جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
 
۰

ناگفته‌های جلسه ریش‌سفیدان‌سیاستمدار ملت

شنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۶
کد مطلب: 569620
مهمان این هفته دست‌خط حجت‌الاسلام و المسلمین سیدرضا تقوی بود.
ناگفته‌های جلسه ریش‌سفیدان‌سیاستمدار ملت
به گزارش  جهان نيوز نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، مهمان این هفته برنامه دست‌خط حجت‌الاسلام و المسلمین سیدرضا تقوی بود که در ادامه متن این گفتگو را می خوانید.
 
*خیلی زمزمه جدایی شما از شورای سیاستگذاری ائمه جمعه می‌آید. درست است؟

 بله.

 *زمان مشخص شده است؟

 ان‌شالله در هفته‌های آینده بعد از 17 سال که مسئولیت شورای سیاست‌گذاری را برعهده داشته‌ام، این مسئولیت را واگذار می‌کنم.

البته در گذشته هم چند بار از محضر شریف مقام معظم رهبری درخواست کناره‌گیری را داشتم.
* علتش چه بود؟

به دلایلی که ایشان تشخیص می‌دادند، کار ادامه یافت.

*دلایل شما برای کناره‌گیری چه بود؟

میدان را به دیگران بدهیم و فکر نو و استعداد نو تجربه شود.

هر مدیری در مجموعه‌ای که قرار می‌گیرد، برای مدتی ابتکارات و نوآوری‌های او برای ارائه فکر جدید در طی چند سال ارائه خواهد شد.

من بر این اساس، میدان را باز می‌گذاشتم تا تصمیم گرفته شود.

* چه دید قشنگی!

 من می‌خواستم دیگران در این عرصه فداکاری و تلاش کنند.

کار اداره نماز جمعه کار سختی است.

در تاریخ 10 خرداد 79 حکم من صادر شد و کار را شروع کردم.

حدود 400 امام جمعه در شهرها داشتیم، الان به 900 امام جمعه رسیده است.

*900 تریبون حساس داریم.

 بله. کل کشور را پوشش می‌دهند.

در شهرها فعال هستند.

ائمه جمعه بانشاط برگزیدیم. سعی کردیم به نوعی جوان‌گرایی هم کنیم.

الان اکثراً ائمه جمعه سن بین 37 تا 50 دارند.

سن بالاتر هم داریم ولی میانگین سنی این مجموعه عظیم روحانی و فرهنگی بین 37 تا 50 است.

*حضرت آقا مدت زیادی است خودشان خطبه نخوانده‌اند؛ درست است؟

بله.

ایشان یک نفر هستند و کل جهان اسلام! امسال ماه رمضان هم از ایشان درخواست کردیم یک روز تشریف بیاورند، سال قبل هم ماه رمضان درخواست کردیم، ایشان فرمودند من بیایم برای مردم زحمت ایجاد می‌شود.

تیم حفاظت و انتظامات سخت می‌گیرند و در رفت ‌و آمد مردم تاثیر گذاشته می‌شود.

مطلب ایشان این بود که مردم در زحمت می‌افتند.

علی ایحال سعی کردم که مقام معظم رهبری را راضی کنم و آن چه را که مدنظر ایشان است، پیاده کنیم و گله و شکایتی از نوع اداره خدمت ایشان نرسد.

ما آمده‌ایم باری از روی دوش ایشان برداریم خودمان نباید کاری کنیم که باری روی دوش ایشان باشیم؛ با تمام مشکلات و گرفتاری‌هایی که ایشان دارد.

من و معاونین بنده و دوستانم، امیدواریم توانسته باشیم رضایت ایشان را جلب کنیم.

البته ضعف داشته‌ایم و داریم. می‌گویند "دیکته نانوشته غلط ندارد" لذا حتماً ضعف در کار ما بوده است.

از رهنمودهای ایشان بسیار استفاده کردیم.

این دوره برای من بسیار ارزشمند بود.

خیلی چیزها از ایشان آموختم.

نوع برخورد، اداره، نگاه،... مقام معظم رهبری احتیاج به صحبت‌های ما ندارد ولی ایشان حکیمی به معنای واقعی است.

سال اولی که من در این مسئولیت بودم، گزارشاتی خدمت ایشان می‌دادم و متوجه شدم یک گزارش را روزی برگرداندند و گفتند، گزارش دادید نظر خودتان را ذیل گزارش بنویسید.

بدانم نظر شما به عنوان کارشناس چیست.

یعنی می‌خواهد در میدانی که برای مدیر و مسئولی باز کرده است، خود او هم فکرش را به کار بیندازد؛ می‌خواهد قدرت فکری و قدرت اظهارنظر آن فردی را که آن جا گذاشته، ارزیابی کند.

*17 سال در نماز جمعه بودن تجربه گرانقدری است و عرصه بسیار سخت و سنگینی هم هست. اگر بخواهید - نه به عنوان حاج آقا تقوی – به عنوان کسی که قبل انقلاب و بعد از انقلاب در عرصه‌های فرهنگی حضور داشته، نگاه کارشناسی بیندازید، به نظر شما در این 17 سال اثرگذاری تریبون‌های نماز جمعه ما رشد داشته یا خیر؟

 به صورت کلی نمی‌توان نظر داد. در برخی شهرها رشد داشته‌ایم و در برخی شهرها رشد چشمگیری نداشته‌ایم.

نمی‌توان کارها را با اول انقلاب مقایسه کرد. در هیچ کدام از وزارت‌خانه‌ها، نهادها و سازمان‌ها آن کارهایی که در سال‌های اول پیروزی انقلاب انجام می‌گرفت الان انجام نمی‌گیرد.

خب طبع آن سال‌ها متفاوت بود که کارها باید به آن صورت انجام می‌گرفت، اما نماز جمعه به نقطه تثبیتی رسیده که هم کسانی که در نماز جمعه حضور دارند و هم ائمه جمعه بحث‌هایی که مطرح می‌کنند از هر جهت قابل توجه است.

در این 900 شهر که نماز جمعه اقامه می‌کنیم در کنار هر امام جمعه یک ستادی وجود دارد. 45 هزار نیروی ستادی داریم.

بزرگ‌ترین ستاد نماز جمعه در شهر تهران است که 1500 نفر هستند که روز جمعه آماده‌باش و در خدمت نماز جمعه هستند.

برخی از شهرها به تناسب جمعیت آن شهر، ستاد نماز جمعه کوچک‌تر است.

همه اینها آماده هستند تا نماز جمعه اقامه شود.

نکته دیگر این است که حجمه‌ها و حمله‌ها نسبت به سال‌های اول انقلاب بیشتر شده است؛ یعنی رقبا هم بیشتر شده‌اند.

یکی از ویژگی‌های تریبون نماز جمعه رسانه‌ای بودن این تریبون است.

یکی از رسانه‌های سنتی تریبون نماز جمعه است. همینطور که جلو آمده‌ایم فضای مجازی، ماهواره، اینترنت آمده و دشمن مجهزتر شده است.

جامعه ما را تجزیه و تحلیل کرده و نقاطی را که باید مورد هدف قرار گیرد، شناسایی کرده و نقاط ضعف و قوت ما را به دست آورده است و روی آنها سرمایه‌گذاری می‌کند.

یکباره شاهد این هستیم در فضای مجازی جریانی علیه نماز جمعه شکل می‌گیرد.

این که امام جمعه‌ای در یکی از این 900 شهر جمله‌ای را بیان کرده، همین را به عنوان نقطه ضعف می‌گیرند و حمله می‌کنند و نمازهای جمعه را کلاً زیرسوال می‌برند.

نکته دیگر این است که اگر بخواهیم نماز جمعه را تقویت کنیم، باید فرهنگ دینی را تقویت کنیم.

مساجد و نمازهای جماعت باید تقویت شود.

برنامه نماز را در خانواده‌ها نهادینه کنیم و به تعبیر اقتصادیون، در سبد روزانه خانوار قرار دهیم.

* یعنی الان نیست؟

 به آن شکل، خیر.

خانواده‌های ما ارزشمند هستند ولی در بسیاری از خانواده‌ها که از نزدیک با آنها صحبت کرده‌ام، شاهد این هستم که مثلا به درس بچه بیشتر از نماز اهمیت می‌دهد.

* ریشه این از کجاست؟

 باید این فرهنگ را تقویت کنیم.

ریشه، خانواده است.

الان در برخی از کشورها برادران اهل سنت ما به نمازهای جماعت و نمازهای جمعه خود شکوه بیشتری می‌دهند؛ یعنی ائمه جمعه آنها مطالبی در سطح بالا بیان می‌کنند؟ خیر.

اصلا چنین نیست.

یا مثلا وعده‌ای به نمازگزاران می‌دهند که آنها در نماز به این شکل شرکت می‌کنند؟ خیر.

از همان پایه و اساس، فرهنگ نماز را در خانواده جا می‌اندازند و نهادینه می‌کنند.

*نمی‌توان از این امر به راحتی گذشت. خانواده قطعاً یکی از عناصر مهم و پایه اجتماع است، ولی ریل‌گذاری که برای خانواده می‌شود، ریل‌گذاری است که نظام و حکومت می‌کند. نمی‌توان از این گذشت. کجا کم و کاستی داشته‌ایم؟

 نظام تعلیم و تربیت ما، دانشگاه ما بر این اساس پایه‌ریزی نشده است.

*این خطر است.

 بله.

یک واقعیت‌هایی باید بیان شود.

در برخی از خانواده‌ها بچه‌ها به مدرسه می‌روند و اهل نماز هستند و دوره راهنمایی و دبیرستان هم می‌گذرانند و وقتی وارد دانشگاه می‌شوند، تغییر می‌کنند.

اینجا نظام تعلیم و تربیت مخاطب قرار می‌گیرد.

در نظام تعلیم و تربیت، استاد جایگاه بالا و والایی دارد.

اینها مسائلی است که باید بیشتر روی آنها اندیشید.

اگر نظام ما بخواهد اسلام را در جای‌جای زندگی مردم پیاده کند، باید دقت بیشتری را داشته باشیم، سرمایه‌گذاری بیشتری کنیم.

همین چند روز که زلزله غرب کشور و منطقه سرپل ذهاب، دالاهو و قصر شیرین و کرمانشاه رخ داد، دشمن شروع به تبلیغ کرد که کمک‌ها را به نهادهای حکومتی ندهید، چرا که به دست مردم نمی‌رسد.

در فضای مجازی چه وضعیتی به راه انداختند.

عده‌ای هم تحت تاثیر قرار گرفتند. این هم از مظلومیت‌های این نظام است؛ با این همه خدمت.

در بسیاری از موارد این فرد کار خود را به خوبی انجام می‌دهد ولی دیگران خنثی می‌کنند.

امروز صدا و سیما موثر است.

شبکه سینمایی کشور موثر است.

فضای مجازی تاثیرگذار است. تابلوهای خیابانی و تبلیغات خیابانی موثر است.

کالاهای وارداتی، خودش یک فرهنگ را وارد می‌کند.

این‌ها را نباید نادیده بگیریم!

 این نکته درست است اما یک عقل جمعی باید باشد تا برنامه‌ریزی کند.

اینهایی که بیان کردید به هم مرتبط است و هر تریبون اهمیت خاص خود را دارد ولی همه باید بنشینند و برنامه‌ریزی کنند.

*در جایی گفته بودید ائمه جمعه 200 هزار تومان حقوق می‌گیرند؟

 شهریه می‌گیرند؛ حقوق ندارند.

شهریه‌ای است که حضرت آقا به آنها می‌دهد، همانند طلبه‌های قم که شهریه می‌گیرند.

برای هر خطبه 200 هزار تومان می‌گیرند؟

 نه نه! ماهانه 200 هزار تومان دریافت می‌کنند.

الان اصلاح کنم چرا که برخی می‌گویند امام جمعه که این امکانات را دارد... این شهریه آقاست که به آنها داده می‌شود.

تشکیلات چیز دیگری به اینها پرداخت نمی‌کند.

زندگی ائمه جمعه واقعاً زندگی طلبگی است.

البته برخی امکانات آنها شخصی نیست، منزل و ماشینی اگر داشته باشند، مربوط به نهاد نماز جمعه است یا از طریق دستگاهی در اختیار آنها است.

*آخرین باری که دولتی‌ها به شما برای یک خطبه اعتراض کردند، چه زمانی بود؟

در زمان انتخابات بود.

* سال 96 ؟

 بله.

آن موقع اعتراض بود و برخی ائمه جمعه هم نسبت به گفتمان برخی از کاندیداها و نوع ادبیات آنها ایراد داشتند و برخی از صحبت‌ها هم در تضاد با صحبت‌های مقام معظم رهبری بود، ائمه جمعه به شدت موضع گیری می‌کردند که من به مسئول دفتر یکی از آقایان کاندیداها که گلایه می‌کرد، گفتم ما می‌خواهیم کشور در آرامش باشد و هیچ تشنجی نباشد، همیشه هم گفته‌ایم بسیاری نقدها را می‌توانید خصوصی بنویسید و با نامه بیان کنید و نیاز نیست در جمع بیان شود.

اما - ائمه جمعه می‌گویند - برخی موارد را که دیگران علنی بیان می‌کنند، ما هم علنی جواب می‌دهیم، اینکه به همه مردم گفته‌اند پس ما هم به همه مردم می‌گوییم. اما سیاست ما بر اساس همان سیاستی است که مقام معظم رهبری ترسیم کرده‌اند، حمایت از دولت و دستگاه‌های قانونی کشور است. نهاد نماز جمعه هیچگاه تضاد و درگیری رویاروی با نهادها و ارگان‌های رسمی کشور ندارد.

*در دولت‌های قبلی این گله‌ها بوده است؟

 بله در همه دولت‌ها بوده است.

*یعنی به خط و خطوط ربطی نداشته است؟

خیر.

طبق گفته آقا، نقد منصفانه، دفاع واقع‌بینانه! یعنی آنجایی که مردم و حاکمیت به هم می‌رسند، نماز جمعه است.

محل پیوند مردم و حاکمیت، نماز جمعه است.

امام جمعه پیام مردم را به مسئولین می‌رساند و پیام مسئولان را به مردم می‌رساند.

*انتقادی بین عامه مردم وجود دارد و این است که تریبون نماز جمعه در برخی از شهرها در یک برهه‌ای آماج انتقاد از دولت می‌شود و در زمانی، هیچ انتقادی نمی‌شود. این تعبیر به سیاسی‌کاری می‌شود. باید ظرافت داشته باشند تا امام جمعه را در همه زمان‌ها وسط میدان با نقد منصفانه ببینند.

یک سوالی در ذهن مردم است که می‌گویند شورای سیاست‌گذاری از تهران به ائمه جمعه دیکته می‌کند و مطالب را ائمه جمعه بیان می‌کنند.

دلیلشان هم این است که اکثر شهرها صحبت‌ها یکی است.

*شما اگر بخواهید مطلبی بگوئید که محور بیان می‌کنید.

 بله، ائمه جمعه‌ای که صدای ما را الان می‌شنود اگر در طول 17 سال به یک امام جمعه گفته باشیم این حرف را در خطبه‌ها بیان کنید، بیاید علنی کند.

هر کسی گفت بیاید اعلام کند. ما به هیچ کسی نگفته‌ایم چنین حرفی را بیان کنید یا خیر.

البته ما بولتن و مجله داریم و اخبار جهانی را می‌گیریم، گروه داریم و تجزیه‌ و تحلیل می‌کنند.

مثلاً مسئله‌ای در عراق و سوریه رخ می‌دهد، همه اطلاعات در اختیار امام جمعه زابل یا ماکو نیست و یا فرصت ندارد، بررسی کند.

طبیعی است ما این اطلاعات را جمع می‌کنیم و روی سایت می‌گذارند و ائمه جمعه اختیار دارند از این مطالب استفاده کنند.

وقتی هفته وحدت پیش می‌آید یک مناسبت است و همه جا سخن از وحدت است. اگر روز معلم است، همه از مقام و شخصیت معلم صحبت می‌کنند.

* زمزمه‌هایی یک دوره شد که آقای رئیس‌جمهور امام جمعه تهران شود، یا اینکه آقاسید علی خمینی امام جمعه تهران شود. این مطالب درست است؟

 خیر.

من در جریان این مطالب نیستم.

اگر قرار باشد تغییری ایجاد شود باید من اطلاعات را می‌داشتم.

*محل نماز جمعه تهران هم ماجرایی است. مردم بین دانشگاه تهران و مصلی سرگردان هستند. قرار نیست در جایی ثابت باشد؟

 باید همینطور شود در آینده؛ البته مصلی تهران زیرمجموعه شورای سیاست‌گذاری نیست و ما مدیریتی روی آن نداریم.

*دست چه کسی است؟

 یک شرکت و گروهی است که کارها را دنبال می‌کنند.

*که برخی مواقع هم به نمایشگاه اجاره می‌دهند؛

 بله.

آنها هم مطالبی دارند و چون در حال ساخت هستند می‌گویند هر گاه نماز جمعه مصلی برگزار می‌شود روزی 300-200 کارگر و مهندس کار می‌کنند...

*این ساخته قرار است چه زمانی تمام شود؟ زمان‌بندی نیاز دارد.

 بله، باید مسئول اجرایی را بیاورید و سوال کنید.

*واقعاً معلوم نیست چقدر بودجه صرف شده است.

 پروژه عظیمی است.

 *درست است، ولی باید یک آغاز و یک پایانی داشته باشد. دیگر اینکه مصلی نماز جمعه باید با شما هماهنگ شود دیگر.

 در کل کشور مصلی‌ها زیرمجموعه ما هستند.

الان حدود 260 مصلی در شهرهای مختلف در دست ساخت داریم.

البته این گلایه را هم بکنم که دولت رقمی را که مجلس تصویب کرده است، دو سه سال است یک ریال به ما نداده است.

اکثر کارها خوابیده است. امیدواریم برادران در دولت و رئیس سازمان برنامه و بودجه و معاون رئیس جمهور، آقای نوبخت، به این توجه کنند که مومنین برای اقامه نماز سقفی می‌خواهند.

همانطور که برای ورزشکاران سالن درست می‌کنید و باید هم باشد که به سلامت جامعه کمک می‌کند، متدینین جامعه هم نیاز به سقفی دارند که نماز را اقامه کنند.

*سر مصلی جمع بندی نشده که زیرمجموعه شما بشود؟

 خیر.

*تلاش نشده است این کار در آینده نزدیک انجام شود؟

 فعلاً تلاشی نشده، چون راه و روال خودش را دارد.

*چه کسی بعد از برجام به شما پیشنهاد داد، شعار مرگ بر امریکا را حذف کنید؟

 آن فرد را الان به یاد ندارم؛ تلفن‌های متعددی به ستاد نماز جمعه تهران شد و برخی از دوستان که با ما ارتباط داشتند، می‌گفتند برخی در محافلی مطرح کرده‌اند که بعد از برجام شعار مرگ بر آمریکا را حذف کنید.

علت را پرسیدیم، گفتند برای اینکه دیگر تمام شد، ما با امریکا سر یک میز نشستیم و قرارداد مهمی به نام برجام را امضا کردیم.

* چقدر هم عمل شد!

 بله. حرف ما این بود که شعار "مرگ بر آمریکا" شعاری استراتژیک برای انقلاب ما است.

چرا که امام ما خط صحیح را در ارتباط با امریکا داده است که امریکا شیطان بزرگ است، امریکا دشمن شماره یک همه مستضعفین جهان است و ظلم‌ها و جنایت‌ها و خیانت‌هایی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به ملت ما کرده است.

حرف ما این بود که امریکا چه تغییری کرده که ما تغییر دهیم؟

 *به شما مستقیم این را گفته بودند؟

 به شخص من نگفتند ولی به ستاد تهران گفته بودند.

*از دولت یا از وزارت خارجه بود؟

 دولت نبودند.

*سخت‌ترین خطبه نماز جمعه‌ای که مدیریت کردید، فکر می‌کنم سال 88 بود. درست است؟

 بله.

بعد از فتنه و خطبه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود.

شب و روز بسیار سختی بود.

فشاری که در آن 24 ساعت تحمل کردم، وقتی یاد آن زمان می‌افتم ذهنم سنگین می‌شود.

* با آیت‌الله هاشمی صحبت کردید؟

 بله.

روز قبل صحبت کردم و گفتم شرایط بسیار نامناسب است و نماز باید حتما به امامت شما اقامه شود، چرا که نوبت ایشان بود.

خواهش کردم بیانات شما هم در جهت وحدت و آرامش و یکپارچگی باشد و ایشان هم گفت بله، من هم در ذهنم همین است که جامعه را به سمت آرامش پیش ببرم.

قرار بود آقای حسینی وزیر اقتصاد و دارایی صحبت کند.

ایشان شرایط را که دید گفت صحبت من اقتصادی و تخصصی است و در این فضا تناسب ندارد و من نمی‌توانم جمعیت را در صورت بروز حادثه‌ای کنترل کنم.

از ایشان عذرخواهی کردیم و قرار شد خود من صحبت کنم. من هم انرژی زیادی مصرف کردم.

البته درون دانشگاه آرام بود، ولی پشت دیوار دانشگاه شعار می‌دادند و من از آن بالا می دیدم، حرف‌های خودشان را بیان می‌کردند و سعی داشتند شعار را به درون دانشگاه منتقل کنند و جلسه را برهم بریزند.

در آن زمان نیروهای امنیتی به خصوص برادران سپاه که امنیت تهران را برعهده داشتند و دارند، واقعا فداکاری کردند.

با همه وجود، هم منطقه نماز جمعه و هم شهر تهران را حفاظت کردند، چون احتمالات زیادی داده می‌شد. آن نماز جمعه نماز جمعه سختی بود و برخی دخالت هم می‌کردند.

* چه کسانی دخالت می‌کردند؟

مجاز نیستم بیان کنم.

برخی بدشان نمی‌آمد نماز جمعه برهم بریزد.

*صحبتی بین شما و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در پایگاه اطلاع‌رسانی ایشان منتشر شد در مورد قبل از خطبه‌های نماز جمعه ایشان بود و دولت سابق که شما مطالبی داشتید - این را تائید می‌کنید؟

 بله.

صحبت شد و مطالب زیادی درباره نماز جمعه و مسائل سیاسی و خطبه‌های خود ایشان مطرح شد.

* که شما گفتید قدری حمایت‌آمیزتر...

 بله. نظر ما همان نظر حضرت آقا بود که نماز جمعه دولت را حمایت کند.

به آقای هاشمی گفته شد که حالا نقد هم بشود و استقبال هم می‌شود، ولی اگر مواردی خوبی هم اتفاق افتاده است برای امیدواری مردم گفته شود.

*جمع‌بندی خاصی در آن صحبت‌ها نبود؟ ظاهراً ایشان گفته بودند من از دولت اصلاحات هم حمایت نمی‌کردم، ولی شما گفته بودید که حمایت می‌کردند!

خیر.

ایشان نقد هم داشتند و یکسری ایراد به دولت اصلاحات گرفت که آنها آنجور عمل کردند و این آقایان اینجور عمل می‌کنند.

اعتراض و ایراد داشت.

به عنوان فرد صاحبنظر ایراد داشتند.

* اهل دامغان هستید؟

بله.

*چه سالی ازدواج کردید؟

 سال 47 بود.

* یعنی 22 ساله بودید.

 بله.

 *چطور با حاج خانم آشنا شدید؟

 خانوادگی آشنا بودیم.

شهر دامغان آن زمان کوچک بود.

*یعنی فامیلی بود؟

 خیر.

فامیل نیستیم ولی خانواده‌ها با هم ارتباط داشتند و آشنا بودند.

*مهریه چقدر بود؟

 7 هزار تومان بود.

*رابطه با حاج خانم همانند همان ابتداست؟

 بله.

البته من به خانه نمی‌رسم اصلا.

کار به قدری زیاد است که نمی‌رسم ولی ایشان خانه را اداره می‌کنند.

*گلایه نمی‌کنند؟

 البته الان به شدت مریض هستند.

بچه‌ها را سرپرستی کرد و خانه را مدیریت کرد و سفرهای ما و نبودن ما، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب تحمل کردند.

*تاکنون برای ایشان عاشقانه نوشته‌اید؟

 نامه عاشقانه ننوشتم؛ البته گاهی یک چیزهایی می‌نویسم.

* چند فرزند دارید؟

 7 فرزند که 3 پسر و 4 دختر دارم. یکی از دخترها 3 سال پیش در سن 32 سالگی به رحمت خدا رفتند.

*بیماری سرطان داشتند.

 بله.

در حوزه و دانشگاه تدریس می‌کردند.

دو کتاب ایشان هم تحت عنوان «شرح اشتیاق» و «نفحات قلم» بعد از فوت ایشان منتشر شد.

* ازدواج کرده بودند؟

 بله.

یک دختر هم دارند که کلاس هشتم است.

چهار داماد دارم که همه طلبه و فاضل هستند.

* ازدواج‌ها سیاسی نبود؟

خیر.

پسرها هم طلبه هستند.

هم دخترها دانشگاه را تا سطح کارشناسی ارشد رفتند و هم پسرها حوزه و دانشگاه را پیش بردند.

پسر بزرگ من دکتر تقوی از بچه‌های دانشگاه امام صادق (ع) است و دکترای علوم سیاسی دارد.

صاحب قلم و استاد دانشگاه است و کلاس‌های بسیار خوبی دارد.

9 سال آلمان در مرکز بزرگ اسلامی ماموریت داشت با داماد دیگرم آقای قائم‌مقامی.

ایشان هم از چهره‌های با استعداد و بی‌نظیر است.

یکی از نخبه‌ها و چهره‌های برجسته حوزوی هستند البته دانشگاه هم تدریس می‌کنند.

خانواده ما آخوندی و طلبگی و سنتی است.

* فرزندان دیگر هم طلبه هستند؟

بله. در قم هستند.

یکی فعلا از درس جدا شده و بیشتر به مطالعه می‌پردازد.

دانشگاه را در رشته‌ای تحصیل کرد که مورد قبولش نبود و رها کرد.

امیدواریم ادامه دهند.

*چند وقت به چند وقت دور هم جمع می‌شوید؟

 خیلی زود به زود.

تعطیلات و معمولاً جمعه‌ها دور هم جمع می‌شویم.

 *بحث سیاسی هم دارید؟

 بله.

بیشتر سعی می‌کنیم بحث‌های حوزوی و علمی و کتاب و مقاله و منشورات جدید باشد.

* نظرات سیاسی نزدیک به هم هست؟

نزدیک است، در یکسری از اصول مشترک هستیم و همه ولایی هستند.

برخی مواقع ممکن است مواضع برخی جناح‌ها را قبول نداشته باشند.

*ممکن است گاهی بگویند این چه خطبه‌ای بود که فلانی خواند؟ تذکر دهید؟

بله. گاهی برخی خبرها را در فضای مجازی به من اطلاع می‌دهند و رصد می‌کنند.

خیلی کمک در این زمینه هستند.

*شما پسرخاله آقای شاهچراغی سمنان هستید.

 بله.

*هنوز نماینده ولی فقیه هستند؟

 بله.

* ایشان از شما بزرگ‌تر هستند؟

 بله. مرد بسیار شریفی است.

البته شهید شاهچراغی که از این خانواده است، آنها هم مجموعه خانواده روحانی دارند.

یکی از اخوان ایشان، استاد من بودند؛ مرحوم آقاسید مسیح شاهچراغی که روز اول درس، کلاس ایشان رفتیم.

از اساتید اولیه ما بودند.

یکی از اخوان ایشان، منبری بودند؛ آقا سید طاهر شاهچراغی که بسیار مرد شریفی بودند.

آقای شاهچراغی هم که در سمنان نماینده ولی فقیه هستند.

آقای سیدعلی شاهچراغی در شهرری هم اخوی آن آقای شاهچراغی هستند.

*شما از جمله افرادی هستید که سمت‌های مختلفی در جمهوری اسلامی برعهده داشته‌اید و یکی از اعضای مطرح جامعه روحانیت مبارز هستید. اخیراً جلسه‌ای را با آقای رئیس‌جمهور در نهاد ریاست جمهوری داشتید. چطور جلسه‌ای بود؟ چون خیلی وقت بود ایشان در جمع اعضای جامعه روحانیت نمی‌آمدند، این جلسه طلیعه حضور مجدد ایشان است؟

 در جلسه جامعه روحانیت روی این موضوع که با آقای روحانی ملاقاتی داشته باشیم صحبت‌هایی شد؛ شاید در چند جلسه صحبت شد.

نظرات مختلف بود و جمع‌بندی و رای‌گیری به این نتیجه رسید که ملاقات انجام گیرد.

آقای روحانی جزء شورای مرکزی جامعه روحانیت بود البته الان چندسالی است شرکت نمی‌کند.

آقایان نظر داشتند که قبل از شکل‌گیری کابینه به ملاقات ایشان برویم.

نظراتمان را در رابطه با کشور و جامعه به ایشان بگوییم، بعد از این که رای‌گیری شد، با دفتر ایشان تماس گرفته شد و یکی از آقایان متولی این شد که وقت را هماهنگ کند؛ وقت ندادند که وقتی ما ایشان را دیدیم و گفتیم می‌خواستیم قبل از تشکیل کابینه شما را ببینیم، ایشان گفت کسی به من چیزی نگفت! قرار شد مطالبی به ایشان گفته شود.

این مطالب جمع بندی شود و یک نفر بیان کند و یا هر کسی در رشته کار خود مطالب را بیان کند، ولی معلوم باشد چه مطالبی است.

این دیدار بازتاب‌هایی داشت که هم حرکت جامعه روحانیت تائید شد و بخشی هم انتقاد می‌کردند.

 *چه کسانی انتقاد داشتند؟

 آنها اشاره داشتند که تبلیغات انتخاباتی خوب نبود، البته من همین مطالب را به آقای روحانی منعکس کردم.

یکی از گله‌های جامعه روحانیت این بود که باید با رهبری هماهنگ باشید و این خواسته مردم است.

آقای روحانی گفتند من مرید رهبری هستم و در برجام هم حتی اگر در جایی مخالف بودیم سعی کردم نظر ایشان را اعمال کنیم و به اعضای دولت هم گفته‌ام شما در ملاقات با آقا، هر چه گفتند عمل کنید حتی لازم نیست با من هماهنگ شود.

*فکر می‌کنید چنین جلساتی ادامه یابد؟

 باید بحث شود.

*ایشان تمایل به ادامه جلسات داشتند؟

تقوی: بله.

اعلام کرد آمادگی برای جلسات دارند.

 *برای تشکل جامعه روحانیت چیزی بیان نکردند؟

 خیر.

شاید نظرشان این بود که در خدمت این جمع باشد منظور "جامعه روحانیت مبارز" بود.

باز هم نمی‌دانم.

*در انتخابات 96 قصد نامزد شدن در انتخابات را داشتید؟

پیشنهادات زیادی شد.

وقتی قرار شد به یک نتیجه برسیم، اصولگرایان جناب آقای رئیسی را انتخاب کردند و من برای حفظ وحدت اصولگراها به میدان نیامدم.

*فکر می‌کردید ایشان رای بیاورند؟

امید بود که رای بیاورند.

بسیاری از دوستان در محاسبات خود می‌گفتند ایشان رای می‌آورد.

ولی خب نتیجه اینچنین شد.

* جمنا را موفق دیدید؟

کاری در آن زمان برای جمع کردن نیروهای انقلابی و اصولگرا و مومن بود.

یک کار ارزشمندی بود.

کار دیگری نمی‌شد انجام داد، چون جریان اصولگرایی اصولاً – هر چند جریان اصلاح‌طلب و اعتدال هم ممکن است چنین باشند - جریان هستند، حزب نیستند؛ درون این جریان سلیقه‌های متنوعی وجود دارد.

هر کسی نظری دارد.

در چنین شرایطی کسی باید به میدان بیاید و اینها را به وحدت برساند.

بیشتر خسارت‌ها از این است که بسیاری به نام اصولگرا حرف می‌زنند که اصول را نمی‌شناسند.

*جمنا به نظر شما ادامه پیدا می‌کند؟

قصد این است که ادامه یابد.

من الان اطلاعی ندارم.

* نظر شخصی شما چیست؟

اگر یک جریانی باشد که بتواند همه نیروها را در سطح کشور وحدت دهد بسیار خوب و مبارک است.

* آقای ناطق را همچنان خارج را از اصولگرایی نمی‌دانید؟

من اصولگرا می‌دانم و ایرادات و اشکالاتی هم خودشان دارند.

مطالبی شخص ایشان دارد.

ایشان را در جاهای مختلف دیده‌ام که از رهبری با قوت و قدرت دفاع کرده‌اند.

ایشان هرگز از انقلاب، امام و رهبری جدا نخواهد شد.

ممکن است در سلیقه‌ها و نوع نظرات با برخی افراد تفاوت دیدگاه داشته باشد.

*چرا از انتخابات مجلس خبرگان رهبری انصراف دادید؟

شرایطی بود که من باید امتحان می‌دادم؛ در آن جمع برای امتحان نرفتم.

می‌خواستم در جای جداگانه و در شورای نگهبان امتحان بدهم که میسر نشد و من نرفتم.

* مثل آقای سید حسن خمینی؟

 نمی‌دانم، از ماجرای ایشان اطلاع ندارم.

 *یعنی شما روی امتحان گرفتن حرف دارید؟

خیر.

* اصل امتحان گرفتن را مشکلی ندارید؟

 خیر. من حاضرم رساله بنویسم و امتحان بدهم، منتها آن امتحان جمعی را که قم بود، نرفتم.

توقع جای دیگری بود که خب...!

* فکر می‌کنید اصولگرایان در دوره بعد روی علی لاریجانی توافق کنند؟

 هنوز زود است اظهارنظر کنیم.

*چون برخی‌ها این احتمال را صفر می‌بینند؛ به دلیل اختلافی که بین لاریجانی و طیف پررنگ اصولگرایان ایجاد شده است.

بله، برخی نظرشان این است و برخی همین مطلب را به من گفته‌اند.

*ظاهرا شما عیادتی هم از آقای کردان در روزها آخر عمر ایشان داشتید. چیز خاصی نگفتند؟
با آقای کردان از دوران طلبگی که دامغان بودند همراه بودیم.

مادر ایشان دامغانی است.

از قبل پیروزی انقلاب با ایشان آشنا بودیم.

من ایشان را مدیر قوی و قدرتمندی می‌شناختم.

در اجرائیات و قدرت عملیات خیلی قوی عمل می‌کرد.

بینش کاری و اجرایی خوبی داشت.

من در مجلس 8 سال مسئول کمیسیون فرهنگ و ارشاد بودم.

دوره‌ای هم بود که آقای کردان معاون اداری مالی سازمان صدا و سیما بود؛ زمان آقای لاریجانی بود.

ایشان رابط صداوسیما بود یعنی کارهای پارلمانی هم انجام می‌داد.

خیلی با هم ارتباط داشتیم.

قدرت بسیار زیادی در اغنا داشت.

خودش می‌گفت می‌توانم نظر مجلس را در یک موضوع عوض کنم و در یک مورد چنین کرد.

مطلبی را در صحن مجلس بیان کردند و با چهره‌های موثر صحبت کرد و آنها را قانع کرد و نظر مجلس را عوض کرد.

وقتی در بیمارستان بود به احوالپرسی ایشان رفتم.

*در آن ملاقات آخر گلایه‌ای نکردند؟

با یکی از آقایان که علیه ایشان صحبت کرده بود، با هم رفتیم و او هم گفت می‌خواهم عیادت از آقای کردان داشته باشم.

بهش گفتم شما که صحبتهای خوبی درباره ایشان نداشته‌ای! گفت نه، می‌خواهم بیایم.

به لحاظ جسمی ضعیف بود و حائلی بود که باید با فاصله دومتری با ایشان صحبت می‌کردیم.

تا ایشان را دید، چند قطره اشک ریخت و گفت من برخی از کارها را به خدا و روز قیامت واگذار کردم.

چنین جمله‌ای را بیان کردند و من خواهش کردم اگر فکر می‌کنید جفا شده است، رضایت دهید و فکر می کنم در نهایت هم چنین شد.

*برنامه با «دست‌خط» شما به پایان می‌رسد.

دست‌نوشته حجت‌الاسلام تقوی:

«به نام آن که جان را حکمت آموخت

منت خدای را عز و جل که توفیق را رفیق شفیق گردانید تا در یکی دیگر از برنامه‌های موثر صدا و سیما، برنامه‌ «دست‌خط» شرکت کنم و به پرسش های مجری هنرمند و متعهد آقای رنجبران پاسخگو باشم.

امید این است که گفت‌وگوی انجام شده در ذهن و ضمیر بینندگان مفید و موثر باشد.

فرصت پیش آمده را مدیون ایثارگران و مجاهدان فی سبیل‌الله می‌دانم و به یاد همه آنان، مغفرت و تعالی درجات را برای آنها آرزو می‌کنم.

زحمات تلاشگران در صدا و سیما را ارج می‌نهم و امیدوارم فعالیت‌های مفید و روشنگرانه آنان، ذخیره‌ای برای روز "لاینفع مال و لا بنون" باشد و با یک بیت از غزل بلند و زیبای حافظ مطلب را به پایان می‌برم:
به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد/ گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید.
والسلام»
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *