سه شنبه ۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 23 Apr 2024
 
۲
۲
سعودی زاده ای که تهران را متهم به شر بودن می کند:

پیامدهای قمار حریری در ریاض/ شر ایران در منطقه علیه چه کسانی است؟

يکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۲۸
کد مطلب: 563239
آنچه مسلم است، استعفای سعد حریری و اعلام آن در عربستان و پخش زنده آن در شبکه العربیه، یکی از حلقه های اصلی سیاست منطقه ای آمریکا با کمک عربستان و اسرائیل جهت از بین بردن قدرت منطقه ای و نفوذ انقلاب اسلامی در منطقه است. اما صحنه لبنان چرا برای بازی قدرت در منطقه انتخاب شده است؟
پیامدهای قمار حریری در ریاض/ شر ایران در منطقه علیه چه کسانی است؟
گروه بین الملل جهان نيوز: استعفای جنجالی سعد حریری، نخست وزیر لبنان در کاخ سعودی ها بیانگر ادامه راهبرد عربستان در بحران سازی در منطقه خاورمیانه با هدف کاهش نفوذ ایران است.

به گزارش جهان نيوز، سعد حریری، نخست وزیر لبنان که بار دیگر در سال 2016 نامزد این پست شده بود، در حالی از مقامش در 4 نوامبر 2017 استعفا داد که منطقه خاورمیانه درگیر تحولات جدید در ابعاد راهبردی است. حریری، رهبر جریان المستقبل لبنان و از رهبران ائتلاف 14 مارس است. وی دارای پیوندهای عمیق اقتصادی و خانوادگی در عربستان سعودی است. رفیق حریری، پدر سعد، مشاور بندربن السلطان در حوزه اقتصادی بود و چند شرکت اقتصادی بزرگ در عربستان داشت. سعد حریری سهامدار اصلی شرکت سعودی اوجیه نیز هست و ثروت وی بالغ بر چند میلیارد دلار می شود.

استعفای سعد حریری به مانند سال 2011 با جنجال و اتهامات بی اساس همراه بود. وی در آن سال نیز سوریه و اعضای حزب الله لبنان را متهم به دست داشتن در ترور رفیق حریری کرده بود. کمیته های تحقیق در ترور نخست وزیر سابق لبنان که وابسته به سازمان ملل بودند، به صورت جهت داری تمامی اتهامات را متوجه جریان مقاومت کرده و سعد حریری نیز به این تلاش ها دامن می زد. استعفای دوم حریری اما با قرائت بیانیه ای همراه بود که مقاصد سعودی ها و اسرائیل را در نظر گرفته بود. وی ایران را متهم به جنجال سازی و تخریب امنیت و ثبات منطقه و لبنان کرد و همچنین اتهامات بی اساسی را متوجه حزب الله کرد.

آنچه مسلم است، استعفای سعد حریری و اعلام آن در عربستان و پخش زنده آن در شبکه العربیه، یکی از حلقه های اصلی سیاست منطقه ای آمریکا با کمک عربستان و اسرائیل جهت از بین بردن قدرت منطقه ای و نفوذ انقلاب اسلامی در منطقه است. اما صحنه لبنان چرا برای بازی قدرت در منطقه انتخاب شده است؟ لبنانی که از سال 1975 تا 1990 درگیر یک جنگ داخلی وحشتناک بود و همواره مورد تجاوز رژیم صهیونیستی قرار داشته، به عنوان کشوری در نظر گرفته می شود که توان بازی در محدوده منطقه ای نداشته و وابسته به تحولات و کمک های غربی و شیوخ خلیج فارس است. اما در این میان شکل گیری جریان مقاومت در لبنان و قدرتمندشدن آن باعث گردیده تا حامیان غرب در این کشور به دنبال پیاده سازی طرح خلع سلاح حزب الله باشند. طرح هایی که همیشه با شکست روبه رو شده و حزب الله در ابعاد سیاسی نیز توانسته در صحنه سیاسی لبنان تاثیرگذار باشد.

رفت و آمدهای سعد حریری میان واشنگتن و ریاض، از هماهنگی استعفای وی با این کشورها خبر می دهد. سیاست راهبردی آمریکا در منطقه و پس از شکست های متوالی در عراق و سوریه، از بین بردن دامنه نفوذ و قدرت ایران در خاورمیانه است. ریاض نیز که از اسفند 1393 با اتخاذ سیاست تهاجمی و حمله به یمن، کمک به گروه های تروریستی تکفیری و دخالت در کشورهای عربی، در صدد عملیاتی کردن طرح های قبلی خود در دشمنی با ایران بود، به عنوان یکی از ستون های راهبرد جدید آمریکا انتخاب شده است. عربستان از زمان اتخاذ سیاست تهاجمی علیه ایران سعی کرده تا ائتلافی از کشورهای عربی را علیه ایران بسیج کند اما گرفتار شدن این رژیم در جنگ یمن و صرف میلیاردها دلار، ضربه خوردن از سیاست کاهش قیمت نفت برای کاهش درآمد ارزی ایران، شکست طرح های تروریستی در منطقه و کاهش نفوذ آن در جهان اسلام، منجر به آن شده تا برای فرار از بحران وارد فاز جدید و بحران ساز سیاست های منطقه ای شود.

همنوایی سعودی ها و مقامات آمریکایی علیه ایران و پشتیبانی عربستان از تحریم های جدید واشنتگتن و لغو احتمالی برجام، نشان از ادامه خصومت کینه توزانه سعودی با ایران دارد. در راهبرد کلان از بین بردن نفوذ منطقه ای ایران، واشنگتن از دو مسیر وارد شده است، از یک طریق پیشنهاد مذاکره با ایران و سیاست چماق و هویج و از سوی دیگر، اجرای طرح های تنش زا در منطقه با هدف از بین بردن مقاومت با به کار گیری کشورهای حامی خود در منطقه. با شکست در عراق و سوریه و حتی اقلیم کردستان عراق برای بحران سازی جدید، لبنان به عنوان حلقه بعدی تنش سازی انتخاب شده است.

هدف اولیه از ایجاد بحران در لبنان از بین بردن حزب الله و تحت فشار قرار دادن آن با تحریم های مالی، اقتصادی، نظامی لبنان و تروریستی خواندن حزب الله است. بدون شک بالاگرفتن اختلافات سیاسی در لبنان می تواند بحران سیاسی این کشور را عمیق تر کند و در کنار آن رژیم صهیونیستی نیز بارها در ماههای اخیر بر حمله نظامی به لبنان و حزب الله تاکید کرده است. همراستا شدن این تحولات کانون های بحران را از سوریه و عراق به سمت لبنان خواهد کشاند.

در صورت تبدیل شدن مجدد لبنان به صحنه جنگ و درگیری، باید انتظار نفوذ گروه های تکفیری – ترویستی را نیز در این منطقه داشت که در سال های گذشته نیز با مقاومت ارتش و حزب الله لبنان، روبه رو شده بودند. سعدحریری هرچند به بهانه نفوذ ایران در کشورهای عربی از سمت خود استعفا داد ولی تحلیل رفتار وی نشان می دهد که او به دنبال استحکام موقعیتش در لبنان به کمک ریاض و واشنگتن است تا پس از تضعیف محور مقاومت در لبنان، بتواند یکه تاز صحنه سیاست و اقتصاد آن باشد. انتخابات پارلمانی بهار سال آینده نیز در این امر بی تاثیر نبوده تا حریری که متوجه کاهش محبوبیت جریان المستقبل و 14 مارس بود، با بحران سازی بتواند موقعیت جدیدی را برای خود فراهم سازد.

به طور کلی پیروزی محور مقاومت در هفته های گذشته در قائم عراق و دیرالزور سوریه، و نزدیک شدن به پایان سیطره تروریسم در این کشور، موجب شد تا محور واشنگتن- ریاض- تل آویو، برای کم رنگ کردن این پیروزی، بحران جدیدی را در گوشه ای دیگر از منطقه ایجاد کنند. خیانت سعد حریری به ملت لبنان، هزینه های بسیاری را می تواند به این کشور تحمیل کند ولی در نهایت نیز در پی هرگونه آشوب و بحران سازی در کشورهای منطقه، این محور مقاومت بوده که پیروز نهایی بوده است.

حزب الله لبنان تنها گروهی است که توانسته در تاریخ کشورهای عربی بر اسرائیل پیروز شود و در کنار آن امنیت لبنان و مردمش را تضمین کند، همین پتانسیل هاست که موجب گشته تا به بهانه نفوذ ایران در لبنان، حزب الله هدف قرار گیرد تا لبنان به کشوری تبدیل شود که پیاده کننده سیاست های غرب در منطقه باشد
نام شما

آدرس ايميل شما
برای ارتقای فرهنگ نقد و انتقاد و کمک به پیشرفت فرهنگ و اخلاق جامعه، تلاش کنیم به جای توهین و تمسخر دیگران، نظرات و استدلال هایمان را در رد یا قبول مطالب عنوان کنیم.
نظر شما *


United States
تا حزب الله و مقاومت هست اینا هر کاری هم بکنن یعنی شکست
Iran, Islamic Republic of
مرگ بر اسرائیل