديد۱۵. بزدل۱۶. سروصدا مي‌كنند۱۷. تخريبگر ۱۸. زندگي شان در تفرقه است ۱۹. بروند به جهنم ۲۰. منتقدان فاسد ۲۱. عقب مانده ۲۲. مخلوقات ترسو. ۲۳. لرزان ۲۴. تازه به دوران رسيده ۲۵. هراسان ۲۶. عصر حجري 27. هوچي باز 28. تازه انقلابي شده ۲۹. كودك.
درجای دیگه هم برای اینکه مذاکره خودشان با اوبامای مودب و
باهوش پای امّام حسین را بمیان میکشد که ماهم از امّام حسین یاد
گرفتیم چون امّام حسین هم با عمربن سعد ساعتها مذاکره کرد.
خوب خود آقای روحانی گفت مگه دیوانه هستند با آمریکا مذاکره
کنند..
ازقدیم وندیم گفته اند که دورغ دشمن خداست مگه نه؟
ازلقمان پرسیدند ادب از که آموخته ای گفت از بی ادبان حالا ببین
آقای روحانی : درظرف این 5 سال ما ملّت را باچه ادبیاتی که تراوش
ذهن خودش است وبه اصطلاح حقوق دادن هم است خوانده است :
1-كمسواد ۲. بيقانون ۳. بيدين ۴. حسود ۵. افراطي۶. كاسب تحريم۷. بيشناسنامه۸. جيببر۱۰. مستضعف فكري۱۱. بيكار ۱۲. متوهم۱۳. دين نشناس۱۴. داراي خطاي ديد۱۵. بزدل۱۶. سروصدا مي‌كنند۱۷. تخريبگر ۱۸. زندگي شان در تفرقه است ۱۹. بروند به جهنم ۲۰. منتقدان فاسد ۲۱. عقب مانده ۲۲. مخلوقات ترسو. ۲۳. لرزان ۲۴. تازه به دوران رسيده ۲۵. هراسان ۲۶. عصر حجري 27. هوچي باز 28. تازه انقلابي شده ۲۹. كودك.
درجای دیگه هم برای اینکه مذاکره خودشان با اوبامای مودب و
باهوش پای امّام حسین را بمیان میکشد که ماهم از امّام حسین یاد
گرفتیم چون امّام حسین هم با عمربن سعد ساعتها مذاکره کرد.
خوب خود آقای روحانی گفت مگه دیوانه هستند با آمریکا مذاکره
کنند..
آقای مهدی تو اون هشت سال سیاه و نکبت باری که احمدی نژاد حاکم علی الاطلق این کشور بود و خیلی ها که چه عرض کنم همه کسانی که دستی در قدرت داشتند چه سینه چاکانه ازش دفاع می کردند کجا بودی! نکنه هنوز به دنیا نیاموده بودی. این مقاله دور و درازت رو که از سر بیکاری یا جهل و کینه نوشتی برازنده خیلی های دیگه است نه روحانی
آقا محسن این که گفتی یعنی چی . این که آقا مهدی نوشته مقاله نیست حرفهایی است که روحانی زده در این چهار سال اونوقت اینا به کنار خود ایشون (کی بود کی بود من نبودم) در میاره و دم از انتقاد پذیری پیامبر می زنه . شما طرفداران ایشان هستید مرد و مردونه با دلیل ثابت کنید که اینها رو نگفته و آیا پیامبر و ائمه با منتقدین اینطوری برخورد می کردند یک مورد تاکید می کنم فقط یک مورد بیارید که پیامبر به فرد منتقد یا معترضی توهین کرده باشه مثلا گفته باشه بزدل یا چیزی تو این مایه ها. دوست عزیز و دوستان عزیز خواهش دارم دست از تعصب بی جا بردارید
جهل داره تو کشور بیداد می کنه و در عجبم از برخی از بزرگان که چرا زود قضاوت می کنند.
شما یک نگاهی به آرای کلامی شیخ مفید آن ستاره درخشان شیعه بیندازید در خواهید یافت که اگر آن آرا در باره معصومین سلام الله علیهم اجمعین این گونه قضاوت نخواهید کرد.
یک موجی از یک آدم مغرض راه میفته و بقیه هم بدون هیچ اطلاعی سوار آن موج می شوند.
امروز دفتر آقای روحانی اطلاعیه صادر کرد هم توضیح داد و هم توصیه کرد که تمام سخنان آقای روحانی رو با هم بخونید نه تقطیع شده و مغرضانه و هدفمند که این طوری جامعه رو به ویرانی میره. هیهات و هیهات از این اندازن نادانی و جهل
شما یک نگاهی به آرای کلامی شیخ مفید آن ستاره درخشان شیعه بیندازید در خواهید یافت که اگر آن آرا در باره معصومین سلام الله علیهم اجمعین این گونه قضاوت نخواهید کرد.
یک موجی از یک آدم مغرض راه میفته و بقیه هم بدون هیچ اطلاعی سوار آن موج می شوند.
امروز دفتر آقای روحانی اطلاعیه صادر کرد هم توضیح داد و هم توصیه کرد که تمام سخنان آقای روحانی رو با هم بخونید نه تقطیع شده و مغرضانه و هدفمند که این طوری جامعه رو به ویرانی میره. هیهات و هیهات از این اندازن نادانی و جهل
دوست طلبه فقر و بیکاری و اعتیاد و... هم در مملکت داره بیداد می کنه اونوقت رئیس دولت که مسئول رفع آنهاست و قسم خورده که اینها رو رفع کنه و در شب انتخابات هم صد تا قول داده به جای این کارها هر روز یک بحث تاریخی از پیامبر و ائمه تو جامعه راه می اندازه تا حواس مردم را از مطالبات اقتصادی منحرف کنه . امن الله ام منک را با معرفت ها به پیامبر نمی گفتند منافقها میگفتند مثل آنکه در روز غدیر آمد گفت این نصب علی به جانشینی دیگه چه صیغه ای بود از طرف خدا بود یا از خودت و پیامبر فرمود از طرف خدا بود او گفت اگه از طرف خدا بود بگو خدا سنگی از آسمان برسر من بزند فوری سنگی از آسمان آمد و او را کشت و آیه سئل سائل بعذاب واقع نازل شد آیا ما باید روش منافقها و بی معرفت ها را در جامعه ترویج و به آن استناد کنیم
اگر چه روحانی وعده هایی داده و به نظر نباید میداده اما خودت هم می دونی که دولت یک بخش کوچک نظام ما است در این کشور هزاران قدرت درعرض هم داریم که هر کدام واسه خودشون دولتی هستند که البته در اختیار دولت نیستند. همین چند روز پیش روحانی به صراحت گفت 200 هزار میلیارد تومن بودجه کشور در درست دولت نیست و احتمالا نشد بگه دست کی هست. بله کشور اگر بخواهد آباد شود اجماع همگانی می خواهد و به نظر من مصالح مردم بسیار ضروری تر از خیلی از ملاحظاته. روحانی کاره ای نیست و اگر چه هنگام انتخابات باید به مردم می گفت من خیلی کاره ای نیستم
برادر ناشناس باسلام خدمت شما فرض می کنیم صحبت شما درست باشد که همه کاره نیست البته فقط فرض. آیا در چهارسال اول این موضوع را متوجه نشد که همه کاره نیست پس چرا برای بار دوم کاندید شد و قولهای آنچنانی داد وآنگهی راجع به ۲۰۰هزار میلیارد که گفتی آن را هم نو بخت روز بعدش اصلاح کرد منظورش این بود که دویست هزار میلیارد از بودجه هزینه های ثابت مثل حقوق کارمندان و هزینه های استهلاک (که حسابداران و مدیران مالی متوجه هستند )و ... می باشد که حتما باید پرداخت شود خب همه دست اندر کاران حسابداری دولتی می دانند که این ها بدیهیات است و همیشه بوده است لذا مطرح کردن اینها که افراد غیر متخصص را به اشتباه می اندازد هدف سیاسی دارد مثل آن کسی که با عالمی در روستائی بحث می کرد و گفت مردم این اصلا سواد نداردو اگر سواد دارد بیاید مار را بنویسد او هم از همه جا بی خبر نوشت بعد خودش آمد عکس مار را کشید و گفت مردم دیدید گفتم سواد ندارد مار این است که من نوشتم یا آن مردم هم گفتند درسته تو درست نوشتی. مخص شما هاشمی
آقای طلبه عزیز، آیا شیخ مفید آرای کلامی را در سخنرانی عمومی و در میان مردم عادی بیان می کردند؟ خیر. ایشان این آرا را در بحث های تخصصی و برای علما و فضلا ابراز فرمودند. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. من کم سواد در حوزه علوم دینی علی رغم داشتن مدرک فوق لیسانس مهندسی به اشتباه می افتم. یکی از یاران امام معصوم از ایشان سوالی پرسیدند و امام جواب دادند. سپس سوال دیگری پرسیدند و امام جواب ندادند و فرمودند که جواب این سوال در حد درک و ظرفیت تو نیست و اگر من پاسخ آن را بگویم کافر می شوی
برادر اول برو صحبت آقای روحانی را بخوان ،ایشون گفته پیامبر هم اجازه انتقاد به افراد می داد ، نگفته نعوذبالله پیامبر قابل انتقاد است دوم اینکه رییس جمهور چندین نوبت از گذشته ها تا به امروز بعنوان مجتهد از فیلتر شورای نگهبان برای عضویت در مجلس خبرگان عبور کرده، حالا جنابعالی می فرمایید اگه اسلام نمی شناسید در باره ان نظر ندهید !شما چقدر اسلام شناسید؟
برادر در مورد پیامبر همانطور که شما گفتی گفته ولی در مورد امام زمان گفته اگر امام زمان هم در ایران ظهور کند می شود از ایشان انتقاد کرد ."می شود" با "اجازه می دهد" فرق ندارد ؟ می شود یعنی قابل انتقاد است حالا اصلا این بحث به کنار . کسی که خود کمترین تحمل را در برابر منتقدان در این چند سال نسبت به همه رئیس جمهورهای تاریخ ۳۹ ساله ایران نشان داده و لیست توهین هایش به منتقدان در یکی از کامنت ها شماره گذاری شده چه دلیلی دارد دائم حاشیه سازی کند ضمنا آیت الله صانعی نیز مرجع و زمانی عضو شورای نگهبان بود ولی در یکی از صحبت هایش به رئیس جمهور قبلی توهین حرام زاده گفته بود که کلیپ آن در فضای مجازی پخش شد پس از فیلتر شورای نگهبان رد شدن و عضو خبرگان بودن دلیل بر این نیست که حرفهای کسی بی ایراد باشد آیا اسلام اجازه می دهد حتی به کافر بگوییم حرامزاده . نه. امام صادق در همین مورد با یکی از شیعیانش برخورد کرد که به غلام خود که مسلمان نبود فحش داد
برادر هاشمی از پاسخ مودبانه ومنطقی شما متشکرم.آقای روحانی گفته در کشور ما معصوم نداریم اگر یک وقتی امام زمان ظهور کردباز هم می شود نقد کردو....ایشان هیچگاه نگفته از امام زمان می شود نقد کرد بلکه منظور این بوده که فضای نقد در زمان ظهور هم وجود دارد.بنده تعصبی نسبت به حرف رییس جمهور ندارم وهرکس بر خلاف اعتقادات مردم ومقدسات حرفی بزند در هر پست ومقامی باشه باید مواخذه وپاسخگوی مردم باشد ولی وقتی کسی چنین صحبتی بیان نداشته و بعضی بخواهندبا سفسطه بازی و با سنگر گرفتن پشت مقدسات دینی مطلبی را به دروغ به ایشون بچسبانند کار درستی نمی باشد ودرمردم هم عکسالعمل منفی دارد.
برادر عزیز قبول من هم از لطف شما متشکرم . من دانلود صوتی سخنان روحانی را گوش کردم ولی اینکه آقای روحانی گفته کسی برمی خاست به پیامبر می گفت این حرفی که زدی از خداست یا از خودت اگر از خداست قبول ولی اگر از خودت است من انتقاد دارم من قبول ندارم . قرآن می فرماید اطیعو الله و اطیعواالرسول و اولی الامر منکم یعنی اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر را در ردیف هم دانسته بنابر این آنها که می گفتند اگر از خداست قبول دارم و اگر از خودت است من قبول ندارم آدمهای منافق یا خوش بینانه اگر قضاوت کنیم بی معرفت نسبت به قرآن و پیامبر بودند حالا ممکنه بگیم خب بی معرفت بودند چکار میشه کرد . در جواب می گم ما نباید به روش برخورد بی معرفت ها استناد کنیم و بگیم چون آنها اینطور کردند پس میشه چنین کرد . میگن از کسی پرسیدند با مادر زن میشه ازدواج کرد گفت ما کردیم و شد . خب برادر این که دلیل منطقی نیست البته موارد زیادی از برخورد این افراد با پیامبر و ائمه در تاریخ هست ولی همه یا بی معرفت بوده اند یا دشمن یا منافق لذا این قابل توصیه و الگو دهی نیست
به نظر میرسه که دولتیا وقتی یه کاری رو میکنن که گندش داره در میاد روحانی میاد یه چیزی میگه که مردم کلا فراموش کنن اون قضیه رو و نقد معصومین هم بهترین حربه است چون وقتی اسم معصومین ع میاد مردم چیزای دیگه رو فراموش میکنن. مثل قضیه کرسنت که روانی اومد یه چیزی گفت که مردم اصلا نفهمیدن چی شد
حضرت امام (ره)در فرازی ازسخنانشان فرمودند :
من در جایی گفتم رسوالله نتوانست مدینه فاضله مورد نظر خودش را ایجاد کند علمای حجاز به من انتقاد کردند که چرا شما رسوالله را متهم به ناتوانی کردی ؟الان می گویم نه تنها رسوالله که بقیه الله هم نخواهد توانست مدینه فاضله مورد نظر رسوالله را ایجاد کند!چون آدمها همین آدمها هستند.؟
من در جایی گفتم رسوالله نتوانست مدینه فاضله مورد نظر خودش را ایجاد کند علمای حجاز به من انتقاد کردند که چرا شما رسوالله را متهم به ناتوانی کردی ؟الان می گویم نه تنها رسوالله که بقیه الله هم نخواهد توانست مدینه فاضله مورد نظر رسوالله را ایجاد کند!چون آدمها همین آدمها هستند.؟
جناب آقاي شيرازي آيا شما از حرف رييس جمهور اينطور برداشت نموده اي كه ايشان مقام عصمت پيامبر و ائمه اطهار را زير سوال برده اند؟
برادر عزيز
اگر كوچكترين شبهه اي به سخنان ايشان داشتيد وظيفه شما بعنوان يك روحاني اين بود كه حمل بر صحت ميكرديد و در يك تريبون عمومي براي مطامع سياسي از دين و مقام عصمت خرج نميكرديد.
در اين عرصه مسايل ديگري هست كه شما ميتوانستي به آنها گير بدهي .
ثانيا منظور از انتقاد به معصومين در خصوص پرسشگري از ايشان است نه زير سوال بردن عصمت آنها.
در زمان ائمه اطهار نيز مردم به روشني و بدون ترس به ايشان انتقاد كرده و هرگز از سوي ايشان مورد عطاب و خطاب قرار نگرفتند.
برادر عزيز
اگر كوچكترين شبهه اي به سخنان ايشان داشتيد وظيفه شما بعنوان يك روحاني اين بود كه حمل بر صحت ميكرديد و در يك تريبون عمومي براي مطامع سياسي از دين و مقام عصمت خرج نميكرديد.
در اين عرصه مسايل ديگري هست كه شما ميتوانستي به آنها گير بدهي .
ثانيا منظور از انتقاد به معصومين در خصوص پرسشگري از ايشان است نه زير سوال بردن عصمت آنها.
در زمان ائمه اطهار نيز مردم به روشني و بدون ترس به ايشان انتقاد كرده و هرگز از سوي ايشان مورد عطاب و خطاب قرار نگرفتند.
آقای مشهدی
اولاٌ :انتقاد ( در زبان عرب ) و شک در صحت ، پرسشگری نیست بلکه گوشزد اشتباه به طرف مقابل بوده و این با عصمت اهل بیت عصمت و طهارت مناافات دارد.ولی سوال کردن جهت فهمیدن است و روش خاص خودش را دارد.
ثانیاٌ: مردم نادان و مغرض به معصومین انتقاد می کردند نه اهل ایمان چرا که بر اساس نص صریح قرآن مردم حق ندارند در مقابل سخن معصومین چنین بی ادبی از خود بروز دهند.
ثالثاٌ: عدم عطاب و خطاب معصومین دال بر صحت رفتار و الگو سازی رفتار منتقد نبوده بلکه ملاکی برای امتحان خواص نادان می باشد.
اولاٌ :انتقاد ( در زبان عرب ) و شک در صحت ، پرسشگری نیست بلکه گوشزد اشتباه به طرف مقابل بوده و این با عصمت اهل بیت عصمت و طهارت مناافات دارد.ولی سوال کردن جهت فهمیدن است و روش خاص خودش را دارد.
ثانیاٌ: مردم نادان و مغرض به معصومین انتقاد می کردند نه اهل ایمان چرا که بر اساس نص صریح قرآن مردم حق ندارند در مقابل سخن معصومین چنین بی ادبی از خود بروز دهند.
ثالثاٌ: عدم عطاب و خطاب معصومین دال بر صحت رفتار و الگو سازی رفتار منتقد نبوده بلکه ملاکی برای امتحان خواص نادان می باشد.
نه یک سرادر، بلکه چنیدین سردار همچون قاسم سلیمانی در این عرصه نیازداریم که این همه جوان مخلص و رشید را در محورهای عملیاتی سازماندهی کند.خیلی وقت پیش به یکی از مسؤلین نمایندگی رهبری در دانشگاه ها گفتم. آن روزهایی که جوانان مخلص به فرودگاه مهرآباد برای داوطلب شدن به حضور در جنگ 33 روزه لبنان رفته بودند. سید حسن نصرالله ایدهم الله بنصره هم بعدا گفت ما از 10 درصد توان نظامی خود استفاده کردیم. در عین حال در موقعیت آموزش دادن نیروها هم نیستیم.
اميرمؤمنان عليه السلام در خطبه 216 نهج البلاغه مى‌فرمايد:
فَلَا تَكُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّي لَسْتُ فِي نَفْسِي بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِي إِلَّا أَنْ يَكْفِيَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِي مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي.
پس، از گفتن حق، از مشورت در عدالت خوددارى نكنيد، زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمىدانم، مگر آن كه خداوند( كسيكه به من از خودم مالك تر است) مرا حفظ فرمايد.
لَسْتُ فِي نَفْسِي بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِي.
خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمىدانم.
فَلَا تَكُفُّوا عَنْ مَقَالَةٍ بِحَقٍّ أَوْ مَشُورَةٍ بِعَدْلٍ فَإِنِّي لَسْتُ فِي نَفْسِي بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِي إِلَّا أَنْ يَكْفِيَ اللَّهُ مِنْ نَفْسِي مَا هُوَ أَمْلَكُ بِهِ مِنِّي.
پس، از گفتن حق، از مشورت در عدالت خوددارى نكنيد، زيرا خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمىدانم، مگر آن كه خداوند( كسيكه به من از خودم مالك تر است) مرا حفظ فرمايد.
لَسْتُ فِي نَفْسِي بِفَوْقِ أَنْ أُخْطِئَ وَلَا آمَنُ ذَلِكَ مِنْ فِعْلِي.
خود را برتر از آن كه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمىدانم.
اگر در میان انبوه فرمایشات امام علی علیه السلام این یک جمله را پیدا کردید اولا باید دید سند این خطبه تا چه اعتبار دارد و بفرض صحت آیا توان مقابله با صدها روایت که از خود آن بزرگوار و دیگر امامان معصوم علیهم السلام وارد شده که ائمه معصوم هستند و الراد علیهم کالراد علی الله است را دارد و باز با این فرمایش آن بزرگوار در خطبه شقشقیه که ینحدر عنی السیل و لایرقی الی الطیر نمی‌سازد. گذشته از اینها مروری بر سیره آن حضرت نشان میدهد که موردی را نمیتوان یافت که آن حضرت با انتقاد و اعتراض دیگران از راه خود برگشته باشد بلکه برعکس موارد زیادی افرادی با نظر آن حضرت مخالفت کرده‌اند و آن بزرگوار به نظر آنان وقعی ننهاده بلکه در مواردی با لحن تند با آنان برخورد کرده است مانند برخورد او با اشعث.
جناب که خطبه را منتشر میکنی؛
اولا حضرت امیرالمؤمنین، اجازه حق گویی داده اند، نه انتقاد. خطبه را بخوان!
ثانیا، اجازه معصومین برای نظارت مردم، معنی اش این نیست که خلاف حق عمل کرده اند. آن بزرگواران، این اجازه را به دیگران میدادند، چون همواره مراقب نفس خود بودند. همواره. این مراقبت، راه معصوم برای معصوم شدن است. اما اجازه حق گویی یا انتقاد نباید باعث شود مردم، با وقاحت و پررویی، به خطای نداشته ایشان، انتقاد کنند.
ثالثا، الگوی ما، باید مردم مطیع در مقابل امام باشند یا مردم بهانه گیر؟!
رابعا و از همه مهم تر، چرا بخش آخر را حذف کردید که امام، میفرمایند:
خود را برتر از آنکه اشتباه کنم و از آن ایمن باشم، نمیدانم، مگر اینکه خدا، مرا حفظ فرماید.
قسمت"مگر اینکه خدا، مرا حفظ فرماید" را از جمله آخر، حذف کردی! که معنی را کامل تغییر میدهد. در واقع، امام، میفرمایند حفظشان از گناه و خطا، کار خدا، است. نه اینکه خطاکارند.
شما مگه وهابی هستی یا مزدور شبکه من و تو یا پیرو شیطان پرستی که جمله قطع شده رو تفسیر میکنی؟ از دشمنی با حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام، نمیترسی؟! از مرگ و قبر، ایمنی؟!
اولا حضرت امیرالمؤمنین، اجازه حق گویی داده اند، نه انتقاد. خطبه را بخوان!
ثانیا، اجازه معصومین برای نظارت مردم، معنی اش این نیست که خلاف حق عمل کرده اند. آن بزرگواران، این اجازه را به دیگران میدادند، چون همواره مراقب نفس خود بودند. همواره. این مراقبت، راه معصوم برای معصوم شدن است. اما اجازه حق گویی یا انتقاد نباید باعث شود مردم، با وقاحت و پررویی، به خطای نداشته ایشان، انتقاد کنند.
ثالثا، الگوی ما، باید مردم مطیع در مقابل امام باشند یا مردم بهانه گیر؟!
رابعا و از همه مهم تر، چرا بخش آخر را حذف کردید که امام، میفرمایند:
خود را برتر از آنکه اشتباه کنم و از آن ایمن باشم، نمیدانم، مگر اینکه خدا، مرا حفظ فرماید.
قسمت"مگر اینکه خدا، مرا حفظ فرماید" را از جمله آخر، حذف کردی! که معنی را کامل تغییر میدهد. در واقع، امام، میفرمایند حفظشان از گناه و خطا، کار خدا، است. نه اینکه خطاکارند.
شما مگه وهابی هستی یا مزدور شبکه من و تو یا پیرو شیطان پرستی که جمله قطع شده رو تفسیر میکنی؟ از دشمنی با حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام، نمیترسی؟! از مرگ و قبر، ایمنی؟!
البته ظاهرا شما فکر می کنی فقط طلبه هاباید چیزی بگن . در بالا جواب شما را به دوستی داده ام بخوان البته بنده ارادت خاصی به روحانیون دارم ولی پیامبر هم با کسی چنین برخوردی نمی کردند بنده پس از گوش کردن متن سخنان روحانی آن قسمت امن الله ام منک را کاملا توضیح دادم بخوان و بعد باز فرمایشی بود این بنده حقیر در خدمتم من الله التوفیق
