محمدباقر نوبخت اگر در جلسه هفتگياش با رسانهها ميدانست گفتن يک جمله ميتواند چه دردسرهايي براي او و دولت حسن روحاني داشته باشد از کنار آن عبور ميکرد و با آن ژست پوپوليستياش خبر خوش پرداخت بدهيهاي چندصد ميلياردي استقلال و پرسپوليس از حساب دولت را رسانهاي نميکرد! اما نوبخت هفتم آبانماه در روزهايي که خبر حذف استقلال و پرسپوليس از ليگ قهرمانان آسيا بالا گرفته بود، پشت تربيون سخنگويياش در پاستور با نيشخندهاي معروفش همراه جريان آب شد تا به خیال خودش براي دولت محبوبيت بخرد. او اعلام کرد:«دولت پرداخت بدهي استقلال و پرسپوليس را متقبل ميشود و نميگذاريم اين دو باشگاه دچار مشکل شوند. نگران نباشيد.»
اولويت با چيست؟
نشست خبري سخنگوي دولت به پايان نرسيده بود که واکنشها به وعده نوبخت آغاز شد، واکنش هايي که برخلاف تصور سخنگوي دولت چندان هم مثبت نبود و اين دولت حسن روحاني بود که آماج انتقادها قرار گرفت، انتقادهايي که يک حرف داشت: «وقتي مملکت مشکلات حادتری دارد و زوجهاي جوان پشت درهاي بانک براي وام ازدواج ماندهاند و سپردهگذاران مؤسسههاي اعتباري آواره خيابان هستند، دولت اگر پول دارد براي مواردي از اين دست چاره کند نه اينکه بخواهد هزينه سوءمديريت مديران سرخابيها و قراردادهاي ميلياردي بدون پشتوانه را از حساب بيتالمال بپردازد.»
محمدسعيد احديان، روزنامهنگار اصولگرا هم در شبکههاي اجتماعي نوشت: «همزمان بيرون از اتاق آقاي سخنگو، عدهاي مالباخته که هزينه سالها ناکارآمدي مسئولان را ميدهند، خود را به زمين و زمان ميزنند تا شايد کسي پيدا شود حرف آنها را بشنود، اما هيچ سوپرمني از دولت پيدا نميشود که به ميان آنها برود. سؤال اساسي اين است که اگر دولت توجيهي دارد که به ناکارآمدي مديران پيشين و فعلي پرسپوليس و استقلال پاداش دهد به طريق اولي به لطمه خوردگان از ناکارآمدي مديران پيشين و فعلي اقتصادي کشور بايد کمک ويژه کند، چراکه اينجا به ناکارآمدان پاداش داده نميشود بلکه به آسيبديدگان ناکارآمدي کمک ميشود.»
«جناب آقاي نوبخت ببخشيد، از جيب چه کسي ميدهيد. از جيب ملت؟ آيا ملت بدبخت بايد تاوان مديريتهاي غلط اين دو باشگاه را بدهند؟» يا «چرا از جيب مردم ميدهيد وقتي كه چند مدير بيلياقت بدهي بالا آوردهاند»، «مردم به نان شب محتاجند و بيماران سرگردان و درد بيمارداري ميکشند، مدارس به وسايل گرمايشي و سرمايشي مجهز نيستند و هنوز کپرنشين، حاشيهنشين و فقراي واقعي در جامعه وجود دارند، روا نيست که از جيب ملت براي پرداختهاي آنچناني براي بازيکنان آنچنانيتر هزينه شود. به عنوان يک مالياتپرداز به دولت اسلامي، بنده راضي به اين نيستم و در روز حساب از کسي که اين تصميم را گرفته، سؤال ميكنم.» اينها نمونهاي از اعتراضهاي مردم در فضاي مجازي و حاکي از آن است که اينبار تير دولتيها براي خريدن محبوبيت آن هم از حساب استقلال و پرسپوليس به سنگ خورده است.
مخالفت بهارستان با وعده نوبخت
علاوه بر مردم، فدراسيون فوتبال و مجلسيها هم پشت اکثريت مردم درآمدند و در واکنش به وعده نوبخت، اعلام کردند که دولت طبق قانون نميتواند در ورزش حرفهاي هزينه کند و بدهيهاي استقلال و پرسپوليس را بپردازد. تاج گفت: «اگر دولت بيايد و همه هزينهها را بدهد، اما قراردادها به همين شکل پيش برود يک چاهي است که ته ندارد و اتفاق مثبتي در ورزش ما رخ نخواهد داد.» کاظم دلخوش، عضو فراکسيون ورزش هم ديروز به تسنيم از مخالفت مجلس با طرح دولت خبر داد: «دولت نميتواند از پول بيتالمال براي پرداخت بدهيهاي فوتبال هزينه کند، چون وضعيت دولت از نظر مالي خوب نيست و اصلاً نميتوانند بيشتر از اين کمک کنند. به جاي اينکه از جيب مردم بدهيها پرداخت شود بايد راهي مناسب پيدا شود تا مشکلات حل شوند.»
وي با اشاره به بدهي چندصد ميلياردي دو تيم گفت: «فکر ميکنم مبلغ بدهي استقلال و پرسپوليس روي هم حدود 300 ميليارد است که دولت نميتواند اين مبلغ را بپردازد، چراکه دچار مشکلات مالي است. اگر کمکهاي دولت راهکار مناسبي بود که الان استقلال و پرسپوليس 300 ميليارد بدهي نداشتند و رقم بدهيها هم بيشتر نميشد.»
تيمهاي صنعتي چرا بايد از بيتالمال ارتزاق کنند؟
با توجه به ممنوعيت کمک دولت به استقلال و پرسپوليس، اهالي فوتبال معتقدند که تيمهاي صنعتي هم که از دولت بودجه ميگيرند، بايد مشمول اين محدوديت شوند. کاظم محمودي، سرپرست تراکتور ديروز در اين رابطه به تسنيم گفت: «اگر قرار است قانون اجرا شود و هيچ کمک مالى از سوى دولت به باشگاهها نشود، چرا اين قانون اختصاص به باشگاههاى محبوب و مردمى دارد؟ در همين روزها که موضوع پرونده آسيايى و پرداخت بدهىها مطرح شده، چرا نامى از باشگاههاى صنعتى در بين بدهکاران نيست؟ چون اين باشگاهها سر سفره بيتالمال نشستهاند و هر ساله از ميلياردها تومان بودجه مصوب استفاده مىکنند. تراکتورسازى با ميليونها هوادار پرشور در سراسر کشور يک ريال کمک دولتى دريافت نميکند و بايد همه هزينههاى خودش را از طريق حاميان مالى تأمين کند. مصداق تبعيض همين است. اتفاقاً مشکلات امروز ما حاصل سياستهاى باشگاههاي صنعتى است که از محل درآمدهاى کارخانههاى مرتبط قراردادهاى ميلياردى را در فوتبال رواج دادهاند.»