علیرضا سلیمی در نطق امروز خود از شفاف نبودن اموال و ثروت برخی مقامات بویژه وزرای دولت انتقاد کرد.
به گزارش جهان نيوز، نماینده محلات در این باره گفت: شفاف بگویید دارایی بالای هزار میلیاردی برخی از کجا آمده؟ اگر در 38 سال گذشته ماهی 1میلیارد هم درآمد داشتند باید الان 456 میلیارد تومان پول داشته باشند. چطور اموال برخی مقامات هزاران میلیارد تومان است؟
او خطاب به وزرای دولت گفت: حاضرید ویدئوی منزل خود را منتشر کنید؟
این نماینده اصولگرای مجلس ادامه داد: شفاف بگویند قانون از کجا آورده اید چه شد و جریان نفوذی در تیم هسته ای چه بود؟
مقایسه کنید زندگی ساده شخص اول مملکت رو با برخی از وزرا - به نقل از دکتر حداد عادل در ماجرای خواستگاری فرزند آقا از دختر ایشون :
بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ «آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم.» گفتم؛ «چطور؟» گفتند؛ «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟» گفتم؛ «آقا، اختیار ما دست شماست .»
آقا فرمودند؛ «نه، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه یی اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند .»
چون اینهایی که الان اسمشان مسوول جمهوری اسلامی شده است (احتیاط می کنم و نمی گویم همه)هیچ نسبتی با اهداف امام راحل و رهبری و جمهوری اسلامی ندارند. نسل جوان فکر نکنند اینها مدیر طراز انقلابند اینها همانهایی هستند که امام هشدار دادند انقلاب دستشان نیفتد .
به فرض حلال بودن ، چرا سفارش دین و ائمه علیهم السلام اینه که زندگی مسئولین باید از متوسط پایین تر باشه ؟ چون کسی که در رفاه زندگی می کنه اگر هم بخواد نمی تونه اونطور که باید به فکر محرومین باشه .
ای امام زمان ای سبب خلقت وکون ومکان
تا تو ز ما رخ نهان کرده ای خون به دل پیر وجوان کرده ای
ای صاحب این جهان ظهور کن که جزء تو کسی حریف آنها کسی نخواهد شد
بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ «آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم.» گفتم؛ «چطور؟» گفتند؛ «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟» گفتم؛ «آقا، اختیار ما دست شماست .»
آقا فرمودند؛ «نه، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه یی اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند .»