شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
 
۲
۳۲
حسن عباسی:

رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد/ نظام می‌داند برخی اصلاح‌طلبان چه سر و سری در مراکز تصمیم‌سازی آمریکا دارند/ اصلاح‌طلبان از پشت به مدافعان حرم خنجر زدند

يکشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۲۳
کد مطلب: 577646
رئیس اندیشکده یقین با بیان اینکه رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد گفت: اگر رفع حصر بدون محاکمه باشد، توهین به جناح مقابل است چراکه آن‌ها عامل کشته شدن و صدها میلیارد دلاری که به‌نظام خسارت وارد شده هستند.
رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد/ نظام می‌داند برخی اصلاح‌طلبان چه سر و سری در مراکز تصمیم‌سازی آمریکا دارند/ اصلاح‌طلبان از پشت به مدافعان حرم خنجر زدند
به گزارش جهان نيوز، حسن عباسی متولد 1345 در شهرستان ازنا در استان لرستان است، در دوران جنگ ایران و عراق به عنوان بسیجی داوطلب به میدان جنگ رفت و بعد از پایان جنگ و دوران ثبات به یک نظریه پرداز در نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد.

وی در حال حاضر رئیس اندیشکده یقین است و از صریح ترین و جنجالی ترین چهره های سیاسی مخالفِ اصلاح طلبان در دهه اخیر بوده است.

دیدگاه های سیاسی اصلی عباسی شامل اتخاذ رویکرد تهاجمی در مقابل غرب ، عدم سازش بر سر مسائل هسته ای ، مبارزه با گرایش های لیبرالیستی و سکولاریستی در ایران ، تاکید بر تهاجم فرهنگی غرب و جنگ نرم و لزوم بازنگری در آموزش علوم انسانی در ایران است.

برای پرونده «عهد دی» به سراغ حسن عباسی رفتیم و وی در این گفت و گوی دوساعته به سوالات متعدد خبرنگاران درباره دلایل شکل گیری فتنه 88 و ریشه های آن، نفوذ، تحریم ها و تهدیدهای پسافتنه، نسبت اصلاح طلبان و حاکمیت و بدهی آنها به نظام، رفع حصر و محاکمه سران فتنه و در نهایت چرایی پاسداشت حرکت عظیم 9 دی پاسخ داد.

متن کامل مصاحبه تفصیلی با حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین به شرح زیر است:
 
در سؤال اول به‌عنوان پیش‌درآمد بحث فتنه 88 و ریشه‌های شکل‌گیری آن، تعریفی از بسترهای نفوذ داشته باشید و بفرمایید بسترهای نفوذ چگونه شکل می‌گیرد؟
عباسی: موضوع نفوذ یک بحث جدی در حوزه مسائل فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی است؛ در سازمان‌های امنیتی یک سرفصل درسی مقابله بانفوذ وجود دارد که هم به مسئله مقابله بانفوذ و هم تلاش برای جلوگیری از نفوذ می‌پردازد، نفوذ لزوماً معنای بدی ندارد و فی‌ذاته یک واژه غالباً مؤثر در سیاست خارجی است.

اساساً یکی از اهداف کلان هر دیپلماسی این است که بتواند دامنه نفوذ خود را گسترش دهد، مثلاً نفوذ فلان کشور در فلان منطقه حائز اهمیت است. نفوذ اقتصادی یک کشور در بازارهای اقتصادی یک منطقه یا نفوذ فرهنگی در آموزه‌های فرهنگی و علمی موردتوجه است بنابراین لزوماً معنای بدی از نفوذ مستفاد نمی‌شود، حتی در شورای عالی امنیت ملی هر کشوری یکی از مؤلفه‌های اصلی بحث نفوذ است.

مثلاً گفته می‌شود که چرا دامنه نفوذ ما در یک منطقه یا حتی در یک قاره کم است، آمریکا وقتی می‌گوید که دامنه نفوذ ما در خلیج‌فارس با حضور ایران دچار مشکل می‌شود در حالی است که دورترین نقطه به آمریکا بر روی زمین، ایران است. اما آمریکا گله‌مند است و می‌گوید در منطقه‌ای که ما دورترین نقطه را با آنجا داریم و منطقه موسوم به شرق آسیاست، ایرانی‌ها نفوذ دارند و ما باید نفوذ ایران را کم کرده و خودمان در آنجا نفوذ کنیم.

*نفوذ در مباحث ژئوپلیتیکی یک مبحث مثبت است

این یعنی نفوذ در مباحث ژئوپلیتیکی
عباسی: بله، نفوذ در مباحث ژئوپلیتیکی یک مبحث مثبت است وقتی شما در سیاست خارجی تعامل گسترده‌ای را با یک قاره و منطقه دوردست مبنا قرار می‌دهید، می‌خواهید در آنجا زمینه نفوذ سیاسی خود را بالا ببرید و عمده کشورها همین نیت رادارند. هنگامی‌که یک کشور شبکه‌های مختلف ماهواره‌ای یا رادیو و نشریه راه می‌اندازد می‌خواهد گستره نفوذ خود را افزایش دهد؛‌یعنی در بخش دیپلماسی عمومی و مباحث امنیت ملی و اقتصاد کلان و اقتصاد خارجی تبیین اینکه کشور الف بتواند در قاره یا منطقه ب نفوذ گسترده‌ای داشته باشد یکی از اصول استراتژیک است، اما اگر هر کشوری به دنبال افزایش دامنه نفوذ خود نباشد اشتباه کرده است.


لطفاً کمی‌هم به نفوذی که خطرناک و مذموم است بپردازید؟
عباسی: نفوذی که مفاد حقوق بین‌الملل را مدنظر قرار ندهد دچار اشکال است، بالاخره ما در جهانی زندگی می‌کنیم که مناسبات حقوق بین‌الملل در آن تعریف‌شده است و نهادی به نام سازمان ملل متولی آن است هرچند که باوجود حق وتوی 5 کشور امری ناقص است اما به هر جهت حقوق بین‌الملل برای یک زندگی دسته‌جمعی است و این کشورها قواعد بازی را پذیرفته و به آن عمل می‌کنند.

 
در سطح جهانی یک نظام حقوق دریاها در رژیم حقوق اقتصاد بین‌الملل و رژیم هوانوردی یا محصولات کشاورزی وجود دارد، در حقوق بین‌الملل معیارهایی وجود دارد که به ما می‌گوید در این نظام بین‌الملل امنیت دسته‌جمعی کشورها در گرو کار جمعی است،‌ حال از پیمان شانگهای و اتحادیه اروپا گرفته تا پیمان ناتو و اتحادیه عرب برای این است که این کشورها می‌خواهند دامنه نفوذ خود را گسترش دهند پس ما یک وجهه مثبت از نفوذ داریم که خودمان دنبال آن هستیم و کشورمان در روابط بین‌الملل دنبال این است که نفوذ اقتصادی سیاسی و فرهنگی خود را افزایش دهد.

*همه کشورها باید نفوذ خود را در رقابت صحیح به نتیجه برسانند
همه کشورها همین کار را می‌کنند و هر کشوری که این کار را انجام ندهد اشتباه کرده است. پس اول باید تکلیف خود را روشن کنیم که مبحث نفوذ در روابط بین‌الملل یک مبحث شناخته‌شده است و همه کشورها باید نفوذ خود را در رقابت صحیح سیاسی اقتصادی و فرهنگی به نتیجه برسانند.
اما باید ببینیم نفوذ در کجا منفی و مذموم است، آنجایی که کشوری از ظرفیت‌های کشوری برای براندازی و تغییر ساختار ماهوی یا تغییر ساختار حکومت آن جامعه استفاده می‌کند.
یک‌وقت براندازی تمدنی است و یک‌وقت تغییرات مربوط به یک دولت است. اتفاقاتی که در بازه 1383 -1384 در اوکراین در انقلاب نارنجی آن کشور اتفاق افتاد، تا دوره اخیر که دوباره مداخلاتی انجام دادند شامل این موضوع بود.

وقتی اتحادیه اروپا و روسیه به منطقه کریمه وارد شدند این مسئله در مناسبات بین‌الملل صورت نگرفت بلکه همه کشورها در منطقه اوکراین نفوذ کردند و کریمه تجزیه شد؛ درواقع یک‌بخشی از اوکراین تجزیه، یک بخش آن شرق‌گرا و یک بخش آن غرب‌گرایی کرد و رسماً مسئول سیاست خارجی اروپا در شهر کی‌اف سخنرانی و مردم را تحریک به آشوب می‌کرد.
*فضای سایبر فضای عمیق‌تری برای نفوذ ایجاد می‌کند

ودرحال حاضر فضای سایبر است که مناسبات قدرت را تغییر می‌دهد.
عباسی: بله،‌ گاهی نفوذ برای تجزیه سرزمینی یک دولت است تا برای استحاله درونی و بنیادی در آن کشور؛ در دوره‌های اخیر نفوذ وجوه گسترده‌تری پیداکرده چراکه ابزار نفوذ تکنیکی‌تر شده است، امروز فضای سایبر فضای عمیق‌تری برای نفوذ ایجاد می‌کند و مناسبات قدرت تغییر کرده است.

 
*تحلیل جریان شبکه‌ای برای نفوذ/ هرکسی به‌اندازه قدرتی که دارد اراده خود را بر دیگری تحمیل می‌کند

مثلاً زمانی بخشی از تغییرات در حوزه سخت صورت می‌گرفت و می‌خواستند سیستم نظامی یک کشور را متلاشی کنند. به‌طور مثال متلاشی کردن امپراتوری عثمانی در سال 1915 یکی از این مصادیق است، اما در عصر امروز قدرت سخت، نیمه‌سخت و قدرت نرم هر سه محمل نفوذ هستند؛ هرکسی به‌اندازه قدرتی که دارد اراده خود را بر دیگری تحمیل می‌کند. اگر بخواهید اراده را کم کنید باید در آن جمع نفوذ کنید، اینجا نفوذ در چارچوب حقوق بین‌الملل نیست بلکه برای تضعیف آن حوزه است. این اسب تروآ محملش توسط سازمان ملل ایجادشده است، بنابراین وقتی از قوانین بین‌الملل برای سازوکار نفوذ سوءاستفاده می‌شود آن را متوجه یک دشمن یا کشور به‌خصوص نمی‌بینیم بلکه جریان شبکه‌ای برای نفوذ است.

سال 87 و 88 اقتصاد ایران و مؤلفه‌های دیگر قدرت در جایگاه خوبی قرار داشت و غرب به این جمع‌بندی رسید که این وضعیت به نفع آن‌ها نیست و سرعت پیشرفت هسته‌ای بیشتر از سرعت تحریم‌ها بود اما فتنه سال 88 زمینه تحریم شدید ایران را فراهم کرد و آمریکا با وضع تحریم‌ها به داخلی‌ها و تغییر وضع سیاسی در جمهوری اسلامی کمک کرد، درباره این پرونده بیشتر توضیح بفرمایید. 
عباسی: اصلی‌ترین کارکرد فتنه 88 این بود که وجهه کشور را در انتخاباتی که 40 میلیون نفر در آن شرکت کرده و یک فرصت طلایی برای نظام  بود را به‌عنوان یک نظام مردم‌سالار دینی تخریب کنند؛ در آن مقطع انتخابات فرصت خوبی برای این بود که رهبران و کشورهای دیگر وحدت و وفاق ملی ما را ببینند و مراودات اقتصادی و سیاسی به اوج خود برسند و دشمنانی که مترصد برخی فرصت‌ها بودند احساس کنند که یک اتحاد عمومی وجود دارد.

درسال 88 طرف بازنده حاضر نشد شکست را بپذیرد این انتظاری بود که ما در شرایط نرمال داشتیم،  مثلاً در انتخابات سال 1392 دیدید که کاندیدای رقیب پس‌ از انتخابات نجیبانه تبریک گفتند و از هواداران آن‌ها هیچ‌کس به خیابان نریخت تا سطل زباله آتش بزند و همین اتفاق در سال 1396 تکرار شد، با این تفاوت که شرایط بسیار پرشور و ساختار دوقطبی کاملاً شکل‌گرفته بود.

اما این 16 میلیون نفر هیچ‌گاه همانند جریان فتنه سال 88 عمل نکردند.
عباسی: چون آن‌ها یک ساختار حقوقی و قانونی را در کشور قبول کرده بودند؛ اما در سال 88 کاندیداهای مربوطه قائل به این قضیه نبودند و دست به اردوکشی خیابانی زدند که چهره ایران را در سطح بین‌الملل تخریب کنند، شما حساب کنید میزان خسارت اقتصادی این کار چقدر بوده است. صرف‌نظر از این سؤال که تحریم‌ها گسترده شد.

*گروهی که سال 88 بازی انتخابات را بر هم زدند اصلاً اعتقادی به‌نظام ندارند
سال 88 در داخل ایران یک‌صدا شکل نگرفت و گروهی لج کردند و غائله را بر هم زدند؛ این گروهی که غائله را بر هم زدند اصلاً اعتقادی به‌نظام ندارند و من می‌توانم این نکته را در روزنامه‌ها و فضای سایبر از بین اندیشمندان تا افراد صاحب‌فکر این جریان با اسناد نشان دهم.

مثلاً می‌بینید سلبریتی‌ها از منتخب انتخابات 96 بریده‌اند و فاصله گرفته‌اند؛ اما شما در رسانه‌های اصلاح‌طلب در نقد پروژه پشیمانی از رئیس‌جمهور فعلی می‌بینید که آن‌ها  می‌نویسند مگر ماجرای سال 84 و 88 را یادتان نیست و سپس علناً می‌گویند اگر ما این‌گونه رفتار کنیم ماجرای 84 و 88 تکرار می‌شود؛ درواقع به نوعی مدعی فضای دیکتاتوری می‌شوند.
خالص مسئله این است که جریانی که جنبش سبز نامیده می‌شود یا بخش عمده‌ای از آن‌که اصلاح‌طلب نامیده می‌شود اعتقادی به‌نظام یا قانون اساسی ندارند و اگر یک نفر از آن‌ها ادعا کند چنین نیست من آن‌ها را به روزنامه‌های خودشان ارجاع می‌دهم.

 
*اعتقاد قاطبه اصلاح‌طلبان و بخشی از جریان اعتدال‌گرا آنارشیسم سیاسی است 

یعنی معتقدید این جریان عملاً اعتقادی به جمهوریت ندارد؟
عباسی: اساساً از این حیث اعتقادی به جمهوریت ندارند، این‌ها می‌گویند اگر از صندوق رأی اسم کاندیدای ما بیرون آمد این قبول است و دموکراسی حاکم است اما اگر نتیجه انتخابات آن چیزی نشد که ما می‌خواهیم پس انتخابات غیرقانونی بوده و دموکراسی نیست. این اعتقاد قاطبه اصلاح‌طلبان، مطلق جریان سبز و بخشی از جریان اعتدال‌گراست.

درحالی‌که شما وقتی از همین سیستم انتخاب می‌شوید ممکن است دیگران به شما انتقاد داشته باشند. اگر رأی مردم تزئینی نیست پس باید به رأی آن‌ها گردن نهاد. آقای هاشمی و همفکرانشان از سال 76 تا 84 در قدرت بودند؛ از سال 92 به بعد همفکران ایشان رأی آوردند و همه‌چیز خوب بود ولی وقتی غیرازاین باشد، یعنی تقلب شده است!

*نخبگان حامی دولت از انجام کاری از سوی اعتدال‌گرایان کاملاً ناامید هستند
گزارشی را خود متفکرین نزدیک به دولت منتشر کرده بودند مبنی بر اینکه صف خروج هواداران نخبه حامی دولت بسیار طولانی است، یعنی آن‌قدر ناامیدی‌شان از جریان اصلاح‌طلب و اعتدال‌گرا جدی شده است که خودشان از یک عدد بسیار بزرگ یاد می‌کنند که آن عدد آن‌قدر بزرگ و غلوآمیز است که من آن را ذکر نمی‌کنم؛ چراکه این عدد واقعاً نباید صحت داشته باشد؛ این نشان می‌دهد نخبگان این جریان از اینکه دولت اعتدال بتواند کاری برای مردم انجام دهد کاملاً ناامید هستند و می‌خواهند به بهانه تحصیل یا تدریس وزندگی درجاهای دیگر از کشور بروند.

*چندصد میلیارد دلار خسارت مستقیم و غیرمستقیم آشوب‌های سال 1388
مسئله این است که یک جریانی در سال 88 نتیجه انتخابات موردپسندش نبود و دست به تخریب منافع ملی زد، بلایی که بر سر کشور آورد ایجاد دودستگی بود و وقتی مردم به خیابان آمدند دولت‌ها و ملت‌های دیگر نگاه کردند و دیدند ظاهراً انتخابات برآیند نظر ملی نیست، این اتفاق عجیب زمینه‌ای شد که هیچ‌کدام از کشورها به رئیس‌جمهور منتخب ایران تبریک نگویند و وقتی رؤسای جمهور تماس نگیرند و تبریک نگویند و پرستیژ اولیه حفظ نشود در پی آن دولت‌ها نیز جرأت همکاری ندارند. اولین اتفاقی که در این فضا می‌افتد این است که دود آن به چشم همه مردم می‌رود. متأسفانه این اتفاق افتاد و خسارتی که توسط دوستان برآورد شده بود بالای چند صد میلیارد دلار است و این خسارت مستقیم یا غیرمستقیم از آشوب‌های سال 1388 از یک جناح اصلاح‌طلب و به‌صورت مشخص جنبش سبز ایجادشده است.

اما بخش غیرمستقیم تخریب چهره جمهوری اسلامی در سطح بین‌الملل است، چراکه به‌عنوان کشوری که هیچ‌چیز در کشورمان طبیعی نبوده و آنرمال به نظر می‌رسید معرفی شدیم.

 
*آرامش ایران در جهان بعد از دولت یازدهم ناشی از حجب و حیای جریان انقلابی بود
وزیرخارجه و بسیاری از افراد که در حمایت از این دولت نوشته‌اند، گفتند آمدن دولت یازدهم فضای جهانی را برای ایران آرام کرد. درحالی‌که آرامش در ایران و به‌تبع آن در حضور جهانی بابت جریان اعتدال‌گرا و اصلاح‌طلب نبود بلکه بابت حجب و حیای جریان اصولگرا و انقلابی بود که اهل بر هم زدن مناسبات و اردوکشی خیابانی بعد از انتخابات نبود؛ بلکه اعتراضاتشان را در فضای رسانه‌ای و آکادمیک پیش بردند و حجم آستانه تحمل پایین جناح حاکم خود را نشان داد که هرروز شکایت و بگیروببند انجام دادند. این بخش تأثیر مخرب مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی و سیاست‌های بین‌المللی موردنظر بود. 
*به اعتراف مایکل لدین سران فتنه نامه رسمی به دولت اوباما زده بودند و درخواست تحریم گسترده داشتند

درباره ابعاد تحمیل تحریم‌‌ها پس از فتنه 88 بیشتر توضیح دهید که چگونه کشور را تهدید می‌کرد؟ 
عباسی: فتنه 88 یک‌فاز خطرناک داشت؛ آن‌طور که «مایکل لدین» سندی را منتشر کرد که سران فتنه نامه رسمی به دولت اوباما زده بودند و درخواست تحریم گسترده داشتند، حتی برخی از فرزندان آقای هاشمی طوری که برخی از خارج‌نشینان رسماً مصاحبه کردند و گفتند؛ مطالبه تحریم‌های گسترده علیه دولت جمهوری اسلامی را داشتند یا خود سران فتنه همین کار را کردند.
مایکل لدین که یکی از اعضای جریان نئوکان‌هاست (راست افراطی جنگ‌طلب حزب جمهوری‌خواه) و این جریان در آمریکا از همه به رژیم صهیونیستی نزدیک‌تر است و حتی بخش عمده‌ای از آن‌ها صهیونیست‌های مسیحی درون آمریکا هستند و شخص او یکی از چهره‌های بسیار ضد ایرانی است که در تمام تاریخ 38 سال گذشته همیشه در نگارش مقالات و کتاب‌هایش معتقد به براندازی در ایران بوده است. همین فرد دوست کسانی است که طراح حمله به عراق و افغانستان بوده است.
مسئله بعدی‌ آنها این بود که باید بعد به ایران حمله شود، وقتی این فرد با این وجهه که چهره معتدلی در آمریکا نیست و هیچ‌گاه به دنبال تنش‌زدایی نبوده و نیتش براندازی در نظام جمهوری اسلامی است خیلی به مصلحتش نیست که بگوید چه کسانی درون حکومت ایران به سران آمریکا برای تحریم یا تهدید ایران نامه می‌زنند اما او این کار را انجام داد.

موضع جریان سبز و موضع اصلاح‌طلبان در این‌گونه موارد کاملاً سکوت است، حتی به‌صورت علنی‌تر 30 نفر از اصلاح‌طلبان و جنبش سبزی‌ها بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ به او نامه زدند که ایران را تحت‌فشار گسترده بگذار و این تازه بخش‌های علنی موضوع است.

وقتی جریان خارج نشین علناً از آمریکا می‌خواهد که دولت ایران را تحت‌فشار قرار دهد درحالی‌که 4 سال از عمر دولت اصلاح‌طلبان می‌گذرد و تعدادی از آن‌ها در قدرت حضور داشته و بخش عمده‌ای از قوای سه‌گانه در دست این‌هاست مطمئن باشید غیرعلنی و مخفی بارها دست به این کارها زده‌اند.


 

چرا نخبگان ما تا این حد آنارشیست رفتار می‌کنند؛ آیا این در کلاس سیاسی انقلاب اسلامی این نوع رفتارها پیش‌بینی می‌شد؟ 
عباسی: این‌ها برآوردشان از ایران غلط است، برخی اصلاح‌طلبان معتقدند که در جریان انقلاب اسلامی بوده‌اند اما باور به انقلاب اسلامی ندارند و تئوریسین‌های آن‌ها در سال 92 رسماً گفتند دولت جدید می‌آید تا نرمالیزاسیون کند، یعنی جمهوری اسلامی را از موقعیت انقلابی خارج کند و ما دیگر نه با جنبش‌های مقاومت کار داشته باشیم و نه مسائل اسلام و انقلاب را دنبال و سند 2030 را پیاده کنیم، ایستادن بر روی این سند 2030 یعنی شما انقلابی هستید. نرمالیزاسیون یعنی حل و هضم جمهوری اسلامی در درون نظام سلطه و کنار گذاشتن مقوله انقلاب و انقلابگری.

رئیس دولت یازدهم در سخنرانی خود گفت انقلاب سه ماه، شش ماه یا 9 ماه نه دیگر 38 سال شور و حرارت انقلابی، رهبری در جواب گفتند من خودم انقلابی‌ام و باید وجوه انقلابی حفظ شود و اینکه کسانی می‌گویند انقلاب تمام‌شده حرف غلطی است وقتی یک گروه معتقد است که باید انقلابی بودن را کنار بگذاریم، مبانی ایدئولوژیک آن‌ها چیست؟

لیبرالیسم.
عباسی: بله امام یکی از اتهامات مرحوم منتظری را در نامه عزلشان بحث لیبرالیسم عنوان کرد و گفتند شما بعد از من کشور را به دست لیبرال‌ها می‌دهید.
*برخی در میدان سیاسی مانند کرگدن با تک‌شاخ حمله می‌کنند

برخورد امام با نهضت آزادی‌ها نیز انتقاد از مشی لیبرالی آن‌ها بود؟
عباسی: بله و البته لیبرال‌های نسل دوم که بنی‌صدر بودند با یک زاویه‌ای فعال بودند؛ در دوره بعد جریان جدیدی به نام لیبرال‌ها شکل گرفت و ما بارها مواضع رهبر انقلاب درباره در خصوص آن‌ها را شنیدم؛ مسئله این است که جریانی به بهانه و ادعای دموکراسی خواهی اما به‌شدت ضد جمهوری در میدان سیاست در ایران یک حرکت کرگدن‌وار را طی می‌کند؛ چطور یک کرگدن سرش را پایین می‌اندازد و با تک‌شاخ خود حمله می‌کند، این‌ها نیز می‌گویند ما پیشروی می‌کنیم که اگر چیزی دست ما را گرفت و توانستیم قدرتی به دست آوریم و بخشی از قوای سه‌گانه را بگیریم، آنجا دموکراسی حاکم است و درهر بخشی که و امکان حضور نداشتیم نظم بازی را در آنجا بر هم می‌زنیم.

*اصلاح‌طلبان به زخم خانواده‌های مدافع حرم نمک پاشیدند

و علیرغم حضور در کسوت اپوزیسیون قرار دارند.
عباسی: دقیقاً، کسی که چنین نقش مخربی داشته و باور به آرمان‌های ملی ندارد، در انتخابات هم این‌طور عمل کند. اگر این حرف را سه سال پیش به شما می‌زدم تعجب می‌کردید که چطور ممکن است اصلاح‌طلبان اعتقاد نداشته باشند اما در ماجرای ملی منطقه‌ای مدافعان حرم 2 هزار جوان ما در آنجا به شهادت رسید و در تمام این مدت اصلاح‌طلبان چه نمکی به زخم خانواده‌های مدافع حرم پاشیدند؟

*اصلاح‌طلبان از پشت به مدافعان حرم ویاران قاسم سلیمانی خنجر زدند
ابراهیم اصغرزاده گفت این‌ها می‌‌روند و از دیکتاتوری به نام اسد دفاع می‌کنند؛ عناصر آن‌ها در مقام‌های دولتی تمام مدت این ضربه را به جریان مدافعان حرم زدند لذا اگر امروز می‌گوییم در زدودن داعش اصلاح‌طلبان ذره‌ای نقش نداشته‌اند و حتی نقششان به‌شدت مخرب بوده است حرف گزافی نگفته‌ایم؛ چون آن‌ها از پشت به مدافعان حرم ویاران قاسم سلیمانی خنجر زدند.
شاید در دوره دفاع مقدس برخی از اصلاح‌طلبان نیز در جبهه‌ها حضور داشتند اما در دفاع مقدس‌های جدید مثل مدافعان حرم یک پیروزی عظیم که حاصل 3 سال ایستادگی رزمندگان در سوریه و عراق علیه داعش بود واقعاً جریان اصلاح‌طلب، اعتدال‌گرا و جنبش سبز نه‌تنها نقشی نداشته بلکه بسیار مخرب در وضعیت روحی و روانی رزمندگان عمل کردند و گفتند این‌ها مدافعان اسد هستند نه مدافعان حرم؛ این‌ها برای پول می‌روند نه برای حرم و این مباحث در توییت‌‌های اعضای مشارکت دیده شد.
یک‌حرفی من گفتم این‌ها خیلی تقلاکردن پاسخ دهند اما نتوانستند؛‌ حتی گفتند شما شهدا را جناحی می‌کنید. به آن‌ها گفتم شهید رسماً جناحی است، به آن‌ها گفتم یک نفر شهید در جریان اصلاحات در 10 سال گذشته جنبش سبز به من نشان دهید که برای دفاع ملی شهید شده باشد.

 
*برخی اصلاح‌طلبان افتخارشان این است با نظام جمهور اسلامی در تقابل هستند
2هزار نفر در سوریه و عراق شهید دادیم شما یک نفر نشان دهید که در مقابل با نظام باشد، اصلاح‌طلبان افتخارشان این است که با نظام جمهور اسلامی در تقابل هستید، سه‌چهارم از 3 هزار مدیری که در مجلس و دولت حضور دارند مربوط به جریان اصلاحات است.

*دامنه و گستره کار حزبی و اجتماعی جریان اعتدال محدود است
چون دامنه و گستره کار حزبی و اجتماعی جریان اعتدال محدود است، لذا جریان اصلاحات حدود 80 درصد مجلس؛ دولت و شورای شهر را به خود اختصاص داده و تنها 20 درصد اعتدال‌گرا هستند. اصلاح‌طلبان وقتی چنین نفوذ عمده‌ای در سیستم دارند همزمان می‌خواهند بیرون هم باشند و بگویند ما اپوزیسیون هستیم و آدم‌های آن‌ها در غرب به ترامپ برای تحریم ایران نامه می‌زنند درحالی‌که اکثریت کرسی ریاستی در ایران متعلق به این جریان است؛ بنابراین ببینید این‌ها غیرعلنی چه سر و سری با بیگانگان دارند.

*نظام می‌داند برخی اصلاح‌طلبان چه سر و سری در مراکز تصمیم‌سازی آمریکا دارند

یعنی نظام نمی‌داند؟
عباسی: خیر، این به معنای این نیست که نظام نمی‌داند؛ ما از مراکز تصمیم‌سازی آمریکا خبرداریم و می‌دانیم اصلاح‌طلبان و جنبش سبزی‌ها آنجا چه سر و سری دارند، اگر گوشه کوچک آن را تحت عنوان دستگیری نمازی‌ها در تعاملی که با نایاک و با جریان دار و دسته نیویورکی‌ها در وزارت خارجه ایران و جریان «درّی اصفهانی‌» در تیم مذاکره‌کننده دیدید، ما اطلاعات بسیار گسترده‌ای از شبکه تعاملات نزدیک به اصلاح‌طلبان و حتی اعتدال‌گرایان در درون دستگاه تصمیم‌سازی کشور داریم.

البته خودشان هم کم‌وبیش می‌دانند که ما خبرداریم؛ ما می‌دانیم که آن‌ها در واشنگتن و در راهروهای کنگره و سنا با چه کسانی نشست‌وبرخاست دارند و در تمام آن ده‌ها مراکز تصمیم‌‌سازی در واشنگتن با کدام‌ها رفت‌وآمد و تعامل دارند، نه‌فقط نیویورک بلکه در خود واشنگتن.

*اصلاح‌طلبان در کسوت اپوزیسیون در پوزیسیون برای خود سهم قائل بوده‌اند
جریان اصلاح‌طلب و جریان موسوم به جنبش سبز در کسوت یک اپوزیسیون همواره در پوزیسیون برای خود نقش و سهم قائل بوده‌اند که اگر پیروز نشوند قاعده بازی را بر هم می‌زنند و اگر پیروز شوند آن را برای خودشان فتح می‌دانند.

*امروز کسی جرأت نمی‌کند از برجام دفاع کند
این جریان درسال 88 چند صدمیلیارد دلار خسارت روی دست کشور گذاشتند و این تنها هزینه مستقیم بود، اگر انتخابات 88 عادی برگزار می‌شد و چنانچه اعتراضی داشتند به‌صورت قانونی مسئله را پیگیری می‌کردند قطعاً بسیاری از مشکلات ما در عرصه بین‌المللی ایجاد نمی‌شد که ناچار شویم در چهار سال دولت روحانی این چنین پای میز مذاکره با غربی‌ها برویم و طوری شود که امروز کسی جرأت نکند از برجام دفاع کند.

امروز که فاجعه‌‌ای به نام تحریم‌های قانون کاتسا گریبان جامعه‌مان را گرفته است، این تحریم مبنی بر یک‌بند قانونی تنظیم‌شده که علیه دشمنان آمریکا است، تحریم ایسا (ISA) زیرساخت صنایع نفت و گاز را مدنظر قرار داده و می‌گوید کسی نباید بیش از 20 میلیون دلار در ایران سرمایه‌گذاری کند، درحالی‌که واقعاً تحریم و محاصره اقتصادی است.

*آمریکا تحریم کاتسا را در سفره ملت ایران و تیم مذاکره‌کننده گذاشت

اما شعار این دولت رفع تحریم‌ها بود؟
عباسی: بله اما نه‌تنها مذاکره نتوانست شعار دوران اصلاحات که می‌گفت تبدیل معاند به مخالف و تبدیل مخالف به موافق را در فضای بین‌الملل محقق کند بلکه خودشان هم به معارضین نظام تبدیل شدند و به بیرون مرزها رفتند. جریان اصلاحات و اعتدال نیز تلاش کردند چهره‌ای از ایران در جهان ارائه کند که صحبت از دشمن و تقابل نباشد؛ اما چه شد؟ آمریکا، ایران را ذیل مفهومی با عنوان دشمنان آمریکا تحریم و با دوستان مذاکره‌کننده ما برخورد کرد و تحریم کاتسا را در سفره ملت ایران گذاشت.
بعد از حمله تروریستی به مجلس، ایران مجبور به واکنش نظامی در دو کشور آن‌طرف‌تر شد و به مقر تروریست‌ها موشک شلیک کرد، «رکس تیرلسون » وزیر خارجه دولت ترامپ، گفت ما دنبال تغییر رژیم ایران به شکل مسالمت‌آمیز هستیم و در داخل ایران سرمایه‌گذاری کرده‌ایم.
 
 
*درخواست از وزیر اطلاعات برای پاسخگویی به وزیر امور خارجه آمریکا
من رسماً از وزیر اطلاعات درخواست کرده‌ام که جواب وزیر خارجه آمریکا را بدهد و بگوید این‌ها چه کسانی هستند که تیرلسون می‌گوید ما روی این‌ها حساب کرده‌ایم.

جریانی که اسرائیل گفت آن‌ها سرمایه اسرائیل در ایران هستند؟
عباسی: ببینید وقتی رژیم صهیونیستی حرفی را می‌زند چون خودش می‌داند مانند چوب دو سر نجس است لذا اگر انتسابی به جریانی داشته باشد آن‌ها تخریب می‌شوند. ما خیلی روی حرف رژیم صهیونیستی حساب نمی‌کنیم، ولی وزیر خارجه کدخدا که دوستان ما صبح تا شب آن‌ها را در آغوش می‌گیرند و باهم می‌خندند که دیگر به دنبال لکه‌دار کردن نیست، بلکه روی افرادی حساب کرده که بتواند از طریق آن‌ها نظام را تغییر دهد. البته تیرلسون 38 سال گذشته را به خاطر کم‌تجربگی به خاطر ندارد، سران آمریکا از این خواب‌ها زیاد دیدند همان‌طور که کارتر دنبال این بود و امام فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.

*کاخ سفیدروی جریان اصلاح‌طلب و بخشی از جریان اعتدال‌گرا کار حرفه‌‌ای می‌کند
هرچند ترامپ و تیرلسون هم با این ایادی داخلی هیچ غلطی نخواهد کرد اما ما را هوشیار کرد که جمهوری خواهان کاخ سفیدروی جریان اصلاح‌طلب و بخشی از جریان اعتدال‌گرا و جنبش سبز کار حرفه‌‌ای می‌کنند.

معنای این حرف این است که در چند ماه گذشته چند جاسوس از بین این جریان دستگیرشده است لذا مطمئن باشید که این‌ها مناسباتی داشته و دارند و نفوذ شبکه‌ای از سوی این‌ها در داخل کشور صورت گرفته است چراکه اگر این‌طور نباشد وزیر خارجه آمریکا نمی‌گوید که ما بر روی برخی افراد سرمایه‌گذاری کرده‌ایم.

*در ماجرای فتنه 88 جمهوری اسلامی حتی یک تانک به خیابان نیاورد

شما سال 88 سخنرانی اثرگذاری مهمی تحت عنوان «20 سال خامنه‌ایسم» داشتید، درباره مدیریت رهبر معظم انقلاب برای عبور دادن ایران از مرحله فتنه 88 تحلیل شما چیست؟ 
عباسی: نظام محکم‌تر از آن بود که آشوب‌های هشت‌ماهه سال 88 بتواند آن را به‌زانو درآورد؛ وجهه ما در سطح بین‌الملل تخریب شد و سیاست بین‌الملل تحت تأثیر این مسائل داخلی قرار گرفت اما در درون نظام از استحکام بالایی در جامعه برخوردار بود حکومت جمهوری اسلامی یک تانک به خیابان نیاورد. همان زمان‌که جنبش سبز این آشوب را در کشور ایجاد کرده بود، در مرکز سین‌کیانگ چین آشوبی شد و چین به‌عنوان یک ابرقدرت و اقتصادی برتر و صاحب سلاح اتمی و دارای حق وتو با این طراز قدرت با تانک وارد شهر شد و 185 نفر را کشت و غائله را ختم کرد.

در سال 84 و 85 مشابه این اتفاق در فرانسه افتاد و فقط 1200 خودرو توسط مردم آتش زده شد و پلیس نتوانست کنترل کند و ارتش وارد شد.

در لس‌آنجلس سال 71 که شلوغ شده بود اف‌بی‌آی، گارد ملی و نیروی زمینی تیپ هوابرد نتوانستند شرایط را کنترل کنند و نهایتاً سپاه تفنگ‌داران دریایی آمریکا وسط خیابان چند روز مستقر شد و با سازوبرگ نظامی و توپ و تانک آشوب خیابانی را آرام کردند؛ اما در اول تیر 88 تا 9 دی 88 در طول آن هشت ماه هیچ‌کس در خیابان‌های تهران تانک ندید، یعنی نیروهای انتظامی و نیروی بسیجی کار را جمع کردند، نه نیروی زمینی ارتش اجازه ورود داشت و نه نیروی زمینی سپاه، مدیریت استراتژیک رهبر انقلاب در این قضیه این بود که مردم باید اقناع شوند، همه جای دنیا در شورای امنیت ملی آن تصویب می‌کنند که بگیرید و ببندید و بکشید اما سیاست رهبر انقلاب متفاوت بود و ایشان هیچ‌گاه اعتقادی به این سازوکارها نداشتند، ایشان در گلایه‌ای که داشتند فرمودند «چه کنم نمی‌بینند دندان‌های به هم فشرده و صفوف به هم فشرده دشمن را» البته منظورشان مردم نبود بلکه منظورشان مسئولان و بزرگانی بود که نمی‌دیدند.

*برخی شخصیت‌های سیاسی کینه‌های عجیبی در سال 88 از خود بروز دادند
بالاخره در این فتنه آمریکا و رژیم صهیونیستی پشت این قضیه بودند و برای این فتنه آتش تهیه به فضای سایبر می‌ریختند و سفارتخانه‌های خارجی در کف صحنه این فعالیت‌ها بودند. بااین‌وجود آقای هاشمی حاضر نبود که بگوید تقلب نشده و فتنه است، میرحسین موسوی و کروبی که به این نکته اذعان نمی‌کردند هیچ، خاتمی هم که در خلوت خود می‌گفت تقلب نشده شجاعت این را نداشت که این را علنی بگوید، برخی از افراد نیز کینه‌های عجیب‌وغریبی داشتند و حاضر نبودند خود را فدای نظام کنند و آن‌ها نیز از سویی دیگر قهر کرده بودند.

 
*امروز برای اظهارات موسوی‌خوئینی‌ها خیلی دیر است

الآن بعد از هشت سال امثال موسوی‌خوئینی‌ها می‌گویند که فتنه‌گران داعشی بودند، نظر شما درباره این اظهارات چیست؟
عباسی: الآن دیگر خیلی برای این اظهارات دیر است، الآن باید تکلیف را روشن کنیم که چه کسانی در دوره مبارزه با داعش به مدافعان حرم، مدافعان اسد می‌گفتند، امروز باید امثال خوئینی‌ها نسبت به کسانی که به جریان مدافعین حرم توهین کردند موضع بگیرند و اگر اصلاح‌طلبان پنج سال دیگر ادعا کنند که سردار همدانی و هم سردار شهید اسکندری که سرش بریده شد و شهید حججی متعلق به ماست، دیگر دیر است، همان موقع باید با شجاعت می‌گفتند که مصالح انقلاب و مصالح نظام بالاتر از جناح‌های سیاسی است.

*اصلاح‌طلبان برخوردی با سران خود که دچار انحرافات عجیب‌وغریبی هستند نداشته‌اند
چطور امروز جریان انقلابی به‌سادگی از آقای احمدی‌نژاد عبور می‌کند،‌چطور جریان انقلابی حاضر می‌شود درجاهایی که آقای احمدی‌نژاد با مصالح نظام مشکل دارد او را طرد کند، هیچ‌گاه اصلاح‌طلبان چنین برخوردی با سران خود که دچار انحرافات عجیب‌وغریبی هستند نداشته‌اند.

ازلحاظ جامعه‌شناسی سیاسی این‌یک اشکال اساسی است پس مهم‌ترین کاری که رهبر انقلاب در آن مقطع انجام دادند روشنگری بود، ایشان همان زمان گفتند «این عمار»؛ این جمله همان‌طور که در نهج‌البلاغه آمده زمانی که عمار در جنگ صفین شهید شد وقتی امام علی (ع) دیدند که در جبهه خودی شک و شبهه برای جنگ با معاویه زیاد است گفتند الآن عمار کجاست؟ آیا کسی نیست که برود و مردم را توجیه کند؟‌ ایشان نیامدند العیاذبالله رفتار دیکتاتور مأبانه داشته باشند و بگویند همین است که من می‌گویم، لذا گفتند بگو مالک برگردد و ایشان گفت مالک بازگردد، درحالی‌که ایشان داشت نتیجه جنگ را تمام می‌کرد.

*مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی از اول اعلام موضع و تکلیف را مشخص کردند
رفتار رهبری مبتنی بر الگوی علوی بود؛ ایشان گفتند این عمار و درواقع مقصودشان این بود که بگویند هیچ‌کسی نیست که برود مردم را توجیه و بصیرت افزایی کند ازاین‌رو مباحث توجیهی در قالب مباحث عماری آغاز شد و برخی واردشده و مواضع بسیار جدی و مهمی اتخاذ کردند ازجمله مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی که از همان اول اعلام موضع و تکلیف را مشخص کردند.

اما فاجعه آنجا بود که برخی مردم هنوز ابهام داشتند درحالی‌که مغرض نبودند؛ بلکه مردم عادی بودند که سران فتنه آن‌ها را تحریک کرده بودند که رأیشان گم‌شده است، با مردم که بخشی از پیکره نظام اسلامی هستند نمی‌شود با تانک و توپ برخورد کرد، وقتی سردار حسین همدانی که فرمانده میدانی صحنه در تهران بود می‌گفت مدیریت صحنه بدون وجود نیروی زمینی و باید با مدیریت مردمی انجام شود. چقدر نیروی انتظامی درصحنه ضرب و شتم شد و آسیب دید و به آن‌ها توهین شد.

*رهبر انقلاب «جنگ‌ شناختی» را به‌خوبی مدیریت کردند
تعداد شهدای بسیج از تعداد کشته‌شدگان عادی آن درگیری بیشتر است، یک چنین اتفاقی افتاد اما توپ و تانک به خیابان آورده نشد، ولی در مقابل بحثی شد که با روشنگری مسئله را شفاف کنید، وقتی این نکته در مدیریت ویژه رهبری مطرح شد مفهومی است که امروز در جهان به آن «جنگ‌های شناختی» می‌گویند، یعنی آن چیزی که در ایران به بصیرت معروف است یعنی آگاهی بخشی و روشن کردن ذهن‌ها، امروز بخشی از ساختار جنگ‌های پیشرفته در هسته مرکزی جنگ نرم مفهومی به نام «جنگ‌های شناختی» است، یعنی ممکن است مردم در مواردی دچار گیرهای ذهنی باشند که باید این گره‌های ذهنی را باز کرد.

در فتنه 88 مدیریت رهبر انقلاب این بود که به‌هیچ‌عنوان نباید کسی با توپ و تانک به صحنه بیاید و عده‌ای  مردم را توجیه کنند، این‌یک نمونه بی‌سابقه‌ای بود، حدود 2 سال پیش آقای روحانی در یک جلسه رسمی موضوع بصیرت را مسخره کرد و گفت برخی بصیرت‌شناس شده‌اند و باید بصیرت بدهند و برخی نفوذشناس شده‌اند!

 
یعنی یک فردی مانند آقای روحانی که نفر دوم در کشور است اعتقاد کافی به موضوع نفوذ و بصیرت ندارد و رسماً این موضوعات را تمسخر می‌کند.

این مسئله حاصل چیست؟ 
عباسی: رهبری نمی‌خواستند از قواعدی که در دنیا مرسوم بود استفاده کنند و طرف مقابل نیز این روحیه رهبری را می‌شناخت و می‌دانست که ایشان از آن روش‌ها استفاده نمی‌کند و به همین خاطر از این اخلاق ایشان سوءاستفاده می‌کرد؛ اما شما دیدید که ماجرا آن‌قدر ادامه پیدا کرد تا مردم توجیه شدند و در 9 دی 88 واکنش نشان دادند.

ریزش اولیه مردمی که بعد از فتنه به صحنه می‌آمدند زمانی بود که رهبر معظم انقلاب اعلام موضع کردند، گروه دوم در ماه رمضان از این جریان جدا شدند وقتی‌که دیدند جنبش سبز در کف خیابان‌های تهران شعار «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ایران» سر دادند و ماهیت ایدئولوژیک اصلاح‌طلبان را نشان داد و این خیلی مسئله مهمی بود، پیروزی که نظام در آن مقطع به دست آورد بسیار بزرگ بود چراکه اصلاح‌طلبان اعتقادی به آرمان‌های امام در مورد رژیم صهیونیستی نداشتند، بالاخره روشن شدن مواضع آن‌ها برای نظام پیروزی است.

وقتی در سال 88 در ماجرای روز قدس آن شعارها داده شد بخش‌ عمده‌ای از طرفداران میرحسین موسوی و کروبی دچار ریزش شدند و راه خود را جدا کردند تا اینکه کار به 13 آبان 88 رسید. آن‌ها در آن زمان شعار مرگ بر روسیه را جایگزین شعار مرگ بر آمریکا کردند و این پیروزی دومی بود و مشخص شد جریان اصلاح‌طلب آن روی غرب‌گرایی و آمریکاپذیری خود را نشان می‌دهد، یک ماه بعد در 16 آذر فاجعه خیلی عمیق شد،‌این جریان در آن زمان رسماً به امام اهانت کرده و رسماً عکس ایشان را پاره کردند و موضع آنها کاملاً مشخص شد، هرچند برخی از اعضای بیت امام که نزدیک به جریان اصلاح‌طلب هستند نسبت به پخش این تصاویر از رسانه ملی اعتراض کردند،‌ امااصل ماجرا این بود که جریان اصلاحات مدت‌هاپیش از امام عبور کرد است.

تا رسید به حرمت‌شکنی روز عاشورا و تاسوعا...
عباسی: بله این جریان در پرده‌دری‌های خود یک موضع هتاکانه گرفتند و رسماً همه اسلام و ائمه را زیر سؤال بردند و به ساحت مقدس امام حسین (ع) جسارت کردند مردم نتوانستند تحمل کنند و حماسه نهم دی پیش آمد.

البته مردم برخی از شهرها زودتر از نهم دی به صحنه آمدند.
عباسی: برخی از شهرها و استان‌ها ازجمله در گیلان و آذربایجان مردم در 8 دی به صحنه آمدند، تقریباً می‌توان گفت این موج مردمی از 7 دی‌ماه آغاز و تا 11 دی‌ماه سال 88 ادامه داشت، پس یک پیروزی موفقیت‌آمیز دیگر نظام که به‌نوعی ایجاد استاندارد در سطح جهان بود این بود که برخلاف آمریکا که در ماجرای لس‌آنجلس یا برخلاف فرانسه و چین که نیروی نظامی وارد عمل کردند ما تنها کشوری بودیم که در یک سطح بسیار کلان یک آشوب گسترده اجتماعی از سوی جناح‌های سیاسی رقم خورد اما نظام از این مرحله عبور کرد.

*مسئولان برجسته قائل نبودند دست فتنه‌گران خارجی در درگیری‌های 88 دخیل است

یکی از مهم‌ترین دلایل ماندگاری حماسه 9 دی حضور گسترده مردم در خیابا‌ن‌ها بود، در پی اهمیت این موضوع و پاسداشت حماسه 9 دی توضیح دهید.
عباسی: 8 سال دفاع مقدس داشتیم و 8 ماه فتنه براندازی جریانی که می‌خواست از طریق کودتای رنگی و انقلاب مخملی کار را یکسره کند، ما باید موضع‌گیری‌های همه سیاسیون در آن مقطع را ببینیم برخی مسئولان وقت دریکی از قوا بااینکه در کف خیابان نیروهای سازمان منافقین و گروه‌های سلطنت‌طلب که به خارج وصل بودند دستگیر می‌شدند در تلویزیون می‌گفتند چرا این موضوع را به سرمنشأ خارجی منصوب می‌کنید، یعنی می‌خواهم بگویم حتی کسانی مثل مسئولان برجسته نیز در تابستان آن سال قائل به این نبودند که دست فتنه‌گران خارجی در درگیری شکل‌گرفته دخیل است.

*ماجرای «کودتای توییتری ژوئن 2009» و احضار عباسی به دادگاه!

البته برخی از مشاوران رهبری نیز طبق روایت ایشان به مقام معظم رهبری گفته بودند که نگویید کودتای مخملی اما رهبر معظم انقلاب بر بحث کودتای مخملی در این قضیه تأکید داشتند.
عباسی: بله؛ دقیقاً من موضوع دیگری را در این زمینه به شما بگویم، بنده قبل از جشن نیمه شعبان سال 88 به اصفهان دعوت شدم، یک برنامه بزرگی از سوی جریانات رسانه‌ای اصفهان در این شهر گذاشته بود که مردمی بود و از سوی نخبگان عرصه سایبر تدارک دیده‌شده بود، این‌ها باذوق جوانانه خود عنوان این برنامه را «کودتای توییتری ژوئن 2009» گذاشته بودند، آن زمان تازه بحث شبکه‌های اجتماعی ازجمله فیس بوک و توییتر شروع‌شده بود و شبکه‌هایی مثل اینستاگرام و تلگرام باب نبود،‌ الآن DVD آن سخنرانی‌ها در اصفهان موجود است، وقتی‌که من‌بعد از آن سخنرانی به تهران بازگشتم برای من احضاریه آمد و بازپرس از من پرسید مگر در این کشور کودتا شده که علیه کودتای توییتری 2009 صحبت می‌کنید؟! یعنی می‌خواهم بگویم حتی قاضی ما موضع جناحی و سیاسی داشت و آن پرونده هنوز باز است.

* مسئولان توییتر کودتایی سال 88 را نادیده می‌گرفتند
من به آن قاضی گفتم ظاهراً شما کلمه بعد از کودتا را در عنوان این برنامه ندیده‌اید، وقتی خانم کلینتون به‌عنوان وزیر خارجه وقت اوباما می‌گوید فیس بوک و توییتر می‌خواستند تعمیراتی انجام دهند و کار خود را برای مدتی محدود کنند اما ما از وزارت خارجه آمریکا به آن‌ها ابلاغ کردیم که این تعمیرات را متوقف کنید چون ما به ظرفیت این شبکه‌ها برای اتفاقات ایران احتیاج داریم، یعنی از طریق توییتر کودتایی در ایران در حال شکل‌گیری بود موضوعی که مسئولان آن‌را نادیده می‌گرفتند.

فکر می‌کنم این پرونده شما همزمان با دادگاه‌های سال88 بررسی می‌شد؟
عباسی: بله این اتفاقات همزمان با دادگاه افراد فتنه‌گر درصحنه از تلویزیون پخش می‌شد،‌ من به آن قاضی گفتم اگر این فضا کودتا نیست پس این دادگاه‌هایی که شما هر شب از تلویزیون پخش می‌کنید چیست،‌ نه اینکه مشاوران رهبری صرفاً گفته باشند که کودتا نگویید بلکه با آن مضمونی که خانم کلینتون گفته بود، همان زمان برای تبیین این موضوع در داخل ما به دادگاه می‌رفتیم و با وثیقه آزاد می‌شدیم که در آن مرحله این اتفاق خیلی عجیب بود.

 

یعنی بسیاری از مسئولان قائل نبودند که فتنه 88 رسماً یک کودتای از پیش طراحی‌شده است؟

عباسی: بله متاسفانه برخی مسئولان برجسته ما، حتی برخی حاضر نبودند که بگویند ماجرا تا این حد غلیظ است.

به نظر شما چرا حاضر نشدند؟

عباسی: این‌ رفتارها به خاطر بغضی است که نسبت به رئیس دولت منتخب داشتند و دعوای شخصی خود را تعمیم دادند، یعنی مسئولان دولت منتخب احمدی‌نژاد و تیمش یک‌طرف آتش‌بیار معرکه بودند و مخالفین آن‌ها نیز از طرف دیگر و آن وسط تنها چیزی که دیده نمی‌شد مصالح کشور بود و دود آن به چشم مردم می‌رفت.

باتوجه به این توضیحاتی که ارائه دادید و تهدیدها و تحریم‌هایی که براثر فتنه 88 بر کشور تحمیل شد چرا اکنون باگذشت هشت سال محاکمه سران فتنه به‌صورت رسمی در دستور کار قرار نمی‌گیرد درحالی‌که از 9 دی 88 تاکنون این مطالبه مردم بوده است؟
عباسی: اینکه دستگاه قضایی تاکنون خواسته باشد این کار را انجام دهد یا خیر، بنده اطلاعی ندارم چون بخش قضایی یک‌بخشی به نام مدعی‌العموم دارد و اگر شما به دستگاه قضایی می‌روید یا باید شاکی داشته باشید و کسانی بیایند و دفاع کنند، اما گاهی جرمی در سطح کلان اتفاق افتاده خود دادستانی باید به‌عنوان مدافع مردم و عموم و نماینده کشور ورود کند.

البته در این قضیه احتمالاً دادستانی واردشده که بخواهد سازوکاری را انجام دهد و کار را جلو ببرد، اما حتماً مصالح نظام نبوده و یک وجه اینکه در شورای عالی امنیت ملی تعریف‌شده یعنی مصالح نظام نبوده که غیر این باشد.

*محاکمه سران فتنه در آن مقطع می‌توانست احساسات یک جمعیت میلیونی را جریحه‌دار کند
خوب است من این را توضیح بدهم؛ یک روز مردم به خیابان آمدند و گفتند رأی ما گم‌شده است و انتخابات باید ابطال شود، نظام زیر بار ابطال انتخابات نرفت چون مدعیان تقلب هیچ مدرک‌، دلیل و سندی ارائه نکردند، معنای این موضوع این نبوده است که مردم طرفدار کاندیداها نیز قانع شدند، محاکمه سران فتنه در آن مقطع می‌توانست احساسات یک جمعیت میلیونی را جریحه‌دار کند.

*اصلاح‌طلبان در سال 88 دچار افسردگی سیاسی شدند
اصطلاحی در علوم سیاسی به نام «افسردگی سیاسی» وجود دارد که جریان اصلاح‌طلب و جنبش سبز دچار افسردگی سیاسی شده بودند، برای اینکه شما یک نظام سیاسی شاداب داشته باشید در هر دوره‌ای که جناح‌های سیاسی در قدرت حاضر می‌شوند در مقطعی که کنار می‌مانند ممکن است دچار افسردگی شوند لذا برای درمان افسردگی توده‌های اجتماعی اصلی‌ترین و اساسی‌ترین کار این است که زخم‌های روحی آن‌ها  التیام یابد.

*دعب نظام محاکمه سران فتنه به خاطر ادعای تقلبشان نبود
اگر شما می‌خواستید با این موضوع بدتر برخورد کنید یعنی سران فتنه را در آن مقطع محاکمه کنید یک قاطعیتی در آن وجود داشت که کار را دشوار می‌کرد،‌ پس اساساً‌ دعب نظام محاکمه سران فتنه به خاطر ادعای تقلبشان نبود؛ شما می‌دانید که ماجرای فتنه 88 در 9 دی تمام شد و سران فتنه هرروز بیانیه‌های خود را می‌دادند و از طریق تلویزیون اینترنتی مطالب خود را پخش می‌کردند و ازاین‌رو نظام به دنبال محاکمه سران فتنه نبود و این را به تشخیص خود مردم واگذار کرده بود.
*دلیل حصر سران فتنه تجمع ضد امنیت ملی 25 بهمن است

آقای عباسی متاسفانه برخی‌ها هنوز علت حصر را به درستی نمی‌دانند و آن را مرتبط با اغتشاشات سال 88 می‌دانند....

عباسی:‌ دلیل حصر سران فتنه به یک سال و نیم بعد از اتفاقات سال 88 بازمی‌گردد که در دهه فجر سال 89 میدان التحریر مصر تجمعاتی صورت گرفت و سران فتنه به‌صورت سرخود به‌صورت غیرقانونی و غیررسمی اعلام تجمع رسمی کردند؛ یعنی در روز 25 بهمن، خب یک انتخاباتی برگزار شد و آن‌ها در این انتخابات شکست‌خورده بودند، ادعا کردند که تقلب شده اما سندی مبنی بر رد آن ارائه نکردند و هشت ما کشور را به آشوب کشیدند، درحالی‌که سالگرد حماسه 9 دی در سال 89 نیز تمام‌شده بود، دو ماه بعدازآن آن‌ها به صحنه منطقه نگاه کردند و دیدند در میدان التحریر مصر مردم جمع شده‌اند که انقلاب کنند و آن‌ها نیز می‌خواستند که علیه نظام انقلاب به راه بیندازند و مردم را برای حضور در خیابان فراخوان کردند که این اقدام علیه امنیت ملی است.

*سال 89 سران فتنه خواستند فصل جدید تهدید را باز کنند
اینکه سران فتنه ماجرایی را در سال 88 آغاز کرده و نتوانستند آن را جمع کنند و مردم به صحنه آمدند و آن فتنه را جمع کردند، به کنار اما بازهم آمدند و خواستند فصل جدید و زمینه تهدید جدیدی را باز کنند، کدام حکومتی به چنین رویکردی میدان می‌دهد؟ نتیجه این شد که شورای عالی امنیت ملی تشکیل جلسه داد و مباحث را از زاویه اتفاقات امنیت ملی نگاه کرد و نتیجه آن این شد که حصر صورت گرفت.


درواقع می‌توان گفت حصر لطفی است که برای سران فتنه صورت گرفته و مجازاتی در کار نیست.

عباسی: عرض خواهم کرد، پس یک بخش در ماجرای فتنه 88 این بود که ما اقناع مردم را می‌خواستیم، آن مردم سال 92 به صحنه انتخابات آمدند و دیدند با یک رأی شکننده 18 میلیون نفری برای طرف پیروز مواجه‌اند؛ مجموع رأی کاندیداهای شکست‌خورده نیز 18 میلیون بود که اختلاف کمی در بین آن‌ها بود اگر کسی می‌خواست تقلب کند فاصله اختلاف 500-400 هزار رأی کجا،‌فاصله 11 میلیون رأی کجا، یعنی نظام راحت می‌توانست بیاید بگوید رأی‌ها جابجا شده است، نظامی که خود را امانت‌دار رأی مردم می‌داند انتخابات را تمام‌شده اعلام کرد و آقای روحانی پیروز شد؛ لذا خیلی از جریانات چپ ازجمله مجمع روحانیون مبارز یا مجمع محققین در مصاحبه‌های خود گفتند که ما اگر شبهه‌ای از انتخابات سال 88 در ذهنمان مانده بود با این کیفیت انتخابات در سال 92 رفع شد؛ یعنی علناً گفتند که سال 88 نیز تقلب صورت نگرفته و ما زیاده‌روی کرده‌ایم.

*بدهی نظام به جریانی که در سال 88 قانع نشده بود در سال 92 تمام شد
بدهی نظام به جریانی که در سال 88 قانع نشده بود در سال 92 تمام شد؛ پس وقتی ما می‌گوییم محاکمه سرانه فتنه دو بحث مطرح است، یکی محاکمه سران فتنه است و یکی التیام زخمی است که بر بخشی از پیکره جامعه واردشده که می‌گوید ما در انتخابات شرکت کردیم اما رأی ما گم شد.
البته حساب این‌ها از کسانی که عامدانه دست به فتنه زدند جدا بود، این مردم بخشی از پیکره جامعه هستند لذا چهار سال طول کشید تا متوجه شوند تقلبی در کار نبوده است، لذا انتخابات ریاست جمهوری دوباره برگزار شد و مردم رأی متفاوت دادند، اینجا حساب نظام با مخاطبی که در فضای روحی روانی 88 زخم برداشته بود و دچار افسردگی سیاسی شده بود جداست.

*رفع حصر بدون محاکمه برای جناح مقابل بسیار مخرب است
در اینجا لازم است من هشداری به مجموعه حکومت ازجمله شورای امنیت ملی و جناح سیاسی حاکم در مجلس و دولت بدهم، اگر در چهارساله 88 تا 92 احساسات کسانی که به میرحسین موسوی رأی داده‌اند جریحه‌دار شده بود و باور عده‌ای این شده بود که چون کاندیدای آن‌ها رأی نیاورده‌ پس تقلب شده است و متعاقباً دچار افسردگی سیاسی شدند یک‌طرف است،‌اما اگر نظام بدون محاسبات عمومی مثل محاسبه جریحه‌دار شدن افکار عمومی جناح مقابل رفع حصر را شکل دهد و محاکمه را در دستور کار قرار ندهد از این‌سو با افسردگی سیاسی مواجه خواهد شد و این برای نظام بسیار مخرب‌تر از حالت قبل است.

* جریان اصلاح‌طلب به جریان انقلاب بدهکار است

یعنی جریان اصلاح‌طلب به مردم بدهکار است.
عباسی: بله یک جریانی در جبهه اصولگرایی وجود دارد که می‌گوید رقیب زمین‌بازی را بر هم زد اما وقتی آن‌ها رأی آوردند ما سکوت و همراهی کردیم لذا پیامد چنین اتفاقی ناخوشایند است، جریان اصلاح‌طلب یک بدهی به جریان انقلابی دارد، در انتخاباتی که اصولگرایان شکست‌خورده‌اند آن‌ها هیچ‌گاه خیابان‌ها را به هم نریختند اما اصلاح‌طلبان در این شرایط همواره دست به اغتشاش زده‌اند، اگر این بار سران فتنه بدون اینکه محاکمه‌ای مطرح باشد رها و وارد عرصه عمومی شوند یک جمعیت گسترده 20 میلیون نفری که دیده‌اند به رأیشان توهین شده است دچار افسردگی سیاسی خواهند شد.
 
 
*اعتماد عمومی فقط اصلاح‌طلبان و اقلیت جنبش سبز نیستند
در این شرایط سران فتنه نیز به‌عنوان قهرمان ملی می‌آیند بیرون و می‌گویند ما یک ادعای تقلبی کردیم و زیر بار اسناد آن نرفتیم و سال بعدازآن درخواست آشوب خیابانی کردیم که نظام ما را حصر کرد و حاضر نشدیم که بپذیریم و حالا نیز پیروزمندانه بیرون آمدیم،‌ازاین‌رو نیز طرف مقابل این حق را برای خود محفوظ می‌دارد که از این به بعد در هر انتخاباتی که اگر نتیجه صندوق رأی به نفعش نبود او هم اردوکشی خیابانی کند، چراکه می‌بیند آن بدعت جواب داده است، ازاین‌رو دو گزینه وجود دارد؛ الآن دیگر حدود 8 سال از آن دوره گذشته و اوضاع کاملاً در شرایط غیر ملتهب قرارگرفته است، اگر رفع حصر به‌صورت عادی صورت گیرد توهین به جناح مقابل است زیرا سران فتنه عامل کشته شدن، صدها میلیارد دلاری که به‌نظام خسارت وارد شد و آبرویی که از  نظام درصحنه بین‌المللی رفت، هستند.

که به نوعی باعث سلب اعتماد عمومی می‌شود.
عباسی: بله؛ اگر قرار است در کشور آشوبی به وجود نیاید و دچار مشکل نشویم و اعتماد عمومی نیز مخدوش نشود باید دقیق رفتار کرد چون اعتماد عمومی که فقط اصلاح‌طلبان و اقلیت جنبش سبز نیستند، امروز بخش عمده‌ای از مردم که به این دولت رأی داده‌اند دچار ریزش شده‌اند، گفتند اگر ما بیاییم سایه جنگ برطرف می‌شود اما برای اولین بار تروریست‌ها وارد مجلس شدند و در پارلمان عملیات تروریستی کردند و برای اولین بار جمهوری اسلامی ازاینجا دو موشک به دو کشور آن‌طرف تر زد.

*کیفیت پاسپورت ایرانی آن‌قدر بالارفته که اصلاح‌طلب را هم به آمریکا راه نمی‌دهند
گفتند اگر به ما رأی ندهید تحریم‌ها بازمی‌گردد، لذا دیدیم بدتر از آن تحریم‌های قبلی (کاتسا) بازگشت؛ کیفیت پاسپورت ایرانی که کاملاً بالا رفته است و حتی دوستان اصلاح‌طلب را به امریکا نیز راه نمی‌دهند، دلار هم که هرروز در حال رکورد زدن است، توده‌های خاکستری که بابت این شعارها به دولت روحانی رأی داده بودند به کنار رفتند و اقلیت اصلاح‌طلبان مانده‌اند و آن‌ها نیز دعوایشان با اعتدال‌گرایان در این است که آیا بمانند و دفاع کنند یا اجازه ندهند که این ناکارآمدی‌ها به اسم آن‌ها ثبت شود.

اگر مسئله افکار عمومی همین اقلیت است پس جمهوری اسلامی یعنی اقلیتی به نام اصلاح‌طلبی، اما اگر یک افکار عمومی دیگری به نام جریان انقلابی وجود دارد که 16 میلیون رأی دارد باید در نظر گرفته شود و دولت و مجلس نباید فقط برای رضایت اصلاح‌طلبان اقدام کنند، چراکه در قبال افکار عمومی جریان انقلابی نیز مسئول است، اگر قرار باشد این‌ها در چارچوب نظام و قانون هر بار در هر انتخاباتی شکست را بپذیرند و به‌طرف مقابل تبریک بگویند اما طرف مقابل وقتی‌که شکست خورد بازی را به هم بزند دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

فقط یک دوره هشت‌ساله در این 30 سال گذشته یک دولتی سرکار آمده که اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان بازی را به هم زدند که چرا کار دست ما نبوده است و  درنهایت بزرگان آن‌ها در این قضیه کینه‌ورزی می‌کردند.

*رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد
اگر گروه گسترده‌ای از جمعیت جامعه احساس کند گروهی که باید خونش ریخته شود انقلابی‌ها و اصولگرایان هستند و گروهی که باید با دست‌خالی نظام را بسازد نیروهای انقلابی هستند و ببینند کسانی که دغدغشان داشتن سگ و پورشه سواری و یکسری مسائل شکم‌سیری است چه کسانی هستند، اینجا یک افسردگی سیاسی گسترده‌ای شکل می‌گیرد که اثرات سیاسی مخربی دارد؛ لذا اگر در نظام به این نتیجه رسیدند که باید رفع حصر کنند، رفع حصر باید توأم با محاکمه باشد.

*سران فتنه مشارکت در قتل داشته‌اند

به عقیده شما به این محاکمه از چند وجه می‌شود نگاه کرد؟
عباسی:‌ این محاکمه دو وجه دارد وجه اول آن این است که ادله شما برای تقلب چیست؟ شما ادعا کرده‌اید که سال 88 تقلب شده پس باید ادله خود را ارائه دهید و از سوی دیگر هزینه‌ها و مخاطراتی که ایجادشده است پرداخت‌نشده، چون آن‌ها بدون دلیل ادعا کردند که تقلب شده است و مردم تحت تأثیر به خیابان آمده‌اند و آشوب‌هایی ایجاد شد و شما مسئول خون‌های ریخته شده هستید چون مشارکت در قتل داشته‌اند.

*جرم اول سران فتنه مربوط به سال 88 و جرم دوم مربوط به سال 89 است
نکته دوم این است که شما با کدام منطق در مقابل حکومت رسمی و با استفاده از قواعد رسمی کشور فراخوان عمومی دادید و در 25 بهمن 89 ادای مردم در میدان التحریر مصر را درآوردید؟ لذا این جرم امنیت ملی است؛ بنابراین جرم اول سران فتنه مربوط به سال 88 و جرم دوم مربوط به سال 89 است، برای این دو جرم سران فتنه باید محاکمه شوند و در یک دادگاه علنی مردم توضیحات آن‌ها را بشوند و آن‌ها از خود دفاع کنند و درنهایت نتیجه دادگاه هرچه شد هر دو طرف جناح‌های سیاسی به آن تن بدهند.

*رفع حصر،‌ کنسرت و استادیوم رفتن زنان را از اصلاح‌طلبان بگیرید دیگر دغدغه ندارند
من یک واقعیت را به شما بگویم اگر از اصلاح‌طلبان چند چیز را بگیرید دیگر هیچ‌چیزی ندارند، اگر از آن‌ها شعار روزانه‌شان در رفع حصر و دو کنسرتی که از 365 روز سال در مشهد برگزار نمی‌شود و چند خانمی که نمی‌توانند به استادیوم بروند و فوتبال ببینند و نیز چون خیلی از این دوستان می‌خواهند به پاتایا و آنتالیا بروند و اخیراً عوارض خروج از کشور گران شده نگران هستند اگر این‌ها را از  اصلاح‌طلبان بگیرید جریان اصلاح‌طلب دیگر هیچ دردی ندارد و نمی‌داند که مشکلات مردم چیست.
خوب است این‌ها را به‌صورت آزمایشی به استادیوم بفرستد و کلاً کلید استادیوم آزادی را دست اصلاح‌طلبان بدهند و از سوی دیگر یک مرکز کنسرت رسمی در مشهد ایجاد کنند که نه‌فقط سالی یک‌بار بلکه هرروز کنسرت برگزار کند و سران فتنه را نیز بیرون بیاورند و محاکمه کنند تا افکار عمومی توجیه شود تا ببینیم از فردای محاکمه سران فتنه و رفع این دغدغه‌ها مشکلی در کره زمین برای اصلا‌ح‌طلبان باقی می‌ماند یا همه دنیا برای آن‌ها گل‌وبلبل می‌شود.

اگر صنعت هسته‌ای کشور رشد کرده به خاطر احمدی روشن‌ها و جماعت خودباوری بوده که کف خیابان‌های تهران ترور شدند و ربطی به اصلاح‌طلبان ندارد، اگر بحث پیشرفت موشکی هم باشد امثال طهرانی‌مقدم‌ها نقش‌آفرین بودند که بازهم ربطی به اصلاح‌طلبان نداشته، اگر کشور سازندگی گسترده داشته آن‌طور که قرارگاه خاتم اعلام کرد بدهی دولت بیش از 30 هزار میلیارد است، درحالی‌که دولت کشور را به خاطر برجام تعطیل کرده بود در دوره‌ای که سخنگوی دولت از بدهی 4 هزارمیلیاردی سخن می‌گفت تا امروز 26 هزار میلیارد دیگر قرارگاه خاتم برای دولت کارکرده و آن‌ها پولش را نداده یعنی هرچه که جریان انقلابی برای آن‌ها کار می‌کند اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان آن را افتتاح کرده و علی برکت الله به اسم خودشان می‌زنند.

خیلی ممنون از فرصتی که در اختیار ما گذاشتید.

عباسی: بنده هم از شما تشکر میکنم که برای روشنگری تلاش می‌کنید
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
به این اقای عباسی بگوید تحلیل های ابکی خودرا جمع کند وبه اختلافات بی حاصل دامن نزند
Iran, Islamic Republic of
همین امثال این اقای تندرو باعث حضور مردم در خیابنها میشن و احساسات مردم را بیشتر بر می انگیزند . واقعا من باعث و بانی این ماجرا را تندروها و صدا سیما می دونم با این مستندهای یکطرفه و سانسور وحشتناک
M.sh
Iran, Islamic Republic of
سال ۸۸ کی مردم رو کشوند به خیابون!؟ تندروهایی مثل خاتمی فتنه گر موسوی فتنه گر کروبی فتنه گر والبته با دستور اربابان تندرویی چون امریکا و صهیونها و انگلستان و عربستان.
Iran, Islamic Republic of
واجعا؟
Iran, Islamic Republic of
درود بر آقای دکتر عباسی و تحلیلهایش
شما سر گردان ومتوهم هستید که چیزی جز بی غیرتی ومنفعت طلبی را بر نمیتابید وتا ابد بر طبل حماقت ونوکر صفتی خود می کوبید چشم وگوش بسته
Iran, Islamic Republic of
محاكمه علني سالهاست كه از طرف محصورين درخواست شده و چرا بعد از سالها به اين خواسته عمل نشده جاي سوال است
Iran, Islamic Republic of
لابد تحلیل های شما که فقط از داخلش جزء تجزیه و وطن فروشی و جاسوسی در میاد و عاشق برادر الجبیرتون هستید و دو زانو میشنید جلوی رییس کویت خوبه؟ برو داداش کشکتو بساب زیاد درمورد مسایل واقعی نظر نده.دوست داشتی حرف بزنی کمی مطالعه کن که بدونی فرق اختلاف را بامنافع یک کشور و امت در چیه بعد
اصلاح طلب
Iran, Islamic Republic of
تو هم بلدی تحلیل کن !!! تو وقتی جوابی نداری فقط بلدی بگویی برو بابا!!!
تمام منطق تو همین است .!!!!!
Iran, Islamic Republic of
مگه خودت تحلیل کردی اصلاح طلب . تحلیل طولانی دکتر عباسی رو بخون شاید یه چیزی یاد گرفتی شما فکر می کنین مغزتون رو باید آکبند نگه دارید هر چی صفر باشه بهتره نه بابا ازش کار بکشید بد نیست
شا
Iran, Islamic Republic of
عرضه داری جواب این تحلیل های آبکی رو بده
Iran, Islamic Republic of
اگه راست می گید به بزرگ ترهاتون بگید بیان جواب مستدل به آقای عباسی بدهند(شما ها هم سایت داریدکه....) .چون ایشان دقیقا تو خالتون می زنه ازش نفرت دارید.
Iran, Islamic Republic of
بماند به دلت همین مانده ایشون نباشد تا جریان مزخرف افساد طلب مملکت را به باد دهد
احمد
Iran, Islamic Republic of
جناب عباسی عزیز زنده باشی ان شاالله به آرزوی دیرینه خودکه شهادت است برسید...همانطور که شما پشت ولایت ونظام‌ایستاده اید ماهم ایستاده ایم
Iran, Islamic Republic of
...
Iran, Islamic Republic of
تو خودت عامل فتنه و اختلافي حسن عباسي ... اون تهديدهايي كه ٨٨ دانشجوهارو ميكردي الان جرات نداري با قشر گشنه در بيفتي؟
Iran, Islamic Republic of
مدیریت منافقین در دهه 60 با دانشجویان بود. همزمان بسیاری از مدیران سپاه و جهاد و...نیز دانشجویان بودند. بنابراین همین طوری و کلی اسم دانشجویان بر زبان آوردن درست نیست. کدام دانشجو؟ دانشجوی انقلابی یا دانشجوی منافق و فتنه گر در خدمت سلطه خارجی؟! سال 88 هم عده ای از دانشجویان و نه همه در خدمت دشمن قرار گرفتند (دانسته یا ندانسته). بنابراین به جای این که بگویید تهدیدهایی که 88 دانشجوها را می کردی باید بگویید دانشجوهای فتنه گر.
Iran, Islamic Republic of
کافرهمه را به کیش خود می خواند دانشجوی فتنه گر امثال تو مثل باطبی زودتر در رفت که کفش های بوش را لیس بزند تو کاخ سفید می خواهی مثل اون بشی بدبخت و ذلیل نوکر امریکایی خودخواه .
Iran, Islamic Republic of
حسن عباسی متولد تهران در محله امام زاده حسنه.
Iran, Islamic Republic of
اصلا مشکل این اشوبها احمدی نزاده که پا شد رفت بوشهر !!!!
Iran, Islamic Republic of
جهان نیوز الان موقع نمک پاشیدن بر زخم نیست لطفا"به جز خودتان وگروه یا جناح خودتان به فکر کشور هم باشید
بگذارید فضای متشنج جامعه فروکش کند
التماس برای روزی که خدا همه ما را به راه راست هدایت کتد
Iran, Islamic Republic of
جهان نیوز با این خبر زدن و تحلیل منتشر کردنت. نمیگی خزعبلات این فرد حرص ملت رو درمیاره ؟! نمیگی ملت دیگه تاب شنیدن حرفهای یکطرفه رو نداره ؟! هنوز افراد زیادی از جناح مقابل در حبس و حصرند بزرگاشون ممنوع التصویر و ممنوع السخن و ممنوع النفس کشیدن اند بعد شما میاید چرت ترین تحلیلها رو به خورد ملت میدید ؟! من که دارم شک میکنم بهتون ، شما دنبال منافع کثیف خودتونید ، خدا آخر عاقبت این ملت رنج دیده رو ختم به خیر کنه.
اصلاح طلب
Iran, Islamic Republic of
شما حرفی برای گفتن نداری که بزنی
همان سه مورد که دکتر عباسی گفت اگر برای شما فراهم کنن دیگه چیزی دیگری نداری طلب کنی
کدام شهید مدافع حرم سراغ داری که از جریان سبز حمایت کرده باشد
کدام یک از جناح اصلاح طلب است که بعد از فتنه 88 یک شهید برای وطن داده باشد .
شما فقط چشمتان به کدخدا و نوچه هایش بود که او هم توزرد از آب درآمد و چیزی به شما نداد و بی آبرو شدید. حالا هم که اگر بگویید اشتباه کردیم باید تاوان خسارت به ملت ایران را بدهید بنابراین ساکت نشسته اید
حتما فراموش کردید که روحانی در مصاحبه چند ماه گذشته با صدای بلند گفت : مگر دیوانه اند کشورها که با آمریکا مذاکره کنند ....
این پایان داستان شما اصلاح طلبان است که همیشه سرانتان خیانت کرده اند و آخر کار هم به دام غرب پناهنده شده اند و با آنها در تلویزیون ظاهر شده اند . حداقل اگر انصاف دارید بروید کمی فکر کنید.
Iran, Islamic Republic of
میگی خزعبلات این فرد حرص ملت رو درمیاره ؟!

ملت نه فتنه گرانی که می سوزند از منطق امثال این عمارها ...
Iran, Islamic Republic of
سلام.
در این شرایط که متاسفانه اغتشاشاتی داره در بعضی از شهرهای کشور رخ میده ، و کشور بیش از پیش نیاز به همدلی و وحدت و اتحاد بین مردم و مسئولان دارد ، امثال این آقای به اصطلاح تیوریسن ، با این حرفهای صد من یه غاز تکراریش ، بسیار مشکوک میزنه. شکی نیست که کشورهای دیگر به خاطر کسب منافع و امور دیگر به دنبال نفوذ در بین سیاست مداران و تصمیم سازان سایر کشورها هستند. حالا چرا فقط این نفوذیها باید از اصلاح طلبان باشند و مثلا غرب از خیر حضرات اصول گرا ، که از قضا قدرت بیشتر و ارکان حساستری رو دست دارند ، بگذرد و به دنبال نفوذ در اصلاح طلبان باشند. آقای مغز متفکر : لطفا آقای موسوی و کروبی رو محاکمه کنید . ولی شرطش اینه مردم روند دادگاه رو ببینن و دفاعیات آنها هم بشنوند. در ضمن این آقا فرموده 80 درصد مجلس دست اصلاح طلبان است. کاش راجع به این موضوع واکاوی بیشتری شود. جل الخالق.
یونس
Iran, Islamic Republic of
همه کسانی که تو حصرن خودشون درخواست محاکمه علنی دادن و دارن
تو هم دیواری کوتاه تر از اصلاح طلب نداری جناب عباسی
نه اصولگرایان پیغمبر زمانن دست بردار با تمام ضربات از شما اصولسوارها خورده شده از ابتدا تا الان
Iran, Islamic Republic of
اقای عباسی لطفا اظهار نظر نکن.اینجوری سنگینتره
Iran, Islamic Republic of
تو متن مصاحبه دکتر عباسی دعب اشتباهه درستش دأب هست
Iran, Islamic Republic of
این اغتشاشات و آشوبهای امروز در کشور به برکت صحبت ها و اندیشه های افرادی مثل حسن عباسی است
Iran, Islamic Republic of
ایشان واقعا دکتر هستند...مثل احمدی نژاد؟؟؟
Iran, Islamic Republic of
بله ولی همه مسببین فتنه باید همزمان محاکمه شوند از جمله احمد جنتی محمد یزدی و بقیه اعضای شورای نگهبان که علنی از احمدی نژاد دفاع کردند، احمدی نژاد، ضرغامی، نقدی، تعداد زیادی از ائمه جمعه که تریبون نماز جمعه بنفع احمدی نژاد سو استفاده کردند، تمام فرماندهان نظامی که در انتخابات دخالت کردن و حلقه بسیج ها را بنفع احمدی نژاد وارد عمل کردند، بسیاری از مسئولین مساجد کشور و پایگاههای عقیدتی که رعایت بی طرفی نکردند، تمام سازمانها و کمیته ها و ووو که اموال بیت المال را بنفع احمدی نژاد برای خرید رای مردم هدر دادند و نظایر آنها. غیر لز این باشد یکطرفه قاضی رفتن است و ندیدن حقیقت. این می شود که بعد 8 سال هنوز داستان تمام نشده در حالیکه هزاران ساعت تلویزیون و بقیه گلوی خود را پاره کرده اند. کسی باور نمی کند
محمدرضا
Iran, Islamic Republic of
شما فعلا به فكر حسينيه كردن كاخ سفيد باش