حدیث/ چهار چیزی که برکت را از خانه می‌برد

چند تا دلیل به ذهن بنده به عنوان یک غیر کارشناس! در این حوزه میرسه:
1- وقتی دکتر از یکی قطع امید میکنه میگه دیگه پرهیز نکنه، پرهیز مال کسیه که امید به خوب شدنش هست
2- معنی آباد بودن خانه، خوشگل یا بزرگ بودنش نیست. ظاهرا از آقای بهجت ره نقل شده که (به مظمون) من لذت دو رکعت نماز را با سلطنت عالم عوض نمی کنم
3- روابط زن و شوهر با هم و والدین با فرزندان در آن جوامع بسیار تنزل پیدا کرده.
4- فکر کنم خدا در قرآن می فرماید: اگر شما مؤمنان ظرفیت داشتید، کاری می کردیم که اجزای خانه کفار از جواهر باشه
5- یکی از ائمه به شیعه ای که اظهار فقر می کرد فرمودند حاضری ما را با ثروت و چنین و چنان عوض کنی، طرف گفت نه، ایشان فرمودند پس تو ثروتمندی نه فقیر.
جمله آخر، زنا و شراب و خیانت و ... باعث میشه امام حسین را از دست بدی که اگر بدی بدبخت هر دو جهان میشی، دور از جونت.

آفرین؛ دقیقا

دوست عزیز برکت به معنی ثروتمندی نیست، در احادیث هست که خداوند به برخی از انسانها انچنان مال و ثروت میده که دیگه یادی از خداوند نمی کنن در عوض اتش جهنم سرانجام انهاست ، برکت یعنی گشایش کارها با کمترین امکانات

برکت یعنی اون احساس آرامش و رضایت از خود هستش که معمولا شخصا تو آدم های پولدار کمتر دیدم

همه میدونیم که قوانین طبیعی محکمند مثلا اگه کسی انکار کنه که آب در 100 درجه جوش نمیاد و در 180 درجه میجوشه. اگه دستش رو در آب 100 درجه بکنه بلافاصله نتیجه اش رو میبینه و دستش خواهد سوخت. ولی قوانین اخلاقی بسیار محکمتر از قوانین طبیعی هستن و انکار این قوانین نتیجه آنی نداره و در مدت زمانی عواقب آن آشکار خواهد شد. در قرآن کریم از خوردن مال یتیم به فرو بردن آتش در شکم ها یاد شده. و ... زنا،خیانت، شراب خواری و ...عاقبت شومی به همراه داره. عاقبت کسانی که به دنبال این پلیدی ها رفتند کاملا آشکاره فقط باید با دقت نگریست. (آیه94و 95 سوره اعراف می تونه کمک کنه باشه)

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب امین آقا سلام علیکم؛
ممنون از سؤالتون
جواب این بنده حقیر:
از صورت سؤال شما بر میاد که دنبال عدالتید. نیم نگاهی هم به حقانیت دین و مطالبی که شنیدید، دارید.
اولا عدالت، به معنای جزاء دادن به اندازه است. جزاء، محلی دارد که قیامت است. غیر این هم ادعایی نشده. قرار نبوده دنیا، محل جزاء باشد که الان، منتظر پاسخید. پاسخ هر کس و گروه، پس از مرگش که پایان اعمال است، خواهد بود. پس زندگی اشرافانه گناهکاران، خلاف عدالت نیست. چون هنوز، زمان حسابشان نرسیده. حله برادر؟
ثانیا، تا قبل از پایان عمر، باید شرایطی فراهم باشد که مشتاقان گناه، گناه کنند. وگرنه فرد مؤمن و خبیث، فرقی نمیکنند و عین هم، پاک می میرند و یکی شان، اشتباهی وارد بهشت میشود. خدا هم، خطا نمیکند. پس خدا، فرصت کار درست یا غلط را، حتما فراهم میکند.
ثالثا، اگر از پاسخ های دنیوی بعضی گناهان شنیدید، فقط بعضی گناهان، بخشی از مجازات، و زمان خاصی را گفته انذ. مثلا اگر بگویند ظلم در دنیا مجازات دارد، فقط بخشی از آن، ضمنا مجازات خاصی نه پودر شدن و آتش، ضمنا زمان خاصی مثل پایان عمر. فرعون و نمرود و هیلتر و صدام، نمونه های واقعی هستند که مردند. شاید زودتر از مدت عمرشان. اما این، کل مجازات و عدالت نیست. این فقط نشانه است.
رابعا، خلافکاران هم، سهمی از لطف خدا، دارند که این سهمشان را، همین دنیا میگیرند و تمام. اما مؤمنان، حتی گناهکار، سختی میکشند. این سختی، یا درجه شان را بالا میبرد، یا باعث میشه بیشتر فکر کنند و راه درست رو پیدا کنند، یا گناهانشون پاک بشه.
به نظرت، کدامیک، محبت خدا به بنده اش است؟ زیادی نعمت که باعث فراموشی شود، یا سختی و تنگنا که باعث دعا کردن و اصلاح مکرر اعمال برای بهبودی اوضاع شود؟!
منطقی هست برادر؟
و در نهایت خامسا، برکت، باید معنا شود. برکت، معناش نعمت نیست. شاید بتوان گفت نعمت برتر، برکت است. در زندگی کسانیکه نام بردی، نعمت دنیوی هست، اما ایمان که نعمت برتر است و بعدا به کارشون میاد ندارند. پس نعمت برتر، ازشون گرفته شده. لذا میگیم زندگیشون برکت نداره.
مثل فروشنده گران فروش یا کارمند کم کار که دستمزد میگیرد، ولی چون حلال نیست و باعث بدبخت اخروی اش میشود، میگوییم پولش، حرام است. برکت ندارد.

در پناه خدا
یا علی

به امین منفی ندید ایشون فقط سوال کرده و تشکر از محمد بابت جواب خوبش به امین حقیقتش تو خونه ما هم هیچکدوم از اینا نیست ولی ما ثروتمند نیستیم گاهی همچین شبهاتی به ذهن منم میرسه از بس که در تنگنام

سلام
قرآن میفرماید
انما نملی لهم لیزدادوا کفرا
مهلت بهشون میدیم تاگناهشون افزوده بشود.